پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

زندگی حرفه ای عادل فردوسی‌ پور؛ تنها سوپراستار فوتبالی تلویزیون

اشتراک:
عادل فردوسی پور مهارت های زندگی
در روزگاری که تلویزیون کم مخاطب ترین و بدترین روزهایش را می گذراند وجود ستاره هایی مثل عادل فردوسی پور نعمت محسوب می شود. با ما همراه باشید تا مروری بر مسیر ستاره شدن عادل فردوسی پور داشته باشیم.

یکی از تک ستاره های این روزهای رسانه ملی عادل فردوسی پور است. رسانه ای که روزهای خوشی را نمی گذراند و امثال عادل فردوسی پور باعث رونق آن هستند. در ادامه به نحوه سوپر استار شدن و زندگی حرفه ای عادل فردوسی پور می پردازیم و همچنین آخرین مصاحبه او در مورد کتاب هایش ، به بهانه هفته کتاب را میخوانیم. با ما همراه باشید.

عادل فردوسی پور

عادل فردوسی پور همچنان یکی از پرچمداران رسانه خسته ملی است،
رسانه ای که روز به روز از مخاطبش کم می شود و حالا تک ستاره هایش دارند سعی می کنند
کاری کنند مدیران سیمای ملی با فرمول «نفر – ساعت» نشان دهند اوضاع خیلی هم بد نیست.

اصلا به همین دلیل هم هست که مدیران سیما می گویند: «قطعا اگر یک نفر هم برنامه ۹۰ نگاه کند و هم یک برنامه از رسانه های غیر از رسانه ملی، یک بیننده تلویزیون است.
تمام وقت که تلویزیون نگاه نمی کنند ولی همان نگاه کردن یک برنامه
او را در سبد بینندگان رسانه ملی قرار می دهد.»

یعنی مدیران رسانه ملی دیگر باور دارند این انحصار رسانه ای شکسته است ومخاطبان شان دست به انتخاب می زنند.

دقیقا بر همین اساس بوده که در چند سال اخیر، به اصرار اصغر پورمحمدی،
تلویزیون از پی برگرداندن چهره های شاخص رفته و امثال مدیری، رشیدپور، رامبد جوان و احسان علیخانی دوباره روی آنتن قدرت گرفته اند.
در میان همه این ستاره ها اما همیشه عادل، تافته جدابافته بوده.
او از سال ۷۸ که ۹۰ را شروع کرده،
۱۹ سال است که ستاره آنتن است و هنوز ستاره اقبالش رو به افول نگذاشته.

عادل فردوسی پورعادل فردوسی پور در برنامه نود

عادل فردوسی پور ؛ ستاره شد!

ایده اولیه برای جوانی که یک خارجی نویس ساده در روزنامه ابرار ورزشی بود
و بعد از قبولی در تست گزارشگری از سوی جواد خیابانی، گهگاهی تنیس و فوتبال های خارجی چند سال قبل را اجرا می کرد، یکباره مورد تایید اصغر پورمحمدی مدیر جدید شبکه سه در دهه ۷۰ قرار گرفت.
شاید همشهری بودن شان و حرف زدن به لهجه کرمانی کارساز افتاد که به یک
جوان کم تجربه اعتماد شد تا مهم ترین برنامه درباره لیگ فوتبال ایران را در مقیاسی کشوری بسازد.

هدف مشخص بود: نقد چالش های فوتبال ایران، کاستی ها و پلشتی ها.
فوتبال مدیم ایران که سلطان ها و خان ها در آن حکمرانی می کردند، یکباره با هجوم پسرک جوان بلندقامتی روبرو شد که خودش می گوید:
«من یه دیوونه عشق فوتبال هستم.» راست هم می گوید.
جوان تحصیل کرده ای را تصور کنید که شریف درس خوانده، ولی همه عشقش فوتبال است.

چرا گهگاهی سینما و نوشتن و خوان کتاب هم هست ولی کری خواندن و کل کل درباره فوتبال را با هیچ چیزی عوض نمی کند.
با همه اینها در پاسخ به سوالی درباره عشق می گوید:
«عاشق بودم و هستم»اما خب! اصلا همین روحیه بود که پسری را که از نظر گویش مشکل اساسی داشت،
خیلی حرکات بدنی اش در زمان اجرا مشک لدارد و اصلا در زمان تدریس اجرای صحیح،
خیلی از اساتید مسلم اجرا او را به عنوان یک نمونه بد از نظر همه اصول اجرا می دانند ولی همان ها ستایشش می کنند.

عادل فردوسی پورعکس عادل فردوسی پور

حتی منتقدانش چون میرحسینی مدیر پیشین شبکه سه اعتقاد دارند او از نظر اجرا
نیاز به آموزش دارد اما اذعان می کنند، این چیزی است که مردم دوستش دارند.

این علاقه، بی شک از همان روزهایی به وجود آمد که او خیلی صریح پلشتی های فوتبال را به چالش کشید.
نترسید و زد به دل سلاطین و خان ها، روزهایی که او ایستاد تا حباب پومچ بمب ترکاندن عابدینی و فتح الله زاده را بترکاند و ترکاند.

روزهایی که از ناپاکی های داوری و دست های پشت پرده پرده برداشت و روزهایی که
زدوبندهای شان را ریخت روی آب. او سفر کرد به اعماق قلب های مردم و بعد تخر یب ها شروع شد
اما دیگر به دل مردم نشسته بود.

عادل سعی کرد سمت مردم باشد و مدام از این گفت تا جایی که تخریب ها هم برایش کارساز نمی افتادند.
خودش درباره این هجمه انتقادها پاسخ جالبی داشت:
«با من مشکل داشتند، حق هم داشتند، تاج و تخت شان را فرو ریخته بودم.»

عادل فردوسی پور ؛ ستاره است

در دهه ۸۰ دیگر درباره یک چیز تردیدی نمانده بود.
این که عادل فردوسی پور سوپراستار تلویزیون است.
با پایان دولت اصلاحات و روی کار آمدن تیم احمدی نژاد پروژه ساخت ورزشگاه های بی شمار کلید خورد.تصمیم های احساسی قوت گرفت و اوضاع سیاه فوتبال رقم خورد. حالتا اینجا بود که عادل طرف مردم ایستاد.

کار بالا گرفت.
پیامک هایش را بستند اما او ایستاد.
همه کار کردند تا آنتن را از او بگیرند و ایستاد.
ماه هایی طولانی در شلوغی های دهه ۸۰ زیر بار اجرا نرفت و با رشادت گفت:
«اگر عمری باشد و بتوانم از عدالت دفاع کنم و حقیقت را بگویم، باز بر می گردم.»

وقتی دادکان را به برنامه اش آورد تا بگوید: «افتخارم مدالی است که از خاتمی گرفتم.»
هراسان نشد یا وقتی مرحوم ناصر حجازی روی آنتن برنامه اش طرف مردم ایستاد و دلاورانه سخن گفت.
عادل در تمام این هیاهوها ایستاد و کار کرد و فحش خورد. تقریبا تا لایه های درونی زندگی اش پیش رفتند.

عادل فردوسی پورعادل فردوسی پور ؛ سوپر استار دیوانه فوتبال

دلواپسان اما هیچ نداشتند. هیچ! واقعا هیچ بود چون او نه فعالیت اقتصادی داشت، نه چالش های اخلاقی.
فقط فوتبال بود و فوتبال. این قدر فوتبال که شاید یار زندگی اش شد و دیگر هیچ برایش نماند!

او اما دیگر یک ابرستاره بود، یک سوپاپ اطمینان برای مردم، برنامه طوری شده بود که اعدامی از مرگ نجات می داد.
حالا دیگر قسم راست فوتبالی ها این بود که در ۹۰ می بینیم.
برنامه ای که همه از زن و مرد و فوتبالی و غیرفوتبالی می نشستند تا با لذت تماشایش کنند.
طعنه های غیرفوتبالی اش را ببینند و لذت ببرند که اقلا هفته ای چند ساعت برنامه ملی در رسانه ملی دارند.
قرارشان همگی شده بود دوشنبه شب ها پای تلویزیون و تماشای ۹۰٫

عادل فردوسی پور ؛ ستاره می ماند؟

در دهه ۹۰ فصل پوست اندازی برنامه ۹۰ آغاز شد.
تقریبا بعد از جام جهانی برزیل بود که عادل متوجه شد با این سبک نمی تواند ادامه دهد.
باید تکنولوژی را وارد می کرد. برای این کار نیاز به پول داشت.

او که در تمام این سال ها هیچ وقت هیچ بهره وری اقتصادی از آنتن نداشت، حتی یک بار در همه زندگی فوتبالی اش استیج نرفته و حتی ریالی بابت حق المشاوره از هیچ نهاد مرتبط با فوتبال نگرفته – که اگر گرفته بود حسابی در تشت رسوایی اش می کوفتند – با ساخته شدن برنامه هایی پر هزینه در این سال ها از سوی رقبا و به خط کردن ستاره های فوتبال دنیا که باز در مقیاس کار تیم او هیچ دیده نشدند، تصمیم گرفت از موقعیت ۹۰ بهره بگیرد.

تغییرات محسوس در ۹۰ بی شک به سمت به روز شدنش بوده اند.
این تغییرات را حتی در سیمای عادل فردوسی پور می شود دید. از برند فِرست که تقریبا همه لباس هایی را که می پوشد تشکیل می دهدتا استودیوی به روز و با بهترین تکنولوژی.
از امکاناتی که برای اعزام های بین المللی پیدا کرده تا دعوت از ستاره های بزرگ فوتبال دنیا.
در کنار اینها او حالا مدت هاست بخش آنالیز فوتبال را به برنامه هایش اضافه کرده.
البته کار بزرگ دیگری که انجام گرفته ورود نسل جدیدی از نویسندگان، طنزپردازان و دیوانه های فوتبال به برنامه اش هستند.

عادل فردوسی پورجناب خان در برنامه عادل فردوسی پور

با این وجود در سال های اخیر انتقادها به ۹۰ هم شدت گرفته. خیلی از حامیان حتی می گویند راز شکست عادل را رقبایش پیدا کرده اند.
این که کافی است روی آنتن با گفتن کلیات، وقت کشی کنند و او هم اینگونه با کند شدن ریتم برنامه اش عصبی می شو د.

یا کافی است به او برچسب بزنند.
مثلا کلیدواژه هایی چون پرسپولیسی بودن یا نکاتی درباره برادرش شاید نقاط ضعف او باشند.
اینها راهکارهایی بودند که در سال های اخیر عادل برابرشان در اجراهایش عقب نشسته است،
انتقادهایی به نوع اجرایش هم وجود داشته و طعنه زدن هایش روی آنتن را به چالش کشیده اند.
اگرچه او همچنان حامیان سنتی خود را دارد و محبوب ترین است.
گواه صادق این گفته، حضورش در برنامه «دورهمی» است.

مصاحبه با عادل فردوسی پور

با عادل فردوسی پور به بهانه سومین کتابش که در سی و یکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران رونمایی می شود، گفتگو کردیم. این کتاب هم آن طور که خود عادل می گوید، مثل هنر شفاف اندیشیدن، کتابی برای خودشناسی است یا به تعبیر خودش یک جعبه ابزار ذهنی.

بالاخره کتاب «هنر خوب زندگی کردن» به نمایشگاه رسید. نگران بودی که ممکن است نرسد.
– دقیقه ۹۰ رساندیم. فکر کنم پنجشنبه به نمایشگاه برسد. اگر اتفاق عجیبی نیفتد.
کدام انتشارات؟
– نشر چشمه. مثل دو کتاب قبلی.
چاپ اول چقدر تیراژ دارد؟
– فکر کنم برای نمایشگاه قرار شده ۴ نوبت چاپ کنند ولی دقیقا نمی دانم چقدر تیراژ دارد.
اسمش شبیه به همان کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» است که قبلا ترجمه کرده ای. موضوعش هم شبیه به همان است؟
– بالاخره هنر شفاف اندیشیدن را خواندی یا نخواندی؟
راستش اول فکر می کردم از این کتاب های روانشناسی و موفقیت است که من اصلا دوست ندارم. ولی بعد که خواندم نظرم عوض شد. کتاب خیلی خوبی بود.
– بله، نویسنده در آن کتاب، مثلا ۹۹ خطایی را که آدم در زندگی روزمره ممکن است با آنها سروکار داشته باشد، معرفی می کند و می گوید حالا چه کار باید بکنید. یا حداقل کمک می کند این خطاها را بشناسیم. در کتاب «هنر خوب زندگی کردن» اگر خیلی ساده بخواهم توضیح بدهم، آقای دوبلی یک جعبه ابزار می گذارد کنار شما؛ جعبه ابزار ذهنی ۵۲ روش به شما می دهد که مشکلات و معضلاتی را که بر سر راه تان قرار می گیرد، کنار بزنید و زندگی بهتری داشته باشید.
عادل فردوسی پورعادل فردوسی پور در نمایشگاه کتاب
این کتاب هم مال دوبلی است؟
– بله، نویسنده این هم آقای دوبلی است.
ظاهرا از کتاب های دوبلی خیلی خوشت آمده.
– خیلی زیاد!
این دومین کتاب غیرورزشی است که ترجمه می کنی. عجیب است که چرا بعد از کتاب «فوتبال علیه دشمن» دیگر سراغ کتاب ورزشی نرفتی.
– راستش من خیلی دنبال کتاب فوتبالی هستم ولی هیچ کتابی پیدا نمی کنم که برایم جذابیت داشته باشد.
خیلی از کتاب های پرفروش در حوزه ورزش. معمولا زندگی نامه ستاره هاست. چرا زندگی نامه ترجمه نمی کنی؟
– به نظرم زندگی نامه کار سطح بالایی نیست. زندگی نامه هایی که دستم رسیده هیچ کدامش برایم جذاب نبوده ولی واقعا دوست دارم کتاب فوتبالی ترجمه کنم.
ترجمه کتاب چه حسی بهت می دهد، اگر قرار به مقایسه با دیگر کارهایی که می کنی باشد، مثل گزارشگری با اجزای برنامه؟
– خب این کار را خیلی دوست دارم. در واقع خیلی کار سخت، حوصله سربر و زمان بری است ولی برای من خیلی جذاب است.
برای ترجمه کتاب جدیدت چقدر وقت گذاشتی؟
– نزدیک به ۲ ماه. دقیقا ۲ ماه و خرده ای.
چند نفر از دوستانی که در برنامه های تلویزیونی هم با شما همکاری می کنند.، ظاهرا کمکت کرده اند.
– بله، بله. بهزاد توکلی و علی شهروز.
عادل فردوسی پورامضای کتاب های عادل فردوسی پور
فکر می کنی چقدر فروش خواهد داشت؟
– کتاب خوبی است. به نظرم مردم استقبال می کنند.
یعنی در حد «هنر شفاف اندیشیدن»؟
– کتابش در همان مایه هاست. البته من هنوز که هنوز است می گویم کتاب فوتبال علیه دشمن خیلی مظلوم واقع شد. دلم برایش می سوزد.
چرا مظلوم؟ چون زیاد فروش نداشت؟
– چون انتشار همزمان شد با دو سال تعطیلی نشر چشمه.
سال ۸۸ بود، درست است؟
– نه سال ۹۰ بود یا شاید سال ۹۱٫
ولی تا جایی که یادم هست سال ۸۸ مشغول ترجمه اش بودی.
– آره. دقیقا توی اوج فروش کتاب و مطبوعات، یک دفعه نشر چشمه بسته شد و توقف ایجاد شد. کماکان من می گویم فوتبال علیه دشمن با وجود این که زیا د نفروخت از دو کتاب بعدی که ترجمه کردم بهتر بود.
ولی ترجمه اش زیاد روان نبود. هنر شفاف اندیشیدن خیلی ترجمه بهتری داشت.
– آره قبول دارم. فوتبال علیه دشمن را یک بار دیگر یک ویرایش درست و حسابی می کنم، حیف است! به نظرم آن کتاب باید بیشتر خوانده شود.
عادل فردوسی پورعادل فردوسی پور در کلاس درس
یکسری حذفیات هم داشت. احیانا در ویرایش جدید نمی خواهی آنها را اضافه کنی؟
– نه، دو سه صفحه حذفیات داشت که اصلا نمی شد چاپ کرد.
عادل! این سومین کتابی است که ترجمه می کنی. برای مردم جالب است که خود تو با این همه مشغله ای که داری، اصلا فرصت می کنی کتاب بخوانی یا نه.
– راستش در این کتاب مقطع زمانی، زیاد نه ولی به هر حال سعی می کنم بخوانم.
کتاب آنلاین هم می خوانی؟
– نه، کتاب حتما باید دستم باشد، مثل روزنامه. من قبلا هم گفته ام کاغذ برایم جذاب است و هیچ چیزی جایش را نمی گیرد.
قطعا امسال نمایشگاه کتاب خواهی رفت. فکر می کنی فرصت پیدا می کنی بچرخی و ۴ تا کتاب هم بخری یا فقط برای رونمایی و امضای کتاب خودت خواهی رفت؟
– نمایشگاه که حتما می روم ولی فکر نمی کنم بتوانم کتاب بخرم. آنجا خیلی شلوغ است، مجبورم فقط برای کتاب خودم بروم.
بازار کتاب زیاد تعریفی ندارد. تیراژها اغلب زیر چهار پنج هزار نسخه است اما فکر می کنم دو کتاب قبلی تو خوب فروش رفت.
– هنر شفاف اندیشیدن که به چاپ ۶۱ یا ۶۲ رسید. فوتبال علیه دشمن هم فکر کنم به چاپ یازدهم رسید.
عادل فردوسی پورعادل فردوسی پور و رامبد جوان
و چقدر تیراژ داشتند؟
– فکر کنم میانگین بین دو هزار و پانصد نسخه.
در بازار فعلی عالی بوده.
– بله، عالی بود.
روزنامه سازندگی / همشهری
گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
مهارت های زندگی
بیشتر >
آرون گروپس