حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه چگونه معرفی می شوند؟
شاید بار ها در مورد خطبه فدکیه شنیده باشید که در رابطه با حضرت زهرا که از فدک که حق قانونی اوست و و میراثی که پیامیر دفاع میکند.حتی ان زمان ابوبکر فدک را بیت المال میدانست و از اینکه حق شخصی کسی است منع میکرد .که حضرت زهرا هم وقتی متوجه شدند به مسجد رفتند و شروع به خواندن خطبه کردند . خطبه فدکیه حضرت زهرارا در پرشین وی ببینید.
خطبه فدکیه حضرت زهرا
هنگامى که غاصبان تصمیم گرفتند فدک را از حضرت فاطمه(س) بگیرند، آن حضرت با گروهى از زنان فامیل و خدمتکاران خود راهی مسجد شد، در حالی که چادرش به زمین کشیده میشد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پیامبرخدا بود.حضرت زهرا(س) بر خلیفه اول که در میان عدهاى از مهاجرین و انصار و غیر آنان نشسته بود واردشد، در این هنگام بین ایشان و دیگران پردهاى آویختند، آنگاه نالهاى جانسوز از دل برآورد که همه مردم به گریه افتادند.سپس حضرت خطبه بلندی قرائت کردند که فقط دو بخش از آن را مرور میکنیم
* متن خطبه«ثم قالت ایها الناس اعلموا انی فاطمه و ابی محمد (صلی الله علیه و آله) افول عوداً و بدءاً،و لا اقول غلطاً، و لاافعل ما افعل شططاً»؛ ای مردم! آگاه باشید که من فاطمه (س) هستم و پدرم محمد (ص) است.همه گفتارم ازروی صدق و راستی بوده و از نادرستی به دور هستم.هرگز از من کلام بیجا و بیربط سر نمیزند.«لقد جاءکمرسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمومنین رؤف رحیم، فان تعزوه و تعرفوه تجدوه ابی دون نسائکم،
و اخا ابن عمی دون رجالکم، و لنعم المعزی الیه (صلی الله علیه و آله و سلم)»؛ هر آینه پیامبریاز خود شما مبعوث شده، هر آنچه شما را رنج بدهد بر او گران میآید و سخت است و او
سخت به شما دلبسته و او با مؤمنان رئوف و مهربان است.این رسولی که از جانب خدا آمده، اگر تحقیقکند، پدر من بود نه پدر شما؛ در عقد اخوت پسر عموی من بود نه مردان شما؛ چه نسبت نیکویی میان آن دو است!
متن و ترجمه خطبه فدکیه
* شرح خطبه حضرت فاطمه (س) برای این که مهاجر و انصار و همچنین سران سقیفه بدانند با چهشخصیتی و از چه خانوادهای روبهرو هستند، خود را با دو خصوصیت برجسته و مهم معرفی میکنند.اول این که، نامم فاطمه (س) است و پدرم محمد رسولالله است، بنابر این حسب و نسب مرا به درستی بشناسید تا مرتکب اشتباهدیگر نشوید که بخواهید مرا همانند ملکیت فدک
انکار بکنید و بگویید آن کس که خطبه فدکیه را ایراد کرده،«فاطمه» نبوده، بلکه زن دیگری بوده است و یا بگویید فاطمه بوده است، ولی دختر پیامبر نبوده است: «ایها الناساعلموا إنی فاطمه و ابی محمد: ای مردم بدانید که من فاطمه هستم و پدرم محمد است.»دوم این که؛ آنچهرا میگویم، غلط و اشتباهی در آن وجود ندارد و کارهایی که انجام میدهم بر خلاف حق و حقیقت نخواهدبود، بنابر این امکان خطا و اشتباه در سران سقیفه است که تصمیم اشتباه گرفته و راه خطا را طیمیکنند،
نه من: «و لا أقول ما أقول غلطاً و لا أفعل ما أفعال شططا» و آنچه میگویم غلط واشتباه نیست و کارهایی که انجام میدهم بر خلاف حق به جا نمیآورم.حضرت فاطمه (س) برای اینکه خودش را بیشترمعرفی کند و مهاجر و انصار را شرمنده بیوفایی نسبت به خودش بنماید، با تلاوت آیات مربوط به ویژگیهای رسولخدا، به معرفی رسول خدا (ص) و فضائل و تلاشهای آن حضرت میپردازد.یکم؛ پیامبر (ص) خود را تافته جدا بافته از مردم نمیدانست، بلکه خود را برخاسته از متن مردم میدانست و هرگز آن بعد ملکوتی و معنوی و بلندیعظمت موجب نشد که از شما فاصله بگیرد و خود را از طبقه ممتاز بداند: «لقد جائکم رسول من انفسکم»:
خطبه حضرت زهرا در مسجد النبی
و به تحقیق رسولی به سوی شما آمده که از سنخ خودتان بوده و از متن جامعه برخاسته است.»دوم؛ چونپیامبر (ص) برخاسته از متن شما بود و فاصلهای از شما نداشت هر سختی و فشار و رنج و غمی بر شما وارد میشد، غم و رنج بر خود میدانست و از آن رنج میبرد و محزون میگردید: «عزیز علیهما عنتم: اگر سختی و فشاری بر شما وارد میشد، برای او سخت و ناگوار بود»سوم؛ چون رسول خدا (ص)رابطه تنگاتنگ با مردم داشت،
نسبت به آنان مهربان و رئوف و به سرنوشت آنان حساس بود.در هدایت و ایمانمردم حریص بود و بیش از اندازه به زحمت میافتاد: «حریص علیکم بالمومنین رئوف الرحیم: بر آنچه خیر شما درآن قرار داشت، حرص میورزید و نسبت به مومنین رئوف و مهربان بود»چهارم؛ این پیامبر مردمی، دلسوز، رئوف و مهربان به شما، اگر به نسب او مراجعه کنید نسبتی با شما ندارد،پدر زن شما و پسر عموی شما نیست وشما افتخار چنین نسبتی ندارید، بلکه پدر من و برادر پسر عمومی من علی (ع) است .
این نسبت نزدیک به وی از افتخارات من است: «فان تعزوه، و تعرفوه، تجدوه ابی دون نسائکم و اخا ابن عمی دونرجالکم و لنعم المعزی الیه: اگر مراجعه به نسبت پیامبر کنید و او را بشناسید، میفهمید او پدر من استنه پدر زنهای شما و پیامبر (ص) برادر پسرعموی من علی (ع) است، نه برادر مردان شما و چه سعادتمنداست که به او [پیامبر (ص)] نسبت داده میشد.»
دانشنامه فاطمی
افکار نیوز