جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

اعترافات عجیب قاتل کودک مشهدی | لباس هایش را گرو نگه داشتم!

تاریخ نشر :شنبه 28 آوریل 2018 اشتراک:
اعتراف قاتل کودک مشهدی حوادث روز
اعترافات وحشتناک قاتل پسر بچه مشهدی را بخوانید. او می گوید چون کرایه ام را نداد او را کشتم.

دو سه روزی بیشتر از قتل فجیع کودک مشهدی نمی گذرد که قاتلش دستگیر شد. در این قسمت اعتراف قاتل کودک مشهدی را درباره علت این جنایت بخوانید.

اعتراف قاتل کودک مشهدی

عامل قتل دانش آموز ۱۰ ساله مشهدی که در کمتر از ۳۶ ساعت با تلاش بی وقفه کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی و صدور دستورات ویژه قضایی دستگیر شد، چگونگی وقوع این جنایت دلخراش را در حضور مقام قضایی و کارآگاهان تشریح کرد.

اعتراف قاتل کودک مشهدی: کرایه‌ام را نداد، او را کشتم

نامت چیست و چند سال داری؟

سجاد «ر» هستم و خرداد ۱۳۷۰ به دنیا آمدم.

تا کلاس چندم درس خوانده ای؟

سال ۱۳۹۲ و در رشته حقوق از دانشگاه پیام نور دانش آموخته شدم و مدرک کارشناسی دارم.

در مشهد زندگی می کنی؟

بله البته قبلا در شاهرود بودیم و در سال ۱۳۸۸ در دانشگاه شاهرود پذیرفته شدم اما از ۶ سال قبل به مشهد آمدیم.

فرزند چندم خانواده هستی؟

دو خواهر بزرگ تر از خودم دارم که ازدواج کرده اند و من آخرین فرزند خانواده ام.

پدرت چه شغلی دارد؟

بازنشسته است.

پراید مال خودت بود؟

نه مال پدرم است اما آن را در اختیار من گذاشته بود تا با آن کار کنم.

مسافرکشی می کردی؟

بله در شرکت اینترنتی حمل و نقل… کار می کردم چون مشکل مالی داشتم.

اعتراف قاتل کودک مشهدیقتل کودک مشهدی

چرا آن کودک را کشتی؟

او مسافرم بود ولی کرایه اش را نداد من هم عصبانی شدم و او را به جاده شهرک صنعتی بردم لباس هایش را بیرون آوردم دست و پاهایش را بستم و او را داخل صندوق عقب انداختم.

با چه وسیله ای او را کشتی؟

در یک جاده خاکی او را از صندوق عقب بیرون آوردم و با سنگ و چاقو به قتل رساندم!

در آن لحظه چه احساسی داشتی؟

او التماس می کرد ولی خودش مقصر بود. چون به من فحش داد.

روی داشبورد پراید تصویر مارمولک کشیده ای چرا؟

آن تصویر و حروفی که به لاتین مارمولک نوشته شده از قبل بود.

حالا چه احساسی داری؟

پشیمانم.

علت قتل کودک مشهدی

وقتی او را کشتی دلت به حالش نسوخت؟

باید کرایه ام را می داد چون آدرس را بلد نبود و من در شهر دور زدم یا پدر و مادرش به او کارت بانکی می دادند که کارت هم نداشت.

چگونه او را سوار کردی؟

من آن طرف خیابان توقف کردم او به سویم آمد و گفت آژانس هستی؟ من هم گفتم بله بیا بالا…

مجردی؟

بله

چرا لباس هایش را بیرون آوردی؟

می خواستم گرو نگه دارم تا پدر و مادرش پول مرا بدهند!

روزنامه خراسان

گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس