سه شنبه, ۲۸ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

بیوگرافی کامل دنیا فنی زاده (عروسک گردان کلاه قرمزی) +عکس های جدید ایشان

اشتراک:
بیوگرافی افراد مشهور
در این مطلب با دنیا فنی زاده که از هنرمندان ایرانی و عروسک گردان کلاه قرمزی بود آشنا می شوید . متاسفانه او در دی ماه سال 1395 بر اثر بیماری سرطان درگذشت . در ادامه بیشتر با او آشنا می شوید.

دنیا فنی زاده عروسک گردان ایرانی و متولد سال ۱۳۴۶ در تهران بود . او عروسک گردان کلاه قرمزی بود .پدر او ,
پرویز فنی زاده از هنرمندان معروف بود. او از کودکی علاقمند به فعالیت در حوزه کودک و نوجوان بود و علاقه خاصی ,
به شاد کردن کودکان داشت .او مبتلا به بیماری سرطان بود و غده ای رو دست راستش قرار داشت .ولی با این حال,
او تا یک سال پیش از درگذشتش کار خود را انجام میداد که متاسفانه در سال ۹۵ در اثر همین بیماری درگذشت .

دنیا فنی زاده

دنیا فنی‌زاده (زاده ۲۶ آبان ۱۳۴۶، تهران – درگذشته ۸ دی ۱۳۹۵) عروسک‌گردان اهل ایران بود. وی حدود دو دهه عروسک‌گردان ,
کلاه قرمزی، شخصیت عروسکی تلویزیون ایران بود.

زندگی خصوصی

وی در روز ۲۶ آبان ۱۳۴۶ در تهران به دنیا آمد. پدر وی پرویز فنی‌زاده هنرپیشه سرشناس تلویزیون و سینمای ایران بود ,
که در سال ۱۳۵۸ بر اثر بیماری درگذشت و مادرش هایده غیوری نام دارد. دنیا یک خواهر به نام هستی دارد.

دنیا فنی‌زاده و همسرش آبتین سهامی صاحب دو پسر به نام‌های ارشیا و سیاوش هستند.

زندگی هنری

دنیا فنی‌زاده از کودکی به خاطر شغل پدرش، پرویز فنی‌زاده معمولاً در جشنواره‌های مختلف کودک و نوجوانی که ,
در ایران برگزار می‌شد، حضور داشت و آثار داخلی و خارجی شرکت‌کننده در این جشنواره‌ها را می‌دید.

دنیا فنی زادهدنیا فنی زاده در کنار محمد بحرانی

همین مسئله سبب شد تا از کودکی با تولیدات و نوع آثار عروسکی که برای کودک و نوجوان ساخته می‌شود آشنا شود.
پس از آن، کم‌کم که از برنامه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بیشتر استفاده کرد،
تکرار دیدن این آثار موجب علاقهٔ او به حضور در این رشته شد ,

و در نهایت با انتخاب رشتهٔ عروسک‌گردانی برای همیشه در دنیای کودکان و نوجوانان باقی ماند. او هدف و دغدغهٔ,
مهم زندگی‌اش را شاد کردن کودکان و نوجوانان می‌داند.

نخستین تجربه دنیا فنی زاده

فنی‌زاده نخستین بار در سال ۱۳۶۴ در برنامهٔ عروسکی تلویزیونی «چتر با آواز باران» عروسک‌گردانی را تجربه کرد.
این برنامه برای شبکهٔ اول سیما در قسمت‌های ۲۵ دقیقه‌ای طراحی شده بود که در آن ۲ عروسک ,
جوجه وجود داشت که فنی‌زاده عروسک‌گردانی و آوازخوانی یکی از آن‌ها را بر عهده داشت.

دنیا فنی زادهمراسم تشییع دنیا فنی زاده

وی پس از آن در کاری با نام «زاغچهٔ کنجکاو» به کارگردانی رضا فیاضی حضور داشت. او با حضور در این برنامه‌ها,
کم‌کم جای خود را به عنوان عروسک‌گردان در تلویزیون تثبیت کرد.

عروسک‌گردانی در آثاری چون «گربه آوازخوان» ساخته کامبوزیا پرتوی از دیگر آثار او در این دوره می‌باشد.

بهرام بیضایی به دنیا فنّی‌زاده پیشنهاد بازیگری داده بود، ولی وی به خاطر این که پدرش در کودکی ,
دوست نداشت دخترش بازیگر شود نپذیرفت.

وی که قبل از کلاه‌قرمزی با ایرج طهماسب و حمید جبلی چند کار عروسکی انجام داده و با کار یکدیگر به خوبی,
آشنا بودند اما با برنامهٔ صندوق پست و ورود کلاه‌قرمزی به آن بود که به شهرت رسید.

کلاه قرمزی که اصلاً قرار نبود در این برنامه ماندگار شود اما ماندگار شد و بدل به مشهورترین کار وی گشت.

از نظر فنی‌زاده شکل ظاهری عروسک چندان مهم نیست. او ساختار بیرونی عروسک چندان مهم نمی‌داند,
و برایش بیش از هر چیز سازندهٔ عروسک مهم است زیرا معتقد است تا زمانی که یک عروسک ,
به خوبی ساخته نشود عروسک‌گردان نمی‌تواند به‌خوبی با آن عروسک ارتباط برقرار کرده,
و آن را حرکت دهد.

دنیا فنی زادهدنیا فنی زاده در نشست خبری

فنی‌زاده بیش از این که به دنبال عروسک‌های زیبا باشد به دنبال عروسکی‌ست که بتواند با آن خوب کار کند.
در مرحلهٔ بعدی اهمیت، گروه تولید برای وی اهمیت دارد و این که برای ساخت برنامه چه‌قدر فکر و اندیشه ب,
رای گروه مهم است و چه‌قدر برای برنامهٔ عروسکی کار می‌کنند.

همکاری دنیا فنی زاده با مرضیه برومند

وی همچنین سابقه همکاری با مرضیه برومند کارگردان سینما و عروسک گردان محمد اعلمی و صداپیشه ,
عروسک جناب خان، محمد بحرانی را در کارنامه خود دارد.

بیماری و مرگ

او در برنامه‌ای تلویزیونی گفته بود که ده سال به بیماری سرطان گرفتار بود و در دو سه سال آخر غده روی دست راستش,
به قدری بزرگ و دردناک شده بود که قدرت عروسک‌گردانی را از او گرفته بود وی حاضر نبوده کسی جز خودش ,
عروسک‌گردان کلاه قرمزی باشد، سال پیش از مرگش با دست چپ عروسک‌گردانی کرد.

دنیا فنی‌زاده پس از مدت‌ها تحمل بیماری سرطان «سارکوم» سرانجام صبح روز چهارشنبه ۸ دی‌ماه ۱۳۹۵ در ۴۹ سالگی,
در یکی از بیمارستان‌های تهران درگذشت. پیکر وی روز پنجشنبه ۹ دی ماه ۱۳۹۵ از مقابل خانه سینما ۲ تشیع,
و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

دنیا فنی زادهدنیا فنی زاده عروسک گردان کلاه قرمزی

فیلم‌شناسی

او عروسک‌گردانی برای فیلم‌های سینمایی گربه آوازخوان (۱۳۶۹)، کلاه‌قرمزی و پسرخاله (۱۳۷۳)، کلاه‌قرمزی و سروناز (۱۳۸۱)،
خودی، کلاه‌قرمزی و بچه‌ننه (۱۳۹۱)، شهر موش‌ها، مجموعه‌های تلویزیونی زاغچه کنجکاو، هادی و هدی،
بزبز قندی، اتل متل، صندوق پست (۱۳۷۲–۱۳۷۳)، قصه‌های خاله عنکبوت، جقجقه و فرفره، جینگیل و فینگیل،

قصه‌های خاله قورباغه، روباه و خروس، دارا و سارا، رفوزه، قصه‌های آتقی، قصه‌های هاجر، موش نمکی، خونه گلپر اینا،
شنگول و منگول، عطر و گلاب بپاشید و کلاه قرمزی (کلاه‌قرمزی و جغجغه و فرفره (۱۳۷۱)، کلاه‌قرمزی و آقای مجری (۱۳۸۲)،
کلاه‌قرمزی ۸۸ (۱۳۸۸)، کلاه قرمزی ۹۰ (۱۳۹۰)، کلاه قرمزی ۹۱ (۱۳۹۱)، کلاه قرمزی ۹۲ (۱۳۹۲)، کلاه قرمزی ۹۳ (۱۳۹۳)،
کلاه قرمزی ۹۴ (۱۳۹۴)) را در کارنامه هنری‌اش دارد.

بیشتر بدانید بخش هایی از آخرین مصاحبه مرحوم دنیا فنی زاده

چطور علاقه تان به کار عروسکی را کشف کردید؟

علاقه دنیا فنی زاده به کار عروسکی

دبیرستان بودم، یکی از دوستان پدرم که از علاقه من به کار عروسکی خبر داشت، گفت قرار است کار عروسکی ,
انجام دهد و من می توانم در بخشی از این کار باشم. اضطراب داشتم. می ترسیدم مرا آن طوری ببینند ,
که پدرم را می دیدند.

دنیا فنی زادهبیوگرافی دنیا فنی زاده

پدرم سال ها کار کرده بود و حالا یک کارنامه کاری داشت، ولی من نام فنی زاده را به دوش می کشیدم.
خودم سعی کردم براساس قوانین زندگی ام، راهم را پله پله طی کنم و هیچ گاه از فرصت فنی زاده بودنم استفاده نکنم.

اوایل همه به من احترام می گذاشتند. جالب بود، اما ازشان خواستم که مرا دنیا ببینند نه دختر آقای فنی زاده.
عیب کارم را بگویند و بگویند باید چه کنم. حتی به خودم اجازه نمی دادم در کنار حرفه ای ها بنشینم ,
یا با آن ها حرف بزنم، درحالی که جایش را داشتم.

همیشه این فاصله را برای خودم نگه می داشتم. همان ابتدای کارم که دستیار بودم، سعی داشتم آداب معاشرت ,
با اساتید و بزرگانی را که تا پیش از این دوست ما بودند و حالا همکار من هستند، یاد بگیرم.

همین معاشرت و همکاری چیزهای زیادی به من آموخت، یاد گرفتم برای این کار صبور باشم. بارها به جشنواره,
فیلم کودک و نوجوان رفته ام. کنار بچه ها با فشار جمعیت وارد سالن شدیم، کنار هم نشستیم,
و فیلم تماشا کردیم.

کسی مرا نمی شناخت، اما بازیگران شناخته شده به عنوان مهمان می آمدند و فیلم می دیدند. این نه تنها مشکل ,
نیست که حتی ترجیح خودم هم این است، که با بچه هایی که در طول سال برایشان کار کردم،
فیلم ببینم و این مزیتی بود که سایرین آن را نداشتند. ۲۸ سال است در کنار بچه ها هستم.

دنیا فنی زادهدنیا فنی زاده در کنار فاطمه معتمد آریا

چقدر شخصیت کلاه قرمزی شبیه شماست؟

شباهت کلاه قرمزی و دنیا فنی زاده

بی‎تاب بودنش مثل خود من است. سعی می کنم مثل کلاه قرمزی صادق، من هم راست گو باشم. او منطق ندارد ,
و هر چیزی را که دوست دارد، می گوید. ای کاش من این طور نبودم.

کلاه قرمزی چطور خلق شد؟

این برنامه غیرقابل پیش بینی بود و با عروسک های دیگری آغاز به کار کرده بود. عروسک هایی مثل «گلابی»،
«ژولی و پولی»، دو عروسک «جغجغه و فرفره» که در محله ای بودند که صندوق پستی داشتن,
د و قرار بود خانواده ها برای آقای مجری نامه بفرستند.

نامه هایی که آقای مجری خودش می نوشت تا به واسطه آن پیام ها را به کودکان برساند. گاهی به لزوم موضوعات,
که قرار بود مطرح شود، نیاز داشتیم عروسک هایی وارد بازی شوند. من جغجغه یا فرفره را بازی می دادم.

تا این که کلاه قرمزی از آرشیو انتخاب شد تا به برنامه بیاید، و از همان جا با هم شروع کردیم.

اولین بار که کلاه قرمزی را دیدید، خودش را چطور معرفی کرد؟

«خودش می دانست.» تا دیدمش، گفت:«خودم می دونم.» اصلا فرصت حرف زدن به کسی نمی داد، همان طور که ,
هنوز هم نمی دهد. همه چیز اتفاقی بود. آن روز کلاه قرمزی قرار بود فقط برای یک بار به برنامه بیاید ,
و کفش های مجری را واکس بزند و برود، حتی شاید کار مهم تری جز این داشت.

دنیا فنی زادهدنیا فنی زاده و کلاه قرمزی

اما وقتی وارد صحنه شد، نوع حرکاتش، مدل حرف زدنش که جلوی صورت آقای مجری می رفت، همه این کارها ,
متعلق به خودش بود و حتی ما را خنداند و ماندگار شد.

کار عروسکی توام با تواضع است، هنرپیشه ها دیده می شوند، اما عروسک گردان ها همیشه ندیده ,
و ناشناخته باقی می مانند. دلتان می خواست در صحنه هم حضور داشتید؟

علاقه دنیا فنی زاده به کارگردانی

گاهی دوست داشتم، اما الان کمتر به آن فکر می کنم. هنوز همین کار عروسکی را دوست دارم و گاهی هم,
به کارگردانی فکر می کنم، اما چون کار سختی است هنوز سراغش نرفتم.

سخت است، چون نمی توان بچه ها را گول زد، باید با آن ها صادق بود. علاوه بر این که آن قدر کارم سرشار از ,
شور و هیجان است که تابه حال به این فکر نکردم شاید روزی خودم خالق یک کار شوم.

حتی به این فکر می کنم اگر کسی سراغ عروسکم برود و بخواهد آن را بازی دهد، من هم دلم می خواهد,
فقط این کار را انجام دهم.

گفتید سراغ بازیگری نمی روید. از طرفی معتقدید که هیچ گاه نایستادید، گام بعدی تان چیست؟
جز کار عروسک گردانی سراغ تجربه دیگری می روید؟

ترجیح می دهم کار کودک بسازم. البته در حال حاضر با بچه های مدرسه تئاتر خلاق کار می کنیم. درواقع سعی می کنم ,
هر کاری که انجام می دهم، از بچه ها فاصله نگیرم. اگر روزی متن خوبی داشته باشم،
از دوستانم کمک می گیرم و فیلم می سازم.

پسرهایتان می خواهند راه مادر را بروند؟

وقت هایی که سر صحنه می آیند و آن همه شور و انرژی را پشت صحنه می بینند، دلشان می خواهد عروسک گردان ,
شوند. اما وقتی فاصله می گیرند، به کارهای دیگری فکر می کنند، چون می بینند بی کار می شوم،
دل تنگ و خسته می شوم، نیاز به کار و دوستانم دارم.

به همین خاطر با منطقشان تصمیم می گیرند سراغ این کار نیایند.

ویکی پدیا , خبرآنلاین

گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس