تکذیب خبر ازدواج عمو پورنگ در صفحه شخصی اش
داریوش فرضیایی که با انتشار عکسی در اینستاگرام باعث گمانه زنی رسانهها درباره ازدواجش شده بود،
خبر ازدواج عمو پورنگ را تکذیب کرد.
ازدواج عمو پورنگ
داریوش فرضیایی معروف به عمو پورنگ در برنامه رادیویی «عید من بهار من» و صفحه اینستاگرام خود،
خبر ازدواج عمو پورنگ را تکذیب کرد.
پیش از این با توجه به عکسی که او در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده بود، خبر احتمال ازدواج او در فضای مجازی,
و سایتها دست به دست شد.
اما او در برنامه رادیویی «عید من بهار من» رادیو جوان، این خبر را تکذیب کرد و گفت: «کاش نمیرفتم سیزده بدر!
برگشتم دیدم چه خبر شده! کل ایران دارن به من تبریک میگن خودم از همه جا بیخبرم!»
او همچنین در پستی جدید در اینستاگرامش، این خبر را سوءتفاهم دانسته و نوشته است «ظاهرا پست اخیر بنده ,
ابهاماتی را بههمراه داشته که باید توضیحاتی را خدمتتان عرض کنم، از جمله اینکه عکس منتشر شده
در اینستاگرام مربوط به مراسم نامزدی یکی از بینندههای عزیز ( ر – ی) است
که سالها با برنامههای عموپورنگ خاطره داشته و بزرگ شده و برای خوشحال نمودن بنده عکس فوق را,
با این عبارت برایم ارسال نمود:
عمو جان سلام
تصورش دور نیست شاید برای شما نیز اتفاق بیفتد ، دخترتون عروس شد .
شنیدن این خبر آنقدر مرا خشنود و مسرور ساخت که تصمیم گرفتم عکس و جمله ایشون رو در صفحهام قرار بدم
که متاسفانه حواشی زیادی بههمراه داشت تا جاییکه همکاران و حتی اقوام زنگ میزدند
و شوکه بودند که چرا ما از ازدواجت خبردار نشدیم،
گواه سخنان بنده هم دوستان خوبم در رادیو آقایان فرزاد حسنی و افشین حسینخانی و … هستند
که همین چند دقیقه پیش ارتباط تلفنی داشتیم و تایید میکنن که شایعهای بیش نبوده.
با این حال از همه شما بزرگواران بابت اشتباهی که رخ داد عذرخواهی میکنم.»
بد نیست بدانید نحوه ورود عمو پورنگ به دنیای کوکان
دوربین یک خاصیتی دارد که شما وقتی به دوربین نگاه میکنی، بیننده از چشمان شما متوجه میشود,
که دارید راست میگویید یا دروغ! شما نمیتوانی از لنز دوربین فرار کنی. هرچهقدر هم که چربزبان باشید،
مطمئن باشید که بیننده متوجه خواهد شد.
اما در ارتباط با کودک باید عرض کنم که کودکان چون هنوز ضمیر پاکی دارند و هنوز آغشته به چیزی نشدهاند،
راحتتر تشخیص میدهند که شما واقعی هستی و از روی ترحّم و دلسوزی و عشق به کودک ,
صحبت میکنید و یا اینکه میخواهید چیزی را بگویید و بروید!
سال ۱۳۸۰ وقتی من شروع کردم، لقب عمو نداشتم؛ فقط پورنگ بود. لقب «عمو پورنگ» را خودِ بچهها به من دادند.
این عمو به من این امکان را داد که از آن بُعد عاطفی بچهها استفاده کنم. طی صحبت کردنهای,
صمیمانه با بچهها، آنها کمکم به من عمو میگفتند.
احساس من این بود که وقتی بچهای دارد من را عمو صدا میزند، لابد یک همچنین حسی نسبت به من دارد.
در دنیای کودکانه، بچهها چیزهای بسیاری را به من یاد دادهاند. من علامه دهر نبودهام که ادعای ساختن بچهها را ,
داشته باشم. من از خودِ بچهها درس «آموزش دادن بچهها» را یاد گرفتم. تصور اشتباهی که,
ما بزرگترها داریم این است که فکر میکنیم ما در حال آموزش کودکان هستیم؛
در حالیکه آنها هم به ما یاد میدهند. من از کودکان دهه هشتاد که امروز بعضیهایشان دانشجو شدهاند،
یاد گرفتهام. آنها الان بزرگ شدهاند، خوشحالم که من هم با آنها بزرگ شدم.
خبرآنلاین , سوره