روبرو با محسن تنابنده آفریننده کاراکتر نقی معمولی در پایتخت ۵
نقی معمولی، باز هم در تلویزیون خواهد درخشید؛ و نوروز ۹۷ نیز، دوباره روزهای
او و خانوادهاش با پایتخت ۵ خواهد بود تا به لطف دیده شدن و خوش آمدن مردم، این سریال هنوز
بعد از سالها ادامه پیدا کند. بازیگر نقش نقی معمولی، محسن تنابنده است؛ مردی متولد ۱۳۵۴٫ در دانشگاه بازیگری خوانده و البته نویسنده چیره دستی است.
توضیح محسن تنابنده درباره پایتخت ۵
با آنکه در جشنوارههای فیلم فجر، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
و دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلمهای استشهادی برای خدا، سنگ اول
، هفت دقیقه تا پاییز و فراری شده و فیلم گینس را هم کارگردانی کرده، اما به لطف سریال
پایتخت و نقش نقی معمولی بود که تبدیل به یکی از مطرحترین بازیگران دهه اخیر در ایران شده است.
گفتگویی با او انجام دادهایم؛ با موضوع نوروزی، پایتخت و باقی ماجرا.
مشکل بعضی از بازیگرها با تلویزیون چیست که زیاد در این مدیوم حضور پیدا نمیکنند؟
نخست اینکه شاید چارچوبهای تلویزیون و این گروه و شاید هم مردم، چندان همسو نباشد.
دوم میتواند دلایل فنی داشته باشد. ازجمله اینکه بازیگر احساس میکند در تلویزیون و سریال
خیلی میتواند در دسترس باشد و زیادی دیده شدن شاید خیلی به نفع یک بازیگر تلویزیون نباشد.
شاید به این فکر کند وقتی شما اینقدر مفت در جعبه جادویی همه خانهها حضور دارید،
دیگر خیلی راضی نشوند تا برای دیدنش به سینما بیایند. دلیل دیگر صرفاً علاقه شخصی بازیگر به سینما باشد و اصلاً کار با تلویزیون را دوست نداشته باشد.
خود شما که بازیگر مطرح سینما هم هستید و در این مدیوم حاضر شدهاید، چرا حاضر شدهاید؟
برای خود من فقط کار خوب خیلی مهم است و زیاد مدیوم آن از عرصه تئاتر، تلویزیون و سینما فرق نمیکند.
من مشکل چندانی با اینکه تلویزیون، تئاتر یا سینماست، ندارم. دلیل دیگر، خط قرمزهای تلویزیون است
که به هر حال با سینما فرق میکند و بعضی بازیگراندر این چارچوب نمیگنجد.
دلیل دیگر اینکه وقتی مثلاً در یک سریال هر شب و زمانی روی آنتن هستید، از نظر تکنیکال و فنی کمی خطرناک است.
گفتگو با محسن تنابنده
چطور؟
به این جهت که شما باید یک شخصیت را در تایم بلندتر داشته باشید و حفظش کنید،
با همه زوائد و حواشی و با همهچیزش نگهاش دارید. هم به لحاظ فنی ممکن است
برای بعضیها خیلی دشوار باشد تا در سینما در قالب یک فیلم سینمایی و در عرض هفتاد
تا هشتاد دقیقه پیوسته بتوانید یک شخصیت را بازی کنید. مورد دیگری که در این ماجرا بسیار مهم است، نحوه پرداختهای مالی میتواند باشد.
آیا معضل قصه و روایت و سناریونویسی هم مطرح است؟
ما در سینما و تلویزیون، تئاتر و در همه هنرهای نمایشی به لحاظ فیلمنامه ضعف و مشکل زیادی داریم.
این ماجرا در تلویزیون به طرز وحشتناکتری خود را نشان میدهد. مشکل بعدی، شاید این باشد
که گاهاً تلویزیون قدر داشتهها و منابع انسانیاش را ندانسته است.
مثال میزنید؟
مثل امثال آقای رضا عطاران و غیره. یکی از دلایل واقعاً میتواند همین قدرناشناسیها باشد.
سرمایههایی که سالهای سالها در تلویزیون تجربه میکنند و شکل میگیرند
ولی بعضاً به خاطر بیمهری میروند و در سینما راحتتر کارشان را انجام میدهند. مشکل بعدی
، عدم تنوع در شکلگیری سوژهها در تلویزیون است. معضل بعدی هم، عدم حضور کارشناسانی است
که کاربلد باشند و ما گاه ناچاریم کارمان را به افرادی بسپاریم که از نظر تخصصی، چندان کاربلد نیستند. این ممکن است دلسردکننده باشد.
پایتخت ۵ از زبان تناینده
نگاه شما که هم سینما را تجربه کردهاید و هم تلویزیون و تئاتر را، به تلویزیون چگونه است؟
کلاً در دنیا سینماروها بسیار کمتر شدهاند. تلویزیونها بسیار جا باز کردهاند. اینقد
ر که در معماری خانه تیویروم دارید که این در تأثیرگذاری تلویزیون بسیار بسیار مهم است.
البته فکر میکنم که تلویزیون باید چندین برابر قبل تلاش کند تا به شرایط نسبتاً مطلوب برسد.
سال گذشته علاوه بر بازی، ظاهراً درگیر موضعگیریهای اجتماعی هم بودید؛
مثل زلزله کرمانشاه. به نظرتان هنرمندان باید وارد چنین عرصههایی هم بشوند؟
سیبزمینی که نیستیم و شرایط جامعهمان را میبینیم و حق داریم به دلیل دلسوزی
برای مملکتمان راجع به کموکاستیها و شرایطی که میبینیم حرف بزنیم. در همه جای دنیا مرسوم است
که همه هنرپیشهها و اهالی هنر و همه آنهایی که محبوبیت دارند و شاید سلبریتی هستند،
حق دخالت دارند و با صدای بلند بگویند. اگر خیلیها موقع انتخابات تحت تأثیر ما بودند و رأی دادند، حالا هم ما میتوانیم زبان خیلیها باشیم و اگر باعث شدیم کسانی رأی بیاورند، باید باعث بشویم که حق اعتراض هم داشته باشیم و یک جاهایی زبانشان باشیم، کموکاستیها را ببینیم و فریاد بزنیم. این حق همهمان است.
به نظرتان، میشود «نقی معمولی» را معروفترین کاراکــتر سریالهای تلویزیونی دهههای گـذشته دانست؟
نه اینکه این کار من باشد، ولی به نظرم یقیناً همینطور است. یعنی از بازخوردی که من در مملکتم و خارج از مملکتم میبینم غیرازاین نیست.
حالا که پایتخت ۵ را آماده کردهاید، فکر میکنید پایان این سریال چه زمانی خواهد بود؟
به نظرمپایتخت ۵ سریال خوبی است. تلاش و زحمت بسیاری برده. بهتر است راجع به آن حرف نزنیم
تا راحتتر دیده شود. ولی ما تمام تلاشمان را کردهایم. با وسواس بسیار زیاد که این قصه، ماجراهای نوتر
و شرایط بهتر و جذابتر از قبل داشته باشد. پایان این سریال هم به عوامل زیادی بستگی دارد. مهمترین مسئله اقبال عمومی است که دیگر دوستش نداشته باشند،
پس در آن صورت ساختش لزومی هم ندارد. نکته دوم، مدیریت یک گروه است.
توضیح تنابنده درباره پایتخت ۵
میدانید که کارهای گروهی کردن در ایران بسیار سخت است. اینکه بتوانیم گروهمان را همیشه خوب و خوشحال
و سرحال و باانگیزه نگه داریم مهم است. برای بازیگر شاید خیلی سخت باشد که یک کاراکتری را مجدداً کار کند. این اقبال عمومی است که باعث میشود من یکی به خاطر دل آنها دوست داشته باشم که کار بکنم. ضمن اینکه دائماً بگردیم و سوژهها و شرایط بهتر و بکرتری پیدا کنیم که حداقل لذت بازی کردن، لذت ساخت و لذت پیشرفت در آن وجود داشته باشد. ولی عمده آن به اقبال عمومی باز میگردد که مردم دوستش داشته باشند و ما در خودمان با خلاقیت، تولید انرژی کنیم.
کار با سیروس مقدم بهتر است یا کارگردانهای سینمایی مثل داودنژاد؟
راجع به اینکه کار با سیروس مقدم بهتر است یا کار با داوودنژاد باید بگویم که این سؤال از اساس کمی ایراد دارد.
چون راجع به آن نمیشود واقعاً حرف زد. مثل سؤال علم بهتر است یا ثروت میماند، چون علم هم ثروتی است.
حقیقتش این است که من تلاش کردهام از همه عزیزانی که با آنها کار کردم، بسیار بسیار یاد بگیرم. تنها شاید مدیومها فرق میکرده
و این آدمهایی که با آنها کار کردم ازنظر خودم بهترینها بودند و هستند و اینقدر مایهدار هستند
و سطح شعور و خلاقیت و دانششان بالاست که من توانستهام سالهای سال دوام بیاورم و با آنها کار کنم.
یعنی واقعاً هیچ فرقی ندارد یا تعارف میکنید؟
فرقش این است چیزی که از این دوستان آموختهام بهصورت تخصصی کار کردن میان دو مدیوم است؛
که در تلویزیون سازوکارهای خودش را میطلبد و در سینما که مدل خودش را دارد و شکل خودش را میپسندد.
عمده چیزی که از این دو عزیز آموختم شاید واقعاً همین باشد، وگرنه درس مهمتری که گرفتم منشهای اخلاقی، رفتاری از این دو عزیز بزرگوار است
و بزرگان دیگری مثل جوزانی و جناب آقای فروزش و دیگر دوستانی که شاید در این مقال نمیگنجد که اسم بیاورم. اینها هم شاید بسیار در من تأثیر گذاشته است.
نقش محسن تنابنده در پایتخت ۵
موقع تحویل سال نو یاد چه کسی میافتید؟
من متأسفانه پدرم را ازدست دادهام و تنها آدمی که موقع سال تحویل به ذهنم میآید
، به غیر از حضور عزیزان و خانوادهام، یقیناً پدر خدابیامرزم هست.
دوست دارید امسال چی عیدی بگیرید؟
از قبل موقع سال تحویل منتظر یک عیدی بزرگ از طرف خداوند هستم. البته امسال پیشپیش عیدی
بزرگی را به من داد و پسرم متولد شد. ولی به غیرازاین عیدی بیهمتا منتظر یک عیدی دیگری هستم که فعلاً نمیتوانم راجع به آن حرف بزنم، منتظر آن خبر خوب هستم که برسد و بعداً که رسید اگر فرصت شد راجع به آن صحبت میکنیم.
بیشتر بدانید:نبض «پایتخت» در دست تنابنده است
هومن حاجی عبداللهی مجری، صداپیشه و بازیگری است که در همه این عرصهها فعالیت دارد
، اما با حضور در سریال «پایتخت» بیشتر توانایی هایش در زمینه بازیگری به نمایش گذاشته شد. شیرینیهای نقش رحمت شاسی در این سریال محبوب تلویزیون مدیون بازی هوشمندانه حاجی عبداللهی است که با توجه به استقبال مخاطبان باعث پررنگتر شدن حضور این بازیگر در ادامه این سریال شد. به بهانه پخش سری پنجم این مجموعه پرطرفدار پای حرفهای این بازیگر نشستهایم.
چطور شد که رحمت «پایتخت» از فصل قبل این مجموعه اینقدر پررنگ ظاهر شد و حتی در ادامه قصه مستقلی هم برای خودش پیدا کرد؟
دوستان به من لطف داشتند و بعد از اینکه من یک قسمت از فصل دو را کار کردم، خواستند
تا در فصلهای بعدی نیز حضور داشته باشم. نقش رحمت با وجود کوتاهی اش خوب از آب در آمد و من هم برایش خیلی زحمت کشیدم و در نتیجه با اقبال عمومی رو به رو شد و گروه سازنده نیز با درخواستهای زیادی مبنی بر پررنگ شدن این کاراکتر رو به رو شدند خواستند که رحمت در فصل سوم هم باشم. من در این فصل متاسفانه نتوانستم بیشتر از ۸ قسمت بازی کنم، البته به دلیل مشکلات خودم و تولد پسرم که روز به دنیا آمدنش مصادف شد با روز اول تصویربرداری «پایتخت» و باعث شد من اذیت شوم.
هومن حاجی عبداللهی در پایتخت ۵
در این فصل بیشتر از ۲۵ جلسه کار نکردم که ۴۰ روز طول کشید و من در آن مدت زمان حدودا ۲۵ بار به شمال سفر کردم و برگشتم. نوبت به «پایتخت ۴» که رسید آقای مقدم، خانم غفوری، محسن و خشایار خواستند تا حضور بیشتری در این فصل داشته باشم و می خواستند رحمت قصه بیشتری در این سری داشته باشد و کنار خانواده معمولی بماند. در فصل پنجم هم خوشبختانه از آنجاییکه استقبال مخاطبان همواره همراه ما و این نقش بود افتخار همکاری دوباره با این مجموعه را داشتم.
این اتفاق فقط به دلیل استقبال مردم افتاد یا نیازی به حضور بیشتر رحمت در فیلمنامه و قصه بود؟
مردم از این شخصیت خوششان آمده بود و خیلی سراغش را گرفتند که چرا در فینال فصل سوم
هم حتی حضور نداشته، به همین دلیل تصمیم گرفته شد تا رحمت در «پایتخت ۴» و در ادامه همین
سری پنجم حضور بیشتری داشته باشد و از اول تا آخر هم به او پرداخته شود. از روز اول تا آخر
هم همراه گروه بودم و به همراه تیم سازنده در شمال مستقر شدیم و رحمت به این شکلی که دیدید در سری چهارم شکل گرفت. این روند در سری پنجم هم ادامه پیدا کرد و نتیجه این شد که شما میبینید.
به نظر میرسد بسیاری از شیرین زبانیها و بامزهگیهای رحمت در طول کار بداهه باشد، چقدر از شوخیها در فیلمنامه آمده و چقدر هنر بداهه گویی خودتان است؟
در تمام قسمتهای «پایتخت» ما متن و دیالوگ داشتیم و برای همه افراد قصه متن ها نوشته شده بود.
طرح کلی قصه را محسن تنابنده میداد و خشایار الوند و حسن وارسته متنها مینوشتند.
فیلمنامه دوباره بازخوانی میشد، ایرادتش گرفته میشد و در نهایت به دست ما میرسید.
گفتگو با هومن حاجی عبداللهی
ولی بر اساس دیالوگهایی که داشتیم و جلو میرفتیم اگر کنسه یا شوخیای به عنوان بداهه
به ذهنمان میرسید با محسن در میان می گذاشتیم، اگر خوب بود و قبول میکرد در کار استفاده میکردیم
اگر نه قطعا دلیلش را بهمان می گفت. نبض «پایتخت» دست
اوست و می داند تک تک این شخصیتها چه روحیاتی میتوانند داشته باشند و اگر چه چیز را بگویند
به نفعشان است و اگر نگویند به ضررشان. ما با تعامل بین خودمان این کار را انجام دادیم
و می توانم بگویم حدود ۷-۸ درصد از نقش من با وجود همه هماهنگیها بداهه بود.
به نظرتان پرسوناژ رحمت اینقدر جذاب بود که قصهای مستقل داشته باشد و این اندازه به او پرداخته شود؟
این اتفاق میتوانست بیفتد، من همیشه به نظر محسن تنابنده احترام میگذارم
چون او میداند در «پایتخت» چه کار میکند و در قصه هم همه شخصیتها را به طور موازی جلو میبرد
، برای هر کدام که لازم باشد درام جای میدهد، برای هر که موقعیت اقتضا کند تکیه کلام استفاده میکند
تا هر شخصیتی رنگ خاص خودش را داشته باشد. ما دقیقا مداد رنگیهایی هستیم
که کنار هم چیده شدیم و یک نقاشی رنگی قشنگ را در «پایتخت» به وجود میآوریم.
گفتگو با بازیگر نقش رحمت در پایتخت ۵
اگر این اتفاق بیفتد و رحمت در سری بعد هم حضور داشته باشد، فکر می کنید
چقدر باید تلاشتان را بیشتر کنید تا مثل بعضی از کاراکترها به ورطه تکرار نیفتید و به این شخصیت ضربه وارد نشود؟
ذهنیتی که محسن تنابنده دارد با تمام طراحیهایی که در ذهنش است، به گونهایایست
که تا «پایتخت ده» را هم با تک تک شخصیتها طراحی و ترسیم کرده. چه شخصیتهای جدید وارد کند
چه شخصیتهای قدیمی را خارج کند، چه آنها کماکان باقی بمانند و کمرنگتر یا پررنگتر شوند.
اما هیچ چیز از حالا معلوم نیست که قرار است چه اتفاقی برای رحمت بیفتد.
حضور رحمت بین خانواده معمولی در پایتخت ۵ با توجه به پیشینه قدیمیتری که آنها بین مخاطب داشتند
باعث نشد کمتر دیده شوید و چقدر برای بیشتر دیده شدن تلاش کردید؟
کار من خیلی سختتر بود چون باید خودم را به یکسری آدم که چند فصل را پشت سر گذاشتند میرساندم.
من تازه برای یک نقش روتین به آنها رسیدم، چون در فصل دو یک قسمت بودم و در سه هم ۸ قسمت بیشتر حضور نداشتم.
ولی وقتی قرار شد در فصل چهارم و پنجم حضور بیشتری داشته باشم عزمم را جزم کردم،
دوستان هم در متن کمکم کردند و محسن هم در بازیگردانی همراهم شد و اتفاق خوبی برای رحمت افتاد
و خوشبختانه به همان اندازه که میتوانست تیپش بامزه باشد دهانش هم گرم بود و کار گرفت.
جام جم و خبر آنلاین