جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

نارضایتی مرد غارنشین از زندگی بشری پس از سال ها زندگی با گرگ ها

اشتراک:
زندگی مردی با گرگ ها اختصاصی پرشین وی
یک مرد اسپانیایی که پس از 12 سال زندگی در میان گرگ ها به زندگی متمدن بازگردانده شد هنوز دلتنگ زندگی پیشین خود است.

مردی که ۱۲ سال توسط گرگ ها بزرگ شده می گوید زندگی در بین جامعه انسانی تجربه خوبی نبود و
آروز می کند کاش می توانست دوباره در بین حیوانات زندگی کند. زندگی مردی با گرگ ها جالب توجه
است ولی این موضوع که وی آن زندگی را به زندگی با انسان ها ترجیح می دهد جای تامل دارد.

زندگی مردی با گرگ ها

مارکوس رودریگز پانتوجا وقتی در هفت سالگی در کوه های سیرا مورنا در اسپانیا سرگردان بود، توسط
گله ای از گرگ ها به سرپرستی گرفته شد.

وی در ۱۹ سالگی و درحالی که نیمه عریان و پابرهنه به اطراف می دوید و تنها قادر بود با زوزه کشیدن
ارتباط برقرار کند، پیدا شد و به جامعه متمدن برگردانده شد.

زندگی مردی با گرگ هامرد اسپانیایی که ۱۲ سال با گرگ ها زندگی کرد

او در گفتگو با یک خبرگزاری گفت: “من فقط وقتی پاهایم بر اثر برف درد می گرفت، آنها را می پوشاندم.
من پینه های چنان بزرگی در پایم داشتم که می توانستم همانند شوت کردن توپ به صخره لگد بزنم.”

ولی اکنون این مرد ۷۲ ساله پس از یک زندگی سخت در بین انسان ها، حالا در یک خانه کوچک و سرد
در رنته- گالیسیا با یک مستمری اندک زندگی می کند.

آقای پانتوجا می گوید حتی وقتی از غاری که آن را خانه می نامید جدا شد، زندگی اش رو به سراشیبی
رفته چرا که هرگز به راستی نتوانست زندگی جدیدش را دوست داشته باشد.

او مدعی است در این مدت مدام توسط رئیس های صنعت ساختمان سازی مورد سو استفاده و خیانت قرار
گرفته و برای او چیزی باقی نمانده است.

زندگی مردی با گرگ هارابطه نزدیک مرد غارنشین با گله گرگ ها

این مرد می گوید شادترین روزهای زندگی اش در غار همراه با خفاش ها، مارها و گوزن ها بوده و
هنوز هم می تواند صدای آنها را تقلید کند.

ظاهرا آقای پانتوجا در سه سالگی پس از فوت مادرش درحین وضع حمل و فرار کردن پدر بدررفتارش
با زن دیگر، به عنوان بزچران به آنجا فرستاده شده است.

پیرمردی به او یاد داد چگونه آتش روشن کرده و ابزارهای لازمش را بسازد ولی وی پس از مدتی یا
می میرد و یا به طور ناگهانی آنجا را ترک کرده و این پسر کوچک را تنها باقی می گذارد.

زندگی مردی با گرگ ها و حیوانات دیگر

او با خوردن توت ها و ریشه های گیاهانی که حیوانات از آنها تغذیه می کردند و همچنین توسط
گرگی که از او مانند فرزندش مراقبت می کرد، در حیات وحش جان سالم به در برد.

ظاهرا او قصد دزدی گوشتی را داشته که گرگ ماده برای توله هایش فراهم کرده بود و گرگ پس
از دیدن پسر، وی را با پنجه هایش پس می زند ولی در نهایت دوباره به سمت او بازمی گردد.

زندگی مردی با گرگ هامرد اسپانیایی در دهه ۱۹۷۰ -زندگی مردی با گرگ ها

 

پانتوجا در سال ۲۰۱۳ گفته بود: “پس از غذادادن به توله هایش او تکه ای گوشت برای من انداخت. من
نمی خواستم به آن دست بزنم چون فکر کردم ممکن است به من حمله کند ولی او با بینی اش گوشت را
هل می داد.”

“من آن را گرفتم و خوردم و فکر کردم می خواهد مرا گاز بگیرد ولی او زبانش را درآورد و شروع به
لیس زدن من کرد. پس از آن دیگر تبدیل به عضوی از آن خانواده شدم.”

همچنین وی یک مار را نیز در مصاحبت خود داشته که وی را در جنگل همراهی می کرده است چرا که
وی با شیر بزش به او غذا داده بود.

ترسناک ترین تجربه از زندگی با انسان ها

بازگشت به دنیای متمدن ترسناک ترین تجربه زندگی او بوده است. ابتدا او را به پرورشگاهی بردند که
راهبه ها به او ایستاده راه رفتن و سرمیز غذاخوردن را یاد دادند.

در دوره ای پس از قطع کردن پینه های بزرگ پایش، مجبور به نشستن روی ویلچر شد و در اولین ملاقاتش
با سلمانی، از تیغ او چنان ترسید که موجب بریده شدن گلویش شد.

زندگی مردی با گرگ هاتجربه سخت و ترسناک زندگی در بین انسان ها برای مرد غارنشین

سروصدا ها نیز بدترین بخش تجربه او بود، صدای ماشین ها، همهمه جمعیت و مردمی که از همه جهت برای
دیدن او به سمتش می آمدند.

این مرد اسپانیایی وقتی زندگی در بین مردم را سخت یافت، دوباره به کوه ها بازگشت ولی مشاهده کرد
آنجا با چیزی که او به یاد دارد بسیار تفاوت دارد و غار او نیز با کلبه ها و دروازه های الکتریکی جایگزین
شده است.

گرگ ها نیز پس از مدت ها دوری او را قبول نکرده و فاصله خود را با او حفظ می کردند و دیگر مثل یک
برادر با او رفتار نمی کردند.

تهیه و ترجمه: گروه خبر پرشین وی

بخش اختصاصی پرشین وی

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس