جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

خداحافظ ازدواج ! / تحمل مجردی طولانی مدت !

اشتراک:
خداحافظ ازدواج ! / تحمل مجردی طولانی مدت ! یادداشت روز
مدیرکل آمار و اطلاعات سازمان ثبت‌ احوال کشور گفت: در ۵ ماه نخست امسال ۲۸۸ هزار و ۱۸۳ ازدواج ثبت شده است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۴٫۶ درصد کاهش یافته است.علی‌اکبر محزون همچنین درباره آمار ۵ ماهه ازدواج در سال ۹۳ اظهار داشت: ۲۸۸ هزار و ۱۸۳ مورد ازدواج در ۵ ماهه […]

مدیرکل آمار و اطلاعات سازمان ثبت‌ احوال کشور گفت: در ۵ ماه نخست امسال ۲۸۸ هزار و ۱۸۳ ازدواج ثبت
شده است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۴٫۶ درصد کاهش یافته است.
علی‌اکبر محزون همچنین درباره آمار ۵ ماهه ازدواج در سال ۹۳ اظهار داشت: ۲۸۸ هزار و ۱۸۳ مورد ازدواج در
۵ ماهه نخست امسال ثبت شده است که این آمار نسبت به مدت مشابه سال گذشته که ۳۰۱ هزار و
۹۸۱ مورد بوده است منفی ۴٫۶ درصد کاهش داشته است.

به گزارش «تبیان » ماجرای رشد منفی ازدواج مسئله ای نیست که به آمار اخیر ثبت احوال معطوف باشد و
چند سالی است ک مدیران این سازمان در اعلام آمارهایشان از کاهش موارد ازدواج خبر می دهند.
پرسشی که در این میان مطرح می شود این است که با توجه حجم بالای جمعیت جوان و در سن
ازدواج این سالهای جامعه ما، چرا همه آمارها حاکی از کاهش گرایش جوانان به تشکیل زندگی مشترک است در حالی
که بر اساس داده های جمعیتی این آمار باید دقیقا عکس این روند را نشان بدهد؟
هزینه هایی که خواب
ازدواج را از سر جوانان می پراند

اینکه چرا جوانان این سالها، مانند همسالان نسل های گذشته شان گرایشی به
ازدواج و تشکیل خانواده ندارند، شاید بیش از هر چیز به رخدادهای اقتصادی سالهای اخیر باز گردد، پس از تورمی
که پس از سال ۸۹ و با اجرای طرح هدفمندی یارانه ها به جامعه وارد شد، تابستان سال ۹۱ بود
که با اجرای تحریم های کشورهای غربی علیه ایران، به ناگاه چنان تورمی به جامعه ما وارد شد که کالاهای
مصرفی به قیمتی سه برابری قیمت روز گذشته شان تبدیل شدند در حالی که درآمدها هیچ تغییری نکرده بود، افزایش
سه برابری هزینه های زندگی در کنار بدون تغییر ماندن درآمدهای در نهایت باعث شد نه تنها جونان از فکر
ازدواج در بیایند، بلکه کسانی هم که پیش از این اقدام به ازدواج کرده بودند هم در نیمه های راه
با توجه به بالا بودن هزینه های تشکیل زندگی از ادامه آن منصرف شوند.

ماجرای رشد منفی ازدواج مسئله ای نیست که به آمار اخیر ثبت احوال معطوف باشد و چند سالی است ک
مدیران این سازمان در اعلام امارهایشان از کاهش موارد ازدوج خبر می دهندماجرای تورم و گرانی اما به سال ۹۱
ختم نشد و ریشه های این فشار اقتصادی در سال ۹۲ و ۹۳ هم باعث شد که هزینه های تهیه
جهیزیه و رهن خانه و مقدمات ازدواج به عدد و رقمی برسد که خیلی ها را از رویای ازدواج کردن
بیرون بیاورد.

وقتی فرهنگ عمومی در برابر ازدواج قد علم می کند

از نقش مسائل مالی و اقتصادی در کاهش گرایش جوانان
به ازدواج در سالهای اخیر که بگذریم، جامعه در طول سالهای اخیر دستخوش تغییرات فرهنگی بسیار هم شد.
افزایش گرایش دختران به تحصیل در دانشگاه ها از یک سو و افزایش حضور دختران و زنان در مشاغل مختلف
از سوی دیگر باعث شد که دختران مانند هم جنسان نسل های پیشینشان در سنین نوجوانی قدم به خانه بخت
نگذارند و سن ازدواج هر سال نسبت به سال گذشته روند رو به رشدی را طی کند.
در نهایت دخترانی که پس از پایان تحصیلات و یافتن شغل، استقلال مالی پیدا کرده بودند دیگر تمایل نداشتند تنها
برای تامین نیازهای مالی شان، تن به ازدواج های ناخواسته بدهند.
از طرف دیگر دخترهای تحصیل کرده و شاغل دیگر نمی توانستند با هر خواستگاری که در خانه شان را می
زند، پای سفره عقد بینشند چون انتظار داشتند که همسر آینده شان از نظر تحصیلی، شغلی و جایگاه اجتماعی، قرابت
هایی با خودشان داشته باشد همه این مسائل دست در دست هم داد تا سن دختران به ناگاه با افزایش
چشمگیری روبرو شود.
البته ماجرای افزایش سن ازدواج تنها به بالارفتن سن ازدواج دختران محدود نمی شد، در سالهای اخیر ازدواج کردن برای
پسرها هم به آسانی سالهای گذشته اش نبود، چون پسرها دیگر نمی توانستند دست عروسشان را بگیرند و در یکی
از خانه های پدری ساکن شوند و از طرف دیگر اجاره و رهن یک خانه ۴۰ متری در مرکز شهر
هم هزینه ای بالغ بر حقوق چند سال کارمندی طلب می کرد، همه این مسائل باعث شد که پسرها هم
دیگر از ازدواج در سنین جوانی بگذرند و تمام سعیشان را در مسیر به تاخیر انداختن سن ازدواج به کار
گیرند.
افزایش سن ازدواج دختران و پسران در حالی بود که افرادی که امکان ازدواج و تشکیل خانواده را نداشتند روابطی
را جایگزین ازدواج کردند، روابطی که در نهایت خود عاملی برای افزایش بیش از پیش سن ازدواج شد.

افزایش گرایش دختران به تصحیل در دانشگاه ها از یک سو و افزایش حضور دختران و زنان در مشاغل مختلف
از سوی دیگر باعث شد که دختران مانند هم جنسان نسل های یپشینشان در سنین نوجوانی قدم به خانه بخت
نگذارند و سن ازدواج هر سال نسبت به سال گذشته روند رو به رشدی را طی کندافزایش ارتباطات و گسترش
آشنایی ها میان دختران و پسران در نهایت باعث شد که برخی از جوانان نیازهایی را که پیش از این
در چارچوب زندگی مشترک برطرف می کردند، در میان این روابط بجویند و در نهایت هر چه بیشتر از ازدواج
دوری کنند.
همه اتفاق ها در حالی بود که افزایش اینترنت و شبکه های ماهواره ای و ارتباطات مجازی در سالهای اخیر،
دشواری های ارتباطات با جنس مخالف را از میان برد و به این ترتیب راه برای راههای جایگزین ازدواج، بیش
از پیش فراهم شد و در این بین جوانان زمانی که دیدند از پس تامین هزینه های زندگی بر نمی
آیند، به استقبال زندگی های بی مسئولیت مجردی رفتند.

نهادهای سیاست گذار چاره ای برای این کاهش زیانبار آمار ازدواج بیندیشند

اینکه جوانان این روزها دیگر تمایل چندانی به
ازدواج ندارند و به هر بهانه به دنبال شانه خالی کردن از مسئولیت تشکیل خانواده می گردند، بیش از هر
چیز به دلیل موج بیکاری و تورمی است که باعث شده جوانان از خیر ازدواج بگذرند و در این میان
نهادهای سیاست گذار باید به جای تصمیماتی مبنی بر جلوگیری از روش های ضد بارداری، تمهیدی برای مشکل بیکاری و
مسکن این جمعیت جوان مجرد جامعه بیندیشند چون تا زمانی که این جوانان امکان ازدواج نداشته باشند، مسلما آمارهای زاد
و ولد ما کماکان سیر نزولی را طی خواهد کرد.

تحمل مجردی طولانی مدت!

۱۱میلیون و ۲۰۰هزار نفر در ایران در سن ازدواج قرار دارند ، اما مجردند.
این ارقام درحالی اعلام می‌شود که مسئولان از رشد ۳٫۴ درصدی طلاق در سال ۹۲ و ورود اعضای دیگری به
جمع مجردان خبر می‌دهند.
موضوع را با دکتر بهنام اوحدی، روانشناس و سکسولوژیست درمیان می‌گذاریم.
او معتقد است ۲۰ میلیون دختر جوان ایرانی نیازمند ازدواج هستند اما ۷ میلیون آنها هرگز شریک ایده‌آل‌شان را پیدا
نمی‌کنند.
از نظر اوحدی مجردها در حالی شمع‌های بالاتر رفتن سن‌شان را فوت می‌کنند که ترس از نداشتن همراهی برای سال‌های
پایانی جوانی و نداشتن مراقبی برای گذراندن روزهای پیری رهای‌شان نمی‌کند.

۳۰ سالگی سال بحران است

در سال‌های منتهی به ۳۰ سالگی نشانه‌های اختلال سازگاری در خانم‌های ایرانی پیدا می‌شود.
این زنان نه‌تنها به خاطر تمایل خود به ازدواج بلکه به‌خاطر فشارهای آشکار یا ناآشکار خانواده، دوستان و جامعه دچار
آسیب‌هایی می‌شوند و به مرور علائم افسردگی و اضطراب را بروز می‌دهند.
این نشانه‌ها معمولا به شکل ترس از آینده و نگرانی در برابر آینده، مشکلات خواب یا ارزیابی بدبینانه نسبت به
دور نمای زندگی دیده می‌شود.

بحران‌های ناشی از تجرد طولانی مدت، تنها محدود به کشور ما نمی‌شود و در همه جوامع به اندازه‌های متفاوتی دیده
می‌شود اما به‌خاطر ساختار جامعه ما، این مشکلات با شدت بیشتری بروز پیدا می‌کند.
شاید در کشورهای پیشرفته، سن شروع اضطراب‌ها و بحران‌های ناشی از تجرد حدود ۳۲ سالگی باشد اما در ایران به‌خاطر
فشارهای خانواده و اجتماع از ۲۸ سالگی بسیاری از زنان مجرد وارد مرحله بحران می‌شوند.

چرا افراد تحمل مجردی طولانی مدت را ندارند ؟

زنان مطلقه با تنهایی سازگارند

در کشور ما تحمل تجرد برای زنانی که مطلقه هستند آسان‌تر است، چون فانتزی‌ها و آرزوها و رؤیاهای رنگارنگ و
خیال‌پردازانه‌ای که دختران هرگز ازدواج نکرده در مورد ازدواج دارند، در ذهن آنها جایی ندارد.
این زنان به‌خاطر تجربه‌ای که داشته‌اند، با واقعیت زندگی آشناترند و آسان‌تر می‌توانند تنهایی را تحمل کنند.
زنان مطلقه می‌دانند که ازدواج به هر قیمتی آنها را به سعادت نمی‌رساند و به همین دلیل نداشتن یار را
پایان راه خوشبختی خود نمی‌بینند.
گذشته از این، زنان مطلقه به دلیل دوشیزه نبودن بیشتر ازامکان ازدواج موقت برخوردار هستند.

مردها راحت‌ترند

تحمل تاخیر سن ازدواج، برای آقایان آسان‌تر است چراکه در جامعه کنونی ما بهتر می‌توانند با ازدواج موقت کنار بیایند
و به لحاظ بیولوژیک محدودیت زمانی خاصی برای بچه‌دار شدن ندارند و تا ۶۰ سالگی هم می‌توانند بچه سالم داشته
باشند اما در خانم‌ها با افزایش سن احتمال به دنیا آوردن نوزادی که دچار نقص‌های کروموزومی باشد افزایش پیدا می‌کند.
به همین دلیل با هر سال بالاتر رفتن سن، ترس از دست دادن فرصت طلایی ازدواج هم بیشتر می‌شود و
این هراس که به دلایل مختلف ایجاد می‌شود، خانم‌های مجرد را هر روز بیشتر آزار می‌دهد.

می‌ترسند کسی مراقب‌شان نباشد

فرآیند پیر شدن از اولین دهه زندگی شروع می‌شود اما با گذشت سال‌ها شدت می‌گیرد و روی روان فرد هم
تاثیر می‌گذارد.
زمانی‌که فرد درمی‌یابد که از نظر فیزیولوژیک توانایی گذشته را ندارد و چین و چروک‌ها به چهره و بدنش راه
پیدا کرده‌اند، با خود می‌گوید به سرازیری نزدیک می‌شوم و همین هراس از پیری، تنهایی و مرگ، او را به
سمت راه‌هایی برای متوقف کردن این روند سوق می‌دهد.
آقایان سراغ باشگاه‌های بدنسازی و مکمل‌هایی که قدرت از دست رفته را به آنها برگرداند می‌روند و خانم‌ها با گرفتن
رژیم‌های سخت و اقدام‌های زیبایی می خواهند در مقابل پیری بایستند.

ترس از تنهایی در چنین دوره‌ای تشدید می‌شود.
درحالی‌که در ۳۰ سالگی خانم‌ها از نداشتن پشتیبان عاطفی می‌ترسند، با گذشت یک دهه از اینکه در پیری کسی همراه‌شان
نباشد و از آنها مراقبت نکند هراس پیدا می‌کند.
اغلب افراد بعد از ۴۰سالگی شاهد از دست دادن پدر بزرگ و مادر بزرگ، والدین یا آشنایان دیگرشان هستند و
از اینکه در پیری هیچ کس نتواند از آنها مراقبت کند، بیشتر می‌ترسند.

آقایان واقع‌بین‌ترند

گرچه بحران‌های ناشی از تجرد طولانی مدت، تنها زنان را گرفتار نمی‌کنند اما شدت و میزان این مشکلات
در مردها بسیار کمتر است.
اغلب آقایان برای آینده خود برنامه‌هایی دارند و از آنجا که واقع‌بینانه‌تر به ازدواج و قبول مسئولیت نگاه می‌کنند، پس
از تصمیم گرفتن به این می‌اندیشند که آیا امکان اجاره خانه یا پرداخت هزینه‌های زندگی را دارند یا خیر.
بسیاری از مردها ترجیح می‌دهند پیش از ازدواج تحصیلات‌شان را تکمیل کنند و به جایگاه ایده‌آل‌شان برسند، به همین دلیل
است که تاخیر در ازدواج آسیب چندانی به آنها نمی‌زند.

البته خانم‌های کمالگرایی که برنامه‌های متعددی برای زندگی‌شان دارند هم آنقدر درگیر برنامه‌های خود می‌شوند که آسیب‌های ناشی از تجرد
را به اندازه زنان دیگر تجربه نمی‌کنند درحالی‌که دخترانی که برنامه‌ای برای آینده ندارند و به ازدواج به عنوان راهی
برای بالاتر بردن جایگاه‌شان نگاه می‌کنند، از تجرد آسیب بیشتری می‌بینند.

هنوز هم جامعه تجرد را نمی‌پذیرد

ناامیدی یکی از پیامدهای تجرد طولانی مدت است که هم در زنان هرگز ازدواج
نکرده و هم در زنان مطلقه دیده می‌شود.
پرسش‌های مکرر اطرافیان با این موضوع که «چرا ازدواج نمی‌کنی!»، «پس کی به ما شیرینی می‌دهی؟» و …
عرصه را برای دختران هرگز ازدواج نکرده ۳۵ ساله تنگ‌تر می‌کند و این روزها شاهد این واقعیت هستیم که بسیاری
از دخترانی که قصد یا فرصت مناسب ازدواج را ندارند، به دنبال راهی برای مهاجرت می‌گردند.

تبیان / مجله سیب سبز

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
یادداشت روز
بیشتر >
آرون گروپس