نه میلی به نماز دارم و نه اشتیاقی به قرآن چه کنم؟
من از نماز خواندن خوشم نمی آید ، هر چقدر فکر می کنم می بینم تأثیری هم در زندگی من
ندارد ، از اینکه می بینم بقیه نماز می خوانند ، و یا صدای اذان که بلند می شود یک
حس خاصی پیدا می کنم که دوست دارم بلند بشوم و نماز بخوانم اما دست و دلم به این کار
نمی رود.
یا تلاوت قرآن چه بشود ماه رمضان چند سوره ای بخوانم و بعد از آن خداحافظ قرآن تا سال بعد
، با اینکه هم ، شأن قرآن را می دانم و هم اهمیت نماز را اما نمی دانم چه کنم
میلی به این ها ندارم ؟
شما ممکن است به مناسبتی، یک شاخه گل، به محبوب خود (مادر، پدر، همسر،
رفیق واقعی یا…
) هدیه دهید که پشتوانه و روح آن، اظهار و ابراز معرفت، محبت، عشق، علاقه و تشکر شماست – اما
اگر به گل فروشی بروید، صدها شاخه از آن عرضه میشود و دورهگردِ دستفروش در سر چهار راه نیز، دستههای
ده شاخهای تهیه کرده و با لبخند و التماس عرضه میکند، اما پشتوانه و روح آن، هیچ بویی از معرفت
و محبت ندارد، بلکه فقط فروش و کسب است.
نماز، تلاوت قرآن کریم، استمرار بر زیارتنامهها یا ادعیه یا سایر اذکار نیز همینطور است.
همه لازم، خوب و مۆثر هستند، اما به شرط ها و شروط ها.وگرنه خوارج بیش از ما به این امور
اهتمام داشتند، اما امیرالمۆمنین علیه السلام را ترور کردند! لذا میفرماید: اول هدف و نیّت خود را برای خودت مشخص
کن و به من اظهار نما – دوم با توجه هر چه بیشتر، حواست را جمع کن و متوجه مخاطب
باش – سوم دست کم خودت دقت کن که چه میکنی و چه میگویی و چه میخواهی و…
؛ نه این که مرتب نماز بخوانی، اما حتی پس از سلام و پایان نماز نیز نفهمی چه کردی و
چه گفتی و مقابل کی ایستاده بودی – یا مرتب قرآن بخوانی و اصلاً ندانی که خدا چه فرموده است
– یا هر شب جمعه به مسجد و هیئت بروی، دعای کمیل بخوانی، حسین حسین (علیهالسلام) بگویی، اما هیچ بروز
و ظهوری در زندگی فردی و اجتماعی، اخلاق و رفتار در خانواده یا کسب و یا سایر تعاملاتت نداشته باشد…
و انتظار نتیجهی مطلوب نیز داشته باشی.
پس، باید تلاش کنیم که در کسب معرفت (شناخت)، و تشدید محبّت، نشکستن عهد، توجه، اخلاص و عمل صالح جدیتر
باشیم.آن وقت نماز و روزه و تلاوت و دعا و ذکر و توسل و…
همه مزید بر علت میشود و کعبه دل را نورانیتر مینماید.
به راستی اگر ما با یک عزیز، دوست، آشنا یا غریبه، این گونه حرف بزنیم که با خدای متعال در
نماز میزنیم، چه احساسی به خودمان و یا مخاطب دست میدهد؟ پس لازم است که کسب معرفت، توجه و اخلاص
را تمرین کنیم.
أ- شناخت و توجه کافى نسبت به معبود و این که در نماز با چه کسى سخن مىگوییم.
ب- شناخت نسبت به اسرار و اهمیت نماز که توجه به هر کدام از آنها, به عمل انسان معنا و
روح می بخشد و او را به نماز و عبادت علاقه مند می کند.
ت- دقت در آثار و برکات دنیوی و اخروی نماز.
ث- حتى الامکان نماز را به جماعت یا در مساجد خواندن؛
ج- حتى الامکان ذهن و قلب را از تعلقات
دنیا و نفس بیرون آوردن؛
ح- با قاطعیت تمام توجّه خود را به سوى پروردگار معطوف کردن؛
خ- مطالعه در
نحوه و کیفیت عبادات ائمه(علیهم السلام)؛
د- حضور قلب داشتن در نماز.(مجتبی کلباسی، یکصد پرسش و پاسخ درباره نماز، ستاد
اقامه نماز، پائیز ۸۰ ش، چاپ اول، ج۱، ص ۵۹)
ذ- مطالعه سیره و رفتار اولیای الهی و عارفان، در
نماز؛ که تاثیر زیادی بر انسان دارد و او را برای برپایی نماز عاشقانه و پر نشاط تشویق می کند.
ر- توکل بر خدا و استعانت از خود نماز برای رفع کسالت و بی علاقگی بسیار مفید است همان گونه
که خداوند فرموده است «اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ »((۲) البقره : ۴۵).
ز- علاوه بر آن معاشرت و دوستى با انسانهاى مقیّد به نماز و در صورت امکان، کم کردن و حتى
قطع رابطه با انسانهایى که نماز نمىخوانند، در اشتیاق انسان به عبادت خدا بسیار مفید و مۆثر است.
بیتوته