ماجرای فدک در تاریخ اسلام چه بوده است؟
حضرت زهرا وارث پیامبر بود و پیامبر اسلام زمینی را به دخترش هدیه داد که این زمین توسط خلفا غصب شد و تلاش حضرت زهرا برای باز پس گیری آن بی نتیجه ماند و این دهکده خوش آب و هوا هرگز به فرزندان او هم برگردانده نشد. ماجرای فدک در تاریخ اسلام را در پرشین وی بخوانید.
ماجرای فدک
این دهکده در شرق خیبر و در حدود هشت فرسنگی آن واقع بود و ساکنانش همگی یهودی شمرده می شدند.
امروزه فاصله خیبر تا مدینه را حدود ۱۲۰ یا ۱۶۰ کیلومتر ذکر می کنند.
الف) موقعیت جغرافیایی فدک
فدک دهکده ای در شمال مدینه بود که تا آن شهر دو یا سه روز راه
فاصله داشت.
پس از فتح «قلعه خیبر» یهودیان فدک اقدام به صلح با پیامبر(ص) کردند و براساس مفاد صلح نامه، بخشی از
این زمین ها را در اختیار آن حضرت گذاشتند و ایشان در آنجا درختان نخلی با دست مبارک خویش کاشتند
و آنجا را به حکم آیه قرآن به حضرت زهرا (س) دادند.
فدک نام دهکدهای است در ۶۰ کیلومتری شهر مدینه النبی واقع شده، این منطقه سرسبز و پر از درخت یکی
از مناطق خیبر است و یهودیان مدینه در آن سکنی داشتند و به زراعت و باغداری میپرداختند و از این
منطقه حاصلخیز درآمدهای خوبی به دست میآوردند. بعد از رحلت پیامبر، خلیفه اول، آن را تصرف و خدمتکاران آن را
اخراج و آن را تصرف نمود و حضرت زهرا (ص) نتوانست حق خویش را از او بگیرد، خلیفه دوم آن
را به یهودیان بازگرداند و بخشی از آن را از یهودیان خرید
ماجرای فدک و خلیفه سوم
خلیفه سوم آن را به مروان و دیگران
بخشید و تا زمان عمر بن عبدالعزیز از دست فرزندان زهرا (س) خارج بود.با آغاز حکومت عمر بن عبدالعزیز وی
فدک را به فرزندان حضرت زهرا (س) بازگرداند، اما یزید بن عبدالملک دوباره از آنها باز پس گرفت.
سفاح خلیفه عباسی به عبدالله محض بازگرداند، اما منصور دوانیقی بار دیگر فدک را غصب کرد، مهدی عباسی دوباره به فرزندان حضرت
فاطمه (س) برگرداند، اما موسی بن مهدی آن را پس گرفت.مأمون آن را در حکمی کتبی به فرزندان حضرت زهرا
(س) بازگرداند. اما پس بعد از مأمون متوکل این ملک را از فرزندان حضرت فاطمه (س) پس گرفته و آن
را به عمر بازیار واگذار کرده و عبدالله بن عمر بازیار درختانی را که پیامبر کاشته بود قطع نمود و
به دنبال آن فلج شد
از محصول آن فرزندان حضرت فاطمه (س) به حجاج و زائران اطعام مینمودند؛ پس از
انقراض خلافت عباسی و تشکیل دولت و خلافت عثمانی که تمام عربستان زیر حکومت عثمانیان درآمد، سرنوشت این منطقه نامعلوم
بوده اما قطعاً از دوره متوکل از دست فرزندان حضرت فاطمه (س) خارج شده و بیش از این در منابع
تاریخی به مسئله فدک پرداخته نشده است.
ب) فدک و رسول خدا (ص)
در سال هفتم هجرت، پیامبر خدا (ص) برای سرکوبی یهودیان خیبر که علاوه بر پناه دادن به یهودیان توطئه گر
رانده شده، از مدینه به توطئه و تحریک قبایل مختلف علیه اسلام مشغول بودند، سپاهی به آن سمت گسیل داشت
و پس از چند روز محاصره دژهای آن راتصرف کرد.
پس از پیروزی کامل سپاه اسلام – با آن که اختیار اموال و جان های شکست خوردگان همگی در دست
پیامبر (ص) قرار داشت – رسول خدا (ص) با بزرگواری تمام، پیشنهاد آنان را پذیرفت و به آن ها اجازه
داد نصف خیبر را در اختیار داشته باشند و نصف دیگر از آن مسلمانان باشد.بدین ترتیب، یهودیان در سرزمین خود
باقی ماندند تا هر ساله نصف درآمد خیبر را به مدینه ارسال دارند.
با شنیدن خبر پیروزی سپاه اسلام، فدکیان که خود را همدست خیبریان می دیدند، به هراس افتادند; اما وقتی خبر
برخورد بزرگوارانه پیامبر (ص) با خیبریان را شنیدند، شادمان شدند و از رسول خدا (ص) خواستند با آنان همانند خیبریان
رفتار کند.پیامبر خدا (ص) این درخواست را پذیرفت.
ج) تفاوت فقهی حکم خیبر و فدک
رفتار رسول خدا درباره فدک و خیبر یکسان می نماید; ولی این دو سرزمین حکم همسان ندارند.
مناطقی که به دست مسلمانان تسخیر می شود، دو گونه است:
۱٫مکان های که با جنگ و نیروی نظامی گشوده
می شود.
این سرزمین ها که در اصطلاح «مفتوح العنوه » (گشوده شده با قهر و سلطه) خوانده می شود، به منظور
تقدیر از تلاش جنگجویان مسلمان در اختیار مسلمانان قرار می گیرد و رهبر جامعه اسلامی چگونگی تقسیم یا بهره برداری
از آن را مشخص می سازد.منطقه خیبر، جز دو دژ آن به نامه های «وطیح » و «سلالم » ،
این گونه بود.
۲٫مکان هایی که با صلح گشوده می شود; یعنی مردم منطقه ای با پیمان صلح خود را تسلیم می کنند
و دروازه های خود را به روی مسلمانان می گشایند.
قرآن کریم اختیار این نوع سرزمین ها را تنها به رسول خدا (ص) سپرده است و مسلمانان در آن هیچ
حقی ندارند.
فدک و دو دژپیش گفته خیبر این گونه فتح شد.بنابراین، ملک رسول خدا (ص) گشت.
طبری مورخ بزرگ می گوید: «و کانت فدک خالصه لرسول الله (ص) لانهم لم یجلبوا علیها بخیل و لا رکاب;
فدک ملک خالص پیامبر خدا (ص) بود.
زیرا مسلمانان آن را با سواره نظام و پیاده نظام نگشودند.
»
د) ارزش اقتصادی فدک
درباره ارزش اقتصادی فدک بسیار سخن گفته اند.
برخی از منابع شیعی درآمد سالیانه آن را بین بیست و چهار هزار تا هفتاد هزار دینار نوشته اند و
برخی دیگر، نصف در آمد سالیانه آن را ۲۴هزار دینار نگاشته اند.
ابن ابی الحدید معتزلی از یکی از متکلمان امامی مذهب چنان نقل می کند که ارزش درختان خرمای این ناحیه
با ارزش درختان خرمای شهر کوفه در قرن هفتم برابر بود.
به نظر می رسد می توان تا حدودی ارزش واقعی اقتصادی آن را از یک گزارش تاریخی زمان خلافت عمربن
خطاب دریافت.وقتی خلیفه دوم تصمیم گرفت فدکیان یهودی را از شبه جزیره عربستان اخراج کند، دستور داد نصف فدک را
که سهم آنان بود، از نظر زمین و درختان و میوه ها قیمت گذاری کنند.
کارشناسان ارزش آن را پنجاه هزار درهم تعیین کردند و عمر با پرداخت این مبلغ به یهودیان فدک، آن ها
را از عربستان بیرون راند.
بنابراین، می توان ارزش اقتصادی فدک در زمان رسول خدا (ص) و ابوبکر را چیزی نزدیک به این مقدار دانست.
اختلاف حضرت زهرا (س) با حکومت بر سر فدک چگونه بود؟
گزارش های منابع شیعی و سنی نشان می دهد حضرت زهرا (س) و حکومت هر یک دو ادعا درباره فدک
داشتند.
الف) ادعاهای حضرت زهرا (س)
چنان که نزد شیعیان مشهور است، حضرت زهرا (س) فدک را ملک خود می دانست و برای اثبات مالکیت خود
دو راه را به صورت طولی پیمود; یعنی وقتی از راه اول نتیجه نگرفت سراغ راه دوم رفت.این دو راه
عبارت است از بخشش و ارث.
بخشش (نحله)
عمده منابع شیعی و نیز منابع متعدد اهل سنت این نکته را بیان می کنند که نیمی از فدک در
سال هفتم هجری به ملکیت شخص پیامبر اکرم (ص) درآمد و پیامبر (ص) – طبق آیه «و آت ذالقربی حقه;
حق خویشان خود را بپرداز» – آن را به حضرت فاطمه زهرا (س) بخشید.
حضرت فاطمه (س) پس از پیامبر اکرم (ص) برای اثبات این ادعا حضرت علی (ع) و ام ایمن را گواه
قرار داد.حکومت سخن حضرت زهرا (س) را نپذیرفت و بااین بهانه که اولا حضرت علی (ع) در این گواهی صاحب
نفع است و ثانیا – حتی اگر شهادت علی (ع) پذیرفته شود – در اثبات امور مالی گواهی دو مرد
یا یک مرد و دو زن لازم است، گواهی امام علی (ع) و ام ایمن را رد کرد.
ب) ادعاهای حکومت درباره ماجرای فدک
حکومت در مقابل حضرت (س) عمدتا دو ادعا مطرح کرد:
۱٫صدقه بودن فدک
معنای این عبارت آن است که پیامبر اکرم (ص) فدک را به کسی نبخشید و با آن به گونه صدقه
جاریه برخورد کرد; یعنی رسول خدا (ص) از درآمد فدک زندگانی شخصی حضرت فاطمه زهرا (س) و دیگر بنی هاشم
را تامین می کرد و مازاد آن را در راه خدا به مصرف می رساند.
از آن جا که ابوبکر خود را جانشین مشروع پیامبر اکرم (ص) می دانست، می خواست با در اختیار گرفتن
فدک، این مشروعیت ادعایی را برای همگان به اثبات برساند و چنان اعتقاد داشت که چشم پوشی از این زمین
نوعی خلل در مشروعیت حکومتش پدید می آورد.
این ادعا با چالش های زیر روبه رو است:
۱٫ظاهر آیه هفتم سوره حشر که قبلا به آن اشاره شد،
آن است که این سرزمین از سوی خداوند ملک پیامبر اکرم (ص) قرار گرفت.
۲٫روایات شیعه و سنی بر این نکته تصریح دارند که بانزول آیه «و آت ذالقربی حقه » پیامبر اکرم (ص)
این زمین را به صورت بخشش به فاطمه زهرا (س) واگذار کرد.
جالب آن است در آیه از حق ذالقربی (خویشان نزدیک) سخن به میان آمده و آن را حق ایشان دانسته
است.
ماجرای فدک در تاریخ
۳٫حتی اگر ظاهر رفتار پیامبر (ص) چیزی غیر از ملکیت و عدم بخشش را نشان دهد، وقتی شخصیتی مانند حضرت
فاطمه (س) به همراه شاهدانی چون حضرت علی (ع) و ام ایمن ادعای بخشش می کنند باید ادعای آن ها
بر ظاهر رفتار پیامبر مقدم شود.
۴٫حتی اگر بپذیریم این ملک در زمان پیامبر اکرم (ص) صدقه بود، لزوما معنای آن این نیست که حکومت جانشین
پیامبر اکرم (ص) سرپرست این صدقه خواهد بود; زیرا ممکن است آن را صدقه ای خانوادگی و در اصطلاح نوعی
وقف خاص بدانیم که متولی آن افرادی از خود آن خاندانند.
چنان که طبق بعضی از گزارش های اهل سنت، عمر در زمان حکومت خود فدک را به حضرت علی (ع)
و عباس واگذار کرد تا خود در میان خود همانند پیامبر اکرم (ص) با این سرزمین رفتار کنند.
۵٫حتی اگر تصرفات پیامبر اکرم (ص) راتصرفاتی حاکمانه بدانیم و معتقد باشیم آن حضرت به عنوان حاکم مسلمانان سرپرستی این
ملک را به عهده گرفت، باید توجه داشت در آن زمان مهم ترین چالش میان حکومت و اهل بیت (ع)
مشروعیت حکومت بود که اهل بیت (ع) آن را طبق نصوص پیامبر اکرم (ص) نمی پذیرفتند.
در این موقعیت، بدیهی بود زیر بار لوازم این مشروعیت نیز نروند و به عهده گرفتن سرپرستی فدک از سوی
حکومت را نپذیرند.
۲٫
حدیث نفی ارث پیامبران
منظور از این حدیث، روایتی است که ابوبکر آن را از پیامبر اکرم (ص) چنین نقل
کرد: «انا معاشر الانبیاء لانورث ما ترکناه صدقه; ما جماعت پیامبران از خود ارث باقی نمی گذاریم.
هر چه از ما ماند، صدقه است ».
درباره این حدیث باید یادآور شد:
۱٫تا آن زمان این حدیث را جز ابوبکر هیچ کس نشنیده بود.
بسیاری از محدثان نیز بر این نکته اتفاق نظر دارند که راوی این حدیث تنها ابوبکر بود.
البته بعدها پشتیبانانی چون مالک بن اوس یافت و در دهه های بعد عمر، زبیر، طلحه و عایشه نیز در
شمار مؤیدان آن جای گرفتند.
۲٫ابوبکر با نقل این حدیث ناقل سخن پیامبر اکرم (ص) بود و در طرف مقابل، حضرت فاطمه (س) و حضرت
علی (ع) و ام ایمن ناقل سخن و کردار پیامبر اکرم (ص) مبنی بر بخشش فدک بودند.
بدیهی است باتوجه به فزونی شمار ناقلان در این سمت و نیز شخصیت آن ها که بیش ترین تاییدات را
از سوی پیامبر اکرم (ص) دارایند، باید قول آن ها بر قول ابوبکر مقدم شود.
۳٫این حدیث با آیات متعددی از قرآن که در آن میراث انبیا مطرح شده است، منافات دارد و بدیهی است
نمی توان تنها با یک حدیث در مقابل این آیات صریح ایستادگی کرد.
۴٫اگر طبق این حدیث معتقد شویم پیامبر اکرم (ص) هیچ گونه مالی به ارث نگذاشت، چگونه است که طبق نقل
اهل نت بعضی از اموال آن حضرت (ص) مانند وسایل شخصی و نیز حجره های آن حضرت (ص) به ارث
می رسید.
موقعیت فعلی فدک
امروزه حره فدک را حره هتیم گویند، که در شرق حره خیبر قرار دارد و مرکز
سرزمین یدرع در جنوب، حره فدک را اکنون الحویط میخوانند.در صدر اسلام نیز فدک به عنوان یکی از قراء تابع
خیبر محسوب میشد که به دست پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ به صلح رسید.مولف کتاب مدینه
شناسی مینویسد در جستجوی سرزمین فدک (و موقعیت فعلی آن) تلاشهای زیادی کردم تا این که پی بردم که امروزه
نامی از آن باقی نمانده و به جای آن سرزمین حائط که تابع امارات حائل و در مغرب الحلیفه و
جنوب ضرغد دقیقاً در حد مرز شرقی خیبر (محل خیبر) ایجاد شده است
در آن ایامی که به جستجوی سرزمین
فدک مطرح در تاریخ بودم که حائط امروز باشد، تا پایان سال ۱۹۷۵ م آن را منطقهای شامل ۲۱ روستا
یافتم که حدود ۱۱۰۰۰ نفر جمعیت داشت در حالی که سکنه مرکز الحائط تا آن سال بیش از ۱۴۰۰ نفر
نبودند.اما این سرزمین هم چنان پوشیده از نخلستانها و برخوردار از امکانات کشاورزی و درعین حال مجاور سرزمینهای خشک حره
و تابش آفتاب بوده است
منطقه حائط
منطقه حائط (فدک) اکنون موقعیت سابق خود را که در مسیر راه مدینه بود از
دست داده و متروک است.
با این توصیف به نظر میرسد اکنون آن منطقه در تصرف ساکنان آن منطقه بوده
که زیر نظر دولت سعودی است و درآمد آن نیز در امرار معاش ساکنان مصرف میگردد و جای خاص و
شخص خاصی مالک آن نیست. وهابیون منطقه فدک را نیز مثل دیگر آثار اسلامی درمعرض نابودی قرارداده ومی خواهند نام
آن نیز از زبانها وسپس از افکار واذهان محو وحذف گردد و این بزرگ ترین خیانت به تاریخ اسلام واهل
بیت پیامبر (ص) و خدمت به دشمنان اسلام است که بسیاری از مساجد صدراسلام و آثار دیگر را به نابودی
می کشانند.
اندیشه یاس ـ پرسمان