چرا در بعضی از خانواده های مذهبی فرزندان ناصالح می شوند ؟
یکی از اعمالی که باعث میشود فرزندان ناصالح در یک خانواده مذهبی بوجود بیاید درامد حرام است که باعث میشود فرزندان آدمی ناصالح شود پس انسان باید در انتخاب لقمه حتما دقت لازم را بکند. غذا و تغذیه طیب و پاک در هر انسانی تاثیر مثبت و منفی میگذارد. در امد درست و حلال عامل مهم و قطعا از مواردی است که در تعیین شخصیت و سرنوشت هر انسانی تاثیر به سزایی دارد. آثار حرامخواری از نظر روایات را در پرشین وی ببینید.
فرزندان ناصالح
از خانوادههای مذهبی فرزندان ناصالح به دنیا میآیند و از خانوادههای بیدین یا کم تقید، فرزندان صالحی میآیند! علت چیست و آیا با عدل الهی مغایرت ندارد؟!هیچ امری در عالَمِ خلقت با عدل الهی مغایرت ندارد.خدایی که عادل نباشد، اصلاً خدا نیست، چرا که نقطه مقابل عدل، ظلم است و حتی فرض ظلم در موردخدا نیز غلط است.کسی که عادل نباشد، معلوم است که علیم، حکیم، قادر و متعال نیز نمیباشد و کلاً ضعف،نقص و نیستی به او راه یافته است و خداوند متعال منزه (سبحان) از این اوصافی میباشد که فقط درمورد مخلوقات صدق مینماید:
«سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ» (الزخرف، ۸۲)ترجمه: پروردگار آسمانها و زمین [و]پروردگار عرش از آنچه وصف مىکنند منزه است.
به چند نکتهی مهم باید توجه داشت:
الف – عدل به معنای مساوات یا مطابق میل بودن همه چیز نیست، بلکه یعنی «قرار گرفتن هر چیزی درجای خودش».نظام عالَم، قانونمند و حکیمانه است.پس اگر کسی مؤمن بود، نماز شب میخواند و احیاناً کبریتی از دستش به زمین افتاد و ندید و خانهاش به آتش کشیده شد، نمیتواند معترض شود که پس عدل خدا چه شد؟!
ب – نمازخواندن یا ننوشیدن مشروب تنها شرط لازم برای تربیت خود و فرزندان نمیباشد، چنان چه ترک نماز ویا شرب خمر نیز تنها عامل انحراف فرزندان نمیباشد و عوامل مؤثر دیگری نیز وجود دارند.
ج – گاه شخص مسلمان و به اصطلاح مؤمن نیز خطاهای بسیار بزرگی دارد که به خاطر عادت یا بیبصیرتی،خودش متوجه نیست.به عنوان مثال: همه میدانند که زنا عمل بسیار زشت، زننده و کثیفی است و مردان و زنان مؤمن، از مردان زناکار یا زنان زانیه دوری میگزینند، اما به راحتی در نشستهای خانوادگی یا جمعهای صمیمی غیبت میکنند،در حالی که تصریح شده «الغیبت اشد من الزّنا – غیبت [در زشتی و پلیدی] از زنا شدیدتر است»-
پس آثار سوءاش نیز بیشتر است.یا آن که اذهان عمومی قتل نفس را پلید و قاتل را انسان وحشتناکی قلمداد میکنند،اما به راحتی علیه یک دیگر فتنه میکنند، در حالی که قرآن کریم در چند آیه تصریح نموده که فتنه از قتل شدیدتر و بدتر است.همینطور است گناهان دیگر و از جمله لقمه حرام یا شبههناک.چه لقمه و غذای مِعدَویباشد و چه لقمه و غذای فکری و معنوی.به قول حافظ:
بیخبرند زاهدان نقش بخوان و لا تَقَلمست ریاستمحتسب باده بده و لا تَخَفصوفی شهر بین که چون لقمه شبهه میخوردپاردمش دراز باد آن حیوان خوشعَلَف
خروج فرزند ناصالح از خانواده صالح
د – نکته مهمتر آن که خروج فرزند ناصالح از خانواده صالح و بالعکس که به مثابه «یُخْرِجُ الْحَیَّمِنَ الْمَیِّتِ وَیُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ»، یعنی خارج کردن زنده از مرده و مرده از زنده میباشد، خود گواه و
دلیل محکمی بر نقش اختیار و بالتبع انتخاب است.چرا که هر چند شرایط محیطی و جانبی آثاری قطعی داشته وحالاتی را تحمیل میکنند، اما در عین حال اختیار و امکان مالکیت و تسلط بر خود، از هیچ کس سلب نمیگردد.
از این رو مکرر شاهدیم که مثلاً دختر یا پسری در یک خانواده مسلمان و حتی مؤمن، غربزده، لاابالی وفاسد میگردد و متقابلاً یک دختر یا پسر آلمانی، فرانسوی یا امریکایی که در خانوادهای کاملاً بیدین و بیتقید به دنیا آمده و یا اگر خانوادهی سالمی داشته، در هر حال با اسلام آشنایی نداشته و در جامعهای کاملاً فاسدرشد کرده است، با انتخاب خود اسلام ناب را پذیرفته و مکتب اهل بیت (ع) روی میآورد.
تبیان