نیاز مالی دلیل گرایش به آسیبهای زیرزمینی ( پدیده زنان خیابانی )
بهتازگی یک عضو شورای شهر تهران گفته است: «تعداد زنان خیابانی تهران کاهش یافته است.» به گفته معصومه آباد: «کمترین
سن زنان خیابانی ۱۶ یا ۱۷ سال است که عموماً این دختران که به زنان خیابانی تبدیل میشوند شهرستانیهایی هستند
که به دلایل مختلف از خانه فرار کرده یا کسانی آنها را به شهر تهران آوردهاند.» آرمان درباره بررسی پدیده
زنان خیابانی میزگردی تشکیل داده است و موضوعات مطرح در اینباره را با حسن موسویچلک، رئیس انجمن علمی مددکاران ایران،
سعید معیدفر جامعهشناس و داریوش قنبری عضو کمیسیون اجتماعی مجلس هشتم در میان گذاشته است.
بهتازگی عنوان شده است تعداد زنان خیابانی تهران کاهش داشته است، این حرف تا چه حد درست است؟
موسویچلک: چنین
آماری را باید نهادهای مسئول بدهند که معمولا چنین کاری نمیکنند.
یعنی شاید جایی بگویند کاهش داشته است اما، اینکه چطور به چنین نتیجهای رسیدهاند را نمیگویند.
وقتی شفافیت درباره آمارها وجود نداشته باشد نمیتوان از افزایش یا کاهش حرف زد.
معیدفر: در حوزه مسائل اجتماعی بهویژه پدیده زنان خیابانی نمیتوان به آمار و ارقام بهطور کامل اعتماد کرد.
این پدیده در همه جوامع هست و آنها هم آمار دقیقی ندارند و بهنظرم در ایران به دست آوردن چنین
آماری حتی مشکلتر از جاهای دیگر است.
یک دلیل مهم برای نداشتن آمار اینکه تحقیقی در این زمینه انجام نشده است.
یعنی اینکه ما به نسبت قبل بیشتر این زنان را در معابر و خیابانها میبینیم؟
معیدفر: اتفاقا بهنظرم مسالهای که باعث میشود ما به اشتباه بیفتیم و بگوییم تعداد زنان خیابانی کاهش داشته، همین است.
ممکن است آنها را کمتر در معابر و خیابانها ببینیم اما، شکل کار تغییر کرده است.
واقعیت این است که نوعی سازماندهی غیررسمی در این زمینه وجود دارد.
افرادی با استفاده از تلفن و سایر وسایل ارتباطی و ایجاد شبکههایی در این زمینه فعالیت میکنند بنابراین، باز هم
تکرار میکنم که تعداد زنان خیابانی کاهش نیافته بلکه حضور آنها در خیابانها کاهش یافته است.
آقای قنبری نظر شما درباره افزایش یا کاهش زنان خیابانی چیست؟
قنبری: بهصورت کلی چون پدیده زنان خیابانی ماهیت زیرزمینی دارد، نمیتوان با قطعیت از افزایش و کاهش آنها حرف زد
اما، من دلیل اصلی بروز چنین مسالهای را فقر میدانم.
وقتی ما میتوانیم بین فقر و این پدیده رابطه مستقیم برقرار کنیم اینکه شاهد باشیم فقر کاهش نیافته است و
حتی افزایش هم داشته بنابراین، میشود به این نتیجه رسید که زنان خیابانی نیز زیادتر شدهاند و نه کمتر.
بهنظر شما هم مساله اقتصادی مساله تعیینکننده در گرایش زنان خیابانی است؟
موسویچلک: اگر قرار باشد یکسری ویژگیها برای زنان خیابانی عنوان شود، باید گفت آنها عموما تحصیلات پایینی دارند، عموما مجردند،
خانوادههای نابسامانی دارند و ممکن است درگیر سایر آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد باشند و همچنین اینکه برای تامین نیازهای مالی
خود وارد این حوزه شدهاند.
میخواهم این مساله را مطرح کنم که اکثر زنانی که دچار این آسیب میشوند اول برای تامین نیازهای مالی خود
دست به چنین کاری میزنند و بعد که درگیر آن شدند با یکسری آسیبهای دیگر نیز دست به گریبان میشوند.
نباید گفت این راهی است که برگشتپذیر نیست اما، توانمندسازی زنان خیابانی واقعا مشکل است.
معیدفر: مساله مهمی که درباره زنان خیابانی باید درنظر گرفت همین تبعات کار آنهاست.
بهنظرم این آسیب خود تبعاتی بهدنبال دارد و آن تبعات است که سرجمع برای فرد و جامعه گرفتاریهایی ایجاد میکند.
فردی که به هر دلیلی دچار چنین آسیبی میشود در معرض بیماریهای مقاربتی، ایدز و هپاتیت هم هست همانطور که
تبعات اجتماعی از بیآبرویی گرفته تا متزلزلشدن نهاد خانواده گسترده است.
قنبری: باید گفت این آسیب ارزشها و هنجارهای پذیرفته شده در جامعه را هدف قرار داده است.
وجود زنان خیابانی بهویژه نمود بیرونی و علنی آنها میتواند ذهنیتی به افراد بدهد که جامعه ناسالم است.
گذشته از آسیبهای فردی مانند خطر ابتلا به بیماری که به آن اشاره شد معتقدم هزینههای درمانی را افزایش میدهد،
باید روی بدآموزی آن نیز تاکید کرد.
موسویچلک: البته وقتی از آسیبها و تبعات پدیده زنان خیابانی حرف میزنیم باید توجه داشته باشیم که در موارد فردی
و اجتماعی نهتنها کسی که اقدام به این کار میکند، آسیب میبیند که طرف مقابل نیز دچار آسیب میشود.
این آسیبها جنبه بهداشتی و درمانی دارد یا اینکه مسائل اجتماعی نیز مطرح است؟
موسویچلک: آسیبها هم جنبه بهداشتی دارد و هم باعث میشود مسائل دیگری مانند تزلزل بنیانهای خانواده پیش بیاید.
وقتی درباره پدیده زنان خیابانی حرف میزنیم حتما باید تعبیر «مردان خیابانی» را هم استفاده کنیم و دربارهاش حرف بزنیم.
زنان خیابانی با چه کسانی در ارتباطند؟ در جامعه ما هم مردان مجرد و هم مردان متاهلی هستند که دچار
این آسیب شدهاند.
درباره مردان مجرد باید گفت وقتی چنین اتفاقی میافتد، دلایلی وجود دارد.
برای مثال اینکه آنها شرایط ازدواج ندارد.
درمورد متاهلها وضعیت حتی بدتر است.
نشاندهنده عدم رضایت از زندگی زناشویی است.
در هر دو مورد نهایتا این بنیان خانواده است که آسیب میبیند.
معمولا وقتی درباره پدیده زنان خیابانی حرف زده میشود، عنوان میشود آنها از شهرستانها به کلانشهرها میآیند، این موضوع تا چه اندازه صحت دارد؟
معیدفر: پژوهشها نشان میدهد اغلب دختران فراری از مناطق محروم هستند.
شرایط فرهنگی و اجتماعی و همچنین اقتصادی این مناطق باعث میشود برخی دختران برای نجات خود و تجربه زندگی بهتر
از خانه فرار کنند.
بهدلایل فرهنگی و اجتماعی در خانواده آنها رفتار درستی با آنها نمیشود.
تهران جایی است که میشود در آن گم شد.
من این موضوع را تائید میکنم که درصد بالایی از آنها از مهاجرانند هرچند، در مناطق حاشیهای تهران نیز خانوادههایی
هستند که دچار فقر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هستند و این باعث فرار دختران و گرفتاری آنها در آسیبهای مختلف
میشود.
قنبری: بهنظرم میتوان رابطهای میان مهاجرت و پدیده زنان خیابانی پیدا کرد.
در واقع، پژوهشها نشان میدهد مهاجران تقید کمتری به ارزشهای اجتماعی دارند.
با این وجود، به نظر من مختص کردن این پدیده به مهاجران پاک کردن صورت مساله است.
موسویچلک: بهنظرم مساله مهم این نیست که زنان خیابانی اهل کدام شهر هستند.
من نگاه جغرافیایی به آن ندارم.
در همه جای جهان این مساله هست و در کلانشهرها بهدلیل اینکه افراد راحتتر میتوانند پنهان شوند بهنظر میرسد میزان
آن بالاتر باشد.
مهم این است که رویکرد انکار پدیدههای نابهنجاری مانند زنان خیابانی از بین برود و بهجای آن به فکر کنترل
و کاهش آن باشیم.
باید گفت در جامعه ما چنین پدیدهای وجود دارد، همانطور که در همه جوامع هست.
در کشور ما هم رجوع به برخی پروندههای قضایی نشان میدهد چنین پدیدهای وجود دارد.
معیدفر: همانطور که عنوان شد در همه جوامع چنین پدیدهای هست.
مثل هر آسیب اجتماعی دیگر این آسیب نیزوجود دارد.
بهنظرم با جدیت باید مساله را مورد کنکاش قرار داد و اقدامات عملی در راستای کنترل و کاهش آن انجام
داد.
روزنامه آرمان