وسواس در غسل
حکمت اصلی غسل کردن به طور کلی با این کیفیت خاص، اطاعت امر الهی است که باعث تقویت روحیه عبودیت
و بندگی در فرد مسلمان شده و او از این طریق به خدای خویش نزدیک می گردد.حکمت غسل کردن فقط
یک نظافت بدنی نیست: بلکه غسل، یک عمل عبادی است که با ویژگیهای عبادی آن (مانند نیت و انجام عمل
برای رضای خدا) باعث می شود که دل، متوجه خداشود.ازاینرو نباید آن را با یک نظافت ظاهری صرف، یکسان دانست.
بعداز غسل میت یا غسل جنابت کردن چه اتفاقی در بدن ایجاد میشود که با حمام رفتن و شستشوی معمولی
بدن آن اتفاق روی نمی دهد؟
تمام احکام الهی براساس مصلحت و مفسده است و هیچ حکمی از احکام الهی
بدون حکمت نیست؛ هر چند به تمام حکمت های احکام نتوانیم آگاهی پیدا نمائیم.
اصولا گاهی خداوند دستوری به بشر می دهد که ریشه و فلسفه اش کاملا روشن و معلوم نیست.گاهی چون برای
فهم آن ها به گذشت زمان و پیشرفت علم و دانش بشری نیاز است، یا نمیتواند علت و فلسفه محدود
در امور خاصی باشد، یا چون اهداف معنوی در آن ها وجود دارد که انسان نتواند همه آن ها را
درک نماید، گاهی اصلا برای آزمایش انسان ها و میزان تعبد و تسلیم آن ها در مقابل پروردگار است.
بنا بر این ، غسل هایی که در شرع واجب شده است هر کدام حکمت یا حکمت های خاصی مربوط
به خودش را دارا می باشد.
غسل مس میّت نیز از احکام تعبّدی است که باید انجام شود ، هر چند نتوانیم حکمت اصلی آن را
کشف نمائیم.
یکی از حکمت های غسل مس میت برای پرهیز از آلودگی به میکرب و بیماری ها است که به وسیله
تماس با مرده ممکن است آلوده شوند.
به چند نکته توجه نمائیم:
۱٫بازماندگان در اثر از دست دادن عزیزى ، احساسات و عواطف برافروخته اى خواهند داشت.
نمى توانند یکباره رابطه خود را با او قطع شده ببینند.
آن ها در اثر انس و علاقه اى که نسبت به او داشته اند , حتى بعد از مرگ مى
خواهند او را ببوسند و در آغوش پر مهرشان بگیرند.
۲٫بدن افراد مرده در اثر بیمارى و بر اثر مسمومیت هاى مـختلف و از دست دادن قدرت دفاعى , آلوده
به انواع میکروب هاست ؛ نزدیک شدن به او خطرهاى فروانى از نظر بهداشتى به دنبال دارد.
۳٫اسـلام هـیـچ گـاه بـا عواطف و احساسات انسان از در ستیزه و مبارزه در نیامده , انگیزه هاى طـبـیـعى افراد
را نا دیده نگرفته , بلکه عواطف و احساسات را در مسیر خاصى هدایت و راهنمایى نموده است.
اصل اولی در تمام احکام الهی تعبد است ؛یعنی هر چند تمام احکام الهی بدون حکمت نیست و هرچند که
به بسیاری از حکمت های احکام آگاه نیستیم، اما چون اعتقاد داریم که خداوند نظام احسن را خلق نموده و
بهترین قوانین واحکام را بیان داشته است ، هرچند حکمت اصلی احکام را هم ندانیم ، از باب تعبد آن
را باید بپذیریم
با توجه به نکات فوق مى توان نتیجه گرفت : اسلام براى آن که همه افراد –
مخصوصا بازماندگان مرده – را از آلودگى به انواع میکروب ها و ابتلا به امراض گوناگون که از پیکر بى
جان ممکن است بـه آنـهـا سـرایـت کـنـد , بـازدارد و در عین حال با تحریم تماس با مرده , با
عواطف و احساسات بر افروخته آنها مقابله نکرده باشد , مشکل قانونى براى آنها به وجود آورده است ; یعنى
دستور داده هـر کسى به بدن مرده دست بزند و یا به هر نحوى بدنش با میت تماس پیدا کند
, باید تمام بدنش راشست و شو داده و غسل نماید.
این مشکل قانونى در عین آن که تا حدود زیادى تماس زندگان را با مردگان محدود مى کند و آنها
را از ابتلا به انواع امراض احتمالى باز مى دارد , عواطف و احساسات آنها را نیز نادیده نگرفته است.هرگاه
این مشکل قانونى , موثر در برقرارى تماس , با مرده نگردید , غسل مس میت بهترین و ساده ترین
طرز شست و شو و دفع میکروب هاى احتمالى خواهد بود.
اگر غسل مس میت ایجاد مشکل قانونى و براى جلوگیرى از آلودگى و ابتلا به امراض است , پس چرا
بعد از غسل دادن مرده , دست زدن و تماس پیدا کردن با بـدن او موجب غسل نمى شود ؟
غـسـل دادن مـرده بـا آب مخلوط به سدر و آب مخلوط با کافور و با آب خالص , عامل موثرى
بـراى ضـدعـفـونـى و تـمـیـز کردن مرده است.لااقل براى مدتى خطراتى که پیش از غسل وجود داشته، , موجود نخواهد بود.
پس از انجام گرفتن مراسم فوق , میت را در مدت کوتاهى به خاک مى سپارند و احتمال بروز میکروب
هاى جدید و سرایت آن به انسان منتفى خواهدبود.
هم چنین غسل جنابت نیز حکمت های مخصوص به خودش را دارد.
در روایتى از امام رضا (علیه السلام) فلسفه غسل چنین بیان شده است:
«جنابت از تمام بدن بیرون مىآید، از
این رو باید تمام بدن را شست».(وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۴۶۶)
علم روز نیز مطلب فوق را تأیید مىکند.طبق
تحقیقات دانشمندان در بدن انسان دو سلسله اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک وجود دارد که در سراسر بدن و در اطراف
تمام دستگاهها و جهازات داخلى و خارجى گستردهاند.
وظیفه اعصاب سمپاتیک تند کردن و به فعالیت واداشتن دستگاههاى مختلف بدن است.وظیفه اعصاب پارا سمپاتیک کند کردن فعالیت آنها
است.در واقع یکى نقش گاز اتومبیل و دیگرى نقش ترمز را دارد.از تعادل فعالیت این دو دسته اعصاب دستگاههاى بدن
به طور متعادل کار مىکند.گاهى جریان هایى در بدن رخ مىدهد که این تعادل را به هم مىزند.از جمله این
جریانها مسئله ارگاسم (اوج لذت جنسى) است که معمولاً مقارن خروج منى صورت مىگیرد.
از جمله امورى که مىتواند اعصاب سمپاتیک را به کار وا دارد و تعادل از دست رفته را تأمین کند،
تماس آب با بدن است.از آن جا که تأثیر ارگاسم روى تمام اعضاى بدن به طور محسوس دیده مىشود و
تعادل این دو دسته اعصاب در سراسر بدن به هم مىخورد، دستور داده شده است که پس از آمیزش جنسى
یا جنابت و خروج منى، تمام بدن با آب شسته شود.(تفسیر نمونه، ج ۴، ص ۲۹۲، با تلخیص)
غسل جنابت
که هم شستشوى جسم است و هم به علت این که به قصد قربت انجام مىگیرد، شستشوى جان است، بر
جسم و روح اثر مىگذارد.از طرف دیگر وجود غسل جنابت براى پاک نگه داشتن بدن و رعایت بهداشت در طول
زندگى است
به هنگام خروج منى یا آمیزش جنسى، هم روح متأثر مىشود و هم جسم.
روح به سوى شهوات مادى و جسم به سوى سستى کشیده مىشود.غسل جنابت که هم شستشوى جسم است و هم
به علت این که به قصد قربت انجام مىگیرد، شستشوى جان است، بر جسم و روح اثر مىگذارد.از طرف دیگر
وجود غسل جنابت براى پاک نگه داشتن بدن و رعایت بهداشت در طول زندگى است.(تفسیر نمونه، ج ۴، ص ۲۹۴،
با تلخیص)
آن چه در عبادات و واجبات داراى اهمیت بیشتر است، روح آن اعمال و حالت تعبد و ذکر
و روى آورى به درگاه الهى است؛ در این صورت اگر کسی بدنش تمیز باشد و تازه به حمام رفته
باشد ، یا پس از جنابت به حمام رود و غسل نکند یا حتی فقط نیت غسل نکند ، کفایت
نکرده و باید غسل جنابت را با شرایط خاص بجا آورد ؛ زیرا نظافت و پاکیزگی تنها جزء کوچکی از
فلسفه حکم است و اصل و اساس عمل عبادی ، برای پاکیزه گی و طهارت روح انسان است.
علاوه بر همه آنچه گفته شد دلیل اصلی مسئله روایات و قرآن کریم است که غسل جنابت را برای انجام
عبادات واجب نموده است.اصل اولی در تمام احکام الهی تعبد است ؛یعنی هر چند تمام احکام الهی بدون حکمت نیست
و هرچند که به بسیاری از حکمت های احکام آگاه نیستیم، اما چون اعتقاد داریم که خداوند نظام احسن را
خلق نموده و بهترین قوانین واحکام را بیان داشته است ، هرچند حکمت اصلی احکام را هم ندانیم ، از
باب تعبد آن را باید بپذیریم.
و در پایان یک پرسش و دو پاسخ در این مورد:
سوال: حضرت امام (ره) در استفتائات فرمودند که تکرار
عمل (مثلاً در غسل) حرام است (مساله وسواس و…
) آیا این حرمت موجب بطلان غسل هم می شود اگر پاسخ مثبت است در حال حاضر تکلیف چیست؟ (اگر
تعداد غسل های با این شرایط را ندانیم چه تعدادی بوده است؟)
آیه الله خامنه ای(دام ظلّه):اگر به حد وسواس
برسد حرام است ولی، همه عمل های وسواسی باطل نیست.(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعه الزهراء قم)
آیه
الله فاضل لنکرانی(ره):خیر، در غسل موجب بطلان غسل نمی شود.(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعه الزهراء قم)
تبیان