شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

داستان خنده دار | دروغ نشنیده

اشتراک:
پیامک و تبریک تولد
دو زن با هم حرف می‌زدند. ناگهان یکی از آن دو که بی‌وقفه حرف می‌زد و تقریباً اجازه حرف زدن به دیگری نمی‌داد، گفت:

داستان خنده دار دروغ نشنیده

داستان خنده دار دروغ نشنیده ,دو زن با هم حرف می‌زدند.
ناگهان یکی از آن دو که بی‌وقفه حرف می‌زد و تقریباً اجازه حرف زدن به دیگری نمی‌داد، گفت: «و حالا
باید برات بگم که دیروز چه چیزایی از دهان همسایه‌ات درباره تو شنیدم…
» دوستش گفت: «این دروغ است!» داستان خنده دار زن پرحرف تعجب کرد و با ناراحتی گفت: «وا، من که
هنوز چیزی نگفتم، چطور ادعا می‌کنی که من دروغ می‌گم؟!» دوستش جواب داد: «من اصلاً نمی‌تونم فکر کنم تو چیزی
شنیده باشی، برای اینکه به هیچ کس اجازه حرف زدن نمی‌دهی.»

داستان خنده دار دروغ نشنیده

داستان خنده دار

یکی بود

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس