سه شنبه, ۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

حمله به خانم‌های چادری در تهران + عکس

تاریخ نشر :چهارشنبه 13 سپتامبر 2017 اشتراک:
حوادث روز
در طرح امنیت اجتماعی پلیس تهران سارق جوانی دستگیر شده است که طعمه هایش مردان کت و شلواری و زنان چادری بودند.

حمله به خانم‌های چادری

حمله به خانم‌های چادری , پلیس تهران ۷۴ سارق و مالخر را دستگیر کرده اما در بین همه
اینها، یک نفر بیخیال‌تر از همه است؛ اینقدر جای خط و بریدگی چاقو روی دست‌هایش هست که تشخیص سنش
را مشکل می‌کند اما بازهم مشخص است که خیلی جوان است و نباید سن زیادی داشته باشد.وقتی بهش نزدیک شدم،
لبخند می‌زد؛ خیلی با اعتماد به نفس،‌به نگهبان بالای سرش گفت: «برای حرف‌هایم مشتری پیدا شده!» این حرف را که
زد،‌مشخص شد حرف‌هایی برای گفتن دارد.جالب بود بدانم در بین این همه سارق و مالخر سابقه‌دار، این جوانک‌،
چند سالش است؟ تا پرسیدم چند ساله‌ هستی؟ فوری جواب داد: «۲۰ سالمه»! حمله به خانم‌های چادری

حمله به خانم‌های چادری

و در ادامه
وقتی پرسیدم، سابقه هم داری؟، لبخند زد و با اعتماد به نفس گفت: «آره…
زیاد!» پرسیدم زندان هم رفتی، مکثی کرد و گفت: «چهار بار.دو بار را به کانون و دوبار هم به زندان
تهران بزرگ رفتم؛ کلا ۴ سال زندان بودم.».۲۰ سال زندگی کرده و چهارسالش را زندان بوده؛ حالا هم به عنوان
سارق سابقه‌دار و حرفه‌ای به جمع دستگیری‌های پلیس آمده و تنها چیزی هم که در چهره‌اش دیده نمی‌شود،
ندامت و پشیمانی است.حمله به خانم‌های چادری گویی زندان و دستگیری برایش عادی شده و با اینکه پدرش کارخانه‌دار بوده
و می‌توانسته خوب زندگی کند اما خودش این راه را انتخاب کرده؛ اصلا هم پشیمان نیست و خیلی عادی از
کارها و سرقت‌هایش می‌گوید.از شگرد خاصی که برای سرقت داشته و طعمه‌های خاصی که انتخاب می‌کرده.

بیشتر از چه کسانی سرقت می‌کردی؟

-مردانی که کت‌و‌شلوار به تن داشتن یا خانم‌های چادری.

چرا این افراد را انتخاب می‌کردی؟

– چون از کیف این افراد اموال بهتری به دست می‌آمد.

چه طوری به این نتیجه رسیدی؟

– از آنجایی که از ۵۰۰ آدم با همین شمایل سرقت کردم.

یعنی تا به امروز ۵۰۰ فقره سرقت کردی؟

– بله، اما تنها ۱۰۰ فقره آن را قبول کردم.

گفتی تازه ۲۰ ساله شدی؛ از چند سالگی شروع به سرقت کردی؟

– از ۱۵ سالگی شروع به سرقت کردم.حمله به خانم‌های چادری
پدرت زنده است، شغلش چیه؟
– بله.پدرم کارخانه‌ آهن
آلات دارد.


پس تو چرا سرقت می‌کنی؟
– به خاطر هیجان این کار.


پدرت می‌داند که تو دزدی می‌کنی؟
– بله.اما کاری از دستش برنمیاید.دوست ندارم از پدرم پول تو جیبی بگیرم.


چرا در کارخانه پدرت کار نمی‌کنی؟
-نزدیک کارخانه که می‌روم پدرم به کارگرها پول می‌دهد تا به من بدهند و
من وارد کارخانه نشوم.


چرا؟
– چون فکر می‌کند من مایه آبروریزی‌اش هستم.


با موتور سرقت می‌کردی؟
– هم با موتور و هم به صورت پیاده؛ البته یک نفر هم همراهم بود و
مرا پشتیبانی می‌کرد.


اموال مسروقه را به چه کسی می‌فروختی؟
– به مال‌خرها.


بچه کجا هستی؟
– شهرری.


سابقه درگیری و نزاع هم داشتی؟
– بله و تا به امروز به همین خاطر دستگیر شدم.


در کل چند بار به زندان رفتی؟
-چهار بار.دو بار را به کانون و دوبار هم به زندان تهران بزرگ رفتم و در مجموع ۴ سال زندان بودم.


تحصیلاتت چقدر هست؟
– دیپلمم را در کانون گرفتم.


معتادی؟
– نه، اصلا.


پشیمان نیستی؟
– دوست دارم باز هم به زندان برگردم.هر چقدر بیشتر آنجا باشم بهتر است.حمله به خانم‌های چادری
چرا؟

-چون من همه کس دار اما بی‌کس و کار هستم.رکنا

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس