پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

بهاره رهنما: اون جنین عشقتو سقط کردم …!

اشتراک:
بهاره رهنما در تابستان فراموشی سینمای ایران و جهان
بهاره رهنما این روزها ، هم زمان با آغاز تابستان، نمایش تئاتر زیبا و عاشقانه ای را به نام تابستان فراموشی، با همکاری چهره های مشهوری مانند نسیم ادبی و صدای هدیه تهرانی از امروز، 14 تیر ماه روی صحنه می برد.

بهاره رهنما این روزها ، هم زمان با آغاز تابستان، نمایش تئاتر زیبا و عاشقانه ای را به نام تابستان فراموشی، با همکاری چهره های مشهوری مانند نسیم ادبی و صدای هدیه تهرانی از امروز، ۱۴ تیر ماه روی صحنه می برد.بهاره رهنما در تابستان فراموشی دیالوگ های جذابی دارد که قسمتی از آن را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است.

بهاره رهنما در تابستان فراموشی

بهاره رهنما در تابستان فراموشی ایفای نقش می کند و در صفحه شخصی اش بخشی از دیالوگ های جذاب نمایش تابستان فراموشی را به اشتراک گذاشت.
بهاره رهنما هم زمان با آغاز تابستان، نمایش جدید و عاشقانه ای را به نام تابستان فراموشی،
با همکاری نسیم ادبی و صدای هدیه تهرانی از امروز روی صحنه می برد.

بهاره رهنما در تابستان فراموشی یکی از بازیگران است و با انتشار عکسی از این نمایش نوشت:

اون چهار شنبه جنین عشقتو سقط کردم…و داستان اون عشق قدیمی‌ بعد از ۵ سال و هشتاد و چهار روز تموم شد،دستم رو‌گذاشتم رو الله توی سینه ام و تو دلم گفتم:
خدایا کمکم کن خدایا ابرومو بخر، خدایا این عشق رو تموم کن تو دلم …
آره سام گمونم تقریبا دیگه تموم شده…
اون شب این شعرو نوشتم:
مثل سرطان سینه بودی از بن جان کندمت تا زنده بمانم
اما دروغ نگویم هنوز هم گاه جای نبودنت تیر میکشد تا بن استخوانم

تا بن استخوانم واقعا،مثل امشب… نمایش عاشقانه”تابستان فراموشی “.
اخرین اثر نوشته و کارگردانی من،فقط شنبه ها در دو سانس نه و‌ده و نیم شب در تماشاخانه خوب شانو،
با حضور نسیم ادبی و‌من،،لباس تکتم رضایی ،عکس:حسین خدارتی،
مجری طرح و‌گرافیست:امیر علی رادی،گریم نسرین اجر لو،مدیر صحنه:فیروزه بهادری

تابستان فراموشی روایت دو زن، با سی سال اختلاف زمان، که به صورت تک‌گویی خاطرات، رنج‌ها و حرمان‌های عشق و زندگی مشترک‌شان را بازگو می‌کنند…

بهاره رهنما در تابستان فراموشیعکس بهاره رهنما در تابستان فراموشی

سرگذشت بهاره رهنما از ۲۷ سال پیش تا امروز از زبان خودش

بهاره رهنما با انتشار این عکس در صفحه اش نوشت:

بیست و‌هفت سال از حضور من در عرصه کارم میگذرد و این به اندازه سن خیلی از شما
جوانانی است که شاید هنوز نمیدانید از زندگی چه میخواهید؟ چندی پیش دختر جوانی
با حسرت بمن گفت چه خوب که شما هرچی میخواهید دارید ،حوصله داشتم و نشستم بااو به صحبت که چطور درس خواندم و کار کردم بی وقفه وهمزمان با بچه داری و با یک رنوی سیاه دو در بدون کولر توی تابستون و بیست واحد دانشگاهی و حامله از این ور شهر به اون ور شهر میرفتم،

برایم گفت اما الان راه های ساده تری هم هست ،
مثلا خیلی از دخترای هم سن و سال من سفر های خارجی شان رو با ادمای گذری
که زندگیشان و میروند و منتظرند تا ادم بعدی برسد و سفر بعدی ، حتی خیلی از چیز های ارزشمندی که دارند هدیه این ارتباط های کوتاه مدت است ،خندیدم و به او گفتم :

اما خیلی از دختران نسل من پابه پای پدران و همسرانشان کارکردند و جلو امدند،
خود من هرگز یادم نیست کسی مبرایم کاری کرده باشد جز اینکه خودم در مخارج آن کار سهیم شده باشم ، اولین ساعت دستم که خودم خریدم دستمزد داستان یک شهر بود!

دوران کاری بهاره رهنما از زبان خودش

و بعد هر بار که سر کاری رفتم بخشی از دستمزدم را کنار گذاشتم تا به همین ساعتی
که دستم هست رسیدم،اگر خانه خریدم گاهی سر چند کار مختلف چنان سرگرم بودم
که در شبانه روز سه چهار ساعت بیشتر نخوابیدم، اگر ماشین خریدم ذره ذره روی هم گذاشتم و از دستمزد کارهایم هر بار ماشین بهتری خریدم،

زمانی که پریا را باردار بودم ماه اخر همزمان با امتحانات دانشکده حقوق بود
و بعد هم شیر مادر میخورد و باید از دانشگاه سریع برمیگشتم منزل و باز برمیگشتم دانشگاه ،
چون شیر مانده در یخچال نمیخورد،بعد ها برای قبول شدنم در مقطع فوق لیسانس چهار ماه جز موارد ضروری از منزل بیرون نرفتم!

یکسال تمام برای ورود و‌محکم شدن موقعیتم در تیاتر با وجود اینکه سال ها بازیگر سینما بودم
در محضر اساتید بیان ایران کار کردم و برای قوی تر شدنم در عرصه نویسندگی
در محضر جعفر مدرس صادقی،حسین ابکنار و حسن شهسواری پنج سال اموختم…

بهاره رهنما در تابستان فراموشیگریم بهاره رهنما در تابستان فراموشی

یکسال تمام برای ورود و‌محکم شدن موقعیتم در تیاتر با وجود اینکه سال ها بازیگر سینما بودم ،
ساعت های متمادی در محضر اساتید بیان ایران اموزش دیدم و تمرین کردم،
بعد ها که کارگردانی تیاتر را شروع کردم اولین زن کارگردانی بودم که بدون هیچ
سرمایه شخصی از صاحبان برند ها و مشاغل وقت گرفتم و اسپانسرینگ اقتصادی رو وارد جریان تیاتر ایران کردم و همین طور بردن نمایش به شهرستان های مختلف را با رایزنی های متعدد با مدیران ارشاد شهر ستان ها باب کردم،

در این میان با جدیت و پس از تلمذ در کنار جعفر مدرس صادقی،حسین ابکنارو
حسن شهسواری به مرور ،چهار کتاب و پنج نمایشنامه نوشتم،
سال هشتاد و یک بعد از انقلاب اولین بازیگر زنی بودم که با فیلم گاو خونی همراه استاد انتظامی
و بهرام رادان روی فرش قرمز کن رفتم ، و بعد ها به طور مشخص
در سال های پر کاری ام در سینما ،تیاتر را انتخاب کردم هنوز هم با اینکه استاد همان دانشگاهی هستم که خودم درس خواندم باز هم هفته ای سه روز خودم انلاین همچنان برای یادگیری بیشتر دانشجو هستم و بهمین دلیل هنوز و همیشه صبح زود از خواب بیدار میشوم!

زندگی بهاره رهنما

و بخاطر ندارم در همه این سالها حتی یکبار تا ده صبح خوابیده باشم !
همه این ها را که برای دخترک میگفتم و مرور میکردم قطره اشکی از چشم هایم ریخت
توام با حس خشنودی از این مرور گذشته و تصمیم گرفتم برای دختران سرزمینم
شمه ای از این تلاش ها را بنویسم تا بدانند هیچ ادم موفقی از ابتدا و از شکم مادر مشهور یا موفق نبوده،کاش وقتی بیهوده کسی را قضاوت میکنیم یا حسرت داشته های کسی را میخوریم نگاهی به کارنامه حضورش در عرصه اجتماع و زندگی بیندازیم،شاید بجای حسرت و غر غر بیهوده کمی از وقت و انرژی و جوانیمان استفاده مفید کنیم!

عکس از سال هزار و سیصد و هفتاد و هفده سالگی ام #زن باران#تلاش#انگیزه#سرگذشت

بهاره رهنما در تابستان فراموشیعکس قدیمی بهاره رهنما به همراه سرگذشتش

آخرین خبر / خبرپو

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس