جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

۲۰ نکته جنجالی از زندگی حبیب | از مرگ دردناک همسر اول تا بازداشت و آزادی بی دلیل!

اشتراک:
حبیب مهارت های زندگی
حبیب محبیان ازخواننده های قدیمی و خاص ایران بود که در سال ۶۰ به دلیل ممنوعیت خواندن، مجبور به ترک ایران و اقامت در لس آنجلس آمریکا شد. در این شماره از زندگی افراد مشهور 20 نکته درباره زندگی وی را که احتمالا نمی دانید، مشاهده می کنید.

حبیب محبیان ازخواننده های قدیمی و خاص ایران بود که در سال ۶۰ به دلیل ممنوعیت خواندن، مجبور به ترک ایران و اقامت در لس آنجلس آمریکا شد اما در سال ۱۳۸۸ با درخواست او و دخالت دولت احمدی نژاد به ایران برگشت. آلبوم “مرد تنهای شب” نخستین و معروفترین اثر حبیب است که در سال ۱۳۵۶ منتشر شد.علت مرگ این خواننده محبوب ایست قلبی اعلام شده است. در این شماره از زندگی افراد مشهور ۲۰ نکته درباره زندگی وی را که احتمالا نمی دانید، مشاهده می کنید:

حبیب محبیان

حبیب محبیان معروف به حبیب ۴ مهر ۱۳۳۱ در شمیران به دنیا آمد. او در دههٔ ۱۳۵۰ خورشیدی با آلبوم مرد تنهای شب به شهرت رسید. حبیب ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ در یکی از روستاهای رامسر درگذشت.

۱- حبیب محبیان ازخواننده های قدیمی ایرانی بود که در سال ۱۳۶۰ به دلیل ممنوعیت خواندن،
مجبور به ترک ایران و اقامت در لس آنجلس آمریکا شد اما در سال ۱۳۸۸ با درخواست
او و دخالت دولت احمدی نژاد به ایران برگشت.

۲- آلبوم “مرد تنهای شب” نخستین و معروفترین اثر حبیب است که در سال ۱۳۵۶ منتشر شد.

۳- حبیب به هنگام مرگ، ۶۳ سال داشت.

۴- حبیب در چهار مهر ۱۳۳۱ در شمران تهران به‌دنیا آمد. در خانوادهٔ او، برادرانش نیز
به موسیقی علاقه داشتند اما تنها خود حبیب به موسیقی حرفه‌ای روی آورد.
برادران او منوچهر، منصور و محمود، و خواهران او مریم و افت هستند.

۵- براساس نوشته های منتشر شده در سایت ویکی پدیا، علی‌رغم تمایل سایر برادرانش
به ویولن، علاقهٔ وی از ابتدا به گیتار بود. دوران نوجوانی حبیب مصادف با
پیدایش گروه بیتلز در دهه ۶۰ میلادی اروپا شد و این باعث علاقهٔ بیشتر وی به موسیقی گردید.
با پذیرفته شدن در آزمون صداوسیما، زیر نظر مرتضی حنانه به فراگیری اصول و تدابیر آهنگسازی روی آورد.

حبیبعکس حبیب محبیان

۶- بعدها وی توانست به‌عنوان خواننده در تلویزیون استخدام شود.
وی بعد از دو سال از استخدام در رادیو و تلویزیون به خدمت سربازی رفت و در آنجا نیز خواننده باشگاه افسران بود.

۷- همسر اول حبیب، شادی نام داشت.
احمدرضا تنها فرزند حبیب از وی است که در ایران زندگی می‌کند.
روزی شادی در خیابان پایش پیچ می‌خورد و به علت آنکه احمدرضا را در آغوش داشته
به زمین می‌افتد و در بیمارستان به دلیل حساسیت به آمپول پنی‌سیلین در عرض چند دقیقه فوت می‌کند.

۲۰ نکته که باید درباره حبیب و زندگی‌اش بدانید

۸- تقریباً همزمان با فوت همسر حبیب، مادر او نیز، به‌علت حملهٔ قلبی فوت می‌کند
و این حوادث باعث می‌گردد که در اولین آلبومش یعنی «مرد تنهای شب»
که در سال ۱۳۵۶ انتشار یافت بیشتر آهنگ‌ها را به‌یاد آنها بخواند.

۹- آهنگ‌های «مادر» و «خرس کوکی» را به‌یاد مادرش، «شهلای من» و «خواب سرخ بوسه‌ها» را به‌یاد همسرش و «نگاهم» را به‌یاد هر دوی انها خواند.

۱۰- همسر دوم حبیب ناهید نام دارد که «محمد » ثمره ازدواج با اوست.
وی از معدود خوانندگانی است که در اجرای آهنگ‌ها از گیتار دوازده سیم استفاده می‌کند.

۱۱- حبیب در سال ۱۳۶۰ به‌دلیل ممنوعیت خواندن، ایران را ترک کرد و در سال ۱۳۶۴ در لس آنجلس در ایالات متحده آمریکا ساکن شد.

۲۰ نکته که باید درباره حبیب و زندگی‌اش بدانید

۱۲- او در سال ۱۳۸۸ با نگارش نامه‌ای به رئیس جمهور وقت، محمود احمدی‌نژاد،
خواستار حضور در کشور شد و با موافقت ضمنی و پذیرفتن رعایت برخی شرایط به
همراه خانواده اش به ایران بازگشت و در رامسر، چهارصد دستگاه اقامت کرد.

۱۳- حبیب در سال ۱۳۸۹ درخواست خود برای دریافت مجوز انتشار آلبوم را ارائه و اعلام کرد
که می‌خواهد در ورزشگاه آزادی تهران کنسرت برگزار کند؛
و ادعا کرد که این کنسرت اگر ۱۰ شب هم برگزار شود، ۱۰۰ هزار نفری آزادی خالی نمی‌شود.

۱۴- اسفندیار رحیم مشایی (رئیس دفتر محمود احمدی‌نژاد)، در واکنش به حضور حبیب در ایران گفت: «این‌که یک ایرانی بخواهد فعالیتی در داخل و خارج از کشور داشته باشد، مطابق چارچوب و قوانین آزاد است و مشکلی ندارد.
فعالیت هنری در همه بخش‌ها از جمله موسیقی برای همه هنرمندان در داخل و
خارج از کشور آزاد است و برگشت به ایران برای کسی مشکلی ندارد.»

۱۵- حمید شاه‌آبادی معاون هنری وزیر ارشاد (دولت دهم) در سال ۱۳۹۱ گفت:
«خواننده‌ای که به ایران بازگشته از وزارت ارشاد مجوزی ندارد و آنچه گفته و شنیده شده شایعه است.»

۱۶- در سال ۱۳۹۳ حسین نوش‌آبادی (سخنگوی وزارت ارشاد دولت یازدهم) گفت:
«ایشان می‌تواند با توجه به نگاه و رویکرد دولت یازدهم به محتوای آثار فرهنگی و هنری،
مجدداً به ارائه آلبوم خود برای اخذ مجوز اقدام کند. ارائه مجوز به آثار هنری ربطی به تولید در دولت قبل ندارد و ویژگی‌های اثر ارائه شده در شرایط حاضر ملاک است.»

حبیبمحمد پسر زنده یاد حبیب محبیان

۱۷- سید احمد خاتمی (امام جمعه موقت تهران) در واکنش به‌این موضوع (حضور حبیب در ایران) گفت:
«ایران جای خواننده‌های لس آنجلسی نیست.»

۱۸- حبیب در آخرین مصاحبهٔ خود اعلام کرد که با اختیار خود به ایران برگشته و قطعه‌ای
به‌نام «عشق‌های خدایی» را در آلبوم جدید خود ساخته است.
او در ژانویه ۲۰۱۲ موزیک‌ویدئویی به‌همراه سمیر زند، منتشر کرد که عناصری از تکنو، ترنس و هاوس دارد. این ویدئو موجب جلب توجه گسترده رسانه‌ای شد.

۱۹- در سال ۱۳۹۳ حبیب در جاده ماسوله و شهرک تاریخی ماسوله در حال
تولید یک ویدئو کلیپ بود که توسط نیروی انتظامی بازداشت شد و به واسطه تشاهر و
همچنین عدم به همراه داشتن مجوزهای مربوطه برای ضبط فیلم،
به دادسرا معرفی شد تا روند قضایی معمول پیگیری شود.

در پایان، حبیب با تودیع قرار وثیقه متناسب آزاد شد اما برخی سایت‌ها اعلام کردند که
وی توسط لباس شخصی‌ها و بی‌دلیل دستگیر شده است.
حبیب پس از آزاد شدن، یک نامه سرگشاده با عنوان «من در سرزمین مادری‌ام بدون دلیل بازداشت شدم و بدون دلیل هم آزاد!» نوشت.

۲۰- در سال ۱۳۹۳ کتاب «مرد تنهای شب» به قلم حبیب انتشار یافت و در نمایشگاه
بین‌المللی کتاب تهران همان سال ارائه شد.
این کتاب برگزیده‌ای از آثار و ترانه‌های حبیب در همه سالهای فعالیت اش را تشکیل داده است

اعتراض همسر حبیب: کاش مجوز نمی‌دادند

همسر حبیب محبیان در بخشی از این گفت‌وگو درباره بازگشت حبیب به ایران گفت:

سخت نبود؟ منظورم وقتی به ایران آمدید؟

چرا بود. ما سی‌سال ایران نبودیم و در این سی سال، عملا جا پای محکمی نداشتیم.
ما یک بار آن آغاز انقلاب همه چیز را فروختیم و به آمریکا رفتیم و عملا زندگی را از صفر آغاز کردیم و این بار هم برعکس از آمریکا به ایران آمدیم و باید همه چیز را از صفر آغاز می‌کردیم، به همین دلیل، عملا ادامه حضورمان در تهران امکان نداشت.

به همین دلیل وقتی عده‌ای پیدا شدند و قول دادند که در ازای کار، هزینه‌های زندگی را
پرداخت می‌کنند، پذیرفتیم و به چابک‌سر آمدیم. متاسفانه آن قول و قرار
به سرانجام نرسید و به صورت مستقل خودمان ادامه دادیم.

به نظر می‌رسد فردی که شما تمایلی ندارید از او صحبت کنید، آقای رحیم مشایی باشد که آن زمان موقعیت ویژه‌ای دردولت داشت.
به روح حبیب در این موضوع کاملا آنچه هست را می‌گویم، این آدمی که به ما قول داد، آقای رحیم مشایی نبود.

پس آنچه در اخبار منتشر شده، شایعه بود؟
نه شایعه هم نبود.

حبیبحبیب محبیان

یعنی چه توضیح بیشتری می‌دهید؟

آن آدمی که قول داده بود، مدعی ارتباطاتی بود و اتکا داشت بر حسب آشنایی
و رابطه‌هایی که دارند، می‌توانند مجوزهای لازم را بگیرند.

برخی موارد هست که من تازه می‌شنوم. در آن زمان خواسته شده بود به حبیب مجوز بدهند.
برنامه‌ای به نام امضا از تلویزیون پخش می‌شد که من در آن برنامه این موضوع را شنیدم.
آدم‌هایی بودند که نمی‌خواهم نام ببرم، اما می‌خواستند سرمایه‌گذری کنند.

آنها می‌گفتند اگر ١٠‌سال هم موضوع طول بکشد، ما تمام هزینه‌ها را می‌دهیم و پای کار می‌ایستیم تا به نتیجه برسد، اما متاسفانه حتی یک‌سال هم سر قول‌شان نماندند.

آن هم به چه شکلی فقط هزینه ویلایی که در اختیارمان قرار دادند را تقبل کردند.
مابقی هزینه‌ها هم برعهده خودمان بود. خلاصه این‌که دولت به ما هیچ قولی نداد
و حتی وقتی در آن برنامه از وزیر ارشاد آن زمان در برنامه تلویزیونی امضا پرسیدند که شما مشکلاتی با آقای احمدی‌نژد داشتید و او درباره این مشکلات توضیح می‌داد، گفت که آقایی از خوانندگان از لس‌آنجلس آمده بود و می‌خواستند ما برای برنامه او مجوز بدهیم که ما این کار را نکردیم.

حبیبمصاحبه با همسر حبیب

به همین دلیل تاکید می‌کنم دولت در این وسط نقشی نداشت، چند نفر اهل رامسر بودند
که گمان می‌کردند با ارتباطاتی که دارند، می‌توانند مجوز بگیرند،
بعد هم که تلاش کردند، دیدند کاری از دست‌شان برنمی‌آید و آن برنامه‌ها که تصور می‌شد
می‌شود برنامه اجرا کرد و پول‌های آنچنانی به دست آورد، محقق نشد، همه چیز را رها کردند.

تهران که بودیم این گروه تلاش داشتند ما به جایی غیر از تهران برویم، چون گمان‌شان این بود که حبیب ممکن است در تهران موقعیت‌های دیگری گیر بیاورد و آدم‌های دیگر او را پیدا کنند.

اما شدیم از این‌جا مانده و از آن‌جا رانده، چون خودتان می‌دانید که ما همه چیز را در
آمریکا رها کردیم و به ایران آمدیم. من هر چه به حبیب می‌گفتم،
او می‌گفت نه این‌بار فرق دارد و اینها کارشان را انجام می‌دهند.

پس دولت وعده نداد؟

اگر دولت وعده می‌داد که برخی محدودیت‌ها به وجود نمی‌آمد. لپ‌تاپ و تلفن و اینها را نمی‌گرفتند. آن زمان حبیب کمی هم سرخورده شده بود و می‌گفت می‌خواهم برگردم آمریکا، حتی می‌گفت می‌خواهم به صورت غیرقانونی بیایم و وقتی پشت تلفن این حرف‌ها را می‌زد به من می‌گفت ممکن است تلفنت شنود شود. آخر ما را ترسانده بودند و ما هم که از این کشور دور بودیم، باور می‌کردیم. بعد که می‌آیی به این کشور می‌فهمی آنطور هم که می‌گفتند؛ نیست و کسی وقت اضافه ندارد که بخواهد دنبال این و آن راه بیفتد.

حبیبعکس حبیب

همسر حبیب محبیان در بخش دیگری از مصاحبه گفت: حبیب حاضر بود با یک سیب‌زمینی روزگار بگذراند، اما کسی از اوضاعش مطلع نباشد. او بسیار علو طبع داشت. طوری هم حرف می‌زد که من به‌عنوان همسرش گاهی فکر می‌کردم نکند گنجی چیزی دارد. کسانی که او را از نزدیک می‌شناختند، می‌دانستند و این علو طبع او را کاملا حس می‌کردند، به همین دلیل هم بود که خودش هیچ وقت به ارشاد نرفت، چون می‌ترسید کسی با او بلند حرف بزند.

حالا من نمی‌دانم ارشاد چطور این مجوز را صادر کرده است و مثالش خیلی واضح و شفاف است. فرض کنید کسی از دنیا می‌رود، او ١٠ تومان اگر داشته باشد، مگر نباید همه ورثه بروند و امضا بدهند برایش! من نمی‌دانم ارشاد با چه قانونی و با چه استدلالی این مجوز را صادر کرده است. شوهر من رفته ولی ما که هنوز هستیم. من همه زندگی‌ام، همه امیدم حبیب بوده که رفته است. من چشم طمع مالی به این قطعه‌ای که مجوز دادند، ندارم اما ارشاد نباید مجوز صادر می‌کرد.

الان این مجوزی که صادر شده است از شماها (شما و محمد) هیچ اجازه‌ای نگرفته‌اند؟
اصلا ما خبر نداشتیم.

البته طبیعی است که تمام حقوق قانونی، مادی و معنوی این اثر به ورثه می‌رسیده، درباره هیچ‌کدام از این موضوعات با شما صحبت نشده است؟
خیر، به هیچ‌عنوان. من نمی‌دانم با چه چیزی این مجوز صادر شده است، حتی به همان اثر هم پایبند نمانده و صدای حبیب را با آهنگی که خودش خوانده ترکیب کرده است. این اهانت است به حبیب. اگر قرار بود مجوز بدهند، باید تا زمانی که خودش بود می‌دادند، وقتی او رفته حتی به من هم نباید مجوز بدهند.

حبیبزنده یاد حبیب

و تازه اگر هم مجوزی صادر می‌شود، باید تمام حقوق مادی و معنوی‌اش رعایت شود.
بله، دقیقا. تازه آن هم نه به فردی که گلوله آخر را به حبیب شلیک کرد. حبیب این اواخر مانند نخ ساییده‌شده بود. این اواخر مدتی تمام آنچه مربوط به ما بود، بر دوش محمد بود. خدا خیرش دهد، دعای خیر پدر و مادر همراهش بود.

ماجرای شلیک تیر آخر چیست؟
تقریبا یک‌ماه مانده به مرگ حبیب، محمد تماس گرفت و گفت نگذار پدر سراغ اینترنت برود، چون آن آقا نشسته و پشت‌سر پدر حرف‌هایی زده که اگر بشنود، به‌هم‌می‌ریزد، چون حبیب شکننده شده بود. من هم همین را به حبیب گفتم که مبادا نگاه کنی. متاسفانه یکی از آشنایان از تهران تماس گرفت و ماجرا را گفت. حبیب می‌گفت من نمی‌خواهم بشنوم و او باز داشت توضیح می‌داد. متاسفانه از این به بعد بود که دیگر او ساکت ساکت شده بود و … حالا ارشاد به همین آدم مجوز کار با صدای حبیب را داده است.

حبیب آن‌طور که شنیدم قطعات مذهبی هم اجرا کرده است؟
بله، آن زمان که آمریکا بودیم، رفت لبنان و در شهر بیروت برای شهدا خواند. یک قطعه برای امام علی (ع) و یک قطعه هم برای امام حسین(ع) قبل از انقلاب خوانده است

قطعه «نفسم گرفت از این شهر در این حصار بکشن/ در این حصار جادویی انتظار بشکن» هم ظاهرا برای امام زمان(عج) است؟
بله، همین‌طور است. حبیب آدم مذهبی‌ای بود. او یکی از افتخاراتش این بود که پسرش مکبر مسجد در لس‌آنجلس بود و اذان می‌گوید، اگر سراغ مسلم را بگیرد من می‌گویم او بود.

روزنامه هفت صبح / روزنامه شهروند

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
مهارت های زندگی
بیشتر >
آرون گروپس