شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

حدیث امام علی علیه السلام درباره جهل

اشتراک:
جهل احکام و مسائل شرعی
جهل انواع و اقسام فراوانی دارد و معانی مختلفی را شامل می شود. در علم حدیث شناسی باید معنی و مصادیق کلمات را به خوبی شناخت تا بتوان درک درستی از معنای احادیث دریافت.

اگر به تاریخ اسلام نگاهی بیندازیم در می یابیم که ز بزرگترین مواردی به این دین ضربه زده است، جهل جماعت بوده است
جهلی که امام علی را که در آستانه پیروزی بر معاویه بود را بسیار رنجاند و تاریخ را به شکل فاجعه باری تغییر داد.

حدیث امام علی علیه السلام درباره جهل

امام علی علیه السلام فرمودند

رُبِّ عالِمٍ قَد قَتَلَهُ جَهلُهُ ، وَ عِلمُهُ مَعَهُ لا ینفَعُهُ؛

چه بسیارند دانشمندانی که
جهلشان آنها را کشته در حالی که علمشان با آنهاست، اما به حالشان سودی نمی دهد.

(ارشاد ص۱۴۴)

جهل در کلام امام علی

جهلحدیث امام علی درباره جهل

جهل در لغت‌ به‌ چه معناست؟

جهل در لغت‌ به‌ معنای‌ ندانستن‌ است، راغب‌ اصفهانی‌، آن‌ را سه‌ گونه‌ تحلیل‌ کرده‌ است‌:
خالی‌ بودنِ نفس‌ از علم‌ و آگاهی‌، که‌ معنای‌ اصلی‌ واژه‌ است‌؛
عتقاد به‌ چیزی‌ برخلاف‌ آنچه‌ در واقع‌ هست‌؛ انجام‌ دادن‌ کاری‌ برخلاف‌ آنچه‌ باید انجام‌ شود، چه‌ آن‌ را صحیح‌ بداند
چه‌ نداند. جهالت‌ نیز به‌ معنای‌ انجام‌ دادن‌ ناآگاهانه‌ یک‌ عمل‌ است‌.
، همچنین‌ جهل‌ در معنایی‌ اعم‌ از معنای‌ «حُمق‌» جهل‌ به‌ امورِ جاری‌ عادی‌ به‌ کار رفته‌ است.

مفهوم‌شناسی

جهل، مقابل علم بوده و به معنای نبود آگاهی و علم در کسی است که استعداد دانستن را دارد؛ بنابراین،
به جمادات و حیوانات، جاهل و عالم اطلاق نمی‌شود، زیرا نسبت میان علم و جهل، نسبت عدم و ملکه است.
در برخی مباحث علم اصول، جهل به عنوان یکی از حالات مکلف شک، ظن و علم نسبت به حکم واقعی ،
مطرح می‌شود و برای انسانی که دارای چنین جهلی است احکام خاصی مقرر شده است.

جهل در فقه عبارت است از عدم‌علم (ندانستن) خواه جاهل بداند که نمی‌داند (جهل بسیط) یا نداند که نمی‌داند.
بنابراین، جزمِ غیر مطابق با واقع، ظنّ، شک و وهم، همه از مصادیق جهل خواهند بود.

جهل در قرآن

در آیه‌ ۱۳۸ سوره‌ اعراف‌، موسی‌ (علیه‌السلام‌) به‌ قوم‌ خود، که‌ از او تقاضای‌ خدایی‌ برساخته‌ داشتند،
نسبت‌ جهل‌ داده‌ است‌. در آیه‌ ۷۲ سوره‌ احزاب‌
، انسان‌ که‌ «بار امانت‌» را پذیرفته‌، «جَهول‌» خوانده‌ شده‌ است‌. در آیات‌ ۱۷ سوره‌ نساء
، ۵۴ سوره‌ انعام‌
و ۱۱۹ سوره‌ نحل‌
، واژه‌ جهالت‌ در مورد کسانی‌ به‌ کار رفته‌ است‌ که‌ از سرِ نادانی‌ کار ناشایستی‌ انجام‌ داده‌اند.
در معنای واژه‌ جهالت‌ در آیه‌ ۱۷ سوره‌ نساء چند قول ‌ذکر شده‌ است‌، از جمله‌ نافرمانی‌ خدا از روی‌ جهالت‌
و نیز اینکه‌ گناهکاران‌ سرانجامِ ناپسند عمل‌ خود را نمی‌دانند. همچنین‌ گفته‌ شده‌ که‌ این‌ آیه‌ ناظر به‌ کسانی‌ است‌
که‌ نمی‌دانند کارشان‌ گناه‌ است‌. معنای‌ دیگر این‌ است‌ که‌ چنین‌ افرادی‌ که‌ لذت‌ فانی‌ را بر لذت‌ باقی‌ ترجیح‌ داده‌اند، اهل‌ جهالت‌اند.

 

← دیدگاه فخررازی درباره جهل

فخررازی‌ سه‌ احتمال‌ را در باره‌ معنای‌ جهل‌ مطرح‌ کرده‌ است‌: استهزاکردن‌ دلیل‌ جهل‌ است‌ و منصب‌ نبوت‌ منافی‌ اقدام‌ به‌ آن‌ است‌،
به‌ همین‌ سبب‌ موسی‌ نه‌ از خودِ استهزا، بلکه‌ از سبب‌ آن‌، که‌ جهل‌ است‌، به‌ خدا پناه‌ می‌برد؛ احتمال‌ دیگر این‌ است‌ که‌ بگوییم‌ پناه‌
می‌برم‌ به‌ خدا از اینکه‌ در زمره‌ کسانی‌ باشم‌ که‌ نمی‌دانند استهزای‌ امور دینی‌ مستلزم‌ عقوبت‌ شدید است‌؛

خودِ استهزا گاه‌ جهل‌ و جهالت‌ خوانده‌ شده‌ چنان‌که‌ از برخی‌ لغویان‌ نقل‌ شده‌ که‌
جهل‌ ضدحلم‌ است‌. در تفسیر آیه‌ ۳۵ سوره‌ انعام‌ نیز، که‌ در آن‌ خطاب‌
به‌ پیامبر آمده‌ است‌ که‌ «از جاهلان‌ مباش‌»، گفته‌ شده‌ است‌ نهی‌
از اینکه‌ پیامبر از جمله‌ جاهلان‌ باشد، دلیل‌ بر آن‌ نیست‌
که‌ وی‌ از مردم‌ زمانه‌اش‌ اطاعت‌ کرده‌ و دین‌ آنها را پذیرفته‌، بلکه‌ مقصود این‌ است‌
که‌ شایسته‌ نیست‌ پیامبر از انکار و تکذیب‌ آنها اندوهگین‌ و نالان‌ شود
و اگر چنین‌ کند حالتش‌ به‌ آنان‌ شباهت‌ خواهد یافت.

جهلنظر امام علی درباره جهل جماعت

در توضیحِ خطابِ «اَعْرِضْ عَنِ الجاهِلین‌» به‌ پیامبر اکرم‌، در آیه‌ ۱۹۹ سوره‌ اعراف‌،
گفته‌ شده‌ که‌ مراد از روی‌ گرداندن‌ از
جاهلان‌ این‌ است‌ که‌ پیامبر در مواجهه‌ با مردم‌، ناهنجاری‌های‌ رفتار و اخلاق‌ آنان‌
را تحمل‌ کند و سخنان‌ و کردارهای‌ ناپسند آنان‌ را تلافی‌ نکند.

← دیدگاه ایزوتسو درباره جهل

توشیهیکو ایزوتسو، به‌ تبعیت‌ از گولدتسیهر، بحث‌ از واژه‌ جهل‌ و واژه‌ مقابل‌ آن‌ در قرآن‌ را از دیدگاهی‌ عمیق‌تر و کلی‌تر
مطرح‌ کرده‌ است‌. وی‌ در کتاب‌ خدا و انسان‌ در قرآن‌، ضمن‌ یادآوری‌ این‌ نکته‌ که‌ به‌ نوشته‌ گولدتسیهر پیش‌ از اسلام‌ جهل‌
مخالف‌ حلم‌ بوده‌ نه‌ علم‌، یادآور شده‌ است‌ که‌ بدون‌ دانستن‌ معنای‌ دو واژه‌ جهل‌ و حلم‌، به‌ سختی‌ می‌توان‌ نظام‌
روان‌شناسی‌ عرب‌ پیش‌ از اسلام‌ را درک‌ کرد.

ایزوتسو سه‌ معنا برای‌ جهل‌ ذکر کرده‌ است‌: معنای‌ اولِ ناظر به‌ نوع‌ رفتار عرب‌ پیش‌ از اسلام‌ و الگوی‌ مشخص‌ رفتار انسانی‌ است‌
که‌ نمی‌تواند بر نفس‌ خود مسلط‌ شود و با اندک‌ تحریکی‌ برانگیخته‌ می‌شود و بی‌آنکه‌ به‌ پیامد عمل‌ خود بیندیشد،
اقدام‌ می‌کند، نقطه‌ مقابل‌ این‌ جهل‌، حلم‌ است‌ به‌ معنای‌ مهار و خاموش‌کردن‌ چنین‌ حالتی.
معنای‌ دوم‌ جهل‌، که‌ به‌ شدت‌ وابسته‌ به‌ معنای‌ اول‌ است‌، تأثیر منفی‌ آن‌ بر قوه‌ تعقل‌ آدمی‌ است‌ که‌ تعقل‌
را سست‌ می‌کند، اگرچه‌ جهل‌ در انسان‌ یک‌ حالت‌ ثابت‌ نیست‌ و موقتی‌ است‌، اما اگر انسان‌ دائم‌ دچار آن‌ شود
و به‌ آن‌ عادت‌ کند، قدرت‌ درک‌ و داوری‌ عمیق‌ را در باب‌ چیزها از دست‌ می‌دهد و دیگر شایستگی‌ ندارد
که‌ در باره‌ هیچ‌ موضوعی‌ داوری‌ کند.

معنای جهل

معنای‌ سوم‌ و کم‌ رواج‌تر و کم‌اهمیت‌تر جهل‌، نادانی‌ است‌، و در قرآن‌ جهل‌ بیشتر به‌ معنای‌ اول‌ و دوم‌
به‌کار رفته‌ و معنای‌ سوم‌ کمتر استعمال‌ شده‌ است‌، ایزوتسو سپس‌ نتیجه‌ عمیق‌تر و کلی‌تری‌ از بحث‌
خود گرفته‌ است‌. به‌ عقیده‌ وی‌، تقابل‌ جهل‌ و حلم‌ و آنچه‌ در معنای‌ جهل‌ در ارتباط‌ انسان‌ با انسان‌ گفته‌ شد،
ویژگی‌ عرب‌ جاهلی‌ بوده‌، اما پس‌ از اسلام‌ این‌ رابطه‌ افقی انسان‌ ـ انسان‌، به‌ رابطه‌ عمودی‌ انسان‌ ـ
خدا تبدیل‌ شده‌ است‌ و اعراب‌ مشرک‌ در باره‌ خدا جهل‌ اختیار کردند، ایزوتسو، از همین‌جا مفهوم‌ جهل‌
را با واژه‌ کلیدی‌ دیگری‌ در قرآن‌، یعنی‌ « کفر »، پیوند زده‌ است.

جهل‌ در روایت

جهل‌ در روایات‌ و احادیث‌ پیامبر و امامان‌ شیعه‌ نیز بسیار مورد توجه‌ قرار گرفته‌ است‌. در بیش‌تر این‌ احادیث‌ جهل‌
به‌ مثابه‌ وصفی‌ در مقابل‌ عقل‌ معرفی‌ شده‌ است‌.
در این‌ احادیث‌ از صفات‌ و حالاتی‌ که‌ به‌ جاهل‌ نسبت‌ داده‌ می‌شود نظیر شقی‌،
فریب‌کار، خودپسند،
‌ستم‌، تجاوزگری‌، سخن‌ گفتن‌ بدون‌ تدبر و روی‌گرداندن‌ از فضائل‌
و نیز تقابلی‌ که‌ میان‌ عقل‌ و جهل‌ نهاده‌ می‌شود می‌توان‌ استنباط‌ کرد که‌ جهل‌ نوعی‌ حالت‌ اخلاقی‌ منفی‌ است‌.
در حدیثی‌ از حضرت‌ علی‌ (علیه‌السلام‌)، که‌ در آن‌ به‌ امام‌ حسن‌ (علیه‌السلام‌) سفارش‌ شده‌ که‌ در مقابل‌ جاهل‌،
حلم‌ پیشه‌ کند، صریحاً حلم‌ ‌به‌ معنای‌ عقل‌ و جهل‌ مقابل‌ هم‌ قرار گرفته‌اند.
در احادیث‌، جهل‌ شدیدترین‌ نوع‌ فقر،
دشمن‌ آدمیان‌،
«ذُلّ»
و «ظلمت‌»
تلقی‌ شده‌ است‌. پیامبر اکرم‌ حتی‌ عبادات‌ جاهل‌ را در مرتبه‌ای‌ پایین‌تر از کارهای‌ عادی‌ فرد عاقل‌ می‌داند.

← نشانه‌های جهل

در برخی‌ احادیث‌ نشانه‌های‌ جهل‌ معرفی‌ شده‌ است‌، مانند تجسس‌کردن‌ در اموری‌ که‌ به‌ فرد مربوط‌ نیست.
در حدیثی‌ دیگر، تکبر آلتِ دستِ جهل‌ قلمداد شده‌ است‌.
‌امام‌ صادق‌ علیه‌السلام‌ جهل‌ را با سرشت‌ آدمی‌ آمیخته‌ و کلید آن‌ را خشنود بودن‌ به‌ آن‌ دانسته‌ است،
در بیان‌ ایشان‌، پایین‌ترین‌ مرتبه‌ جهل‌ این‌ است‌ که‌ فرد جاهل‌ بدون‌ شایستگی‌ ادعای‌ علم‌ کند،
مرتبه‌ میانی‌ آن‌، جهل‌ به‌ جهل‌ و بالاترین‌ مرتبه‌ آن‌ انکار علم‌ است‌.
به‌ گفته‌ حضرت‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) آدمیان‌ دشمن‌ آن‌ چیزی‌ هستند که‌ نمی‌دانند.

امام‌ صادق‌ (علیه‌السلام‌) در حدیثی‌ دیگر می‌فرماید خداوند، دشمنِ پیرِ جاهل‌ و نادان‌ است،
و مجلسی‌ در توضیح‌ این‌ حدیث‌،
یادآور می‌شود که‌ دلیل‌ اختصاص‌ یافتن‌ جهل‌ به‌ پیر در این‌ حدیث‌، این‌ است‌ که‌ وی‌ در طول‌ زمان‌ می‌توانسته‌ جهل‌ خود را رفع‌ کند.
با تمام‌ اینها در حدیثی‌، جهل‌ از جمله‌ شش‌ چیزی‌ دانسته‌ شده‌ که‌ وجود آن‌ها در آدمی‌ ناگزیر است.

 

باشگاه خبرنگاران جوان _ ویکی فقه

گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس