ضرب المثل های جالب در مورد مهمان
همه ما دوست داریم موقع صحبت کردن بیشترین تاثیر را بر مخاطب خود داشته باشیم و این تاثیر گذاری گاهی با یک مثل معروف می تواند بسیار بیشتر از دقایق زیادی حرف زدن باشد. ضرب المثل در مورد مهمان را در پرشین وی بخوانید.
ضرب المثل در مورد مهمان در سراسر دنیا
ایام نوروز و ضرب المثل هایی درباره مهمان
به مهمان همیشگی ، خوشآمد
گفته نمی شود.
ضرب المثل آلمانی
مهمان هر روزه دزد آشپزخانه است
ضرب المثل اسپانیایی
مهمان همیشگی سربار می شود.
ضرب المثل عبری
مهمان و ماهی در ظرف سه روز می گندند.
ضرب المثل ایتالیایی
برای مهمان یک روزه یک مایل به استقبالش می روند.
ضرب المثل عبری
مهمان مثل باران بوده و باران مداوم نیز کسالت بار است.
ضرب المثل عبری
چیزهایی را که یک مهمان در عرض یک ساعت می بیند ، صاحب خانه به دشواری در عرض یک سال
می بیند.
ضرب المثل آلمانی
یک مهمان ، همیشه نباید مهمان باشد.
ضرب المثل رومی
مهمان دل آزار مثل نمک برای چشم دردناک است.
ضرب المثل دانمارکی
مهمان تنها به خانه شادمان و خوشبخت می آید.
ضرب المثل برمه ای
بیرون کردن یک مهمان ، شرم آورتر از نپذیرفتن یک مهمان است.
ضرب المثل رومی
هفت روز ، نهایت عمر یک مهمان است.
ضرب المثل برمه ای
هفت روز ضیافت بوده و نه روز کشمکش است.
ضرب المثل رومی
مهمان دو خانه از گرسنگی می میرد.
ضرب المثل هندی
مهمان ناخوانده ، بلا است
ضرب المثل آلمانی
سرفه ی مهمان ، به معنای قاشق خواستن است.
ضرب المثل عبری
بهتر است که مهمان در اوج احترام ، منزل را ترک کند.
ضرب المثل آلمانی
ترک مهمان ، آرامش میزبان را به همراه دارد.
آشنایی با ضرب المثل در مورد مهمان
ضرب المثل مهمان روزی خودش را با خودش میآورد و بلای صاحبخانه را با خودش میبرد
این ضرب المثل در فواید و آثار مهمانداری و مهماننوازی و در نکوهش کسانی که تنگنظرند و چشم دیدن مهمان را ندارند استفاده می شود.
داستان ضرب المثل :
روزی مهمانی به کلبه محقّر مرد صاحب بصیرت وارد شد. آن مرد، مَقدم او را گرامی داشت و با وجود تنگدستی صمیمانه از وی پذیرایی کرد و آنچه داشت در طبق اخلاص نهاد و برای او آورد. مهمان با دلی شاد و خرسند از او خداحافظی کرد و رفت ولی همین که قدم از خانه بیرون گذاشت صاحبخانه از پشت مشاهده کرد که مشتی مار و عقرب و رتیل به تن او چسبیدهاند. وحشتزده به دنبال او روان شد. چون اندکی راه پیمودند و به بیابان رسیدند دید که جانوران گزنده همه از بدن او به زمین ریختند و هر یک به گوشهای گریختند و در لابهلای سنگها و بوتههای صحرایی پنهان شدند. دانست که آنچه مهمان با خود برده و در بیابان ریخته درد و بلاهای خانه او بوده است. پس خدا را شکر کرد و به خانه بازگشت.
فروم ـ راسخون