پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

آخرین ساعات زندگی مرحوم عارف لرستانی از زبان همسرش + فیلم

اشتراک:
چهره ها
آخرین ساعات زندگی مرحوم لرستانی : همسر مرحوم لرستانی درباره آخرین ساعات زندگی این هنرمند دوست داشتنی صحبت کرد.

آخرین ساعات زندگی مرحوم لرستانی

آخرین ساعات زندگی مرحوم لرستانی , الهام ناصری درباره تلخ ترین اتفاق هفته گذشته جامعه هنری ایران گفت: عارف روزهایی
که کار نداشت معمولا تا ظهر می خوابید.
صدای نفس های تند عارف را حوالی ظهر شنیدم و رفتم اتاقش.
گفت هوا خیلی گرمه و انگار تب دارم.
درجه گذاشتم دیدی چیزی نیست.
گفتم برایم حوله خیس کن و بگذار روی سر و صورتم.
بدنش خیلی داغ بود اما تب نداشت.
گفت ترش می کنم و معده ام ناراحت هست.
بهش شربت دادم.
یه کمی حرف زد.
یادم نیست در مورد چه چیزی صحبت می کردم.
شاید سفری بود که هفته بعد با هم در پیش داشتیم.
بعد از تخت بلند شد و اومد جلوی تلویزیون” ناصری در ادامه صحبتهایش به شروع سکسکه لرستانی اشاره می کند
که چند ساعتی ادامه داشت و قطع نمی شد: ” بعد از ظهر که شد عارف گفت بریم قدم بزنیم.
کماکان سکسکه اش ادامه داشت.
همان موقع دلیل سکسکه طولانی را سرچ کردم و به نتایج عجیبی رسیدم.
یکی از آنها به مسائل عصبی ربط داشت و دیگری درباره بیماری های قلبی بود.

آخرین ساعات زندگی مرحوم لرستانی

به عارف گفتم بریم بیمارستان.
قبول نکرد اما بهش گفتم که به چکاپ نیاز داری” مرحوم لرستانی و همسرش به بیمارستان رفتند و عارف در
تریاژ بیمارستان عرفان مورد چکاپ قرار گرفت.

قرار شد آمپولی به او بزنند که یکی از عوارضش خواب آور بودن بود.
بعد از تزریق آمپول و به فاصله چند دقیقه سکسکه مرحوم لرستانی قطع شد.
مرحوم لرستانی نزدیک به یک ساعت و ده دقیقه در بیمارستان بود و ساعت ۹٫۱۰ به گفته همسرش، در خانه
بودند.
او قبل از خواب اصرار داشت که برنامه دورهمی مهران مدیری را ببیند و می گفت دوست دارم کنار خانواده
ام باشم.

آخرین ساعات زندگی مرحوم لرستانی

عارف لرستانی و همسرش

همسر لرستانی در ادامه صحبتهایش به این نکته اشاره کرد که او عادت داشته همیشه زودتر
از عارف بخوابد و از آنجایی که آن شب عارف زودتر از خوابیده بود، او دیر خوابش برد: ” تا
قبل از خواب صدای خرخر و نفس کشیدن عارف را می شنیدم.
بقیه اش را هم بگم؟” الهام ناصری بعد از چند لحظه مکث ادامه داد: من به خاطر کارم هیچ وقت
عادت نداشتم شنبه ها صبح زود از خواب بیدار شوم اما آن روز ساعت ۶٫۳۰ انگار کسی تکونم داد و
از خواب بیدار شدم.
آگاه بودم که روز تعطیلم هست.
عین آدم کوکی ها از تخت اومدم پایین و رفتم بالای سر عارف.
دیدم چرا همان مدلی است که دیشب او را در تخت گذاشته بودم و اصلا تکان نخورده.
نفس نمی کشید.

آخرین ساعات زندگی مرحوم لرستانی

مرحوم عارف لرستانی

به صورتش زدم و با صدای بلند صداش کردم.
تنش را هم تکان دادم و دیدم دستش که روی پتو بود ول شد کنار تخت.
آن موقع فقط یک یا حسین گفتم و گویا خیلی جیغ کشیده بودم چون همسایه ها با صدای جیغ من
آمدند.
فوری به لابی من زنگ زدم و گفتم به اورژانس زنگ بزنید.
هنوز یک دقیقه نشده بود که همسایه بغلی با سراسیمگی آمدند و گفتند چه شده.
گفتم شوهرم نفس نمی کشد.
زنگ زدیم اورژانس گفتند باید ماساژ قلبی بدهیم.
وقتی او را داشتند ماساژ می دادند به من گفتند که داخل اتاق نروم چون یه مقدار ملافه خونی است.
دیدم زیر سر عارف خونی شده.
گفتم مگه کسی او را زده؟ گفتند تا ماساژ قلبی دادند از توی دهانش کف و خون بیرون آمده.
اورژانس ساعت ۸ آمد و گفت سه ساعتی می شود که عارف فوت کرده است” همسر مرحوم لرستانی درباره شایعاتی
که بعد از مرگ شوهرش در شبکه های اجتماعی منتشر شد در پاسخ به این سئوال که آیا قصوری انجام
شده، گفت: به نظر من همه چیز عادی بود و هیچ چیز عجیب غریبی نبود که این بحثها راه بیفتد.
من فکر نمی کنم قصوری انجام شده باشد

ماجرای ازدواج عارف لرستانی با الهام ناصری ،کارمند سفارت ژاپن!

در سال ۱۳۹۱ روزی که قرار بود عده ای از هنرمندان به
سفر ژاپن بروند، عارف لرستانی که با الهام ناصری، یکی از کارکنان سفارت ژاپن آشنایی داشت، داوطلب شد که اطلاعات
لازم را برای آنان بگیرد و چه بسا فکرش را هم نمی کرد که ادامه آن تماس به کجا می
کشد، اما آن تماس، به دنبال خود تماس های دیگری را داشت و نتیجه آن شد که عارف لرستانی از
الهام ناصری خواست تا با پدر و مادرش حرف بزند، وقتی برای خواستگاری بگیرد و الان، آن دو زیر یک
سقف زندگی می کنند و خوشبختانه زندگی مشترک سعادتمندانه ای دارند.

آخرین ساعات زندگی مرحوم لرستانی

عارف دارای تفکرات سنتی است

من و عارف هر دو از کودکی آرزوی دیدن کشور مصر را داشتیم و هر وقت در تلویزیون برنامه ای
درباره آن کشور پخش می شد، با علاقه نگاه می کردیم یا اگر در روزنامه ای مطلبی درباره سرزمین فراعنه
چاپ می شد، با اشتیاق می خواندیم.
تا اینکه مدتی قبل به کشور باستانی مصر سفر کردیم و از نماهای مرموز و باشکوهی که از اهرام ثلاثه
هم جالب تر و شگفت انگیزتر است، دیدن کردیم.

آخرین ساعات زندگی مرحوم لرستانی

انسان اگر همسرش را با همان اخلاق و خصوصیاتی که دارد، بپذیرد، زندگی خیلی شیرین می شود.

ما هر دو به لطف خدا در تمام زمینه های مربوط به زندگی مشترک با هم توافق و تفاهم اخلاقی
و روحی داریم و هرگز در زندگی مشترک مان اتفاق خاصی نیفتاده که بخواهیم در حق همدیگر گذشت کنیم.
عارف، با وجود انکه سن زیادی ندارد، اما یک مرد اصیل ایرانی، با تفکرات سنتی است.
حتی اگر شرایط زمانه این گونه نبود، شاید به من حکم می کرد در خانه بمانم و کار نکنم.

آخرین ساعات زندگی مرحوم لرستانی


احساس نمی کنم وارد خانواده دیگری شده ام
در زندگی مشترک من و عارف، این طور نیست که بگوییم چه کسی حرف آخر را می زند، هر کدام
از ما که در بعضی از کارها تجربه بیشتری دارد و می تواند تصمیم درست تر بگیرد این کار را
می کند.
در زمینه هایی من از تجربه بیشتری برخوردارم و تصمیم می گیرم و در زمینه هایی عارف تصمیم می گیرد.
به عنوان مثال درباره مسافرت ها به طور معمول من تصمیم می گیرم و عارف با خواسته من مخالفت نمی
کند.
خواهر و برادرهای عارف مثل خواهر و برادرهای خودم هستند، آنها هم مرا آن قدر دوست دارند که محرم اسرارشان
می دانند.
خانواده همسرم بسیار مهربان و حامی من هستند به طوری که اصلاً احساس نمی کنم وارد خانواده دیگری شده ام

وقتی تماس می گیرند و حال مرا می پرسند برایم خیلی ارزش دارد.

آخرین ساعات زندگی مرحوم لرستانی


به خاطر پول بازی نمی کند
من به عنوان یک بیننده، مجموعه «قهوه تلخ» را نسبت به کارهای دیگر عارف، متفاوت می دانم و آن را
بیشتر دوست دارم.
به نظرم می رسد برای ارائه نقش خود در آن مجموعه انرژی زیادی صرف کرده.
من، هم به ژانر طنز و هم به ژانر کمدی علاقه دارم.
اگر به خاطر داشته باشید سال گذشته در ایام محرم عارف در یک کار جدی با عنوان «یک تکه زمین»
بازی کرد و خیلی هم خوب درخشید.
من تا حالا، سر لویشن «قهوه تلخن و یک بار هم سر لوکیشن «ویلای من» رفته ام.
بار اول که رفتم با وجود انکه احساس غریبی می کردم، اما کار بازیگران برایم جالب بود و حس خوبی
داشتم.
من و عارف به مهران مدیری ارادت خاصی داریم، عارف وقتی از طرف مدیری دعوت به کار می شود، به
خاطر دوستی و اعتمادی که به خلاقیت و هنر او دارد، بی هیچ تردیدی پیشنهاد را می پذیرد.
به طور متقابل من هم از همکاری انها خوشحال می شوم، چون با شناختی که از افکار و روحیه عارف
دارم می دانم که او به راحتی راضی نمی شود فقط به خاطر پول در هر کاری بازی کند.

آخرین ساعات زندگی مرحوم لرستانی


دیداری که منجر به ازدواج شد
من در سفارت ژاپن فعالیت می کنم و از گذشته با علاقه کارهای عارف را دنبال می کردم.
روزی در خانه یکی از آشنایان دیداری با هم داشتیم و درباره کارهایش حرف زدیم، بعد تلفنی با من تماس
گرفت و درباره سفر دوستانش به خارج سوالاتی کرد و من هم با حوصله جواب دادم.
بعد از آن، تماس های تلفنی بین ما ادامه پیدا کرد، تا اینکه بالاخره منجر به ازدواج مان شد.
راستش به ندرت غیر از پدرم، مردی را که صفات ارزنده و ارزشمند انسانی داشته باشد، دیده بودم.
دوستان و آشنایانم با مردانی ازدواج کرده بودند که نقاط ضعف اخلاقی و رفتاری زیادی داشتند و من می ترسیدم
اگر ازدواج کنم به همان بلا دچار شوم و در زندگی آب خوش از گلویم پایین نرود.
به این جهت، معیارم برای انتخاب همسر مسئولیت پذیری، سواد و معلومات بود.
عارف تمام این خصوصیات را داشت و در هر زمینه ای از جمله بازیگری، ورزش، تاریخ، ادبیات، مذهب و… خیلی
باسواد است و اطلاعات زیادی دارد.
چون زیاد کتاب می خوانم، دوست داشتم با کسی ازدواج کنم که به کتاب علاقمند باشد که خوشبختانه از این
جهت هم شانس آوردم و عارف بسیار اهل مطالعه است.

آخرین ساعات زندگی مرحوم لرستانی


هیچ دغدغه ای در زندگی مشترک ندارم
یک روز تهمینه میلانی در جمعی صحبت می کرد و گفت: من دست هایم را خیلی دوست دارم.
زن جوانی گفت: خوش به حال شما که از نگاه کردن به دست هایت لذت می بری، تهمینه میلانی گفت:

اتفاقاً مردم وقتی مرا می بینند از من می پرسند از نظر شما خوشبختی چیست؟ و من به آنها می
گویم خوشبختی یعنی اینکه شما خودتان را در آینه می بینید و لذت می برید.
خیلی ها دنبال خوشبختی هستند تا آن را پیدا کنند، اما هیچ وقت هم به آن نمی رسند، از نظر
من تهمینه میلانی درست می گفت.
من وقتی هیچ دغدغه ای درباره اصول زندگی ندارم، می توانم از لحظاتی که در آن به سر می برم،

احساس خوشبختی کنم، اگر من دغدغه هایم زیاد باشد، طوری که با دیدن یک فیلم چیزی متوجه نشوم، یا از
خواندن کتاب چیزی نفهمم، به معنی این است که خودم را وقف مشکلاتم می کنم، اما وقتی در شرایطی هستم
که می توانم از کتاب خواندن، فیلم دیدن و آشپزی کردن لذت ببرم یعنی انسانی خوشبخت هستم و از گذران
عمرم لذت می برم.

آخرین ساعات زندگی مرحوم لرستانی


مرحوم عارف لرستانی در روز زن برای همسرش چه نوشت
عارف لرستانی در روز زن با انتشار عکس و متن زیر نوشت: ***** همسرم ومن, همسری که آرامش را به
من هدیه داد

آخرین ساعات زندگی مرحوم لرستانی


بیوگرافی عارف لرستانی
عارف لرستانی (زادهٔ ۱۵ بهمن ۱۳۵۱،کرمانشاه – درگذشتهٔ ۲۶ فروردین ۱۳۹۶، تهران) بازیگر تئاتر و تلویزیون ایران
بود.
با مجموعهٔ جنگ ۷۷ به کارگردانی مهران مدیری پا به عرصهٔ بازیگری گذاشت و پس از آن در چندین مجموعهٔ
دیگر ازجمله قهوه تلخ با او همکاری کرد.
او روز شنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۶ بر اثر ایست قلبی درگذشت.
وی پس از بازی در مجموعه «جنگ ۷۷» در مجموعه‌هایی چون در حاشیه، قهوه تلخ، کوچه مروارید، شوخی کردم، ویلای
من و مرد دوهزارچهره ایفای نقش کرد.

آخرین ساعات زندگی مرحوم لرستانی

از مجموعه‌های دیگری که لرستانی در آنها ایفای نقش کرده، می‌توان به خسته‌دلان، ۹۰ شب و ببخشید شما اشاره کرد.
وی در فیلم‌های سینمایی شام عروسی، انتخاب، معادله و مانی و ندا هم بازی کرده است.
او کشتی گیر بود ولی بدلیل بازیگری کنار گذاشت.
تی وی پلاس

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس