جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

مصاحبه با جوان متجاوزگر مشهدی که به یک دختر ۶ساله تجاوز کرد

تاریخ نشر :شنبه 07 آوریل 2018 اشتراک:
مصاحبه با مرد متجاوزگر اخبار گوناگون
شیرهٔ تریاک نوعی ماده مخدر بسیار قوی است که در شیره‌کش‌خانه‌ها با کمک «ساقی» تدخین می‌کنند. شیرهٔ تریاک را هم از تریاک و هم از سوختهٔ تریاک می‌توان به دست آورد، اما نوع مرغوب آن از ترکیب سه نسبت سوختهٔ تریاک و یک نسبت تریاک خالص به دست می‌آید.

روزنامه خراسان با مردی که به یک دختر ۶ساله در مشهد تجاوز کرد و سپس او را کشت مصاحبه کرده است.
در ادامه مصاحبه با مرد متجاوزگر را بخوانید

مصاحبه با مرد متجاوزگر

بخشی از مصاحبه با مرد متجاوزگر را می خوانید:

چند سال داری؟ متولد سال ۱۳۵۵ هستم.
چقدر سواد داری؟ تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواندم و بعد هم درس و مدرسه را رها کردم.
در مصاحبه با مرد متجاوزگر پرسیدند که اهل مشهدی؟ خانواده ام اهل تربت حیدریه هستند
اما من از زمانی که به خاطر دارم از همان کودکی در مشهد بودم.

یعنی در قلعه ساختمان؟ نه! ساکن منطقه خواجه ربیع بودیم ولی بعد از آن که مادر و برادرم
سهم مرا از منزل ارثیه پدری خریدند من هم به قلعه ساختمان (شهرک شهید رجایی) آمدم.
پدرت فوت کرده است؟ بله! حدود دو ماه بعد از آن که من ازدواج کردم. او هم فوت کرد.

بیمار بود؟ بله! سرطان خون داشت. چند خواهر و برادر هستید؟
پدرم دو بار ازدواج کرد به همین خاطر تعداد خواهران و برادرانم زیاد است.
بعد از ترک تحصیل چه می کردی؟ شاگرد خیاطی شدم و پیراهن دوزی را آموختم تا آن که به خدمت سربازی رفتم.
بعد از پایان سربازی هم همین شغل را ادامه دادی؟ بله! برای کار به جنوب کشور رفتم
و در بندرعباس در یک شرکت پیراهن دوزی می کردم!

در مصاحبه با مرد متجاوزگر پرسیدند که چرا در مشهد نماندی؟
آن جا پیراهن ایرانی می دوختیم و مارک خارجی می زدیم تا بهتر بخرند!!
ولی نمی دانم صاحبکارم پیراهن ها را کجا می فروخت!
یعنی به کشورهای دیگر صادر می کرد؟ نمی دانم اما همه آن ها مارک تقلبی داشتند.

مصاحبه با مرد متجاوزگرتجاوز به دختر ۶ ساله

پول های مرد متجاوزگر

پول هایت را چه می کردی؟ همه را خرج می کردم، البته گاهی مقداری هم به مادرم می دادم.
مگر ازدواج نکرده بودی؟ آن زمان نه! ولی در مدت کوتاهی بعد از آن که از بندرعباس آمدم،
با یکی از بستگان پدرم ازدواج کردم. تقریبا ۲۱ ساله بودم که پای سفره عقد نشستم.
یعنی خودت در ماجرای ازدواج دخالتی نداشتی؟ چرا! همسرم را به خاطر رفت و آمدهای فامیلی در تربت حیدریه دیده بودم.

می خواهی بگویی، همسرت انتخاب تو نبود؟ ما از دوران خردسالی به نام یکدیگر بودیم. یعنی
پدرم زمانی که من کوچک بودم به خانواده همسرم گفته بود که دخترتان عروس من است!!
تا این که یک روز برای او خواستگار آمد. پدرم که بیماری سرطان داشت و می ترسید عروسی
مرا نبیند بلافاصله دست به کار شد و مرا به تربت حیدریه بردند که در آن جا هم ازدواج کردیم.

الان هم با همان همسرت زندگی می کنی؟ نه! او از من طلاق گرفت. البته چهار سال نامزد بودیم
و سه سال هم زندگی مشترک داشتیم. بعد از آن طلاقش را گرفت.
چرا ؟ چون فرزندی نداشتیم و خانواده او هم دوست داشتند که دخترشان فرزندی داشته باشد!

در مصاحبه با مرد متجاوزگر پرسیدند که معتادی ؟ بله!
چه چیزی مصرف می کنی؟ تریاک و شیره!
آن زمان هم اعتیاد داشتی؟ بله! وقتی همسرم را به عقد خودم درآوردم با برخی از بستگانم پای بساط می نشستم!
چرا؟ فریبم دادند! آن ها می گفتند مصرف تریاک و شیره لذت خاصی دارد. من هم ادامه دادم تا این که معتاد شدم!

همسرت از ماجرای اعتیاد تو خبر داشت؟ نه ! او نمی دانست و من به طور پنهانی مصرف می کردم
تا این که روزی فهمید و زمانی از من طلاق گرفت که معتاد شده بودم!

مصاحبه با مرد متجاوزگربخشی از مصاحبه با مرد متجاوزگر

دوران نامزدی

چرا دوران نامزدی شما تا چهار سال طول کشید؟ دست پدرم خالی بود از سوی دیگر هم می خواست
مراسم عروسی خواهرم را برگزار کند به همین دلیل من بعد از خواهرم، زندگی مشترک را آغاز کردم .
سه سال زمان خیلی اندکی است تا «بارداری» انگیزه مهمی برای طلاق شود؟ البته همسرم بعد از
من با فرد دیگری ازدواج کرد و صاحب فرزند شد ولی از من طلاق گرفت!!

پدرت زنده بود که طلاق گرفتی؟ نه! پدرم حدود دو ماه بعد از ازدواج من فوت کرد.
اولین سیگار را کجا کشیدی؟ اولین بار یکی از دوستانم در دوران خدمت سربازی سیگار تعارفم کرد و بعد از آن هم دیگر خودم می خریدم!
چه مدت گذشت تا دوباره ازدواج کردی؟ فقط دو روز!!

چرا؟ به خاطر لج بازی با خانواده همسر سابقم!
یعنی از قبل زمینه را آماده کرده بودی؟ نه! درست دو روز بعد از آن که مهر طلاق در شناسنامه ام ثبت شد
و به قول معروف هنوز جوهر این مهر خشک نشده بود که سوار اتوبوس یکی از بستگان مادرم شدم تا
از تربت به مشهد بیایم. در بین راه با راننده صحبت می کردم که از دادگاه می آیم و چنان و چنان! او هم
خندید و گفت: امشب با مادرت به خانه فلانی بیایید (او هم از بستگان مادرم بود) تا برای خواستگاری صحبت کنیم.
همان شب به توافق رسیدید؟ بله! به خاطر فامیلی از یکدیگر شناخت داشتیم .

میوه فروشی مرد متجاوزگر

در مصاحبه با مرد متجاوزگر  پرسیدند که چه شد که به میوه فروشی روی آوردی؟ بیکار بودم، کار ساختمانی انجام می دادم ولی
به دلیل اعتیادم و این که کار کم بود بیکار مانده بودم تا این که ۵۰۰ هزار تومان از خواهرم
قرض گرفتم و داخل حیاط منزلم میوه فروشی راه انداختم. البته دیسک کمر هم دارم .
روزی چقدر مواد مصرف می کنی؟ کم حدود ۵ هزار تومان!

همسرت از ماجرای اعتیادت خبر دارد؟ بله! او می داند البته گاهی از قرص های ترک اعتیاد هم استفاده می کنم!
تاکنون چند بار ترک کرده ای؟ نمی دانم ! ولی عید پارسال ترک کردم که نشد و دوباره به مصرف شیره ادامه دادم.
«ندا» (مقتول) را می شناختی؟ آن ها همسایه نزدیک ما بودند پدرش افغانی بود و منزلشان چند حیاط
بیشتر با خانه ما فاصله نداشت به همین خاطر کاملا خانواده اش را می شناختم!

انگیزه ات چه بود؟ خودم هم نفهمیدم! وقتی «ندا» را در کوچه دیدم که برای گرفتن نان می رود
شیطان وارد جلدم شد. قبل از آن نزد خرده فروشی مواد رفته بودم و مقداری شیره خریدم.
بعد از مصرف مواد، وقتی «ندا» (دختر ۶ ساله) درحال بازگشت به خانه اش بود او را به بهانه دادن غذا به منزل اجاره ای ام کشاندم و …
چرا او را کشتی؟ ترسیده بودم! او گریه می کرد و من می ترسیدم رسوا شوم چون گفت موضوع را به مادرش می گوید!

جسد دختر بچه ۶ ساله

در مصاحبه با مرد متجاوزگر پرسیدند که جسد دختربچه را چه کردی؟
داخل کیسه گونی گذاشتم و در کوچه خلوت رها کردم البته همیشه آن کوچه شلوغ بود
ولی آن لحظه خیلی خلوت شده بود. زنبیل نان و کفش هایش را هم پشت بام انداختم.
بعد از قتل کجا رفتی؟ پشیمان شده بودم اما نمی دانستم چه کنم فقط آرزو می کردم که زنده شود!
بعد از رها کردن جسد، به خانه مادرزنم رفتم چون همسر و فرزندانم آن جا بودند
و من برای بردن غذاهای مانده از ظهر به خانه آمده بودم که این حادثه رخ داد.
ماجرا را به کسی هم گفتی؟ فقط به برادرزنم گفتم!

بعد چه شد؟ دوباره به محل رها کردن جسد بازگشتم.
فکر می کردم شاید زنده شده باشد اما با دیدن مردم دوباره به خانه مادرزنم رفتم و به هیچ کس چیزی نگفتم.
چگونه دستگیر شدی؟ روز بعد وقتی به همراه خانواده و برادرزنم به خانه آمدم تا کسی به من شک نکند
ناگهان افسر آگاهی دستبند را به دستانم گره زد.

چرا همراه خانواده ات وارد حیاط نشدی؟ من رفتم نوشابه بخرم و از ترس اطراف را هم نگاه می کردم!
فکر می کردی به همین زودی دستگیر شوی؟ نه! چون هیچ کس مرا هنگامی که ندا را به داخل حیاط بردم
یا جسد را انداختم، ندیده بود. نمی دانم افسر آگاهی چگونه مرا دستگیر کرد.
اگر کسی با یکی از اعضای خانواده خودت این کار را بکند چه می کنی؟ نگویید! دیوانه می شوم!!
به افراد دیگری که مانند تو سودای چنین کار کثیفی را در ذهن دارند چه می گویی؟
عاقبت مرا ببینند! حتی مجرمان دیگر به من می گویند حیف است تا فردا زنده باشی! باید زودتر اعدامت کنند.
من می ترسم و شب ها کابوس می بینم. چرا که چند خانواده را به هم ریختم و بدبخت کردم! شیطان فریبم داد!!

مصرف تریاک و شیره

بیشتر بدانید : در مورد مواد مصرفی مرد خیانت کار تریاک و شیره!

شیرهٔ تریاک نوعی ماده مخدر بسیار قوی است که در شیره‌کش‌خانه‌ها با کمک «ساقی» تدخین می‌کنند.
شیرهٔ تریاک را هم از تریاک و هم از سوختهٔ تریاک می‌توان به دست آورد، اما نوع مرغوب آن از ترکیب سه
نسبت سوختهٔ تریاک و یک نسبت تریاک خالص به دست می‌آید. مخلوط سوختهٔ تریاک و تریاک را ابتدا
در آب داغ کاملاً حل می‌کنند و سپس حرارت می‌دهند. پس از گذراندن این ترکیب از صافی، و گرفتن «تفالهٔ»
آن، آن را مجدداً تا نقطهٔ جوش حرارت می‌دهند تا قوام بیاید و سفت شود.

در ایران، گاهی تفاله را مجدداً به تریاک می‌افزایند و این تریاک تقلبی را به فروش می‌رسانند.
به این ترتیب، شیره فقط از ترکیبات محلول در آب تریاک تشکیل می‌شود. با توجه به اینکه مرفین
و کدئین آلکالوئیدهای مؤثر اصلیِ تریاک حلّالیت بالایی در آب دارند، غلظت آن‌ها در شیره بسیار
بیشتر از تریاک عادی است. اما ترکیبات نامحلول در آبِ موجود در تریاک، مثل پاپاورین و نوسکاپین، در شیرهٔ تریاک وجود ندارند.

تفاوت ظاهری شیره و سوخته در سطح متخلخل سوخته (به دلیل وجود ناخالصی) و سطح براق شیره‌است.
هردو رنگ قهوه‌ای سوخته مایل به سیاه دارند. قدرت تخدیر شیره چندین برابر تریاک بوده و به معتادانی که
دارای سطح مصرف زیاد هستند شیره‌ای گفته می‌شود. به دلیل قدرت تخدیر زیاد شیره، در هنگام مصرف،
فرد شیره‌ای به حالت درازکشیده در می‌آید تا از افتادن بر زمین خودداری کند.

کریم شیره‌ای معروف‌ترین معتاد به شیره در دربار ناصرالدین شاه بوده‌است.

ابزار شیره‌کشی نگاری است، ولی شیره را با روش‌های دیگری مانند تدخین با سیخ و سنگ،
بلعیدن و حل کردن در مایعات و نوشیدن نیز مورد استعمال قرار می‌دهند.

ساعت ۲۴ و ویکی پدیا

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس