مراسم ازدواجی عجیب در فروشگاه!!
مراسم ازدواج در فروشگاه
مراسم ازدواج در فروشگاه , فقط کافی است که از رادنی و جسیکا رینسما از کوئیزلند استرالیا بپرسید؛
زوج عاشقی که پی بردند، جرقهی عشق میتواند در هر مکان و در هر زمانی زده شود
. حتی در فروشگاهی که آنها در آنجا مشغول به کار هستند. چه کسی میدانست که راهروی یک فروشگاه میتواند تا این حد، رمانتیک و عاشقانه باشد؟
این دو پرندهی عاشق معتقدند که عشق و جذابیت، ترکیبی از علایق و هورمونهاست؛
اما حقیقت این است که عشق بسیار غریب و ناآشنا و البته مرموز است. هیچ کس نمیتواند
کامل و دقیق آن را درک کند. عشق بسیار سحرآمیز و جادویی است و زمانی که شما نیمهی گم شدهی خود را پیدا میکنید
، همچون زنبور عسل در گِرد گل، به سمت یکدیگر جذب میشوید
و حرکت به سوی غرایز خود، نهایت کاری است که شما میتوانید انجام دهید.
فقط کافی است که از رادنی و جسیکا رینسما از کوئیزلند استرالیا بپرسید؛
زوج عاشقی که پی بردند، جرقهی عشق میتواند در هر مکان و در هر زمانی زده شود.
حتی در فروشگاهی که آنها در آنجا مشغول به کار هستند.
چه کسی میدانست که راهروی یک فروشگاه میتواند تا این حد، رمانتیک و عاشقانه باشد؟
در حالی که اغلب مردم فکر میکنند که قرار ملاقات با یک همکار مانند یک کابوس شبانه قریب الوقوع میماند
، اما این زوج اهل کوئیزلند، هیچ تردیدی در دل خود راه ندادند. در عین حال، هر دوی آنها جزو مدیران فروشگاه بودند
و قرار ملاقات آنها با یکی از کارمندان زیر دست نبود.
البته این دو قصد داشتند تا به محل عاشق شدن خود (فروشگاه) ادای احترامی نیز کرده باشند.
رادنی و جسیکا به همین دلیل به جای یک پارک و یا هر مکان دیگری، عکسهای مراسم عروسی خو
د را در فروشگاه کولز (فروشگاه محل کار خود) گرفتند و این عکسها حتی بیش از حد تصور، زیبا و به یاد ماندنی شدند.
برگزاری مراسم ازدواج در فروشگاه
شاید انجام این کار در فروشگاه در حین انجام وظیفه، چندان مناسب نباشد،
اما با توجه به اینکه آنها تازه عروس و داماد هستند، مطمئناً فقط اندکی قوانی
ن فروشگاه را زیر پا گذاشتهاند. چه روش زیبایی برای جشن ازدواج و اتحاد!
شما در برخی از این عکسها مشاهده میکنید که جسیکا و رادنی مشغول خرید نیستند،
اما رادنی در حال هل دادن جسیکا، عروس خجالت زدهی خود، روی یک سبد خرید است
. ما هرگز نمیتوانستیم تصور کنیم که یک فروشگاه مواد غذایی بتواند رمانتیک و عاشقانه باش
د اما این زوج توانستند نظر و تصور ما را نسبت به این موضوع تغییر دهند.
ایدهی جسیکا برای ثبت یک عکس یادگاری شامل رفتن به بخش میوه و ترهبار و در دست گرفتن
کلم بروکلی به جای دسته گل میشد. پس از اینکه عکس یادگاری گرفته شد، جسیکا کلم بروکلی خو
د را به جای دسته گل عروس به سمت دختران ساقدوش خود پرت کرد
و یکی از دختران ساقدوش خوش شانس توانست کلم بروکلی را در هوا بگیرد.
این زوج خود را مدیون این سوپر مارکت و فروشگاه بزرگ میدانند. جسیکا در جمع دوستان و شوهرش گفت:
«اگر به خاطر فروشگاه کولز نبود، ما نمیتوانستیم همدیگر را ملاقات کنیم و زندگی برای من بدون رادنی قابل تصور نبود.»
البته میتوان گفت که اگر این دو پرنده عاشق در فروشگاه کولز نبودند، هرگز عاشق هم نمیشدند.
اما در هر صورت: عاشقی پیداست از زاری دل … نیست بیماری چو بیماری دل (مولانا)
تابناک