پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

تربیت و فرهنگستان در زمان های قدیم

اشتراک:
فرهنگ و هنر و شعر
تربیت و فرهنگستان به نظر می رسد روحانیان دانشمند ، از این امکان تازه و پربار داشتن متون مکتوب ، مشتاقانه بهره می جستند.اوستای بزرگ با زند فارسی میانه ی آن همراه بود که اینک ( هر چند هنوز هم به خط ناقص پهلوی و با آن هزوارش ها ) به تمامی نگاشته شده بود […]

تربیت و فرهنگستان

به نظر می رسد روحانیان دانشمند ، از این امکان تازه و پربار داشتن متون مکتوب ، مشتاقانه بهره می
جستند.
اوستای بزرگ با زند فارسی میانه ی آن همراه بود که اینک ( هر چند هنوز هم به خط ناقص
پهلوی و با آن هزوارش ها ) به تمامی نگاشته شده بود .
از جمله دیگر کارها در این زمینه این بود که روحانیان چکیده ها و مجموعه هایی از این زند درباره
مضامین خاص را برای استفاده ی دیگران و نیز احتمالا بزرگان غیر روحانی فراهم آوردند .
مهمترین این آثار ، بندهش ، به معنای آفرینش است که زند آگاهی به معنای آگاهی از زند ، هم
خوانده می شود .

سواد آموزی عامه در بین ساسانیان

این اثر در طول نسل ها افزوده هایی یافت و بازنویسی شد ، به طوری که سرانجام اثری مطول
با سه مضمون عمده شد : درباره ی چگونگی آفریدگان خاکی ، و کیانیان که نیاکانان ادعایی ساسانیان باشند.
نام فارسی میانه ی این متن ها اندرز بود .
یکی از آثار مهم این چنینی که احتمالا در سده ی ششم میلادی نگاشته شده و به نظر میرسد از
این نوع باستانی ادبیات پدید آمده باشد .
دادستان مینوی خرد است .
در این اثر جوینده ای در پی اثبات حقیقت کیش زرتشتی است و خود از مینوی خرد تعلیم می
گیرد که اینگونه اظهار می دارد « از نخست ، من که خرد غریزی هستم از مینوان و گیتیان با
اهرمزد بودم و آفریدگار اهرمزد ، ایزدان آفریده به مینو و گیتی و دیگر آفریدگان را به قدرت خرد غریزی
آفرید و نگاه میدارد و اداره می کند » .
آنگاه مینوی خرد ، جوینده را در باب آموزه های بنیادین این دین روشن می سازد ، و اصولی اخلاقی
را تعیین می کند که باید راهنمای زندگی اش باشد و مختصری درباره ی دانش سنتی در برخی حوزاه ها
ارائه می کند که از اوستا گرفته شده است .

 تربیت و فرهنگستان در زمان های قدیم

در سراسر این اثر تاکید زیادی بر ثنویت می شود .
« ایزدان گذشته از نیکی ، هیچ گونه بدی ندهند و اهریمن و دیوان ، گذشته از بدی ، هیچگونه
نیکی ندهند » سفارش میشود که از جمله وظایف بنیادین فرد مومن ، نمازهای سه گانه ی روز است برابر
خورشید و مهر ، چون این دو با هم با هم حرکت می کنند.
و برگزاری گاهنبارها ، انجام خودده و پرستش ایزدان و پرهیز از دیو پرستی.این چیزها را باید از وسایل حاصل
از تلاش سخت به انجام رسانند و از آنها بی پناهان را پناه دهند ، بیچارگان را کمک کنند و
نیکان را بهره رسانند .
مخاطب این کتاب که به زبانی روشن و ساده نوشته شده ، آشکارا مردم عادی هستند .
از دیگر منابع می توان دریافت که در اواخر دوره ی ساسانی مردمان عادی تحصیل کرده ای هم بودند که
به موضوعات دینی علاقه داشتند .
در یک متن کوچک موسوم به خسرو و ریدگ ( خسرو و غلامک ) خسرو از جوانی متعلق به خانواده
ای نیک (پدر جوانک از بزرگان و مادرش دختر روحانی ای بلند پایه ای است ) ، به قصد آزمودن
شایستگی اش برای ورود به جرگه ی غلامان وی ، درباره ی فضیلت هایش می پرسد .
پاسخ های پسرک که نشان می دهند او در زمینه ی خوردنی ها و شراب ، موسیقی و شعر ،
عطریات ، گل ها ، زنان ، زنان ، اسبان ، خبره است ، دنیایی سرشار از نعمت و خوشی
های بی عش را به طور زنده تصویر می کنند .
ولی جوانک مدعی است دانش وی حاصل آموزش دینی درستی است که دیده است :به هنگام ، به مدرسه (
فرهنگستان ) فرستاده شدم و به فرهنگ آموختن ، سخت بشافتم .
و یشت و هادخت و بغان یسن و وندیداد را چون هیربدان از بر آموختم و بند بند زند را
گوش فرا دادم .
مرا دبیری آنگونه است که خوب نویس و تندنویس ، با انگشتانی هنرمندانه ام .
ظاهرا فرهنگستان ، مدرسه ای عمومی بود ( فرهنگ صرفا یعنی تربیت ) ، به طوری که از هیربدستان
و دبیرستان خاص روحانیان و دبیران متمایز بوده است .

مورد دیگر مشابه با اظهارات این غلامک خیالی ، از زندگی واقعی مهرام گشنسب از بزرگان پارسی ، گزارش شده
که مسیحی شد و به گفته ی قدیس گیورگیوس ، به سال ۶۱۴ م در زمان خسروپرویز به شهادت رسید
.
مهرام گشنسب از سوی پدر با خانواده ی سلطنتی ساسانی خویشاوندی داشت و مادر او هم دختر یکی از روحانیان
بلندپایه بود .
وی که در جوانی یتیم شده بود ، به دست پدربزرگ پدری اش پرورش یافت که هر چند عامی بود
، ولی ( به گفته ی زندگینانه نویس مسیحی وی ) مهرام گشنسب را از همان سال های نخست در
ادبیات پارسی و دین مغان آموزش داده بود ، چندان که پیش از هفت سالگی ، می توانست یسنا بخواند
و برسم به دست گیرد گزارش توانایی وی شاهنشاه هرمزد [ چهارم پسر خسرو انوشیروان ] را بر آن داشت
که وی را به دربار بخواند و فرمان دهد تا مطالبی از دین مغان را برخواند .
وی بی درنگ چنین کرد.
شاه خرسند شد و او را به غلامی خویش گماشت .
وی بعدها مومنانه پیمان خودده بست و خواهر خویش را به زنی گرفت .

تاریخ کهن

گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس