سوره حجر ؛ ترجمه فارسی و قرائت سوره حجر
«سوره حجر» از سوره های مکی است . سوره حجر پیرامون استهزاء کفار به رسول خدا (ص) سخن مىگوید که نسبت جنون به آن جناب داده و قرآن کریم را هذیان دیوانگان خوانده بودند. پس در حقیقت در این سوره رسول خدا (ص) را تسلاى خاطر داده، و وى را به صبر و ثبات و گذشت از آنان سفارش مىکند و نفس شریفش را خوشحال و مردم را بشارت و انذار میدهد.
سوره حجر ؛ ترجمه فارسی و قرائت سوره حجر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَقُرْآنٍ مُبِینٍ ﴿۱﴾
الف لام راء این است آیات کتاب [آسمانى] و قرآن روشنگر (۱)
رُبَمَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ کَانُوا مُسْلِمِینَ ﴿۲﴾
چه بسا کسانى که کافر شدند آرزو کنند که کاش مسلمان بودند (۲)
ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَیَتَمَتَّعُوا وَیُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿۳﴾
بگذارشان تا بخورند و برخوردار شوند و آرزو[ها] سرگرمشان کند پس به زودى خواهند دانست (۳)
وَمَا أَهْلَکْنَا مِنْ قَرْیَهٍ إِلَّا وَلَهَا کِتَابٌ مَعْلُومٌ ﴿۴﴾
و هیچ شهرى را هلاک نکردیم مگر اینکه براى آن اجلى معین بود (۴)
مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّهٍ أَجَلَهَا وَمَا یَسْتَأْخِرُونَ ﴿۵﴾
هیچ امتى از اجل خویش نه پیش مى افتد و نه پس مى ماند (۵)
وَقَالُوا یَا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ ﴿۶﴾
و گفتند اى کسى که قرآن بر او نازل شده است به یقین تو دیوانه اى (۶)
لَوْ مَا تَأْتِینَا بِالْمَلَائِکَهِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۷﴾
اگر راست مى گویى چرا فرشته ها را پیش ما نمى آورى (۷)
مَا نُنَزِّلُ الْمَلَائِکَهَ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَا کَانُوا إِذًا مُنْظَرِینَ ﴿۸﴾
فرشتگان را جز به حق فرو نمى فرستیم و در آن هنگام دیگر مهلت نیابند (۸)
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹﴾
بى تردید ما این قرآن را به تدریج نازل کرده ایم و قطعا نگهبان آن خواهیم بود (۹)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ فِی شِیَعِ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۰﴾
و به یقین پیش از تو [نیز] در گروههاى پیشینیان [پیامبرانى] فرستادیم (۱۰)
وَمَا یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿۱۱﴾
و هیچ پیامبرى برایشان نیامد جز آنکه او را به مسخره مى گرفتند (۱۱)
کَذَلِکَ نَسْلُکُهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ ﴿۱۲﴾
بدین گونه آن [استهزا] را در دل بزهکاران راه مى دهیم (۱۲)
لَا یُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّهُ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۳﴾
[که] به او ایمان نمى آورند و راه [و رسم] پیشینیان پیوسته چنین بوده است (۱۳)
وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِیهِ یَعْرُجُونَ ﴿۱۴﴾
و اگر درى از آسمان بر آنان مى گشودیم که همواره از آن بالا مى رفتند (۱۴)
لَقَالُوا إِنَّمَا سُکِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ ﴿۱۵﴾
قطعا مى گفتند در حقیقت ما چشمبندى شده ایم بلکه ما مردمى هستیم که افسون شده ایم (۱۵)
وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَیَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِینَ ﴿۱۶﴾
و به یقین ما در آسمان برجهایى قرار دادیم و آن را براى تماشاگران آراستیم (۱۶)
وَحَفِظْنَاهَا مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ ﴿۱۷﴾
و آن را از هر شیطان رانده شده اى حفظ کردیم (۱۷)
إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُبِینٌ ﴿۱۸﴾
مگر آن کس که دزدیده گوش فرا دهد که شهابى روشن او را دنبال مى کند (۱۸)
وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ مَوْزُونٍ ﴿۱۹﴾
و زمین را گسترانیدیم و در آن کوههاى استوار افکندیم و از هر چیز سنجیده اى در آن رویانیدیم (۱۹)
وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ وَمَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِینَ ﴿۲۰﴾
و براى شما و هر کس که شما روزى دهنده او نیستید در آن وسایل زندگى قرار دادیم (۲۰)
وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ ﴿۲۱﴾
و هیچ چیز نیست مگر آنکه گنجینه هاى آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه اى معین فرو نمى فرستیم (۲۱)
وَأَرْسَلْنَا الرِّیَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَیْنَاکُمُوهُ وَمَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِینَ ﴿۲۲﴾
و بادها را باردارکننده فرستادیم و از آسمان آبى نازل کردیم پس شما را بدان سیراب نمودیم و شما خزانه دار آن نیستید (۲۲)
وَإِنَّا لَنَحْنُ نُحْیِی وَنُمِیتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ ﴿۲۳﴾
و بى تردید این ماییم که زنده مى کنیم و مى میرانیم و ما وارث [همه] هستیم (۲۳)
وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنْکُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِینَ ﴿۲۴﴾
و به یقین پیشینیان شما را شناخته ایم و آیندگان [شما را نیز] شناخته ایم (۲۴)
وَإِنَّ رَبَّکَ هُوَ یَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَکِیمٌ عَلِیمٌ ﴿۲۵﴾
و مسلما پروردگار توست که آنان را محشور خواهد کرد چرا که او حکیم داناست (۲۵)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿۲۶﴾
و در حقیقت انسان را از گلى خشک از گلى سیاه و بدبو آفریدیم (۲۶)
وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ ﴿۲۷﴾
و پیش از آن جن را از آتشى سوزان و بى دود خلق کردیم (۲۷)
وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَهِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿۲۸﴾
و [یاد کن] هنگامى را که پروردگار تو به فرشتگان گفت من بشرى را از گلى خشک از گلى سیاه و بدبو خواهم آفرید (۲۸)
فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ﴿۲۹﴾
پس وقتى آن را درست کردم و از روح خود در آن دمیدم پیش او به سجده درافتید (۲۹)
فَسَجَدَ الْمَلَائِکَهُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿۳۰﴾
پس فرشتگان همگى یکسره سجده کردند (۳۰)
إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى أَنْ یَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿۳۱﴾
جز ابلیس که خوددارى کرد از اینکه با سجده کنندگان باشد (۳۱)
قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا لَکَ أَلَّا تَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿۳۲﴾
فرمود اى ابلیس تو را چه شده است که با سجده کنندگان نیستى (۳۲)
قَالَ لَمْ أَکُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿۳۳﴾
گفت من آن نیستم که براى بشرى که او را از گلى خشک از گلى سیاه و بدبو آفریده اى سجده کنم (۳۳)
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ ﴿۳۴﴾
فرمود از این [مقام] بیرون شو که تو رانده شده اى (۳۴)
وَإِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَهَ إِلَى یَوْمِ الدِّینِ ﴿۳۵﴾
و تا روز جزا بر تو لعنت باشد (۳۵)
قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿۳۶﴾
گفت پروردگارا پس مرا تا روزى که برانگیخته خواهند شد مهلت ده (۳۶)
قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ ﴿۳۷﴾
فرمود تو از مهلت یافتگانى (۳۷)
إِلَى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿۳۸﴾
تا روز [و] وقت معلوم (۳۸)
قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۳۹﴾
گفت پروردگارا به سبب آنکه مرا گمراه ساختى من [هم گناهانشان را] در زمین برایشان مى آرایم و همه را گمراه خواهم ساخت (۳۹)
إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ﴿۴۰﴾
مگر بندگان خالص تو از میان آنان را (۴۰)
قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ ﴿۴۱﴾
فرمود این راهى است راست [که] به سوى من [منتهى مى شود] (۴۱)
إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ ﴿۴۲﴾
در حقیقت تو را بر بندگان من تسلطى نیست مگر کسانى از گمراهان که تو را پیروى کنند (۴۲)
وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۴۳﴾
و قطعا وعده گاه همه آنان دوزخ است (۴۳)
لَهَا سَبْعَهُ أَبْوَابٍ لِکُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ ﴿۴۴﴾
[دوزخى] که براى آن هفت در است و از هر درى بخشى معین از آنان [وارد مى شوند] (۴۴)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿۴۵﴾
بى گمان پرهیزگاران در باغها و چشمه سارانند (۴۵)
ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِینَ ﴿۴۶﴾
[به آنان گویند] با سلامت و ایمنى در آنجا داخل شوید (۴۶)
وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ ﴿۴۷﴾
و آنچه کینه [و شائبه هاى نفسانى] در سینه هاى آنان است برکنیم برادرانه بر تختهایى روبروى یکدیگر نشسته اند (۴۷)
لَا یَمَسُّهُمْ فِیهَا نَصَبٌ وَمَا هُمْ مِنْهَا بِمُخْرَجِینَ ﴿۴۸﴾
نه رنجى در آنجا به آنان مى رسد و نه از آنجا بیرون رانده مى شوند (۴۸)
نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿۴۹﴾
به بندگان من خبر ده که منم آمرزنده مهربان (۴۹)
وَأَنَّ عَذَابِی هُوَ الْعَذَابُ الْأَلِیمُ ﴿۵۰﴾
و اینکه عذاب من عذابى است دردناک (۵۰)
وَنَبِّئْهُمْ عَنْ ضَیْفِ إِبْرَاهِیمَ ﴿۵۱﴾
و از مهمانان ابراهیم به آنان خبر ده (۵۱)
إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنْکُمْ وَجِلُونَ ﴿۵۲﴾
هنگامى که بر او وارد شدند و سلام گفتند [ابراهیم] گفت ما از شما بیمناکیم (۵۲)
قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ عَلِیمٍ ﴿۵۳﴾
گفتند مترس که ما تو را به پسرى دانا مژده مى دهیم (۵۳)
قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِی عَلَى أَنْ مَسَّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿۵۴﴾
گفت آیا با اینکه مرا پیرى فرا رسیده است بشارتم مى دهید به چه بشارت مى دهید (۵۴)
قَالُوا بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلَا تَکُنْ مِنَ الْقَانِطِینَ ﴿۵۵﴾
گفتند ما تو را به حق بشارت دادیم پس از نومیدان مباش (۵۵)
قَالَ وَمَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَهِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ ﴿۵۶﴾
گفت چه کسى جز گمراهان از رحمت پروردگارش نومید مى شود (۵۶)
قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۵۷﴾
[سپس] گفت اى فرشتگان [دیگر] کارتان چیست (۵۷)
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُجْرِمِینَ ﴿۵۸﴾
گفتند ما به سوى گروه مجرمان فرستاده شده ایم (۵۸)
إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۵۹﴾
مگر خانواده لوط که ما قطعا همه آنان را نجات مى دهیم (۵۹)
إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِینَ ﴿۶۰﴾
جز آنش را که مقدر کردیم او از بازماندگان [در عذاب] باشد (۶۰)
فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ ﴿۶۱﴾
پس چون فرشتگان نزد خاندان لوط آمدند (۶۱)
قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ مُنْکَرُونَ ﴿۶۲﴾
[لوط] گفت شما مردمى ناشناس هستید (۶۲)
قَالُوا بَلْ جِئْنَاکَ بِمَا کَانُوا فِیهِ یَمْتَرُونَ ﴿۶۳﴾
گفتند [نه] بلکه براى تو چیزى آورده ایم که در آن تردید میکردند (۶۳)
وَأَتَیْنَاکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿۶۴﴾
و حق را براى تو آورده ایم و قطعا ما راستگویانیم (۶۴)
فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلَا یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَیْثُ تُؤْمَرُونَ ﴿۶۵﴾
پس پاسى از شب [گذشته] خانواده ات را حرکت ده و [خودت] به دنبال آنان برو و هیچ یک از شما نباید به عقب بنگرد و هر جا به شما دستور داده مى شود بروید (۶۵)
وَقَضَیْنَا إِلَیْهِ ذَلِکَ الْأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَؤُلَاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِینَ ﴿۶۶﴾
و او را از این امر آگاه کردیم که ریشه آن گروه صبحگاهان بریده خواهد شد (۶۶)
وَجَاءَ أَهْلُ الْمَدِینَهِ یَسْتَبْشِرُونَ ﴿۶۷﴾
و مردم شهر شادى کنان روى آوردند (۶۷)
قَالَ إِنَّ هَؤُلَاءِ ضَیْفِی فَلَا تَفْضَحُونِ ﴿۶۸﴾
[لوط] گفت اینان مهمانان منند مرا رسوا مکنید (۶۸)
وَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ ﴿۶۹﴾
و از خدا پروا کنید و مرا خوار نسازید (۶۹)
قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَکَ عَنِ الْعَالَمِینَ ﴿۷۰﴾
گفتند آیا تو را [از مهمان کردن] مردم بیگانه منع نکردیم (۷۰)
قَالَ هَؤُلَاءِ بَنَاتِی إِنْ کُنْتُمْ فَاعِلِینَ ﴿۷۱﴾
گفت اگر مى خواهید [کارى مشروع] انجام دهید اینان دختران منند [با آنان ازدواج کنید] (۷۱)
لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ ﴿۷۲﴾
به جان تو سوگند که آنان در مستى خود سرگردان بودند (۷۲)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَهُ مُشْرِقِینَ ﴿۷۳﴾
پس به هنگام طلوع آفتاب فریاد [مرگبار] آنان را فرو گرفت (۷۳)
فَجَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ حِجَارَهً مِنْ سِجِّیلٍ ﴿۷۴﴾
و آن [شهر] را زیر و زبر کردیم و بر آنان سنگهایى از سنگ گل باراندیم (۷۴)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ ﴿۷۵﴾
به یقین در این [کیفر] براى هوشیاران عبرتهاست (۷۵)
وَإِنَّهَا لَبِسَبِیلٍ مُقِیمٍ ﴿۷۶﴾
و [آثار] آن [شهر هنوز] بر سر راهى [دایر] برجاست (۷۶)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿۷۷﴾
بى گمان در این براى مؤمنان عبرتى است (۷۷)
وَإِنْ کَانَ أَصْحَابُ الْأَیْکَهِ لَظَالِمِینَ ﴿۷۸﴾
و راستى اهل ایکه ستمگر بودند (۷۸)
فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِینٍ ﴿۷۹﴾
پس از آنان انتقام گرفتیم و آن دو [شهر اکنون] بر سر راهى آشکاراست (۷۹)
وَلَقَدْ کَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ ﴿۸۰﴾
و اهل حجر [نیز] پیامبران [ما] را تکذیب کردند (۸۰)
وَآتَیْنَاهُمْ آیَاتِنَا فَکَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ ﴿۸۱﴾
و آیات خود را به آنان دادیم و[لى] از آنها اعراض کردند (۸۱)
وَکَانُوا یَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا آمِنِینَ ﴿۸۲﴾
و [براى خود] از کوهها خانه هایى مى تراشیدند که در امان بمانند (۸۲)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَهُ مُصْبِحِینَ ﴿۸۳﴾
پس صبحدم فریاد [مرگبار] آنان را فرو گرفت (۸۳)
فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿۸۴﴾
و آنچه به دست مى آوردند به کارشان نخورد (۸۴)
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَهَ لَآتِیَهٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ ﴿۸۵﴾
و ما آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است جز به حق نیافریده ایم و یقینا قیامت فرا خواهد رسید پس به خوبى صرف نظر کن (۸۵)
إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ ﴿۸۶﴾
زیرا پروردگار تو همان آفریننده داناست (۸۶)
وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ ﴿۸۷﴾
و به راستى به تو سبع المثانى [=سوره فاتحه] و قرآن بزرگ را عطا کردیم (۸۷)
لَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿۸۸﴾
و به آنچه ما دسته هایى از آنان [=کافران] را بدان برخوردار ساخته ایم چشم مدوز و بر ایشان اندوه مخور و بال خویش براى مؤمنان فرو گستر (۸۸)
وَقُلْ إِنِّی أَنَا النَّذِیرُ الْمُبِینُ ﴿۸۹﴾
و بگو من همان هشداردهنده آشکارم (۸۹)
کَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِینَ ﴿۹۰﴾
همان گونه که [عذاب را] بر تقسیم کنندگان نازل کردیم (۹۰)
الَّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ ﴿۹۱﴾
همانان که قرآن را جزء جزء کردند [به برخى از آن عمل کردند و بعضى را رها نمودند] (۹۱)
فَوَرَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۹۲﴾
پس سوگند به پروردگارت که از همه آنان خواهیم پرسید (۹۲)
عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۹۳﴾
از آنچه انجام مى دادند (۹۳)
فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ ﴿۹۴﴾
پس آنچه را بدان مامورى آشکار کن و از مشرکان روى برتاب (۹۴)
إِنَّا کَفَیْنَاکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ ﴿۹۵﴾
که ما [شر] ریشخندگران را از تو برطرف خواهیم کرد (۹۵)
الَّذِینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿۹۶﴾
همانان که با خدا معبودى دیگر قرار مى دهند پس به زودى [حقیقت را] خواهند دانست (۹۶)
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِمَا یَقُولُونَ ﴿۹۷﴾
و قطعا مى دانیم که سینه تو از آنچه مى گویند تنگ مى شود (۹۷)
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ ﴿۹۸﴾
پس با ستایش پروردگارت تسبیح گوى و از سجده کنندگان باش (۹۸)
وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ ﴿۹۹﴾
و پروردگارت را پرستش کن تا اینکه مرگ تو فرا رسد (۹۹)
قرائت سوره
فضایل سوره
ابى بن کعب، از پیامبر گرامى اسلام روایت کرده است که: «هر کس این سوره را قرائت کند به عدد تمام مهاجرین و انصار و آنهایى که محمد صلی الله علیه و آله را استهزاء کردهاند، خداوند به او ده حسنه خواهد داد».
نقل از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: «هر کس سوره ابراهیم و حجر را قرائت نماید، ده برابر تعداد کسانی که بت ها را پرستیده اند و کسانی که آن را نپرستیده اند حسنه به او داده می شود.»
امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره ابراهیم و حجر را در رکعت اول و دوم نماز در هر هفته یک بار بخواند تنگدستی و دیوانگی و بلاهای دیگر به او نرسد.