پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

پایان شاهگوش و چند سوال !! / محبوب ترین بازیگر کیست؟

اشتراک:
پایان شاهگوش و چند سوال !! / محبوب ترین بازیگر کیست؟ مهارت های زندگی
همین که خبر آمد داود میرباقری بعد از پروژه عظیم «مختار نامه» قرار است سریالی کمدی آن هم نه برای تلویزیون بلکه در شبکه نمایش خانگی بسازد، شاخک ها حساس شد. میرباقری با پشتوانه عظیمی از کمدی وارد گود شد و نخستین قسمت «شاهگوش» را اواخر مهر روانه بازار کرد. واکنش ها چند پهلو بود؛ […]

همین که خبر آمد داود میرباقری بعد از پروژه عظیم «مختار نامه» قرار است سریالی کمدی آن هم نه برای تلویزیون بلکه در شبکه نمایش خانگی بسازد، شاخک ها حساس شد. میرباقری با پشتوانه عظیمی از کمدی وارد گود شد و نخستین قسمت «شاهگوش» را اواخر مهر روانه بازار کرد. واکنش ها چند پهلو بود؛ برخی بشدت فضای سریال و کاراکترهایی مثل «شب نما» را ستودند و برخی آن را کمدی «آبکی و سخیف» لقب دادند که در شان میرباقری نیست… با این همه «شاهگوش» خیلی زود جای خود را میان مخاطبان باز کرد و سر زبان ها افتاد. این اما پایان ماجرا نبود؛ سریال راهی پر پیچ و خم طی کرد تا به ته خط رسید.

اوج و فرود داستان و شخصیت های ناقص

همان طور که اشاره کردیم «شاهگوش» خوب شروع کرد؛کاراکترهای «شب نما» ،«خفته»،«سرخی»، «خنجری»،«آب پرور» و حتی خانواده رحمان کله پز لحظات مفرحی رقم می زدند. میرباقری اما در ادامه نتوانست این مسیر را ادامه دهد. قصه خیلی زود کش آمد و به وادیی می رفت که حوصله مخاطب را سر می برد. او حواسش به این نقطه ضعف بود و برای جبران روی اتفاقات کلانتری و آدم های «خوشحال» آن فوکوس می کرد. این فاکتور هم با جدایی محسن تنابنده و در کمرنگ شدن احمد مهران فر کارایی اش را از دست داد. در عوض کاراکترهایی مثل لات های بازداشتگاه، استاد نوسان، قاف کاف، مجری و … نتوانستند جای کاراکترهای بامزه را پر کنند و از قضا پاشنه آشیل داستان شدند.

یک معما و پاسخی نمادین

با پایان سریال هم یک سوال مهم ذهن مخاطبان را قلقلک می دهد که قاتل کیست؟ از زمانی که یک پژو سبز لجنی در گرگ و میش یک روز کاری ، رحمان کله پز را زیر گرفت ، همه هم و غم رئیس کلانتری ۱۰۰ ملت و به تبع آن مخاطبان «شاهگوش» یافتن قاتل است. شاخک ها وقتی تیزتر می شود که پای آدم های معروف و غیر معروف زیادی به این پرونده باز می شود و «همه» در مظان اتهام هستند؛ از شبیه خواننده لس آنجلسی تا روحانی محل. میرباقری با این تمهید همه را پای میز محاکمه نشاند و در حین بازرسی عیارشان را محک زد. در قسمت ماقبل آخر با مشخص شدن ماهیت پسر سردار (نماینده آقازاده ها) و مجری تلویزیون ( نماینده آدم معروف ها) مخاطبان درصد قاتل بودن یکی از این دو را نزدیک به یقین می دانستند . بویژه آن که سناریو به گونه ای چیده شده بود که ارتکاب جرم این دو در شب حادثه طبیعی تر به نظر می رسید. در قسمت پایانی اما جهت فلش از روی همه متهمان برداشته و به سمتی دیگر می رود. به سمت کسی که تا الان هیچ ردی از او در سریال نبود و در همه این مدت چند خیایان آن طرف کلانتری منتظر ماموران نشسته بوده. میرباقری هیچ تصویری از قاتل نشان نمی دهد و فقط ما صدای او را می شنویم. میرباقری با این شگرد خواسته معنایی دیگری به «شاهگوش» تزریق کند فارغ از این که مخاطبانش به شکلی کلاسیک دنبال قاتل بودند.

برای مخاطبان این علامت سوال وجود دارد که سرنوشت خنجری به کجا رسید؟ خود میرباقری بهتر می داند که ایرانی ها قصه های کلاسیک با پایان مشخص را بیشتر دوست دارند و البته از سر هم بندی بیزار هستند!‌

سرنوشت شخصیت ها چه شد؟

نه تنها مسیر «شاهگوش» در معرفی قاتل در پایان عوض می شود که چند علامت سوال برابر کاراکترهای قصه وجود دارد. درست است که مخاطب می تواند حدس بزند که مثلا خنجری در کلان شهر تهران گم شده و بالاخره پیدا می شود اما او دوست ندارد این طور شخصیت های سریال را پا در هوا ببیند. مخاطب می داند که احمد مهران فر به خاطر تمام شدن قراردادش سراغ پروژه های دیگر رفته و داستانش با گم شدن در شهر تمام می شود. اتفاقا همین او را اذیت می کند که چرا با دم دستی ترین شکل ممکن کاراکتری محبوب حذف می شود؟

درباره کاراکترها متعدد دیگر سریال که هر بار پای شان به پرونده باز شد هم این سوالات مطرح است.. یکی دیگر از داستان های فرعی قصه ماجرای گم شدن کیف کاراکتر سیروس گرجستانی بود که آن هم با وجود پرداخت زیاد به نتیجه مشخصی نرسید.
شاهگوش

تایم اضافه سریال

مساله بعد تایم سریال است؛ همانطور که خود میرباقری هم در قسمت آخر اشاره می کند، شبکه نمایش خانگی یک بیزنس است. اگر خریدار وجود نداشته نباشد این شبکه عملا ورشکسته می شود. جناب میرباقری با علم و اعتراف به این مساله در «شاهگوش» یکی از قواعد مهم بیزنس را رعایت نکرد. او به عنوان نفر اول مجموعه باید حواسش به تایم سریال می بود و به اندازه هزینه درج شده روی محصولش، به مشتری جنس می داد نه کمتر. تایم «شاهگوش» بعد از چند قسمت از ۷۵ دقیقه به مرور کم شد و حتی در برخی قسمت ها به ۵۵ دقیقه مفید هم رسید! می دانید که کف تایم یک فیلم در شبکه نمایش خانگی ۹۰ دقیقه است ؛ بنابراین شاهگوشی ها می توانستند کل سریال را با کمی کوتاه کردن قسمت ها به جای ۲۸ قسمت در ۱۴ قسمت نود دقیقه ای روانه بازار کنند. در این صورت نه سریال بیهوده کش می آمد و نه شخصیت های جذاب تحت تاثیر کاراکترهای فرعی و غیر جذاب قرار می گرفت.

نظم برگ برنده شاهگوش

از بیزنس گفتیم و نباید براحتی از کنار این نکته بگذریم که «شاهگوش» یکی از مهم ترین قواعد بازار عرضه و تقاضا یعنی احترام به مخاطب را رعایت کرد. این سریال در آشفته بازار شبکه نمایش خانگی با نظم و سر موقع به دست مخاطبان رسید و از این جهت موفق به ثبت یک رکورد شد.

در قسمت پایانی جهت فلش از روی همه متهمان برداشته و به سمتی دیگر می رود. به سمت کسی که تا الان هیچ ردی از او در سریال نبود و در همه این مدت چند خیایان آن طرف کلانتری منتظر ماموران نشسته بوده.

محبوب ترین بازیگر کیست؟

موقع تدوین گزارش به یک اتفاق با مزه برخوردیم؛ شاید برای تان جالب باشد بدانید محبوبت ترین بازیگر سریال چه کسی است؛ سایت «شاهگوش» با طرح یک نظرسنجی از مخاطبان خواسته بازیگر مورد علاقه خود را انتخاب کنند. نتیجه هم در نوع خود جالب است. طناز طباطبایی بازیگر نقش گندم با ۲۸٫۸ درصد در صدر ایستاده و مهرداد صدقیان (ابی درویشی) با ۲۵٫۷ رتبه دوم را بدست آورده. این در حالی است که صدیقیان در چند قسمت آخر ظاهر شد و به خوبی نقش یک آقازاده را به تصویر کشید. حمیدرضا آذرنگ با نقش سرگرد سرخی ۱۰٫۵ درصد آرا را به خود اختصاص داده و سبقتی چشمگیر از مافوقش در سریال ( اسد خفته ) گرفته است. فرهاد اصلانی تنها ۳٫۳ درصد رای مخاطبان را بدست آورده . امتیاز چهار درصدی رضا کیانیان (قاف کاف) به خاطر بازی اغراق شده اش طبیعی است اما شرایط سه بازیگر محبوب سریال یعنی احمد مهرانفر (خنجری)، محسن تنابنده (شبنما) و هادی کاظمی (زهره) یک غافلگیری است. مهران فر ۹ درصد امیتاز ها را کسب کرده و تنابنده و مهران فر هر کدام با دریافت ۶٫۹ در پله بعدی ایستاده اند.

گفت و گوی رو در روی کارگردان با مخاطبان

گزارش را با گفت و گوی رو در روی کارگردان با مخاطبان تمام می کنیم. داود میرباقری که در طول ساخت و توزیع «شاهگوش» ترجیح داد به کارش برسد و به چند گفت و گو درباره سریال بسنده کرد، در قسمت پایانی روبروی دوربین نشسته و چند کلامی با مخاطبان سریالش گپ زده. صحبت او البته درباره ساختار و محتوای «شاهگوش» نیست و بر دو محور استوار است: یکی تاکید بر کپی نکردن محصولات شبکه نمایش خانگی و دیگری رونمایی از سریال جدیدش یعنی «ماه تی تی». میرباقری در پارت اول صحبتش به بحث دولتی بودن تلویزیون و نبود شبکه خصوصی اشاره می کند و می گوید: «ما در کشور شبکه هایی نداریم که مستقیما مردم در آن دخیل باشند. شبکه های ما عمدتا دولتی است و شبکه خصوصی طبق قانون نمی توانیم داشته باشیم. شبکه خانگی این امکان را بوجود آورده که بتوانیم یک شرایط بینابین داشته باشیم…» بعد هم از مردم به خاطر کپی نکردن «شاهگوش» تشکر کرده و از توزیع سریال جدیدش در آینده ای نزدیک خبر داده است. میرباقری این وعده را هم داده که «ماه تی تی» با قصه جذاب تر و تکنیک قوی تر به دست مخاطبان برسد.

این بود قصه داود میرباقری و «شاهگوش». او این روزها سخت مشغول مقدمات ساخت «ماه تی تی » است و شاید بعد از آن تغییر فاز دهد و سراغ دغدغه قدیمی اش یعنی «سلمان فارسی» برود؛ پروژه ای عظیم و حتی سخت تر از «مختارنامه».

تبیان

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
مهارت های زندگی
بیشتر >
آرون گروپس