عکسی از عمو پورنگ که بوی ازدواج میدهد!
عمو پورنگ
داریوش فرضیایی (عمو پورنگ) با انتشار این عکس در اینستاگرامش نوشت:
تصورش دور نیست شاید برای شما نیز اتفاق بیفتد.
عکس اینستاگرام عمو پورنگ
عمو پورنگ شایعه را تکذیب کرد!
داریوش فرضیایی این پست را منتشر کرد.
سلام دوستان
ظاهرا پست اخیر بنده ابهاماتی را بهمراه داشته که باید توضیحاتی را خدمتتان عرض کنم ،
از جمله اینکه عکس منتشر شده مربوط به مراسم نامزدی یکی از بیننده های عزیز ( ر – ی )است که سالها
با برنامه های عموپورنگ خاطره داشته و بزرگ شده و برای خوشحال نمودن بنده عکس فوق را با این عبارت برایم ارسال نمود ” عمو جان سلام
تصورش دور نیست شاید برای شما نیز اتفاق بیفتد ، دخترتون عروس شد
” شنیدن این خبر انقدر مرا خشنود و مسرور ساخت که تصمیم گرفتم عکس و جمله ایشون رو در صفحه ام قرار بدم
که متاسفانه حواشی زیادی بهمراه داشت تا جاییکه همکاران و حتی اقوام زنگ میزدند و شوکه بودند
که چرا ما از ازدواجت خبردار نشدیم ، گواه سخنان بنده هم دوستان خوبم در رادیو اقایان فرزاد حسنی
و افشین حسین خانی و هستند که همین چند دقیقه پیش ارتباط تلفنی داشتیم و تایید میکنن که شایعه ای بیش نبوده
با این حال از همه شما بزرگواران بابت اشتباهی که رخ داد عذرخواهی میکنم ??
پی نوشت : حالا شما بذارید بحساب “دروغه ١٣ ”
مثلا??????
تکذیب شایعه ازدواج عمو پورنگ بیوگرافی داریوش فرضیایی (عمو پورنگ)
داریوش فرضیایی متولد ۱ مرداد ۱۳۵۲ در تهران، بازیگر است
فارغ التحصیل رشته گرافیک در مقطع کارشناسی است، پدرش تورک زبان و مادرش گیلانی است، دو خواهر و چهار برادر دارد که یکی از آنها فوت کرده است، داریوش فرزند یکی مانده به آخری است
دوران کودکی عمو پورنگ
دوست خیالی در دوران کودکی
در دوران کودکیام من به شدت بچه خیال پردازی بودم
تخیل من تا جایی پیش رفت که برای خودم یک دوست خیالی پیدا کردم و بیشتر وقتم را با این دوست میگذراندم،
برای او حرف می زدم، برنامه اجرا می کردم و فیلم هایی را که به تازگی دیده بودم، برایش بازی می کردم
این موضوع پدر و مادرم را در مقطعی نگران کرد اما وقتی دیدند من و این دوست خیالی ام
کاری به کار کسی نداریم دست از این نگرانی برداشتند
عکس عمو پورنگ
از ۲۱ سالگی در صدا و سیما
در سال ۱۳۷۳ وقتی تنها ۲۱ سال داشت وارد صدا و سیما شد ! کارش را با گزارشگری از رادیو آغاز کرد
و رفته رفته در کارهایی چون گل پسر و ننه بلقیتش فعالیتش در رادیو را ادامه داد
شهرت با نام عمو پورنگ
در سال ۱۳۷۸ با مجموعه بنام تورنگ و پورنگ در بین بچه ها مشهور شد، و پس از ان در رمضان سال ۱۳۸۱
با برنامه عمو پورنگ اجرای برنامه کودک و نوجوان را عهده دار شد و به شهرت فراوانی رسید
عمو پورنگ در محله گل و بلبل شرط مادر برای ورود به عرصه هنر
وقتی داریوش به ما گفت: که قصد ورود به کار هنری را دارد، از او خواستم که کاری انجام ندهد،که از
ایمان و اعتقاداتش دور شود و وارد خط قرمزهایی مثل رفیق بازی و اعتیاد نشود
خدا را هزار بار شکر که بعد از این همه سال، او درست مثل روز اولش در سلامت کامل است
نوذری او را اخراج کرد
فرضیایی : زمانی که مرحوم منوچهر نوذری از من تست گرفت به من گفت تو نمی توانی در کارت موفق شوی
و مرا از اتاق خود بیرون کرد اما من همان زمان برگشتم و گفتم که من حرفی برای گفتن در کار خود دارم
او ۱۰ سال بعد مرا برای برنامه «صندلی داغ» دعوت کرد و من آخرین مهمان بودم و انجا از این گفت که کار مرا دوست دارد.
عکس عمو پورنگ
ماجرای توهین به نماد دولت
در زمستان سال ۱۳۹۲ داریوش فرضیایی کلیدی را با نام کلید دروغ در برنامه خود نشان داد که رسانه ها و
سایت های اصلاح طلب با توجه به شباهت آن کلید به کلید نشان داده شده در برنامهه ای
تبلیغاتی حسن روحانی، عملاً آن را توهین به حسن روحانی دانستند
مجری برتر
در برنامه سه ستاره که به معرفی برترینهای سال ۹۴ در ویژه برنامه نوروز ۹۵ پرداخت به عنوان
سومین مجری برتر سال ۹۴ در کنار عادل فردوسی پور و رامبد جوان منتخب شد
عمو پورنگ و مهران مدیری عکس جنجالی با پدر
انتشار عکس او با پدرش که گمان میشد فوت کرده و او با جنازه پدرش عکس انداخته جنجال شدید راه انداخت
که بعدا داریوش فرضیایی در واکشن به این خبر گفت : عکس درست ۴ روز قبل از فوت پدرم و به وسیله ی
خواهرم از من گرفته شده بود. خدا برای هیچ فرزندی نخواهد که با پیکر بی جان والدینش عکس بیاندازد
عکس جنجالی داریوش فرضیایی با پدرش
ازدواج
با وجود شایعات فراوان، داریوش فرضیایی مجرد است و هنوز ازواج نکرده است
بابای خوبی می شوم
گاهی اوقات دلم برای بچه نداشته ام میسوزد
با خودم میگویم شاید نتوانم به اندازه وقتی که برای دیگر بچه ها گذاشتم، برای بچه خودم بگذارم،
اما خب با این حال فکر می کنم پدر خوبی برای بچه ام شوم چون من واقعا بچه ها را دوست دارم
عمو پورنگ
عمو پورنگ خندوانه
«عمو پورنگ» بعد از سلام و احوالپرسی از زحمات و خوبیهای مادر، خواهر و برادرانش گفت
و پس از آن با اشاره به لزوم حفظ احترام پدر و مادر در حالی که احساساتی شده بود، با اصرار دست مادرش را بوسید.
همچنین در برنامه شب قبل، سیده خانم (مادر عمو پورنگ) به عنوان عیدی به رامبد مقداری پول داد و
پس از آن صحبت به لباسهای عمو پورنگ و انتخاب آن توسط مادرش رسید.
فرضیایی در ادامه گفت: مادرم در مورد کارهای من خیلی نظر میدهد. انقادهایی هم میکند.
مثلا یک بار به من در مورد نحوه اجرای برنامههایم گفت «کمتر لوس بازی در بیار».
پس از یک رفت و برگشت، «جنابخان» با شمایل قنداق پیچ شده به منظور امکان حضور
در برنامههای عمو پورنگ و کم سن شدنش، در صحنه حاضر شد.
در ادامه «جنابخان» به ازدواج نکردن عمو پورنگ اشاره کرد. مادر عمو پورنگ در این باره گفت:
الان دیگر اصراری نمیکنم؛ زمانی به او صدها بار گفتم ولی وقتی خودش میخواهد کنار من باشد، دیگر چه حرفی میتوانم بزنم!
در برنامه شب قبل رامبد جوان به همراه عمو پورنگ ترانهای را به زبان آذری خواندند.
در پایان مادر عمو پوررنگ، خودش، رامبد و جناب خان با آرزوهای خوب برای همه مردم برنامه را به پایان رساندند.
عمو پورنگ و مادرش و رامبد جوان مصاحبه با داریوش فرضیایی
** تا چه زمانی عمو پورنگ میتواند با همان انرژی و پتانسیل سابق به کار خود ادامه دهد؟
– تا زمانی که چشمهای بد ما را از پا درنیاورد (خنده). تا زمانی که فکر کنم تکراری نشدیم میتوانیم به
کار خود ادامه دهیم و زمانی که به تکرار بیفتیم دیگر لزومی ندارد که هر روز و هر شب روی آنتن رسانه ملی باشیم.
** در حال حاضر به نظر خودتان هنوز تکراری نشدید؟
– نه چون بازخوردهایی که میبینم خلاف این را به ما نشان میدهد و میتوانیم فکر، کار و هنوز حرفی
برای گفتن داشته باشیم. اگر روزی به ورطه تکرار بیفتیم بهتر این است که خودمان محترمانه برویم.
عمو پورنگ یا داریوش فرضیایی ** به طور معمول کارهای کودک آن هم بعد از گذر زمانی طولانی به تکرار میافتند و روی یک خط ثابت به مسیرشان ادامه میدهند که تا به حال نمونههای مشابهی را در این زمینه داشتیم. فکر میکنید لازمه اینکه برنامهای در ژانر کودک به تکرار نیفتند، چیست؟
– ابتکار عمل، خلاقیت، باز کردن حلقه ورود افراد جدید به مجموعه و دوری از نگاه تک بعدی به برنامه.
من اویل دوران اجرایم، تک نفری اجرا میکردم و همینطور که جلو رفتیم، عروسک، امیرمحمد متقیان و …
را به برنامه اضافه کردیم. هیچوقت هیچ چیز را برای خودم تنها نخواستم چون احساس میکنم
مخاطبم در زمانی طولانی گناهی ندارد که بخواهد من را به تنهایی تحمل کند!
حالا هر چقدر هم خودم در این زمینه استعداد داشته باشم، فرقی ندارد.
از طرفی هم فضای این برنامه اجرایی تک نفره را نمیطلبد.
** شما مدتهای مدیدی به تنهایی اجرا میکردید، آن زمان مخاطبان بیشتری داشتید یا الان؟
– اگر الان هم بخواهم تک نفره اجرا کنم، مخاطب دوست خواهد داشت، اما مخاطب دهه ۸۰ با دهه ۹۰ تفاوت دارد.
منِ نوعی بالاخره تا چه زمانی میتوانم تنها اجرا کنم؟ کما اینکه خیلیها بعد از من تنهایی اجرا کردند.
معتقدم در هر صورت انجام هر کاری بدون خلاقیت و در طولانی مدت بیمزه و یکنواخت میشود.
داریوش فرضیایی ** اما برخیها اجراهای تک نفره شما را بیشتر میپسندند.
– بله، احتمالا آنها با این نوع اجراهایم حس نوستالژی دارند.
** علاقه بیش از حد شما به دنیای کودکان از چه زمانی آغاز شد؟
– از همان زمانی که در رادیو کار میکردم کار کودک را به شدت دوست داشتم و ایفای نقشهای کودک را
به عهده داشتم. در آن زمان هر فردی که مرا میدید میگفت تو نمیتوانی برنامه اجتماعی کار کنی
به این دلیل که نوع بیان، کنسهها و طنزت فقط به درد کار کودک میخورد. کار کودک را خیلی دوست دارم
آنهم به این جهت که حس میکنم کودکان دنیای بسیار پاکی دارند و از دنیای آلوده ما بزرگترها به شدت فاصله دارند.
من همیشه سعی کردم تا در آن دنیا باشم. علیرغم اینکه از نظر جسمی و فکری بزرگ شدم،
اما دوست دارم تا حس کودکیام را هیچوقت فراموش نکنم چونکه آن حسهای گذشته به من کمک کرده تا امروز عموپورنگ باقی بمانم و به این افتخار میکنم.
داریوش فرضیایی
گفتگو با عمو پورنگ
** در این سالها بازخوردهای مثبت و منفی بسیاری دیدید.
– بله هم بازخوردهای مثبت دیدهام و هم منفی. با دیدن بازخوردهای منفی دلم میشکند، برخیها میگویند
بسه دیگه کی میخواهی این بچه بازیها را تمام کنی؟
از طرفی بعضی اوقات نیز جملههایی میشنوم که واقعا انتظار ندارم، افرادی میگویند ما بچه بودیم به شدت
طرفدار برنامههای تو بودیم اما الان فهمیدیم که چه اشتباهی کردیم
. واقعا متوجه نمیشوم که اینها را به چه دلیل میگویند، اما تنها نکتهای که میفهمم این است که این آدمها مخاطب من نبودهاند و اگر هم بودند، با حضور در فضاهای دیگر ذهنیتشان تغییر کرد. من هیچوقت حرفی را بیهوده به مخاطبم نزدم و یاد ندادم و همیشه تلاش کردم تا شادیم، شادی تاثیرگذار باشد. البته تعداد این افراد محدود هستند، اما با شنیدن این کلمات از همین تعداد محدود هم دلم میسوزد و این نشان میدهد که اینها در کودکی با من بودند و بعد از دوران این زمان، وارد فضاهایی شدند که به کودکی شان ضربه زد و چیزهایی که من درست کردم را خراب کرد.
داریوش فرضیایی و پوران درخشنده ** مثلا چه چیزهایی؟
– الان دارم میبینم بچههایی که به مقاطع بالاتر تحصیلی میروند رفتارشان کاملا تغییر میکند و بد میشود.
این بچهها همانهایی بودند که روزی مخاطب من بودند و الان دلم میگیرد از اینکه برایشان افت دارد
که به یکدیگر بگویند برنامه من را میبینند. اما در هر صورت نیمه پر و مثبت لیوان را نگاه میکنم و بابت همان افراد هم بسیار خوشحالم.
** قطعا این علاقه در این مدت دچار نوسانهای بسیاری شده است، اما ثابت و مصمم باقی مانده است. آنچه که شما را در این راه مصمم کرده است چیست؟
– گروهی که با آنها همکاری میکنم واقعا در این ۱۵ سال به من انرژی دادند و مرا تنها نگذاشتند.
به نظرم بهداشت روانیام در این زمان طولانی خیلی مهمتر از هر چیز دیگری بود. تهیه کننده و کارگردان
برنامههایم همیشه هوای من را داشتهاند و به این دلیل که میدانند من فرد بسیار حساس
و عاطفی هستم و زود میشکنم و اگر ناراحت شوم همان لحظه میگویم و شاید هم قهر کنم،
در مجموع باید بگویم که بچهها در این زمینه تاثیر بسیاری روی من داشتند.
داریوش فرضیایی و رضا صادقی ** بهترین برنامهای که در این سالها اجرا کردید، کدام برنامه بوده است؟
– برنامههایی که تنها اجرا کردم برایم خاطر انگیز بودند نه بهترین. اما کاملترین برنامهای که در این مدت داشتم همین «محله گل و بلبل» است.
** خاطرانگیز از چه جهت؟
– حس میکنم در آن زمان همه چیز نوپا و جدید بود. دهه ۸۰ تا این اندازه دست بالای دست نبود
همه برنامهها تکرار نشده بود و همه برنامه ها شبیه به هم نبودند منظورم اصلا بهترین نیست.
عمو پورنگ و بهنوش بختیاری
** مدتی است که برنامههای کودک خیلی کم شدهاند. تلویزیون ما محدود شده به پورنگ و چند برنامه مشابه.
– این به سیاست دوستان بر میگردد و باید در این بخش همکاری خوبی صورت بگیرد.
بارها گفتهام که باید به عرصه کودک بیشتر اهمیت داده و متنوع باشد. حتی در این زمینه فضای مجازی را
نیز دخیل نمیدانم و معتقدم مهجور بودن بچهها باعث شده که کمتر به آنها اهمیت داده شود.
اتفاقی که در گذشته شاهدش نبودیم. به این دلیل که در گذشته از جشنوارههای فیلم کودک گرفته تا …
بیشتر به بچهها اهمیت میدادیم. تلویزیون در ژانر کودک خیلی زندهتر عمل میکرد،
اما الان شاید برایشان تکراری شده و شاید هم دیگر کودکان برایشان اولویتی ندارد. حتی اگر بحث بودجه را هم مطرح کنید
میگویم که اگر کودک برایشان اولویت داشته باشد و قرار باشد بودجه کمی را به برخی برنامهها اختصاص دهند،
باید به کودک اهمیت دهند. چراکه همین کودکان بیست سال آینده مدیر میشوند و ما از تصمیمهایشان ضربه خواهیم خورد.
عکس داریوش فرضیایی ** حضور عروسکها در این برنامه برای خودتان چقدر جذابیت و جای مانور دارد؟
– اتفاقا همان ابتدا که چنین پیشنهادی مبنی بر حضور عروسکها در سری جدید برنامه مطرح شد خیلی استقبال کردم
و خوشحال شدم چراکه یک جورهایی خاطرات گذشته خودم زنده شد و شیطنتهایم گل کرد
و یاد دورانی که با عروسک ببلی اجرا میکردم، افتادم. زمانیکه عروسک را در کنار خودم میبینم دوست دارم
با عروسک حرف بزنم، سر به سرش گذاشته، شیطنت کرده و با همدیگر قایم موشک بازی کنیم.
از سوی دیگر عروسکهایی که آمدند ویژگیهای خاص خودشان را دارند و چون شیرین و بامزه هستند
و صداپیشههای خوبی روی آنها صحبت میکنند خیلی دوستشان دارم.
داریوش فرضیایی و مادرش ** پیشنهاد شما بود و یا اینکه تصمیمی گروهی بود؟
– ما در «محله گل و بلبل» همه تصمیمها را با یکدیگر و در اتاق فکر میگیریم و در جلسهای که قبل از تولید و در مرحله طراحی سری جدید برنامه داشتیم، به این نتیجه رسیدیم.
** به عنوان فردی که در زمان گذشته صداپیشگی و عروسکگردانی میکردید، خودتان دوست نداشتید عهده دار یکی از این آیتمها در «محله گل و بلبل» باشید؟
– اینجا و در فضای سن نمیشود این کار را انجام داد چراکه بچهها در کنار ما حضور دارند.
اگر به تنهایی برنامه را اجرا میکردم این اتفاق شدنی بود اما الان واقعا نمیشود. بعد هم لزومی به این کار نیست
آنهم به این دلیل که این عروسکها فرزندان گلدون خان هستند و مثل پدرشان سرتق هستند و برای اذیت ما آمدند (خنده).
داریوش فرضیایی و علی شادمان ** عروسکها چقدر در بحث آموزش و فرهنگسازی برای برنامههای کودک میتوانند موثر باشند؟
– با توجه به اینکه «محله گل و بلبل» مختص کودک و بزرگسال است، عروسکها یک جورهایی بخش کودک را از بزرگسال جدا میکنند و در این بخش کاملا کودکانگی را نشان میدهد. بخشهای داخل خانه با بیرون فرق دارد، اما بخشهایی که در استودیو هستند کاملا با حضور عروسکها این تفاوت احساس میشود.
** جمله پایانی…
– برای همه مردم کشورم آرزوی سلامتی دارم و میخواهم که برایمان دعا کنند. دوست دارم مردم این را بدانند که همیشه دغدغه ما کار کودک بوده و هست.