۱۰ نکته مهم برای محاسبه خمس
خمس یکی از واجبات مالی اسلام بوده و از نظر قرآن و روایات دارای اهمیّت خاصی می باشد و یکی از مسائل حیاتی جامعه به شمار می رود و یک پنجم درآمدحاصل از سرمایه و سود تجارت، طبق شرایطی، حق محرومان، سادات و فقراست و اینکه که یک قسمت آن سهم امام علیه السلام است و قسمت دیگر آن سهم سادات می باشد.. محاسبه خمس را در پرشین وی ببینید.
محاسبه خمس
۱۰ نکته مهم برای محاسبه خمس مبلّغانی که برای نشر دین و مذهب تشیع به اقصی نقاط کشور هجرت میکنند،با مسائل گوناگون شرعی مواجه میشوند، از جمله، مراجعه افراد برای بررسی حساب سال خمسی .اینک محورهایی را در این زمینه یادآور میشویم
۱٫تعیین مرجع تقلید
در ابتدای محاسبه خمس، لازم است از شخصی که برای تعیین سالخمسی مراجعه نموده است، سؤال شود که مقلد کدام یک از مراجع تقلید میباشد؛ زیرا در بعضی مسائل خمس اختلاففتوا وجود دارد، البته بخشی از این اختلاف به تشخیص حکم بر میگردد و برخی به تعیین موضوع.
۲٫ابتدا و انتهای سال خمسی
مبحث «ابتدا» و «انتها»ی سال خمسی نیز یکی از محورهایی است که مبلّغان گرامی باید به آن توجه داشته باشند.ابتدای سال خمسی: لازم است در مقام محاسبه خمس به این نکته توجه شود که «ابتدای سال خمسی» یک امر جعلی و قراردادی نیست که بتوان آن را بدون علت یا با علت تغییر داد؛ بلکه ابتدای سال خمسی یک امر«حقیقی» بوده؛ به یکی از دو امر زیر محقق میشود
: الف) برای کسانی که از اولین درآمد، خمس مال خودرا پرداختهاند، ابتدای سال خمسی آنها، اولین درآمد آنان میباشد و در هر سال همان موقع باید به حساب خودرسیدگی کنند؛
ب) برای کسانی که از آغاز، خمس خود را محاسبه نکرده و نپرداختهاند و بعد با مصالحه مجتهدجامعالشرایط سال خمسی را شروع کردهاند، ابتدای سال خمسی همان زمانی است که مصالحه نموده و حساب سال تعیین کردهاند.
انتهای سال خمسی:
مقصود از «سال» در باب خمس، دوازده ماه است، نه اینکه مانند باب زکات، یازده ماه باشد.اینک سؤال این است که آیا مقصود، دوازده ماه قمری است یا شمسی؟ دیدگاه مراجع تقلید در این زمینه مختلف است؛ برخیمراجع انتهای سال خمسی را مطلقاً قمری دانستهاند و برخی مطلقاً شمسی، و گروهی نیز قائل به تفصیل شدهاند کهباید هر کسی به مرجع مربوط به خود مراجعه کند.
۳٫دستگردان
این اصطلاح یا همان ادای خمس به صورت «قسطی» در جایی به کار میرود که شخص، پول کافی و به مقدار ادای خمس ندارد؛ در این صورت وکیل مرجع تقلید، همان پول اندک را چند مرتبه با او مبادله میکندتا به مقدار خمس مال وی شود، در نتیجه اموال او تطهیر شده؛ ولی وی به مرجع تقلید بدهکار میشود.مثال:فرض کنیم اموال شخصی محاسبه و او پنج میلیون تومان خمس بدهکار شده است؛ ولی پانصد هزار تومان بیشتر ندارد.
دراین صورت او همان پانصد هزار تومان را به وکیل مرجع تقلید خود میپردازد، سپس وکیل مرجع آن را پذیرفته،به وی قرض میدهد و او میپذیرد و باز آن شخص همان پانصد هزار تومان را به عنوان خمس به وکیل مرجع تقلیدش میپردازد و همینطور تا ده مرتبه رد و بدل میشود.برای آخرین بار، وی پانصد هزار تومان رابه وکیل مرجع تقلید میپردازد و چهار میلیون و پانصد هزار تومان بر ذمّهاش باقی میماند که بهتدریج آن رامیپردازد.دو تذکر:
الف) دستگردان، مختص به موردی است که محاسبه کننده «وکیل» مرجع تقلید در خصوص دریافت خمس بوده واجازه دستگردان داشته باشد.
ب) آنچه آوردیم مربوط به آنجاست که اقساط خمسی، از درآمد سال قبل پرداخت گردد؛ اما چنانچهشخصی بخواهد از درآمد سال جدید خمسی، اقساط خمس را بپردازد، لازم است از مرجع تقلید خود کسب تکلیف نماید؛
زیرا برخی از فقها در این مورد، پرداخت یک پنجم اقساط را نیز لازم میدانند، چون درآمدهای سال، خمس داردبهجز آنچه که در مؤونه زندگی مصرف گردد و پرداخت اقساط خمس جزء مؤونه زندگی بهحساب نمیآید.مثلاً کسی که مقدارخمس حسابشدهاش بیست میلیون تومان است و بخواهد از درآمد سال جدید خمسی بپردازد، باید به جای بیست میلیون تومان،بیست و چهار میلیون تومان پرداخت نماید.
خمس و زکات
۴٫تعدّد سال خمسی
یکی از سؤالات مطرح شده در باب سال خمسی این است که آیا میتوان به حسب هر درآمدی یک سال خمسی مقرّر کرد؟ دیدگاهها در این زمینه متفاوت است.شاید بتوان چنین گفت: رأی بیشتر فقها این است که درآمدهایی راکه از «یک منبع» باشند، میتوان در یکسو قرار داده، یک سال خمسی برای آنها معین نمود.مثلاً فرض کنیم شخصی،هم از دولت حقوق دریافت میکند و هم درآمدی از زمین کشاورزی دارد.این شخص میتواند برای خود دو سال خمسیداشته باشد.
۵٫ مؤونه
از جمله اصول محاسبه خمس این است که «مؤونه» را به شمار نیاورده، آنچه را اشخاص برای زندگی خود هزینه نمودهاند، از گردونه حساب خارج نماییم؛ چنانچه امام معصوم(علیه السلام) میفرماید: «الْخُمُسُ بَعْدَ مَئُونَتِهِ وَ مَئُونَهِ عِیَالِهِ وَ بَعْدَ خَرَاجِالسُّلْطَانِ؛[۱] خمس [تعلق میگیرد] پس از [خارج کردن] مخارج خود و عیالش و بعد از [پرداخت] خراج (مالیات) سلطان.»
براین اساس، بر هرچه از درآمد سال جاری صَرف خرید مایحتاج زندگی شده است، خمس تعلق نمیگیرد.توجه به چند نکته در این زمینه ضروری است:
الف) زمان، مکان و شأن اشخاص در مقوله «مؤونه» دخالت دارد؛ یعنی ممکن است چیزهاییدر زمان یا مکانی بخشی از مخارج زندگی به شمار روند، در حالی که همان چیزها در زمان یا مکانی دیگر، جزء مؤونه به شمار نروند و نیز ممکن است شأن شخصی اقتضا کند که لوازمی از زندگی را داراباشد.در حالی که شأن فرد دیگر در همان زمان و مکان چنین نباشد.بر این اساس، هر پولی که بهحسب زمان، مکان و شأن افراد، جزء مایحتاج و مخارج زندگی به شمار رود و قبل از فرا رسیدن سال خمسی، آن پول در طریق مایحتاج هزینه شده و به کار گرفته شود، خمس بر آن تعلّق نمیگیرد
.ب) ملاک درمؤونه، فعلیّت است، نه شأنیّت (یعنی آنچه در زندگی خود خرج و هزینه کرده است)؛ به عبارت دیگر، هزینهای بهطور یقین مُسقِط خمس است که به فعلیّت درآمده، برای مخارج زندگی صَرف شود.مثل اینکه با درآمد حاصله از کسبو کار، مایحتاج زندگی را خریداری نموده و به کار گیرد.صورت مقابل مسئله این است که شخصی درآمدش را پساندازنموده، به خود سخت گیرد و مایحتاج زندگی خویش را تأمین ننماید.در این صورت مسئله محل خلاف است که آیاخمس بر اموال جمع شده تعلّق میگیرد یا نه؟!
ج) مخارج «افراطی» از تعلّق خمس خارج نمیشود و به عبارت دیگر، پرداخت خمس اسرافهایی که در مسیر مخارج صورت میگیرد، لازم است، گرچه مقوله «هزینه» محقق شده است.علت مطلب مزبوراین است که در مفهوم مؤونه «اقتصاد و میانهروی» اخذ شده است، لذا خرجهای غیر ضروری و اسراف گونه، اصلاًمؤونه به شمار نمیرود.
د) مصرف مال در حرام نیز مؤونه به شمار نمیرود.سرّ مطلب این است که هرگز مال حرام،بخشی از مؤونه و مخارج زندگی محسوب نمیشود.بر این اساس، لازم است خمس هزینههای حرام زندگی پرداخت شود؛ هزینههایی مانندسفر حرام (چه خود سفر حرام باشد و چه برای انجام حرامی مسافرت کرده باشد)، مخارج برگزاری مجالس معصیت، هزینه صرف شده در تهیه مأکولات و مشروبات حرام و یا هزینه انجام هر معصیتی.هـ) مقصود از مؤونه، تنها هزینه موردنیاز خود شخص نیست؛ بلکه اعم است از مخارج خود شخص و افراد تحت تکفّل وی؛ چه آن افراد، واجب النفقه وی باشند، مانند همسر، فرزندان و پدر و مادر فقیر شخص، یا اینکه نفقه آنها واجب نباشد، مانند میهمان.
۶.سرمایه
به فتوای اغلب فقها سرمایه، متعلَّق خمس قرار میگیرد.بر این اساس، یکی از چیزهایی که لازم است در فهرست اموالمطرح شود، رأس المال یا همان سرمایه است.لازم به ذکر است که مقصود از سرمایه، ثروت متمرکز شدهای است کهسبب درآمد باشد.مانند اجناس داخل فروشگاهها، ابزار کارهای صنعتی، زمین کشاورزی، کارخانه (اعم از ساختمان، ابزار و زمین آن) بناییکه به اجاره داده شده، باغ یا اتومبیلی که از طریق آن درآمد حاصل میشود،
سهام و در یک کلام،هر مال و ثروت مولّدی که در طریق تولید درآمد واقع شود.البته به فتوای بسیاری از فقهاء سرمایهای که مؤونهزندگی متوقف بر آن است، خمس ندارد؛ لذا اگر در آمد شخصی فقط از طریق سرمایه اوست باید حساب کردچه مقدار از این درآمد پاسخگویی مؤونه است؛ مثلاً اگر نصف آن مؤونه را کفایت کند، نصف سرمایه خمس نداردو اگر همه آن برای مؤونه نیاز است تمام سرمایه خمس ندارد.
۷٫خمس و زکات
زکات یا خمس، جای یکدیگر را نمیگیرند.بنابراین، کسانی که سرمایه آنها غلات اربع (گندم، جو، خرما وکشمش) یا انعام ثلاث[۲] (شتر، گاو و گوسفند) است،اگر شرایط وجوب زکات در آنها جمع باشد، باید زکات بپردازند وچنانچه مابقی آن از سال خمسی زیاد بیاید، لازم است خمس آن را نیز پرداخت کنند.
۸٫ مخمَّس
محور دیگر در زمینه محاسبه خمس این است که: «أنَ المُخَمَّسَ لَا یُخَمَّسُ وَ اِن بَقِیَ الدَّهر مَعَکَ؛مالی که یکبارخمس آن داده شده، دیگر متعلَّق خمس قرار نمیگیرد، اگرچه یک عمر همراه تو باشد.» در این نکته بحث واختلافی نبوده؛ بلکه مورد اتفاق تمام فقها میباشد؛ ولی تذکر دو نکته – که هم قانون «المخمّس لایخمّس» را تخصیصمیزند و هم آن را شفافتر میسازد – ضروری است
۹٫قرض
آنچه به عنوان قرض یا وام دریافت شود، خمس ندارد، گرچه سالهای متمادی بماند؛ ولی در صورت شروعبه پرداخت اقساط، بر هر قسط داده شده خمس تعلق میگیرد، البته مشروط بر اینکه از سال خمسی زیاد بیاید.
۱۰٫طلب
ممکن است شخصی به دیگری قرض داده یا به هر صورتی از وی طلبکار باشد.در این صورت معیار درباب خمس، «مالکیت» رنج و سود است؛ اعم از اینکه مال بالفعل در اختیار مالک باشد یا نه.پس بر طلبنیز خمس تعلق میگیرد، مشروط بر اینکه آن طلب بهطور متعارف قابل وصول باشد.بنابراین، هر زمان که وصول شد، بایدفوراً خمس آن را بپردازد.
راسخون