پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

شاهرخ مسکوب نویسنده | گذری بر زندگی و آثار این نویسنده و مترجم بزرگ کشورمان

اشتراک:
شاهرخ مسکوب مهارت های زندگی
شاهرخ مِسکوب در ۲۰ دی ۱۳۰۲ در بابل به دنیا آمد. او پژوهشگر، شاهنامه‌پژوه، مترجم و نویسنده آثار معروفی مانند سوگ سیاوش ، رستم و اسفندیار و ... بود. در این شماره از زندگی افراد مشهور به این نویسنده و مترجم بزرگ کشورمان پرداخته ایم.

شاهرخ مِسکوب در ۲۰ دی ۱۳۰۲ در بابلبه دنیا آمد. او پژوهشگر، شاهنامه‌پژوه، مترجم و نویسنده بسیار معروف ایرانی بود. او پس از انقلاب به فرانسه مهاجرت کرد و سرانجام در تاریخ بیست و سوم فروردین به علت ابتلا به سرطان خون در پاریس درگذشت. پیکر شاهرخ مسکوب در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شده‌است. در این شماره از زندگی افراد مشهور به زندگی شاهرخ مسکوب پرداخته ایم.

شاهرخ مسکوب

افسانه‌های تبای

شاهرخ مسکوب کارش را در ادبیات با ترجمه شروع کرد و ظاهراً اولین کتابی که ترجمه کرد رمان مهم و
درخشان «خوشه‌های خشم» جان اشتاین‌بک بود که با همکاری عبدالرحیم احمدی در دهه‌ی ۱۳۲۰ ترجمه کرد و انتشارات امیرکبیر آن
را منتشر کرد و هنوز هم تجدید چاپ می‌شود.
بعد از ان مسکوب نمایشنامه‌ی «آنتیگن» سوفوکلِس، شاعر و نمایشنامه‌نویس یونانی را به فارسی برگرداند.

همراه آن مقاله‌‌ای از آندره یونار را هم با عنوان «لذت تراژیک» به فارسی برگرداند که نویسنده‌اش درباره‌ی این نکته
توضیح داده که چرا ما از رفتن به تئاتر و دیدن صحنه‌های تراژیک لذت می‌بریم.
این مقاله هنوز هم یکی از بهترین مقاله‌هایی است که درباره‌ی تراژدی و رابطه‌ی انسان با صحنه‌هایی از این نوع
در فارسی منتشر شده است.
«آنتیگن» سال ۱۳۳۵ منتشر شد.
شاهرخ مسکوب تا سال ۱۳۳۶ در زندان بود.

بعد از «آنتیگن» مسکوب سراغ «ادیپ شهریار» رفت و آن را ترجمه کرد که سال ۱۳۴۰ چاپ شد.
این نمایشنامه از مهم‌ترین نمایشنامه‌های سوفوکلس و اصولاً از مهم‌ترین نمایشنامه‌های یونان است که در ایران هم مخاطبان زیادی پیدا کرد.

شاهرخ مسکوبزندگی شاهرخ مسکوب

سومین نمایشنامه‌ای که مسکوب از سوفوکلس به فارسی برگرداند « ادیپ در کلنوس» بود که سال ۱۳۴۶ منتشر شد.
بعدها همه‌ی این سه نمایشنامه را مسکوب در یک کتاب جمع کرد و عنوان کلی «افسانه‌های تبای» را روی آن
گذاشت و در مقدمه‌ی آن نوشت «این سه نمایشنامه بر اساس اسطوره‌ی دودمان لابداسیدها نوشته شده و دوره‌ای از سرگذشت افسانه‌ای خاندان شاهی شهر تبای را می‌نمایانند.

موضوع هر سه نمایشنامه به هم پیوسته و مراحلی از پایان سرنوشت یک خانواده است.
از همین رو این بار هر سه نمایشنامه در یک مجلد و به نام افسانه‌های تبای به چاپ می‌رسد.» مسکوب
دو نمایشنامه‌ی «ادیپ شهریار» و «ادیپ در کلنوس» را از انگلیسی ترجمه کرده بود و نمایشنامه‌ی «آنتیگن» را بر اساس
ترجمه‌ی فرانسه آن به فارسی برگرداند.
با این حال اسامی شخصیت‌های نمایش را بر اساس تلفط یونانی آنها ضبط کرده بود.
«افسانه‌های تبای» تاکنون چندین بار تجدید چاپ شده است

مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار

کتاب «مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار» اول بار سال ۱۳۴۲ توسط
انتشارات امیرکبیر درآمد.
از مهم‌ترین کتاب‌های شاهرخ مسکوب است که از زمان انتشارش به بعد توجه‌های زیادی را به شاهنامه جلب کرد.
تفاوت این کتاب با سایر کتاب‌هایی که تا آن زمان در زمینه شاهنامه منتشر شده بود نوع برخورد مسکوب بود
با کتاب فردوسی.
او درک و فهم خود را از داستان تراژیک «رستم و اسفندیار» با خواننده در میان گذاشته است.
بدون آنکه به سبک و سیاق محققان هم‌عصرش به سمت حاشیه‌نویسی و یا بحث‌های ملال‌آور لغوی برود.
خودش در آغاز کتابش با لحنی که خالی از عصبانیت نیست ارباب فضل زمانه‌ی خود را به باد انتقاد می‌گیرد که با همه‌ی طمطراق و هیاهوی خود نتوانسته‌اند وارد جهان شاهنامه شوند.

کتاب رستم و اسفندیار شاهرخ مسکوب

مسکوب در کتابش تلاش می‌کند به این سؤال‌ها پاسخ بدهد که چرا بین رستم و اسفندیار جنگ درگرفت و نتیجه‌ی آن چه سودی داشت.
آیا اسفندیار نمی‌توانست به میدان نیاید و دست رد بر سینه‌ی گشتاسب بگذارد؟ آیا تقدیر برای رستم و اسفندیار طوری
بود که باید بین آنها جنگ در می‌گرفت و این وسط اختیاری از خود نداشتند؟ مسکوب سعی می‌کند رفتارها و انگیزه‌های رستم و اسفندیار را که هر دو از پهلوان‌‌ها هستند بررسی کند و دلایل دو طرف را در نظر بگیرد.

دست آخر او می‌گوید جنگی که بین ان دو در گرفته شوم و اهریمنی بوده و هیچ‌کدام فاتح نبوده‌اند.
هر چند پایان آن نبرد با افتادن اسفندیار رقم می‌خورد.
«مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار» آغاز سلسله کتاب‌هایی بود که مسکوب در ژانرِ مقاله یا جُستار نوشت و در ایران پیشگام بود.

بعد از او چندین کتاب برای تحلیل داستان رستم و اسفندیار که از مهم‌ترین داستان‌های شاهنامه است نوشته شد.
با این حال هنوز هم تحلیل‌ها و تفسیرهای مسکوب اعتبار خود را دارند.

شاهرخ مسکوبآثار شاهرخ مسکوب

سوگِ سیاوش

کتاب «سوگ سیاوش» سال ۱۳۵۰ توسط انتشارات خوارزمی درآمد.
زمان انتشارش بحث‌های زیادی به راه‌انداخت و از منظرهای جامعه‌شناسی، فلسفی، ادبی و تاریخی مورد بحث قرار گرفت.
یک سال بعد از انتشار «سوگ سیاوش» محمدرضا شفیعی کدکنی، مهرداد بهار، داریوش شایگان، امیرحسین جهانبگلو، ناصر پاکدامن و شاهرخ
مسکوب نشستند و به مناسبت این کتاب با هم بحث کردند که حرف‌های آن‌ها در مجله‌ی «کتاب امروز» چاپ شد
و بعد از ان هم چندین بار تجدید چاپ شد.

از مسکوب می‌پرسند اینکه او دنبال رستم و اسفندیار و سیاوش و ادیپ و پرومته و آنتیگون رفته است دلیل
خاصی داشته است و آیا بین آنها خصوصیت مشترکی بوده است؟ مسکوب می‌گوید کار او در ابتدا اگاهانه نبوده ولی
بعداً فهمیده برای همه‌ی این شخصیت‌ها مسأله‌ی مرگ مطرح شده و آنها مقابل مرگ قرار گرفته‌اند و ناچار بوده‌اند واکنش نشان بدهند.
مسکوب در «سوگ سیاوش» نیز همان روش جستارنویسی را پیش می‌گیرد و این کتاب سبب می‌شود جایگاه او در ژانر
جستارنویسی و موضوع حماسه تثبیت شود.

مروری بر آثار شاهرخ مسکوب

او بی‌انکه به فکر مقایسه اسطوره‌های شاهنامه با اسطوره‌های ملل و فرهنگ‌های دیگر بربیاید سعی می‌کند تراژدی سیاوش را در
فرهنگ ایرانی بررسی کند.
او سیاوش را شخصیتی می‌داند با انبوهی از فضایل که مجموعه‌ی آن‌ها سیاوش را به اوج رسانده‌اند و مایه‌ی کمال
او بوده‌اند.
با این حال همین فضایل روزی پاشنه‌ی آشیل او می‌شوند و سبب ناتوانی او.

از طرف دیگر سوگِ سیاوش برای مسکوب بیگانه نبوده است با احوال زمانه‌اش.
زمانه‌ای که مشی چریکی و مبارزات مسلحانه را برای ماندن ترجیح داده بود.
یکی از موضوعات مهمی که مسکوب در کتابش مطرح می‌کند شهادت است و اینکه این شهادت در چه زمانه‌‌هایی رخ
می‌دهد.
برای چه انسان‌ها شهید می‌شوند؟ آیا این شهادت با مرگ یکی است؟ و چگونه آنها دوباره به جامعه باز می‌گردند؟

شاهرخ مسکوبتصاویر شاهرخ مسکوب
ارمغانِ مور

کتاب «ارمغان مور» یکی دیگر از جستارهای مسکوب است درباره شاهنامه و همچنین آخرین کتاب او در این زمینه .
هرچند او هنوز هم آثار منتشرنشده‌ای درباره شاهنامه دارد و حجم انها ممکن است بیشتر از چیزی باشد که تاکنون از او منتشر شده است.

شاید بی‌اشکال باشد اگر گفته شود او در این کتاب همه‌ی دانش‌اش را در زمینه‌های ادبیات، تاریخ، اسطوره، زبان، دین
و جامعه جمع کرده و با کمک آنها به شاهنامه نگاه‌انداخته است تا نشان بدهد در این روزگار از شاهنامه
فردوسی چه چیزی می‌توان برداشت کرد.
خود مسکوب گفته است ارمغان مور بیشتر جویای نادانسته‌های گذشته و نگاه به ناخودآگاه شاعر است.

اما با ابزار امروزی و دانش امروزی.
او برای رسیدن به این هدف کتابش را به پنج بخش تقسیم کرده که نسبت به سایر کتاب‌های او در زمینه شاهنامه بیشتر درباره مفهوم هستند.
این پنج بخش این‌ها هستند: زمان، آفرینش، تاریخ، جهانداری و سخن.
بحث او در این کتاب به گونه‌ای پیش می‌رود که همه این مفاهیم به شکلی زنجیروار به هم متصل می‌شوند
و در مرحله آخر که سخن است مسکوب درباره راز ماندگاری انسان و نامیرایی او صحبت می‌کند.

کتاب ارمغان مور اثر شاهرخ مسکوب

مسکوب درباره این صحبت می‌کند که سخن چگونه می‌تواند انسان را از مرگ برهاند.
چگونه می‌شود انسان بمیرد بدون انکه مرده شود.
فردوسی گفته است «نمیرم از این پس که من زنده‌ام.» مسکوب می‌گوید راز این ادعا در همان سخن است.
از نظر او اندیشه یا تفکر از طریق زبان یا همان سخن منتقل می‌شود و یا پیدا می‌شود.

تلقی فردوسی، و یا بهتر است گفته شود گذشتگان، هم از زمان و تاریخ و جهان در بستر همین زبان شکل گرفته و خودش را نشان داده است.
«ارمغان مور» این قدرت را دارد که تصویری فشرده و دقیق از تمام شاهنامه به خواننده بدهد و اهمیت بخش‌های
مختلف حماسی و تاریخی و پهلوانی آن را توضیح دهد.

کتابِ مرتضی کیوان

کتاب مرتضی کیوان سال ۱۳۸۲ چاپ شد.
توسط کتاب نادر.
در همان روزهای انتشار دوبار تجدید چاپ شد.
و بعد از آن دیگر نشد.
مسکوب گفته است بعد از کودتای ۲۸ مرداد وقتی بازداشت شد و در زندان شکنجه می‌شد یک عامل او را از اعتراف و همکاری باز می‌داشت و آن جنبه عاطفی قضیه بوده است.
او گفته وقتی شکنجه می‌شد مرتضی کیوان را جلوی خود می‌دیده و همین باعث می‌شده با شکنجه‌گرها همکاری نکند.

میراث مکتوبی که از مرتضی کیوان به جا مانده آن اندازه نیست که امروز بشود درباره آن‌ها بحث کرد.
عنوان «کتاب مرتضی کیوان» نشان می‌دهد مسکوب خواسته است به نیابت از کیوان کتابی منتشر کند که گویی خودِ کیوان آن را نوشته باشد.
در عمل هم تا حدود زیادی همین‌طور است.

کتابی که مسکوب گردآورده شامل خاطراتِ چند نفر از دوستان نزدیک مرتضی کیوان است.
محمدعلی اسلامی نُدوشن، ایرج افشار، نجف دریابندری، احمد جزایری، سیاووش کسرایی، محمدجعفر محجوب و خود شاهرخ مسکوب.
قبل از این خاطرات یک نامه‌ی مهم در این کتاب هست و آن نامه‌ی پوری سلطانی، همسر کیوان است به معاون وقت فرمانداری نظامی تهران.
نامه‌ی او بسیار تلخ و دردناک است.

کتاب های شاهرخ مسکوب

نامه‌ی تازه عروسی است که «در تاریکی و سردی بی‌انتهای زندگی» دنبال روزنه‌ای می‌گردد تا به سوی آن رود.
خاطراتی که دوستان کیوان درباره‌ی او نوشته‌اند مربوط به سنین کهنسالی یا میانسالی آن‌ها است.
یعنی سال‌هایی که هر کدام از آن‌ها به قول نجف دریابندری سی خودشان رفته‌اند و حالا در سیاست هر کدام
برای خودشان سازی می‌زنند.
از بین این افراد ظاهراً تنها ایرج افشار و محمدعلی اسلامی نُدوشن بوده‌اند که به دام سیاست و حزب توده نیفتادند.
هر دو هم دلیل‌شان را در گل‌آلود بودن فضای ایران می‌دانند که ترجیح داده‌اند ناظر باشند و وارد متن نشوند.
اما بقیه کارشان فرق داشته است.

از جمله شاهرخ مسکوب، سیاووش کسرایی، نجف دریابندری و محمدجعفر محجوب.
نکته‌ای که آن‌ها در روزهایی که خاطرات‌شان را درباره کیوان و حزب توده می‌نویسند بر آن تأکید می‌کنند نوعی زندگی از دست رفته است که البته همراه با حسرت و آه است.
محجوب از اینکه کیوان را به حزب توده برده و او را به این کار تشویق کرده خودش را سرزنش می‌کند.
دریابندری از تصمیم‌هایی صحبت می‌کند که خام بودند و اقتضای روزهای جوانی.

«کتاب مرتضی کیوان» همه شعرهایی را که در رثای آن جوانِ تیرخورده سروده شده‌اند جمع کرده.
شعرهایی از احمد شاملو، سایه، محمدعلی اسلامی نُدوشن، احسان طبری، سیاووش کسرایی، نیما یوشیج، محمود مشرف آزاد تهرانی، نادر نادرپور
و خود شاهرخ مسکوب که همه تلخ و غمناک هستند.

کارنامه‌ی ناتمام

شاهرخ مسکوب در نوشتن یادداشت‌های روزانه بسیار منظبط بود.
برای همین شاید تصور شود زندگی‌ او را می‌توان از لابلای همان یادداشت‌ها تصویر کرد.
هر چند این یادداشت‌ها که در کتاب مهم «روزها در راه» و همینطور در کتاب «سوگ مادر» منتشر شده‌اند می‌توانند
برای شناخت مسکوب و زمانه‌ی او کمک بزرگی باشند ولی کتاب «کارنامه‌ی ناتمام» نشان می‌دهد نکته‌هایی هست که نویسنده در
یادداشت‌های روزانه خود به آنها توجه نکرده و آن موضوعات ظریف فقط با پرسیدن یک سؤال مورد توجه قرار گرفته‌اند.

شاهرخ مسکوبتصاویر شاهرخ مسکوب

«کارنامه‌ی ناتمام» یا «درباره‌ی سیاست و فرهنگ» مجموعه گفت‌وگوی علی بنوعزیزی است با شاهرخ مسکوب بار اول سال ۱۳۷۳ در
فرانسه چاپ شد و چند سال بعد در ایران.
این گفت‌وگو سال ۱۳۶۶ طی چند جلسه در شهر بوستون انجام شده و موضوعات متعددی را در بر می‌گیرد.
صحبت‌هایی که در این گفت‌وگو شده هم اتفاق‌ها و رویدادهای تاریخی را شامل می‌شود و هم تأثیر آنها بر زندگی
و ذهن مسکوب را.
مسکوب در پاسخ به این سؤال‌ها تا حدودی همان سبک و سیاق روزانه‌نویسی خود را دنبال کرده است.
به این معنا که او سعی نمی‌کند رویدادها را شرح دهد و یا نقش خودش را در آن رویدادها نشان
دهد.

یعنی کاری که اغلب روشنفکران ایرانی در گفت‌وگوها می‌کنند.
مسکوب بیش از هر چیز درباره‌ی تأثیر آن رویدادها بر زندگی خودش صحبت می‌کند.
برای همین خواننده با یک کتاب تاریخی صرف سر و کار ندارد.
بلکه او زندگی یک شخصیت را می‌خواند که بی‌شباهت به زندگی یک شخصیت داستانی نیست.
پرسش‌ها از روز اول شروع می‌شوند.
از کودکی و نوجوانی و بعد سقوط رضاشاه و واکنش خودش و پدرش به این سقوط.
این زندگی آهسته آهسته جلو می‌آید و مسکوب هم پی‌درپی تغییر می‌کند.
در چند مرحله دچار شک‌های بنیادی می‌شود و همین شک‌ها زندگی او را دگرگون می‌کنند.

در کوی دوست

مسکوب ظاهراً بعد از شاهنامه بیش از هر متن کلاسیک دیگری به دیوان حافظ علاقه داشته است.
در کوی دوست حاصل تعمق او در حافظ و شعر اوست.
این کتاب سال ۱۳۵۷ منتشر شد.
علی‌رغم آنکه این کتاب نیز به همان سبک و سیاق تعمق‌های دیگر مسکوب منتشر شد ولی به‌اندازه تحلیل‌های او بر
داستان‌های شاهنامه اهمیت پیدا نکرد.
مسکوب در این کتاب نیز از همان شیوه جستارنویسی استفاده کرد ولی به نظر می‌رسد زبان او در اینجا شاعرانه‌تر
است و همین‌طور انشاءگونه.

سوگِ مادر

کتاب «سوگ مادر» حدود دو سال بعد از مرگ مسکوب با کوشش حسن کامشاد، دوست شصت و چند
ساله‌ی او توسط نشر نی منتشر شد.
این کتاب کنار «روزها در راه» و همین‌طور «کارنامه‌ی ناتمام» بخشی دیگر از چهره و خصوصیات زندگی مسکوب را برای
خواننده روشن می‌کند.
نامه‌هایی را که مسکوب به مادرش نوشته و هیچگاه به او نداده در این کتاب جمع کرده‌اند.
بیشتر نامه‌ها مربوط به بعد از مرگ مادرش هستند و با لحنی صمیمانه نوشته شده‌اند.
مادر در این نامه‌ها به مثابه‌ی یک اعتراف‌شنو و یا یک سنگ صبور است که به درددل‌های مسکوب گوش می‌کند.

از طرف دیگر مسکوب حرف‌هایی را در این کتاب نوشته که در پس ذهن داشته و مثلاً در کتاب «روزها در راه» هم آنها را نیاورده است.

شاهرخ مسکوبآشنایی با شاهرخ مسکوب

برای همین لحن این نامه‌ها در موارد زیادی با لحن او در «روزها در راه» متافوت است و از صداقت
و سادگی بیشتری برخورداند.
موضوع مرگ هم در این نامه‌ها بسیار چشمگیر هستند.
مدام در نامه‌ها و نوشته‌های این کتاب تکرار می‌شود و ذهن نویسنده را در زندگی روزمره به خود مشغول می‌کند.

به گونه‌ای که این موضوع حتی در مواردی به یک جدال زیبا تبدیل شده است.
مسکوب کتاب‌های متعددی نوشت که خصوصاً کتاب‌هایی که در زمینه شاهنامه هستند اهمیت زیادی دارند.
با این حال شاید عجیب باشد اگر گفته شود یادداشت‌های روزانه او دلنشین‌تر و به مرور زمان بااهمیت‌تر از سایر آثار او می‌شوند.

«روزها در راه» هنوز در ایران اجازه انتشار پیدا نکرده است.
اما این کتاب پرحجم در کنار کتاب‌هایی مانند «سوگ مادر» و یا «کارنامه‌ی ناتمام» کتابی است که به کمک آن
می‌توان یک روشنفکر برجسته‌ی ایرانی را واکاوی کرد و به اعتماد شهادت‌ها و گزارش‌های او زندگی روشنفکران و مهاجران ایران
را در داخل و خارج کشور بررسی کرد.
مجله مهر

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
مهارت های زندگی
بیشتر >
آرون گروپس