پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

مصاحبه با علی منصوریان در مورد زندگیش/مردی که ادعا می کند قدرتش را از سکوها می گیرد

اشتراک:
مصاحبه با علی منصوریان در مورد زندگیش/مردی که ادعا می کند قدرتش را از سکوها می گیرد مهارت های زندگی
علی منصوریان زمانی بود که ستاره سال های دور استقلال خودش را در قواره یک ستاره ملی مطرح کرد؛ بازیکنی که اضافه شدنش به ترکیب تیم مایلی کهن در جام ملت های ۹۶، ایران را تا پله سومی هم برد.استقلالی ها هافبکی در ترکیبشان پیدا کرده بودند که می توانستند توی کری ها رو به […]

علی منصوریان

زمانی بود که ستاره سال های دور استقلال خودش را در قواره یک ستاره ملی مطرح کرد؛ بازیکنی که
اضافه شدنش به ترکیب تیم مایلی کهن در جام ملت های ۹۶، ایران را تا پله سومی هم برد.
استقلالی ها هافبکی در ترکیبشان پیدا کرده بودند که می توانستند توی کری ها رو به روی علی
کریمی
قرارش دهند.
هرچند دوران فوتبال ملی منصوریان خیلی زود در بیست و هفت سالگی و بعد از بازی های آسیایی
بانکوک به پایان رسید، اما آبی ها به این راحتی ها ول کن ستاره متعصب شان نبودند.

منصوریان به مرز سی سالگی رسیده بود و این بار با بازوبند کاپیتانی و موهای تراشیده در شمایلی روی کین
وار دوباره به استقلال برگشت تا وسط زمین آبی ها خالی از دوندگی و مدیریت نباشد.
علی منصوریان شبیه سربازی بود که ذره ذره در ارکان باشگاه استقلال بالا آمد؛ از سربازی به افسری، از افسری
به سرهنگی؛ از یک بازیکن پرتلاش، تا کاپیتان متعصب و مدیر آکادمی باشگاه و حالا رسیده به این روزها که
هواداران باشگاه نشان سردوشی ژنرالی و نیمکت باشگاه را به او بسپارند(dot) هرچند منتقدانی هم هستند که می گویند شوآف
های بیرون زمین منصوریان بیش از حد تین ایجرپسند به نظر می رسند؛ اما فراموش نکنید علیمنصور جذاب ترین گزینه
ای بود که بعد از دور باطل قلعه نویی، مظلومی و مرفاوی به نیمکت استقلال رسید.
مردی که ادعا می کند قدرتش را از سکوها می گیرد و برخلاف همه نام هایی که منصوریان را با
آنها مقایسه می کنند- پروین، قلعه نویی و…
– خودش دوست دارد دیگو سیمونه استقلال باشند؛ جنگجو، وحشی و شورانگیز….

محمدرضا فرهمند: فلسفه فوتبال علی منصوریان از سبک زندگی او می آید؛ مردی آن قدر سنتی که از موبایل و
حرف زدن با آن بیزار است، و البته به قدری مدرن که دوستانش می گویند تمام بازی های پلی استیشن
را تا آخر بازی کرده است.
آن قدر خانواده دوست که از تاثیر پدرش در استقلالی شدنش بگوید، و آن قدر وفادار که ماشین ماکسیمای قدیمی
اش که سال هاست همراه اوست، به سوژه دوستانش تبدیل شود(dot) علی منصوریان روی نیمکت استقلال هم از فاکتورهایی که
با آن ها بزرگ شده، جدا نیست؛ در رابطه با شاگردانش سنتی و رفاقت طور برخورد می کند، اولین نسل
از مربیان جدید ایرانی است که دغدغه استفاده از جی پی اس و آنالیز و امکانات روز را دارد و
با وجود رسیدن به روایی مربیگری استقلال، هواداران استقلال را بزرگ ترین حامی اش می بیند.

علی منصوریان در روزهایی که بازی های لیگ به تعطیلات اجباری رفته و تیمش بعد از گرفتن چهار امتیاز از
دو بازی سخت پرسپولیس و ذوب آهن به آرامش رسیده، روی به روی ما نشست و از تاثیر هواداران روی
تیمش و برنامه ها و رویاهایش با استقلال گفت.

علی منصوریان کار در استقلال را با نتایج بد آغاز کرد تا خیلی زود مورد انتقاد فوتبالی ها قرار بگیرد. انتظار چنین شروع سختی را در استقلال داشتید؟

تنها چیزی که به آن فکر نمی کردم، همین شروع سخت استقلال در لیگ بود.
الان اطمینان دارم که موفق خواهم شد و روزی هم که کارم را شروع کردم، به استقلال ایمان داشتم اما
این را در نظر نگرفته بودم که در ترکیب استقلال هفت یا هشت بازیکن جدید حضور دارند.
ما در ابتدای کار دنبال زمان بودیم تا پنج هفته ابتدایی سخت بعد از بدنسازی را سپری کنیم و دیدی
که از هفته ششم بدنسازی ما خیلی خوب جواب داد(dot) واقعا فکر نمی کردم این حجم از فشار در شروع
کار من در استقلال درست شود و بار سنگینی روی دوشم افتاد اما این فشارها و سپری کردن روزهای سخت
امتحان بزرگی بود که در نهایت از آن عبور کردیم.

در هفته های ابتدایی ناماسکوچیچ به عنوان جانشین شما مطرح شد و خلی زودتر از آنچه انتظار داشتیم، حرف جدایی شما با استقلال بین رسانه ها راه افتاد؟

هیچ کس از داخل باشگاه به من اولتیماتوم نداد و مدیران باشگاه با من درباره این تصمیمات صحبت نکردند.
رییس باشگاه استقلال در واکنش به این اتفاقات واکنش بسیار خوبی داشت که واقعا باید از او تشکر کنم.
افتخاری درباره بحث حضور اسکوچیچ در استقلال گفت که او حتما افرادی را در مطبوعات دارد که برای حضور او
می نویسند و تلاش می کنند تا به ایران بازگردد اما باز هم باید تکرار کنم که کسی با من
در این باره صحبت نکرد و باشگاه و هواداران به خوبی در روزهای سخت استقلال پشت سر من بودند.
این حمایت را مدیون استقلالی ها هستم که هیچ وقت پشتم را خالی نکردند.

این انتقادات و فشارها که با نگرفتن نتیجه گیری در هفته های ابتدایی همراه بود، باعث نشد سرمربی ای مانند منصوریان که با استقبال هواداران به استقلال آمده بود، آزرده خاطر شود؟

افرادی که برای ما در این مسیر داستان های زیادی راه انداختند، دوست نداشتند من در استقلال حضور داشته باشم
و با نتیجه گرفتن من در استقلال مخالف هستند.
افرادی هستند که منافعشان با حضور من در استقلال قطع شده است.
همه می دانند در هفته های اول تا پنجم یک سرمربی تازه وارد که هفت یا هشت بازیکنش را در
ترکیب اصلی تغییر داده است، باید جادوگر باشد تا در نتیجه گیری موفق عمل کند.

منطق می گوید کاری که هواداران ما در روزهای سخت استقلال انجام دادند، درست بود هواداران با صبر، حوصله و
درایت از تیمی که متعلق به آن هاست، حمایت کردند که به نظر من بهترین عکس العمل همین حمایت ها
بود.
درباره خودم هم وقتی برای آزرده خاطر شدن نداشتم و ترجیح دادم روی استقلال تمرکز داشته باشم.

در روزهایی که تحت فشار بودید، به جوانگرایی روی آوردید. یک تصمیم با ریسک بالا که علی منصوریان در روزهای سخت مربیگری اش گرفت، چطور این ریسک را قبول کردید؟

جوان ها باید قابلیت های خود را نشان دهند و زمانی که در تمرینات بازیکنان جوان ما خوب عمل می
کنند و به خودباوری می رسند، این انرژی را به من انتقال می دهند که به آن ها اعتماد کنم،
البته اسماعیلی و حسین هنوز خیلی کار دارند و باید با در پیش گرفتن مسیری حرفه ای و با توجه
به رفتار بزرگ ترهای تیم همچنان پیشرفت کنند(dot) من کار کردن با جوانان را از تیم ملی امید یاد گرفتم
و فهمیدم که می شود به جوانان اعتماد کرد و خیلی زود تاثیراتش را هم دید.
اصلا در این باره ترسی نداشتم و به طور مثال در دربی به حسینی گفتم فقط من را نگاه کن
و از جمعیت نترس.
هنوز این جوانان خیلی کار دارند اما نوید ستاره خوب و آماده برای تیم ملی را می دهند.
برای همه جوانان برنامه ریزی کرده ایم و می خواهیم کاری اضافه برای آن ها انجام دهیم.
اعتراف هم می کنم این تعطیلات تیم ملی برای ما خیلی خوب است و به ما کمک می کند که
بازیکنان به ویژه جوانان را آماده حضور در لیگ برتر و جام حذفی کنیم.

در بازگشت دوباره به استقلال فکر می کنید بازیکنان نسل جدید با بازیکنان قدیمی این تیم چه تغییراتی کرده اند؟

همه بازیکنانی که در تیم حضور دارند به استقلال و پیراهن آن متعصب هستند و تنها مبالغ قرارداد نسبت به
گذشته متفاوت شده است.
هر کس که به استقلال می آید، می داند پیراهن این تیم چه قیمتی دارد و وظیفه کادر فنی این
است که اگر بازیکنی این موضوع را نفهمید، او را متوجه ارزش پیراهن استقلال کنند(dot) پیراهن استقلال برای من ارزش
بالایی دارد و راحت این پیراهن را در اختیار بازیکنان قرار نمی دهم.
۱۱ بازیکن من در استقلال باید باهوش و جنگنده باشند؛ من ۱۱ تکاور می خواهم که وارد زمین شوند و
تفکر حرفه ای داشته باشند(dot) اگر بازیکنی با صلابت و روحیه جنگندگی مورد انتظار هواداران برای استقلال نجنگد و هواداران
از او راضی نباشند، این پیراهن باارزش را بدون توجه به بزرگ تری و کوچک تری از آن ها پس
خواهم گرفت و به همین دلیل است که الان برای من در استقلال انتخاب ۱۸ نفر سخت تر از ۱۱
نفر است.
استقلال و پرسپولیس مانند تیم ملی هستند.
این دو تیم بعضا از تیم ملی نیز جلوتر هستند و باید پاسخگوی سوالات مردم باشیم.

در نفت من تنها باید جواب وزارت نفت را می دادم اما در استقلال مسئول آبروی ۳۰ میلیون هوادار این
تیم هستم.
پس طبیعی است که برای پاسخگویی به هواداران باید سختی های زیادی را تحمل کنم.

در صحبت های خودتان بعد از بازی با پرسپولیس، از تحولی در استقلال گفتید؛ این که دربی نقطه عطف استقلال
است.

در این بازی تیم من به نقطه ای رسید که همه ما شرمنده حمایت هواداران شدیم.
هواداران از همه تیم حمایت کردند و به ما پیغام دادند که آن قدر از شما حمایت می کنیم تا
حق ما را در زمین بگیرید.
این اتفاق در بازی پرسپولیس هم به شکل محسوسی افتاد، زیرا با مقایسه جایگاه دو تیم و بررسی شرایط روحی
و روانی قبل از بازی، می توان نتیجه گیری کرد که استقلال برنده دربی بود(dot) حتی پیشکسوتان پرسپولیس می گفتند
این تیم برابر منصوریان ترسو بازی کرد و دست به بازی انتحاری و ریسکی نزد.
بعد از این بازی به کادر فنی و بازیکنان گفتم که زمان کسب اولین پیروزی است و دیدی که در
بازی با ذوب آهن هم این اتفاق افتاد.

هواداران هم در بازی بعد از دربی، حمایت بیشتری از استقلال داشتند؟

هواداران مانند بازیکنان در زمین مشغول بازی هستند
و شبیه هواداران سال های گذشته نیستند که انگار در سینما حضور داشتند و تنها نظاره گر اتفاقات داخل زمین
بودند.
هوادار استقلال این فصل با اشاره دست رحمتی و حیدری از جای خودش بلند می شود و می داند که
باید از تیم در حملات و زمان دفاع حمایت کند.

هواداران در بازی با ذوب آهن پا پس نکشیدند و در جریان حملات و دفاع ما حضور داشتند و دیدیم
که تا دقایقی بعد از بازی هم حمایت خود را از بازیکنان و کادر فنی با تشویق های ایستاده نشان
دادند.
تشویق سبک ایسلندی استقلالی ها هم بدجوری به دل نشست.

فکر می کنید چرا هواداران کم طاقت استقلال و اصولا فوتبال ایران، حاضر شدند تا این اندازه پای منصوریان بایستند
و برای او بجنگند؟

هواداران می دانند منصوریان که زمانی کاپیتان و بازیکن این تیم بوده، قبل از آن یک
هوادار متعصب این تیم بوده است.
من از آن دسته افراد نبودم که قبل از استقلالی شدن بگویم آبی و قرمز برای من فرقی نداشت.
۱۰ سال هم لازم بود صبر می کردم تا استقلال من را بخواهد.
من در بیست و سه سالگی به استقلال رسیدم.
اگر لازم بود باز هم صبر می کردم تا یک روزی استقلال من را بخواهد و بیایم؛ حتی اگر فقط
یک سال بود، باز هم برای این تیم بازی می کردم.

استقلال را از هفت سالگی دوست داشتم و خیلی ناراحتم که را در بیست و سه سالگی به استقلال رسیدم.
ای کاش فردی پیدا می شد تا من را در هفده سالگی که ابتدای مسیر فوتبالم بود به استقلال می
آورد تا در لذت بردن از زندگی فوتبالی ام شش سال پیش می افتادم.

هواداران می دانند که من هم یک روز در میان آن ها بودم و با یک ساندویچ، نوشابه و کلمن
شربت به لیمو برای تشویق استقلال در ورزشگاه حاضر می شدم.
هواداران می دانند که من از جنس خودشان هستم؛ یادم نمی رود که بعد از مساوی و باخت استقلال، کلمن
را به زمین می زدم و هفته بعد برای بازی بعدی مجبور بودم یک کلمن جدید بخرم و به ورزشگاه
بیایم(dot) هواداران چون این موضوع را می دانند، انرژی من و بازیکنان را به خوبی لمس می کنند.
در دوران فوتبالم با هواداران زندگی کرده ام و اکنون نیز هواداران می دانند با همه وجود برای استقلال تلاش
می کنم و ممنونم که برای من صبر کردند.
آن ها را با هیچ چیزی در فوتبال عوض نمی کنم.

ارتباط شما با پیشکسوتان بعد از حضور در استقلال تحت تاثیر قرار نگرفت؟

بعد از حضور در استقلال با مربیان
سابق خودم ارتباط بسیار خوبی دارم.
با پیشکسوتانی که در جام جهانی ۹۸ همدوره من بودند و البته اکثرا پرسپولیسی هستند، مانند برادر هستیم.
با مربیان خودم هم هیچ زاویه ای ندارم و حتی اگر از من انتقاد کنند، هیچ گاه جوابی نمی دهم.
زمانی که سرمربی استقلال شدم، فهمیدم که یک عده از پیشکسوتان کلا فقط دوست دارند صحبت کنند و برای آن
ها نتیجه تیم اصلا مهم نیست(dot) این پیشکسوتان به مرور تبدیل به چهره های منفور می شوند و هواداران می
فهمند که مسیر آن ها از استقلال جداست.

من از روزی که از استقلال رفتم، هیچ گاه علیه استقلال حرف نزدم و اگر از استقلال بروم هم این
کار را نمی کنم.
این پرچم و نیمکت همیشه در اختیار منصوریان نیست و روزی در اختیار مربیان دیگر هم قرار می گیرد.
من از همین الان به خوبی این موضوع را قبول و درک کرده ام.
پدرم به من وصیت کرد که چهار کار را انجام ندهم؛ یکی از آن ها این بود که هیچ گاه
برابر استقلال نباش.

من برای منافع مالی به استقلال نیامدم و با دل و عشق، سرمربی استقلال شدم.
پیش از حضور در استقلال در لیگ برتر پیشنهاد داشتم که ارقام آن فضایی بود.
مسئولان آن تیم امکانات ویژه به من می دادند تا برای آن ها قهرمانی آسیا بیاورم و دستم را برای
خرید تا سقف ۳۵ میلیارد تومان باز گذاشته بودند ولی به آن ها پیغام دادم که با تمام امکانات شما،
رویای بچگی خودم یعنی استقلال را انتخاب می کنم.
به خوبی می دانم که انتخاب استقلال ریسک است و اتفاقات زیادی ممکن است رخ بدهد اما من آستانه تحمل
خودم را بالا بردم تا در این فضا کار کنم.

با چه نتیجه ای به علی منصوریان در لیگ شانزدهم نمره قبولی می دهید؟

در مربیگری خیلی خودخواه هستم.
در مورد رقابت های آسیایی فعلا حرف نمی زنم اما اگر از بازی حذفی عبور کنیم و در مرحله گروهی
حضور داشته باشیم به دنبال مسیری عجیب خواهیم بود اما دوست دارم کمترین اتفاق برای من طوری رقم بخورد که
یک جام از دو جام ممکن را برای استقلال کسب کنم.
اگر حداقل یک جام برای هواداران کسب کنیم، نمره قبولی از سطح توقع مردم و خودم به منصوریان می دهم
اما در برنامه سه ساله ای که برای باشگاه ریخته ام، به دنبال اهداف دیگری هستم.

شاید الان کسی متوجه این موضوع نشده باشد اما من استقلال را برای سال ۱۳۹۹ بسته ام و به دنبال
نسلی هستم که تا آن زمان برای استقلال کار کند.

مجید حسینی، بختیار رحمانی، کاوه رضایی، فرشید اسماعیلی، مجتبی حقدوست و حتی رابسون بازیکنانی هستند که در چهار یا پنج
سال آینده بدنه اصلی استقلال هستند و در این سال ها شاید تنها خسرو حیدری و مهدی رحمتی از جمع
بازیکنان من در استقلال خارج شوند(dot) استقلال را طوری بسته ام که در سال آینده مثل همه سال های قبل
نیاز به شش خرید نداشته باشد و با سه خرید کامل شود.
زیرا ما به ساختاری که می خواستیم رسیدیم و با این خریدها ساختار ما تقویت می شود.
دو سال بعد هم ما سه خرید خواهیم داشت تا با این خریدها ساختار تیمی ما رشد خود را ادامه
دهد و برای رقابت در آسیا و مبارزه برای قهرمانی های مختلف در رقابت های مختلف بجنگیم.

منصوریان به عنوان بازیکن به فوتبال اروپا که سقف آرزوی هر بازیکنی است، رسید.
فکر می کنید سقف مربیگری شما کجا باشد؟

من سال گذشته از لیگ برتر نه، ولی از لیگ دسته اول
انگلیس یک پیشنهاد مربیگری داشتم اما صبر کردم در لیگ ایران کتک بخورم، بعدا به سراغ این پیشنهادها خواهم رفت.
در ایران ماندم تا مدیریت و قدرت رهبری را یاد بگیرم و خودم را برای خروج از ایران آماده کنم.
همین الان برای دستیاری در لیگ یک انگلیس پیشنهاد دارم و می توانم نیم فصل به یک تیم لیگ یکی
انگلیسی بروم ولی می خواهم در تیمی مانند استقلال که رویای بچگی من بود، به رویایی که در سر داشتم،
برسم.

سوال آخر، تا به حال به حضور روی نیمکت تیم ملی فکر کرده اید؟

بی تعارف باید بگویم که همه
رویای منصوریان را در نیمکت استقلال جست و جو می کنم.
به این دلیل که برای من نیمکت این تیم مانند نیمکت تیم ملی است.
نیمکت استقلال برای من در بسیاری معایرها با نیمکت تیم ملی همتراز است که شاید دلیلش علاقه افراطی من به
این تیم باشد؛ علاقه و خاطراتی که از دوران بازی من با پیراهن استقلال هنوز برایم زنده است(dot) اگر در
استقلال به افتخاراتی که در تیم ملی می توان به آن ها رسید، دست پیدا نکنم، امکان ندارد تیم رویای
بچگی ام را برای رسیدن به تیم ملی رها کنم.
البته اگر سرمربیگری تیم ملی یا تیم لیگ یکی انگلیس یا بوندس لیگا ب آلمان به من پیشنهاد شود، قطعا
برای من کار کردن در این محیط ها بسیار باارزش است اما باز هم فکر می کنم کار کردن در
استقلال یک «خدا پدرت را بیامرزد» هم آخرش دارد، زیرا وقتی هواداران خوشحال به خانه می روند، این شانس را
داریم که این دعا شامل حال ما شود.
مطمئن باشید علی منصوریان این خدا پدرت را بیامرزد را با هیچ چیز عوض نمی کند.

سرمربی آبی ها از آماده کردن تیمش در دربی می گوید

«اشک ها و لبخندها» را برای بچه ها پخش
کردم

حساس ترین بازی فصل را برابر پرسپولیس برقرار کردید؛ نمایشی که از منتقدان، کارشناسان و هوادارها نمره قبولی گرفت.
برای هواداران استقلال جالب است بدانند سرمربی استقلال یک روز قبل از دربی چه کارهایی انجام داد؟

روز قبل از
دربی کاملا آرام و ریلکس بودم.
آخرین کارهایی که روز پنجشنبه انجام دادم این بود که ماساژ گرفتم، به استخر رفتم و درست شب دربی بیلیارد
بازی کردم و بعد از آن با آرامش استراحت کردم و برای شروع بازی لحظه شماری می کردم.
واقعا دوست دارم در سال دربی های زیادی را تجربه کنم، چون بازی لذتبخشی بود و برخلاف آنچه بسیاری می
گفتند، استرس زیادی دارد، من در این بازی خیلی راحت بودم.

دربی را از روی نیمکت استقلال رهبری کردن، چه تفاوتی باتجربه آن به عنوان یک بازیکن دارد؟

دربی همیشه دربی
است و از روی نیمکت با حضور در زمین خیلی تفاوت نداشت.
همان دیدی که تماشاگران از روی سکو دارند در گذشته من درون زمین داشتم و حالا همان احساس را روی
نیمکت دارم.
دوست داشتم در سال حداقل چهار یا پنج دربی را تجربه می کردم، زیرا از فضای دربی لذت می برم.
دربی یک فضای رقابت و مبارزه درونش دارد و من فضاهایی که این روح مبارزه را دارند، استقبال می کنم.
واقعا دوست داشتم یک هفته بعد از دربی دوباره یک دربی جدید را تجربه کنم.

در شهرآورد، بازیکنان دربی اولی زیادی داشتید.
این بازیکنان را چگونه برای این بازی آماده کردید؟

بعد از بازی با ماشین سازی برای دربی برنامه ریزی دقیقی
داشتیم.
قبل از بازی به بازیکنان فیلمی با عنوان «اشک ها و لبخندها» را از خود بازیکنان نشان دادیم تا آن
ها متوجه شوند بعد از برد یا باخت در دربی چه فضایی را تجربه می کنند.
سعی کردیم بازیکنان را با نمایش فیلم دربی های گذشته با رویکردی منطقی و عقلانی برای بازی بزرگ آماده کنیم
که فکر می کنم این روش هم موثر واقع شد و بازیکنان تازه وارد ما روز سختی را سپری نکردند.
نتایج شما به گونه ای رقم خورده بود که همه استقلال را از پیش بازنده می دانستند.

نکته جالب توجه این است که این فضا از سمت دشمنان استقلالی استقلال بود و از سمت رقیب اصلی ما
یعنی پرسپولیسی ها نبود.
پرسپولیس می دانست که ما با همه قوا وارد زمین می شویم اما این فضا به هواداران ما هم سرایت
کرده بود.
ولی ای کاش قبل از دربی پنج امتیاز را در بازی با ماشین سازی و نفت آبادان از دست نمی
دادیم تا با سیستم مرگبار هجومی وارد زمین می شدیم(dot) به خاطر نتایج بازی های قبل و به دلیل این
که این اولین دربی من بود، با سیستم ۱-۳-۲-۴ بازی کردم.
اصلا دوست ندارم در استقلال با این سیستم تیم را روانه میدان کنم و علاقه قلبی من بازی با دو
مهاجم مرکزی است.
هواداران هم همین نوع بازی با دو مهاجم را می خواهند، البته در دربی به دلیل مشکلاتی که گفتم، برای
انجام این روش به مشکل خوردیم اما در ادامه فصل طبق خواسته هواداران با دو مهاجم به دروازه حریفان حمله
می کنیم.

سرمربی آبی ها از اخلاق گرایی و احترام به پیشکسوت در استقلال می گوید

خسرو و رحمتی بازیکنان ویژه من
هستند

در استقلال مدل منصوریان بازیکنان سوگلی هم وجود دارند؟

من دو بازیکن را به طور ویژه دوست دارم؛ خسرو
حیدری و مهدی رحمتی اما این دو نفر بازیکن من هستند و نه چیزی بیشتر.
چیزی خارج از عرف شامل حال این بازیکنان نمی شود.
امتیاز ویژه ای برای بازی کردن در ترکیب برای آن ها قائل نیستم و در تیم من کسی بابت جایگاهی
که دارد، رانتی در اختیار نخواهد داشت.
این دو بازیکن تنها یک رانت دارند و آن هم رانت برای سابقه زیاد حضور در استقلال است و اجازه
نمی دهم شان آن ها به هیچ عنوان شکسته شود.

اگر بازیکنی حدود خود را با این دو نفر رعایت نکند، هر کسی که می خواهد باشد، برای من تمام
می شود.
بازیکنی که من احساس کنم از مسیر برخورد صحیح با این دو نفر خارج شده از نظر من منفور به
حساب می آید و حتی حاضر به نگاه کردن به او نیستم.

من خودم هم هیچ وقت این رفتار را با امیر قلعه نویی، جواد زرینچه و صادق ورمزیار انجام ندادم(dot) من
هیچ گاه از چهارچوب خودم خارج نشدم و در برخورد با بزرگترها هیچ گاه کلمه «آقا» از ادبیاتم حذف نشده
است.
هنوز برای منصوریان که سرمربی استقلال است، ورمزیار، آقاصادق، قلعه نویی؛ امیرخان و حمید بابازاده- که مربی دروازه بان های
تیم ماست- حمیدخان بوده و خواهندبود.

کسی از چارچوب اخلاقی من خارج شود، مطمئنا با او برخورد خواهم کرد و اهل مماشات نیستم.
بعد از این دو نفر که گفتم، یعقوب کریمی و امید ابراهیمی با توجه به سابقه ای که دارند، نفرات
بعدی این لیست هستند اما یک موضوع دیگر هم وجود دارد که باید در این مورد آن را بگویم و
آن هم این است که هیچ گاه اجازه نخواهم داد بزرگترهای تیم نسبت به جوانان جفا کنند.

جوانان از طرف من همیشه حمایت می شوند و سعی کرده ام همیشه سپر جوانان تیم باشم.
برای بازی کردن و حضور در زمین، بازیکنان برای من یکسان هستند اما در نهایت رحمتی و حیدری از لحاظ
اخلاقی بازیکنان متمایز من به شمار می روند.

علیمنصور از رابطه عجیبش با سکوهای آزادی می گوید

در جایگاه تیفوسی ها بزرگ شدم

اشک های شما بعد از
دربی تصویر خاصی از این بازی بود.اشک هایم هم به همین موضوع رابطه ام با هواداران بر می گردد؟
من
هر زمان که به سمت هواداران می روم، بغض دارم و هر کسی از من در این لحظات عکس بگیرد،
قطعا تصویری از اشک و بغض من خواهدداشت.
بغض و اشک من به هیچ وجه ربطی به نتایج استقلال ندارد و تنها به حمایت هواداران و حضور پرشور
آن ها بر می گردد.
هر زمان که به سمت جایگاه های هواداران در ورزشگاه می روم و تشویق های آن ها را می بینم،
این احساس را تجربه می کنم.

سکوها و جایگاه های استقلال را خیلی خوب می شناسید.

جایگاه هشت مربوط به داوود جورابلو بود که حالا در میان ما حضور ندارد و خدا او را رحمت کند.
جایگاه ۱۸ و ۱۹ برای بچه های شرق تهران است.
جایگاه ۲۰ مربوط به بچه های جنوب شهر تهران است و بچه های اسلامشهر جایگاه ۲۱ می نشینند.
جایگاه شش و هفت هم جایگاه استقلالی های قدیم است.
زمانی که هوادار بودم در جایگاه ۲۰ ورزشگاه می نشستم که مربوط به بچه های جنوب شهر تهران است(dot) جایگاه
هشت جایگاه تیفوسی های ماست که با آن بزرگ شدم و در اوایل فوتبال خودم در استقلال شادی های گل
را در کنار آن ها انجام می دادم.
جایگاه ۱۸ را هیچ وقت یادم نمی رود.
سال ۸۳ یک پیراهن بزرگ را آورد به استادیوم که شماره من بود.
آن وقت ها این کارها هنوز باب نشده بود.
همین بهانه ای شد که شادی هایم را با آن ها شریک شوم.
اکنون هم که سرمربی شده ام برابر همه جایگاه ها می ایستم و ادای احترام می کنم.

من هوادار دوآتشه استقلال از سال ۶۱ هستم.
در بازی سال ۶۳ که مظلومی در دربی گلزنی کرد و استادیوم پر شده بود و هوادارها تا کنار چمن
نشسته بودند، من هم کنار زمین چمن نشسته بودم.
همیشه برای من سوال بود که چگونه آن بازی با حضور ۱۳۰ هزار هوادار در ورزشگاه کنترل شد و اتفاقی
نیفتاد.

از دیدن پیراهن بزرگ خودتان روی سکوها چه احساسی به شما دست می دهد؟

این پیراهن را سال ۸۳ برای
اولین بار به ورزشگاه آوردند، البته آن پیراهن قدیمی و کهنه شد و حالا پیراهن جدید به آزادی می آورند.
این پیراهن را که می بینم، یاد دوران بازیگری ام می افتم اما دیگر این توانایی را ندارم که به
پشت پیراهنم اشاره کنم، البته در بازی با ذوب آهن این کار را انجام دادم و به سمت جایگاه ۱۸
رفتم و شادی گل قدیمی ام را انجام دادم.

در این مدت همه انرژی ام را از دو پرچم بزرگی که در ورزشگاه بود، گرفته ام.
اولین پرچم، پرچمی بود که دو ستاره استقلال روی آن نقش بسته بود که در دیدار دربی از آن رونمایی
شد و واقعا لذت بردم.
پرچم دوم هم همان شماره ۱۰ استقلال و نام من است که هواداران این روزها به ورزشگاه می آورند(dot) سعی
می کنم انرژی ای که از این حمایت ها می گیریم تبدیل به غرور نشود و با انتقال به بازیکنان
باعث حرکت رو به جلوی تیمی استقلال بشود.

با فضایی که در استادیوم وجود دارد، روزهای خوبی را در استقلال پیش بینی می کنم و مطمئنم با حضور
هواداران اتفاقات مهمی برای ما رخ می دهد.

همشهری

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
مهارت های زندگی
بیشتر >
آرون گروپس