پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

آخرین وضعیت جسمانی حجت الاسلام قرائتی از زبان دامادش!

تاریخ نشر :چهارشنبه 16 مه 2018 اشتراک:
حجت الاسلام قرائتی اخبار گوناگون
حجت الاسلام متوسل داماد حجت الاسلام قرائتی درباره علت بستری شدن ایشان در بیمارستان توضیح داد.

حجت الاسلام قرائتی روحانی معروف و محبوب ایرانی است. برنامه درس هایی از قرآن حجت الاسلام قرائتی یکی از برنامه های پر مخاطب تلویزیونی است که در ماه رمضان امسال نیز از شبکه یک پخش خواهد شد. حجت الاسلام قرائتی بر اساس گفته های حجت الاسلام متوسل داماد ایشان به دلیل فشار خون بالا در بیمارستان بستری شده بود و اکنون حال او مساعد است.

وضعیت جسمانی حجت الاسلام قرائتی

حجت الاسلام و المسلمین متوسل گفت: حجت الاسلام و المسلمین قرائتی به دلیل فشار خون
بالا در درمانگاه بستری شده‌اند و مشکل جدی وجود ندارد.

حجت الاسلام والمسلمین محمود متوسل داماد حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی
در خصوص وضعیت جسمانی حجت الاسلام و المسلمین قرائتی گفت: ایشان
به دلیل حجم بالای کار و فشار خون بالا در درمانگاه بستری شده اند.

حجت الاسلام قرائتیحجت الاسلام محسن قرائتی

وی ادامه داد: مشکل جدی وجود ندارد و انشالله امشب منزل هستند.

حجت الاسلام والمسلمین محمود متوسل تاکید کرد: موضوع بیماری ایشان جدی نیست و کمی به استراحت نیاز دارند.

بیشتر بدانید:خاطرات پندآموز حجت الاسلام قرائتی

* جواب نغز امام (ره) به ماموران ترکیه

زمانی که امام خمینی(ره) در ترکیه تبعید بودند، ماموران اطلاعاتی ترکیه برای اینکه امام را بترسانند
، ایشان را به منطقه ای بردند و گفتند: چهل نفر از علمای ترکیه علیه حکومت سخنی گفتند و اعدام شدند
و اینجا به خاک سپرده شدند. حضرت امام (ره) فرمود: عجب!! ای کاش در ایران هم چهل نفر از علما شهید میشدند تا ما از علمای ترکیه عقب نمانیم.

* قصّه از جای دیگری آب می خورد!

به خانه پدر دو شهید در همدان رفتم؛ وی نقل می کرد روز عیدی به منزل آخوند ملاعلی همدانی رفتم.
مردم به زیارت آقا می آمدند، نوبت به فقرا که می رسید آقا از زیر تشک پولی برمیداشت و به آنها می داد.
گفتیم: به یقین آقا پول زیادی زیر تشک ذخیره کرده است. از قضا آقا برای کاری از اتاق بیرون رفت، ما شیطنت کردیم
و تشک را برداشتیم تا ببینیم چقدر پول هست؛ دیدیم هیچ نیست! گفتیم: لابد تمام شده است. آقا برگشت
و سرجای خود مستقر شد و فقیری وارد شد، دیدم آقا دست زیر تشک کرد و به او پولی داد؛ فقیر بعدی آمد
باز هم آقا از زیر تشک به او پولی داد! فهمیدیم قصّه از جای دیگری آب می خورد.

* دادن روحیه به خلبانان

جمعی از خلبانان به خانۀ خلبانی رفته و به همسرش گفتند: متأسفانه شوهر شما از مأموریت برنگشته،
حالا نمیدانیم اسیر شده یا شهید. همسر خلبان گفته بود: راضی ام به رضای حقّ، اگر عمر داشته باشد
هر کجا باشد، خدا حفظش می کند و اگر عمرش سر آمده باشد، در آسمان باشد یا زمین، خداوند جانش را می گیرد.
خلبانان که با دلهره و نگرانی و برای دلداری به آنجا رفته بودند، از برخورد این زن قهرمان، خود روحیه گرفتند.

بخشی از خاطرات شیرین حجت الاسلام قرائتی

* تقدیرنامه کارخانۀ ساعت سازی غربی به مرد قمی

پیرمرد ساعت سازی در قم می گفت: به فلان کارخانه ساعت سازی در یکی از کشورهای غربی نامه نوشتم
که در ساختن ساعت اگر این دقّت را بکنید زیبایی و دوام ساعت شما بیشتر خواهد شد. الآن نزدیک چهل سال است
که از آن تاریخ می گذرد و هر سال وقتی تاریخ ارسال آن نامه می رسد، تقدیرنامه ای از آن کارخانه برای من می رسد.

حجت الاسلام قرائتیحجت الاسلام قرائتی

* اعزام نماینده به دعای کمیل

یکی از دوستان می گفت: به محلی رفتم تا دعای کمیل بخوانم؛ به جاهای مختلف اعلام کردم، امشب
دعای کمیل است. گروهی پیغام فرستادند؛ ما خود نمی توانیم در مراسم شرکت کنیم، امّا نمایندۀ خود
را می فرستیم. گفتم: مناجات با خداست، نه آئین نامه اداری. دعای کمیل که نماینده بردار نیست.

* دروغگوی نابغه

در زمان طاغوت نیمه شب، دزدی وارد حرم حضرت معصومه(س) شد. ضریح را شکست و پول ها
را در یک گونی ریخت و فرار کرد؛ امّا در یکی از خیابان های قم دستگیر شد. از او پرسیدند با چه جرأتی
و چرا این کار را کردی؟گفت: من امام رضا (ع) را در خواب دیدم، فرمود: اطراف حرمِ مرا می خواهند
توسعه دهند و پول کم است، امّا خواهرم معصومه پول زیادی دارد. تو به عنوان نماینده من برو و از آنجا هزینه کن!! گفتم: الله اکبر! عجب دروغگوی نابغه ای است!

* علامه حلّی زمینه ساز شیعه شدن ایرانی ها

عشق و علاقه ما به اهل بیت(ع) به خاطر ساعتی مباحثه علّامه حلّی (ره) است. علّامه حلّی(ره)
با سلطان خدابنده مباحثه کرد و در پایان سلطان محمّد خدابنده گفت: حالا فهمیدم که راه تشیع حق است و زمینه گرایش مردم ایران را به تشیع به وجود آورد.

خاطرات محسن قرائتی

* آرزوی شهید مطهری در مورد نماز جمعه

پس از شهادت مطهری(ره) از جیب لباسش یادداشتی بیرون آوردند که در آن برای یادآوری خود نوشته بود:
هنگامی که خدمت امام(ره) رسیدم مسئله نماز جمعه را مطرح کنم تا این مراسم عبادی سیاسی اجتماعی
آغاز شود. آری نماز جمعه از آرزوهای شهید مطهری بود، آن مرد بزرگ در ثواب نمازهای جمعه شریک است.

* جای دادن مُهر نماز در عمامه

عالِم بزرگواری را سراغ دارم که مُهر نمازش را در عمّامه خود جا می داد، چون احساس می کرد
اگر تربت امام حسین (ع) در جیب لباسش باشد، ممکن است توهین باشد. خاک کربلا جایش روی سر انسان است،
چون امام حسین روی این خاک پرپر شد.

* اطاعت محض شهید محراب از امام (ره)

شهید محراب آیت الله صدوقی از جبهه برگشته بود، بسیار خسته و مریض حال وارد منزل پسرش در تهران شد
و گفت: تصمیم دارم ۱۵ روز استراحت کنم. فردای آن روز در جماران خدمت امام (ره) رسید، امام پرسید:
شما کی به یزد برمی گردید؟ ایشان گفت: امروز، فردا. بعد از برگشتن از نزد امام(ره)، فرزندش گفت: پدرجان!
شما گفتید ۱۵ روز می مانم! جواب داد: بنا داشتم ۱۵ روز بمانم، امّا از سؤال امام فهمیدم که می گویند؛ برگرد یزد. لذا اطاعت از ولی امر می کنم.

*توجه روح حضرت امام(ره) به مسائل جامعه اسلامی

رادیو با یکی از آزادگان مصاحبه می کرد، از او پرسید: شما کی فهمیدی که آزاد می شوی؟

گفت: چند ماه قبل.

مجری پرسید: چند ماه قبل که خبری نبود؟! گفت: چند ماه قبل حضرت امام (ره) را در خواب دیدم و از ایشان
پرسیدم ما کی آزاد می شویم؟ امام (ره) فرمود: روز شهادت شهید رجائی و باهنر شما در یزد خواهی بود.
بعد از بیدار شدن از خواب فهمیدم که روح حضرت امام (ره) به مسائل جامعه اسلامی توجّه دارد و شروع به روز شماری کردم و منتظر ۸ شهریور بودم.

خاطرات حجت الاسلام قرائتی

* زندانی ۱۲ ساله در رژیم طاغوت

در خدمت رهبر معظم انقلاب در دوران ریاست جمهوری ایشان، وارد یکی از کشورهای آفریقایی شدیم.
رئیس جمهور آن کشور گفت: من هفت سال زندان بوده ام و حق دارم رئیس جمهور کشورم باشم. در جمع هیئت همراه، یکی از روحانیون دوازده سال سابقه زندان داشت؛ آقا در پاسخ رئیس جمهور فرمود: این آقا که می بینید در رژیم طاغوت ۱۲ سال زندان بوده و توقّع هیچ پُست و ریاستی ندارد.

* تقسیم اتاق ها براساس نیاز نه پُست و مقام!

شهیدرجائی در زمان ریاست جمهوری خود گفته بود: من می خواهم وزرای من کوچک ترین
اتاق های وزارتخانه را داشته باشند. یعنی اتاق ها براساس نیاز تقسیم شود، نه براساس پُست و مقام.

* هر دعایی که آورده ام یک بار خوانده ام

به مرحوم شیخ عباس قمی(ره) گفتند: این همه دعا که در کتاب مفاتیح آورده ای خودت خوانده ای؟
گفت: هر دعایی که آورده ام لااقل یک بار خوانده ام تا از کسانی نباشم که امر می کنند، امّا عمل نمی کنند.

* در خانۀ من گناه شد!

شخصی در منزل حضرت امام خمینی(ره) جمله ای علیه یکی از مراجع گفت. همین که امام شنید،
آنقدر عصبانی شد که درس را تعطیل کرد و فرمود: در خانۀ من گناه شد.

باشگاه خبرنگاران جوان و پایگاه اطلاع رسانی حوزه

گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس