برادر ابوالفضل پورعرب کشته شد/سبک زندگی و بیوگرافی افراد مشهور(۱۸۸)
ابوالفضل پورعرب
ابوالفضل پورعرب , در محور ازنا به اراک روبروی روستای مرزیان بر اثر برخورد یکدستگاه خودروی تیبا و پژو ۴۰۵ یک نفر کشته و ۵ نفر مصدوم شدند.
پس از اعلام به عوامل امدادی بلافاصله تیم های امدادی به محل حادثه اعزام شدند و
مصدومین توسط اورژانس و هلال احمر ازنا به بیمارستان امام علی (ع) ازنا انتقال یافتند.
این گزارش حاکی از آن است که فرد فوت شده در خودروی پژو ۴۰۵ عباس پور عرب
برادر ابوالفضل پور عرب بازیگر سینما و تئاتر کشور بود که به علت جراحات شدید و خونریزی داخلی
در محل حادثه جان خود را از دست داد.
تصادف برادر ابوالفضل پورعرب
بیوگرافی ابوالفضل پورعرب
ابوالفضل پورعرب (زاده ۴ آذر ۱۳۴۰ در تهران) هنرپیشه تئاتر، سینما، تلویزیون، ایران است.
وی فارغالتحصیل بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشسرای هنر است.
او تا کنون سه بار ازدواج کرده و دارای سه فرزند میباشد. از آخرین همسرش آناهیتا نعمتی (بازیگر) جدا شده و از او داری یک فرزند دختر است. پورعرب در تمام آن سالهای دهه طلایی دوران بازیگریاش پرکار بود و فعال، تا جایی که بعضاً سالی سه یا چهار فیلم روی پرده داشت. با عروس روی پرده درخشید و فیلمهای خوب بعدیاش یکی بعد از دیگری روی پرده میرفت. وی در سال ۱۳۶۹ با بازی در فیلم «عروس» به شکل حرفهای وارد سینما شد و به عنوان چهره اول فیلمهای دهه ۷۰ نقشهای زیادی بازی کرد.
وی به دلیل سرطان ۳۰ دی ماه ۱۳۸۹ در بیمارستان بهمن تهران بستری شد و تحت درمان قرار گرفت و پس مدتها خانه نشینی در مراسم تجمع هنرمندان برای محکومیت اهانت به پیامبر اسلام در برابر دوربین رسانهها قرار گرفت.
در روز دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲ محمود احمدینژاد رئیس جمهور وقت ایران از ابوالفضل پورعرب در منزل پدری وی واقع در جنوب تهران به صورت سرزده عیادت کرد.
عیادت احمدی نژاد از ابوالفضل پورعرب
ازدواج ، همسر و فرزندان ابوالفضل پور عرب
ابوالفضل پورعرب تا کنون سه بار ازدواج کرده و دارای سه فرزند میباشد.
از آخرین همسرش آناهیتا نعمتی (بازیگر) جدا شده و از او داری یک فرزند دختر به نام رایکا است.
همچنین وی از تمام ازدواج هایش صاحب سه فرزند می باشد به نام های پوریا , رعنا , رایکا
رعنا دختر آقای پورعرب ، یک دختر بسیار هنرمند در زمینه ی شیرینی پزی است و توانسته در این زمینه به موفقیت های فراوانی دست پیدا کند
دلیل جدایی ابوالفضل پور عرب از زبان همسرش
انا نعمتی در این خصوص می گوید همسرم دوست نداشت من کار هنری و بازیگری کنم. تنها کاری که فقط در همان اوایل ازدواج انجام دادم سریال مسافر بود که خود ایشان هم حضور داشتند.
سرطان اثنی عشر خوش خیم داشتم که با شکستگی جناغ سینه ام ایجاد شده بود؛ جناغ سینه وارد اثنی عشر شده بود و همین مشکل ایجاد کرده بود. خوشبختانه سرطانم درمان شد.
چهار سال درگیر بیماری بودم و هرچند سرطانم خوش خیم بود اما آزار روحی آن به اندازه سرطان بدخیم بود. تمام مدت منتظر بودم یک نفر به من سر بزند اما جز خانواده هیچ کس نیامد.
در روز دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲ محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت ایران از ابوالفضل پورعرب در منزل پدری وی واقع در جنوب تهران به صورت سرزده عیادت کرد.
گله ابولفضل پور عرب از رسانه ها و اهالی سینما
اگر واقعا ستاره بودیم چرا زمانی که سرطان داشتم و در بیمارستان بودم هیچ کس سراغم نیامد؟ چرا گفتند معتاد شده؟ چرا گفتند ایدز گرفته؟ چرا همین آقای ضرغامی حالی از ما نپرسید؟ همان موقع “وضعیت سفید” را کار می کردم اما یک نفر از همین سریال سراغ ما نیامد. البته مردم لطف داشتند و پشت در بیمارستان بودند اما همکاران من چه سینمایی چه تلویزیونی هیچ کدام نیامدند!
حتی مرگ مرا در تلویزیون اعلام کردند و اینکه در سردخانه است و بناست تشییع شود بدون اینکه بدانند در بیمارستانیم. در نهایت هم با یک عذرخواهی سر و تهش را هم آوردند.
ابوالفضل پورعرب در کنار مرحوم منوچهر نوذری
فیلم های سینمایی ابوالفضل پورعرب
عروس (بهروز افخمی، ۱۳۶۹)
قربانی (رسول صدرعاملی، ۱۳۷۰)
نرگس (رخشان بنی اعتماد، ۱۳۷۰)
آواز تهران (کامران قدکچیان، ۱۳۷۰)
رابطه پنهانی (جهانگیر جهانگیری، ۱۳۷۱)
مهاجران (مهدی صباغ زاده، ۱۳۷۱)
سؤظن (کاظم معصومی، ۱۳۷۱)
دو روی سکه (محمد متوسلانی، ۱۳۷۱)
نیش (همایون اسعدیان، ۱۳۷۲)
چهره (سیروس الوند، ۱۳۷۴)
بهشت پنهان (کامران قدکچیان، ۱۳۷۳)
در کمال خونسردی (سیامک شایقی، ۱۳۷۳)
بیقرار (مجید قاریزاده، ۱۳۷۳)
مرضیه (اسفندیار شهیدی، ۱۳۷۳)
مردی شبیه باران (سعید سهیلی، ۱۳۷۵)
قاصدک (قاسم جعفری، ۱۳۷۵)
حماسه قهرمانان (جمشید حیدری، ۱۳۷۶)
غریبانه (احمد امینی، ۱۳۷۶)
باد و شقایق (سیدضیاءالدین دری، ۱۳۷۷)
جوانی (مجید قاریزاده، ۱۳۷۷)
مردی از جنس بلور (سعید سهیلی، ۱۳۷۷)
عشق کافی نیست (مهدی صباغ زاده، ۱۳۷۷)
معصوم (داود توحیدپرست، ۱۳۷۷)
دستهای آلوده (سیروس الوند، ۱۳۷۸)
رقص شیطان (اسماعیل براری، ۱۳۷۸)
زندانی ۷۰۷ (حبیبالله بهمنی، ۱۳۷۸)
تو را دوست دارم (عبدالله باکیده، ۱۳۷۹)
همسر دلخواه من (افشین شرکت، ۱۳۷۹)
تیک (اسماعیل فلاح پور، ۱۳۸۰)
چند میگیری گریه کنی (شاهد احمدلو، ۱۳۸۴)
مجنون لیلی (قاسم جعفری، ۱۳۸۶)
سربلند (سعید تهرانی، ۱۳۸۶)
دلواپسی (بهمن گودرزی، ۱۳۸۷)
زمهریر (علی روئینتن، ۱۳۸۹)
سایه های موازی (اصغر نعیمی، ۱۳۹۳)
کاناپه (کیانوش عیاری، ۱۳۹۵)
سریال های ابوالفضل پورعرب
تنهاترین سردار (مهدی فخیمزاده، ۱۳۷۶)
مسافر (سیروس مقدم، ۷۹–۱۳۷۸)
همراز (سامان مقدم، ۱۳۸۱ – نویسنده سید سعید رحمانی)
عروس (۱۳۸۲)
تا غروب (۱۳۸۴)
زیرزمین (علیرضا افخمی، ۱۳۸۵)
یک وجب خاک (علی عبدالعلی زاده، ۱۳۸۶)
جاده در دست تعمیر (حسین تبریزی، ۱۳۸۷)
آخرین سرقت (۱۳۸۸)
وضعیت سفید (حمید نعمتالله ۱۳۹۰)
شهرزاد(حسن فتحی۱۳۹۴شبکه خانگی)
روزهای بی قراری(کاظم معصومی۱۳۹۵)
ناگفته های ابوالفضل پورعرب از جزییات بیماری سرطان اش و گلایه های تکان دهنده وی
ابوالفضل پورعرب که بهتازگی در برنامهی «سیوپنج» با فریدون جیرانی مصاحبه کرده است، در این گفتوگو خود را متولد اول
تیر ۱۳۴۰ در محلهی شاهعبدالعظیم تهران و فرزند سوم یک خانوادهی فرهنگی معرفی کرد و دربارهی ورودش به عرصهی هنر
گفت: اولین فیلمی که دیدم «سنگام» بود اما با «سلطان قلبها» عاشق سینما شدم.
پدرم اجازه نمیداد عکس فردین را روی دیوار بچسبانم چون موافق سینما و تئاتر نبود و خیلی مخالفت میکرد.
بعدها گفت برو دنبال موسیقی و من رفتم دانشسرای هنر و در سالهای بعد تخصص سینما و تئاتر را انتخاب کردم.
او ادامه داد: در دبیرستان تئاتر کار میکردم و به واسطهی همین با محمود استادمحمد آشنا بودم و از طریق
او به گروه کارگردانی یک نمایش معرفی شدم و سال ۵۹ اولین کار حرفهایام را به نام «مأموریت حساس» در
سالن چهارسوی تئاترشهر بازی کردم.
سال ۶۰ کارمند تلویزیون شدم و تا سال ۶۴ در صداوسیما دستیار کارگردان بودم.
اصلاً به سینما فکر نمیکردم چون شنیده بودم محال است و پتانسیل خاص خود را میخواهد که حتماً ما نداریم!
پورعرب دربارهی ورودش به عرصهی تصویر توضیح داد: بهروز افخمی در سریال «میرزا کوچکخان» یک نقش به من داد .
یک روز که از مقابل تئاترشهر رد میشدم، دژبان جلوی من را گرفت و من یک کارت پایان خدمت قلابی
نشانش دادم اما استعلام کردند و من مجبور شدم به سربازی بروم! بعدها در نمایش «حاکم یکشبه» در سالن اصلی
تئاترشهر بازی میکردم که بهروز افخمی دوباره من را پیدا کرد و بعد از صحبتهای زیاد نقش را در آوردم
و برای فیلم «عروس» ۳۰ هزار تومان قرارداد بستیم.
انتظار این بازتاب فیلم را نداشتم و اصلاً به شهرت فکر نمیکردم و اساساً دوست نداشتم مشهور باشم.
فریدون جیرانی پورعرب را «اولین ستارهی مرد در سینمای پس از انقلاب ایران» خطاب کرد و او پاسخ داد: اگر
ما واقعاً اینقدر مهم بودیم و اینقدر در جامعه بازتاب داشتیم، لااقل در بیمارستان باید سری به ما میزدند؛ سرطان که شوخی نیست.
این خیلی مهم است.
من نباید الان بازی نکنم.
بازی نمیکنم مگر این که کار دوستانم باشد.
نه این که پیشنهاد نشود و قصهای نخوانم اما آن شیرینی و عطشی که در دلم بود دیگر نیست.
به همین راحتی باید به اینجا برسد که یکی بگوید معتاد است و دیگری بگوید ایدز گرفته!؟ هیچکس هم حمایت
نکند و آقای ضرغامی هم نیاید بیمارستان ما را ببیند؟! ما که از پایین باهم آمدیم بالا در تلویزیون.
ماندهام که ما چه گناهی کردهایم! در تیزرها که نگاه میکنیم یک قطعه عکس از من نیست.
این اولین برنامهی غیرزنده است که اعتماد کردم در آن حضور پیدا کنم.
شبکههایی که آن طرف هستند روانتر از ما کار میکنند و بچهها بلند میشوند و میروند.
آیا در ایران آبرو میماند برای ما اگر همه بروند؟
پورعرب دربارهی دوران بیماری خود و وضع فعلی سلامتیاش هم
گفت: سرطان من سرطان اثنی عشر بود که با شکستگی جناق سینهام شروع شده بود اما خوشخیم بود و الان
حل شده است اما من از نظر روحی زجر سرطان بدخیم را کشیدم.
وقتی پشت پنجرهی اتاقت مثل یک میمون در قفس میایستند و میخندند تو نمیتوانی چیزی بگویی، ناچار میشوی یک روزنامه
هم به شیشه بچسبانی و ارتباطت با دنیای آن طرف هم قطع میشود.
برادرم یک دسته گل و یک جعبه شیرینی آورده بود که اگر کسی به عیادتم آمد از آنها پذیرایی شود
اما هیچکس نیامد.
واقعاً ما اینقدر بد بودیم؟ اینقدر برای جامعه مضر بودیم؟! خیلی عجیب است!
تصادف برادر ابوالفضل پورعرب
او همچنین گفت: من خیلی نگران بودم
که نگویند پول جمع کنید! آن زمان «وضعیت سفید» را کار میکردم که -نه آنها آمدند و نه هیچکس دیگر-
وقتی به بیمارستان پول سپردم فقط نگران این بودم که این حرف زده نشود که پول جمع کنید! مثل آقای
فتحی خدابیامرز که به خاطر یک میلیون و ۲۰۰هزار تومان در بیمارستان مانده بود! خیلی بد است به جایی برسی
که بگویی اینهمه کارکردیم اما دریغ…
مردم پشت در بیمارستان بودند اما همکاران من هیچکدام نیامدند.
مرگ ما را هم در اخبار سراسری تلویزیون اعلام کردند و بعد میخواهند با یک عذرخواهی ساده سر و ته
قضیه را هم بیاورند.
عکس ابوالفضل پورعرب
واکنش احسان علیخانی پس از شنیدن گلایههای ابوالفضل پورعرب
احسان علیخانی پس از تماشای گفتوگوی ابوالفضل پورعرب با فریدون جیرانی درباره گلایههای بازیگر «دستهای آلوده» اظهارنظر کرد.
مجری «ماه عسل» در این رابطه در اینستاگرام نوشت: «حتما ایشون رو میشناسین ، جناب ابولفضل پورعرب…
امروز اتفاقی قسمتی از مصاحبه ایشون با فریدون جیرانی رو دیدم که خیلی حالم بد شد و خیلی دلم گرفت
از همه چی ، از اینکه قهرمان نسل من گفت : وقتی مدتها مریض بودم و افتاده بودم تو خونه
، مادرم گفت: چرا کسی عیادت تو نمیاد!؟ مریض بودم و فقط میشنیدم مردم میگن : معتاد شدم ، ایدز
گرفتم ، خبر مرگم پخش میشد و…
اما من سرطان داشتم ، یعنی من آنقدر برای این جامعه مضر بودم !؟ کسی این حرفها رو میزد که
روزی ستاره و قهرمان سینمای این مملکت بوده و یکی از دلایل نسل من در دهه ٧٠ برای رفتن به
سینما ،،، حتما ایشون هم مثل همه ما در زندگیش اشتباهاتی داشته ، اما ما باهاش چه کردیم !؟ فقط
تهمت ، افترا ، شایعه و بی رحمی و…
احسان علیخانی و ابوالفضل پورعرب
آنقدر که میگفت: دیگه جون و عطش برای کار ندارم ، دلیلشم حتما منم ، شما هستین ، هم صنفیهای
ایشون و مدیران فرهنگی ، اما مهمترین دلیلش زدن حرف مفتِ ، که آدم خالی میکنه از عشق و انگیزه
،،، از خودم شروع میکنم ، جناب پورعرب ، به احترام جنابعالی و خاطراتی که در حافظه من ثبت کردین
برای شما کلاه از سر برمیدارم و میایستم و آنقدر دست میزنم که یادتان برود ما با شما چه کردیم
و از شما عذرخواهی میکنم ،،،
ببخش ما رو ، این روزها همه از صلح جهانی حرف میزنیم اما سالهاست
که با همسایه و هم صنفی قهریم !! تو ببخش ، صاحب اسمت را صدا کن ، قد راست کن
و تا انتها بجنگ ، تصویر ما از تو قهرمانیست که تا انتها میجنگد حتی در قصهای که نامردانِ بی
شُماری دارد ،،، تماشاگرِ کوچک جنابعالی : احسان علیخانی»
دلیل جدایی ابوالفضل پورعرب از «شهرزاد» چه بود؟
ابوالفضل پورعرب در برنامه «من و شما»، برای اولینبار از دلیل جدایی ناگهانیاش از «شهرزاد» گفت.
بابوالفضل پورعرب هنگامی که مهمان برنامه من و شما بود. او در این برنامه، برای اولین بار از دلیل جدایی ناگهانیاش از سریال «شهرزاد» گفت.
پورعرب در این باره اظهار داشت: «قصه تغییر کرد، عذرخواهی کردم و آمدم بیرون. اتفاقات تازهای که در سریال میافتاد را دوست نداشتم.»
گفتنی است؛ پس از جدایی ابوالفضل پورعرب از گروه سریال شهرزاد، گمانهزنیهایی درباره اختلاف میان او و حسن فتحی و تیم کاریاش مطرح شد.
بیوگرافی آنا نعمتی
آناهیتا نعمتی (متولد ۲۰ تیر ۱۳۵۶ در شاهرود) هنرپیشه تئاتر ، سینما و تلویزیون ایران است همسر سابق ابولفضل پور عرب بوده است آناهیتا نعمتی همسر سابق ابوالفضل پورعرب بازی در سینما را در سال ۱۳۷۵ آغاز کرد.
وی بعد از گذراندن دوره بازیگری زیر نظر حمید سمندریان برای اولین بار در نقش کوتاهی در فیلم سینمایی «هیوا» (رسول ملاقلی پور، ۱۳۷۵) ظاهر شد.
اما با بازی در سریال تلویزیونی پرطرفدار «مسافر» بود که به شهرت رسید.
وی تا قبل از پارک وی (فریدون جیرانی، ۱۳۸۵) نتوانسته بود در سینما اعتباری برای خود دست و پا کند.
اما در فیلم «پارک وی» نشان میدهد که میتوان در آینده روی او حساب ویژهای باز کرد.
نعمتی در فیلم زن دوم (سیروس الوند) یکی از نقشهای اصلی را بر عهده دارد و در یک سکانس، جایی
که از بهرام ( محمدرضا فروتن ) میخواهد که به او فرصت بدهد، بهیادماندنی است.
دختر و همسر سابق ابوالفضل پورعرب