بیوگرافی بهرام عظیمی (کارگردان انیمیشن و کاریکاتوریست)
بهرام عظیمی هنرمند معروف و متولد سال ۱۳۴۵ در تهران می باشد .او در رشته صنایع دستی در دانشگاه تهران تحصیل کرده است و دارای نشان درجه ۲ هنر می باشد .او تا کنون انیمیشن های زیادی را ساخته است که مهم ترین آنها سیاساکتی و آقای ایمنی می باشند . با پرشین وی همراه باشید تا با بیوگرافی بهرام عظیمی آشنا شوید .
بیوگرافی بهرام عظیمی کاریکاتوریست معروف
در بیوگرافی بهرام عظیمی آمده است که او زاده سال ۱۳۴۵ در تهران کارگردان انیمیشن، فیلمنامهنویس، طراح کاراکتر و کاریکاتوریست می باشد. او فارغالتحصیل رشته صنایع دستی از دانشگاه هنر تهران بوده و دارای نشان درجه ۲ هنری وزارت ارشاد و معادل با فوق لیسانس انیمیشن میباشد.
معروفترین اثرهای او «انیمیشنهای تبلیغاتی راهنمایی و رانندگی» (سیاساکتی و داوودخطر)، انیمیشنهای «آقای ایمنی» (حسن خطرناکه حسن)، انیمیشنهای سه بعدی «بابابرقی»، انیمیشن کوتاه «ماسوله» انیمیشن کوتاه «بابا» و کارگردانی فیلم بلند انیمیشن «تهران ۱۵۰۰» است.
نحوه شروع فعالیت بهرام عظیمی
بیوگرافی بهرام عظیمی می گوید که : من کار حرفهایام را از سال ۷۲ شروع کردم و آن موقع نخستین بار بود کاریکاتورهایم
در نشریات مختلف چاپ میشد. از همان زمان یعنی چهارم فروردین ۷۲ وارد شرکتی شدم که قرار بود
کار انیمیشن انجام دهد. آنها کاریکاتوریست استخدام کردند تا با کامپیوتر انیمیشن بسازند.
قبل از آن، کار با کامپیوتر را بلد نبودم و مهندسهای آن شرکت به من انیمیشن آموزش دادند.
اینگونه نبود که علاقهمند به انیمیشن باشم و دنبال آن بروم. الان هم به انیمیشن علاقهمند نیستم،
یعنی انتخاب آخرم انیمیشن است. انتخابهایم اول کاریکاتور است، بعد سینما و در نهایت انیمیشن.
از آن زمان شغل من انیمیشن شد و با توجه به سابقهام در کاریکاتور و علاقهمندیام به سینما و فیلم توانستم
تا اینجا پیش بروم. البته عامیانه زندگی کردن هم خیلی به درد من خورد. انیمیشنهایی که ساختم،
رنگ و بوی زندگی خودم را در گذشته، حال و آینده داشت.
به مرور تا مدتها انیمیشن کار میکردم و خیلی وقتها کارهایم پخش میشد، اما کسی نمیدانست
اینها را من ساختهام. ولی به واسطه کاریکاتورهایم که جایزه میگرفت، بویژه از جشنوارههای خارجی و مصاحبههایی
که میشد، میگفتم شغلم انیمیشن است و فلان فیلم را ساختهام. این گونه مرا شناختند و فهمیدند انیمیشن هم کار میکنم.
ولی وارد شدن به کار انیمیشن و کاریکاتور آن طور که درآمد داشته باشد، از همان سال ۷۲ بود، قبل از آن
هم در دانشگاه صنایع دستی خواندم و کاریکاتور میکشیدم.
شخصا به انیمیشن علاقهمند شدم. دوره متوسطه اتومکانیک خواندم. دبیر ادبیاتی داشتم که به من گفت
«نقاشیات خوب است، برو هنر امتحان بده.» همان سال یعنی سال ۶۴ یا ۶۵
دانشگاه تهران رشته نقاشی قبول شدم با رتبه ۹٫
بهرام عظیمی کاریکاتوریست
کاریکاتور را به صورت نیمهحرفهای از زمان دانشگاه شروع کردم، سال ۶۶ یا ۶۷ ؛ ولی رشته من صنایع دستی
بود. من خیلی زیاد اهل خودنمایی بودم. دوست داشتم بگویم من از همه هنرمندتر هستم، نگاه نکنید
رشته من صنایع دستی است ولی اگر بخواهم نقاشی کنم، از شما هم بهتر میکشم.
این حس در من بود و با کشیدن کاریکاتور در من جمع میشد. من هر روز صبح ساعت۷ میآمدم دانشگاه،
به خاطر این که انگیزه بالایی داشتم. (الان هم ساعت ۵/۵ یا ۶ میآیم سرکار.)
آن زمان کاریکاتورهای انتقادی راجع به اتفاقاتی که در دانشگاه میافتاد، میکشیدم. دانشگاه یک تابلوی اعلانات داشت
که به آن ستون آزاد میگفتند، هر کس انتقادی داشت روی آن مینوشت. از آنجا بود که روی کاریکاتورهایم
وقت میگذاشتم و میچسباندم به تابلو. هنوز ۹۰ درصد آن کاریکاتورها را دارم. آنجا بود
که یکدفعه بین بچههای دانشگاه تابلو شدم. امکان ندارد یکی از بچههای آن زمان دانشگاه هنر، مرا نشناسد.
همان زمان دانشکده تئاتر و سینما هم بود. مثلا محمد باشه آهنگر، امیرمحمد دهستانی، آقای تقدسی
و مژگان شجریان. البته اینها بعد از من آمدند. نسلی بودیم که الان همه حولوحوش ۴۰ به بالا سن دارند
و بعضی از آنها آدمهای درجه یک هستند و پست دارند و شاخص شدند، اما بجز این همکاران،
یک دار و دسته شش نفری بودیم که من رئیسشان بودم.
ازدواج بهرام عظیمی
من و همسرم همکلاسی بودیم او در دانشگاه الزهراء درس میخواند و به خاطر همین کارهای هنریام بود
که از من خوشش آمد. هیچ وقت از قیافه من تمجید نمیکند ولی از کارهایم چرا. در آن برنامه تلویزیونی
هم همین را گفتم. گفتم اگر اعتماد به نفس داشته باشی، بیخیال قیافهات میشوی.
زمانی میروی بینیات را عمل میکنی که به بینیات فکر میکنی.
اعتماد به نفس باعث میشود تو خوشقیافه شوی. من این حرفها را در آن برنامه زدم ولی بعضیها میگویند
چرا عظیمی در آن برنامه شرکت کرد، اما من به این حرفها بیتوجه هستم.
اگر مرا با این چیزها موفق میدانید، مرا الگو قرار دهید و ببینید چگونه موفق شدهام. به نظرم هر کس
باید اعتماد به نفس و روابط عمومی، داشته باشد.
مسئولیت های بهرام عظیمی
عضو هیئت داوران بیش از ۱۵۰ جشنواره ملی و بینالمللی انیمیشن، فیلم و کاریکاتور
برنده۹۹ جایزه ملی و بینالمللی در رشتههای کاریکاتور، انیمیشن، نقاشی و تصویر سازی
مدرس خانه کاریکاتور ایران از سال ۱۳۷۶ تاکنون و مدرس سابق دانشکدههای هنر تهران
برگزاری کارگاههای تخصصی انیمیشن در اکثر استانهای ایران و کشورهای چین-ایتالیا-هند-مکزیک و یونان
ایده پرداز، کارشناس و مجری برنامههای تخصصی دربارهٔ انیمیشن، سینما، کاریکاتور و طنز در تلویزیون
نویسنده فیلمنامه فیلمهای سینمایی «آل» و «تهران ۱۵۰۰ به صورت مشترک»
کارگردان فیلم سینمایی «تهران ۱۵۰۰»[۲] و کارگردانی فیلمهای کوتاه انیمیشن و فیلمهای آموزشی و تبلیغاتی انیمیشن
مسئول بخش کامپیوتر و نقاشی زمینه سریال ۲۶ قسمتی (یار مهربان) سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۶
مدیر خانه انیمیشن شهرداری تهران به مدت سه سال.
مسئول بخش کامپیوتر و نقاشی زمینه انیمیشنهای داستان تاریخ سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۸
مدیر تکنیکی و مسئول لی اوت تیتراژ برنامه کودک شبکه دو سیما
نخستین سخنران اولین تداکس (TEDx)برگزار شده در ایران در سال ۱۳۹۱ دانشگاه امیرکبیر
فیلم شناسی بهرام عظیمی
انیمیشنهای تاکسیرانی اصفهان، شرکت مخابرات و …
انیمیشنهای سازمان بازیافت
انیمیشنهای بابا برقی
و…
فعالیتهای سینمایی و تلویزیونی
اجرای مجموعه عروسکی «سرحال» از شبکه نسیم، بهار ۱۳۹۷
نویسنده فیلم سینمایی آل، به کارگردانی بهرام بهرامیان ۱۳۸۸
سازنده بخش انیمیشن فیلم سینمایی «خیابانهای آرام» به کارگردانی کمال تبریزی ۱۳۸۹
یکی از دو نویسنده فیلم سینمایی «تهران ۱۵۰۰»
جوایز بهرام عظیمی
جایزه اول بهترین انیمیشن دینی از «نهمین دوسالانه بینالمللی انیمیشن تهران» ایران سال ۲۰۱۵
جایزه ویژه پنجمین دوره جشنواره فیلم «شهر» ایران سال ۲۰۱۵
جایزه اول بهترین کارگردانی انیمیشن از «دومین جشنواره ملی فیلم سما» ایران سال ۲۰۱۶
جایزه ویژه اولین دوره جشنواره هنری «پرنده آبی» ایران سال ۲۰۱۶
جایزه ویژه اولین دوره جشنواره «انیمیشن استانها» (همدان) ایران سال ۲۰۱۸
تندیس طلایی بهترین فضاسازی از «یازدهمین دوسالانه بینالمللی انیمیشن تهران» ایران سال ۲۰۱۹
و…
بیشتر بدانید گفتگو با بهرام عظیمی
خیلی زود شروع کردید به ریاست.
فقط ۲۰ سالم بود. یادم هست کارهای عجیب و غریب زیاد میکردم؛ مثلا صبح که تازه دانشجوها میآمدند
دانشگاه، با یک قبر وسط حیاط روبهرو می شدند که خودم درست کرده بودم. این کارهای عجیب و غریب
بسیار کمکم کرد.بیوگرافی بهرام عظیمی
مثلا پایاننامه یکی از بچهها درباره کارهای من بود. هر کاری من میکردم، مینوشت و عکس میگرفت.
خیلی طرفدار هم نداشتم. کسی که میآید رشته هنر، میخواهد بگوید من یک مقدار خاصتر هستم.
کسی بازیگر میشود که میخواهد خودش و هنرش را مطرح کند.
چرا بازیگر نشدید؟
چون قیافه نداشتم. البته بازی هم کردم. سال ۶۷ در یک کار دانشجویی بازی کردم. نقش یک رقاص را داشتم
و بریک میرقصیدم! در یک فیلم دیگر نقش گدا را داشتم. من عشق بازیگری نداشتم.
بعد از این که معروف شدید، پیشنهاد بازی داشتید؟
بله. آقای محمدرضا ورزی پیشنهاد کرد نقش میرزا کوچکخان را بازی کنم. البته قبلش یک نفر عکس مرا در اینترنت
پیدا کرد و کنار عکس میرزا کوچکخان گذاشت، شباهت ما حیرتانگیز بود. من رفتم تست دادم و لباس پوشیدم،
ابروهایم را تیره کرد، چیز دیگری را تغییر نداد و فقط موهایم را باز کرد. اصلا از میرزا کوچکخان بهتر شدم!
چرا قبول نکردید؟
خود آقای ورزی قبول نکرد. میدانم چرا ولی نمیگویم. من عشق بازیگری نیستم به خاطر این که بازیگر کسی است
که میرود یک دفتر فیلمسازی، به او میگویند نقش تو این مشخصات را دارد و بازی کن.
کمی خودخواهانه، اما شیوه جالبی است. قبل از شروع یک کار ایدههای زیادی در ذهن دارید یا با توجه به موضوع ایدهپردازی میکنید؟
هر اثر هنری که خلق کردهام، برای مردم بوده است. چیزی که همه آدمها با هر فرهنگ و زبانی بفهمند.
هیچ وقت چیز عجیب و غریب خلق نکردم. تعدادی سوژه دارم که دمدستی هم هست. در واقع چیزی را میسازم
و تحویل مشتری میدهم که برای او آشناست. خیلیها ممکن است با دیدن اثر من
با خودشان بگویند کاش به فکر ما هم میرسید.بیوگرافی بهرام عظیمی
چیزهایی که دم دست همه است ولی جذابیت دارد، تحویل مخاطبم میدهم. مثلا این اتفاق در فیلم
تهران ۱۵۰۰ افتاده است. بهرام رادان در این فیلم پیکان دارد. من دقیقا پیکان را در فیلمم آوردم. پیکان برای ما
یک نوستالژی دوستداشتنی است و همه ما از آن خاطره داریم. پیکان چیزی است
که از بچه هشت ساله من میداند چیست تا آدم هشتاد ساله.
الان پراید جایش را گرفته.
هنوز شخصیتی که پیکان دارد، هیچ کدام از ماشینها ندارد.
بد نیست بدانید ماجرای تصادف و بستری شدن بهرام عظیمی در بیمارستان
بهرام عظیمی کارگردان انیمیشن که در ناحیه پا دچار سانحه شده بود چنین گفت:
یک ماه پیش در اثر یک سانحه پای راست من از ناحیه لگن آسیب شدید دید
که بلافاصله توسط آمبولانس به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شدم و بعد از گرفتن عکس فهمیدند
که استخوان ران پای راست من ترک های شدیدی خورده است.
وی ادامه داد: یکی از جراحان این بیمارستان گفت با توجه به اینکه من در سن ۵۰ سالگی هستم ۲ روش درمانی
وجود دارد؛ اول اینکه همین استخوان را پیچ و مهره کرده و از پلاتین استفاده کنند تا استخوان مورد نظر
ترمیم شود و یا اینکه تکه ای از استخوان را بریده و به جای آن پروتز گذاشته شود. جراح مورد نظر تاکید کرد که
اگر سن من بالای ۶۰ سال بود حتما از روش دوم یعنی استفاده از پروتز استفاده می کردند
اما به دلیل سنم از روش اول استفاده می کنند زیرا امکان جوش خوردن استخوان ها وجود دارد.
بهرام عظیمی گفت: در نهایت من را به بیمارستان خصوصی پاسارگاد منتقل کردند و جراحی پای من توسط دکتر جعفری زاده رییس بیمارستان که متخصص استخوان است، انجام شد ولی پس از گذشت چند روز از جراحی مشخص شد که ترک های استخوان به قدری زیاد است که خونرسانی لازم صورت نمی گیرد و امکان ترمیم استخوان وجود ندارد.
وی افزود: من را به بیمارستان معیری در بهارستان انتقال دادند تا در آن جا درمان دوم را که همان جراحی پروتز است انجام دهم ولی روز عمل مشخص شد که قطعه ای که باید در پای من نصب شود به دلیل تحریم ها در دسترس نیست. بهترین مدل این قطعه، آمریکایی است که بیمار می تواند تا آخر عمر از آن استفاده کند که نایاب نیست اما متاسفانه به دلیل تحریم ها بسیاری از داروها و لوازم پزشکی توسط برخی از افراد در اختیار بیماران قرار نمی گیرد تا در آینده قیمت بالایی برای آن در نظر گیرند.
عظیمی با اشاره به اینکه قطعه مورد نظر از ۴ تا ۲۰ میلیون تومان قیمت گذاری شده بود، گفت: خوشبختانه هم ریاست بیمارستان معیری پیگیر پیدا کردن این قطعه بود و هم دکتر ایازی معاون اجتماعی وزیر بهداشت، که در نهایت این قطعه پیدا شد و طی جراحی جایگزین استخوان مورد نظر شد.
وی تاکید کرد: طول درمان این جراحی که بتوان بدون عصا و واکر راه رفت ۲ ماه است پس من همچنان با واکر راه می روم اما دامنه فعالیت پای جراحی شده روز به روز بیشتر می شود.بیوگرافی بهرام عظیمی
کارگردان انیمیشن «سیم ششم» با بیان اینکه پیش از این تجربه بستری شدن در بیمارستان به مدت طولانی را نداشته است، توضیح داد: حضور سه هفته ای من در بیمارستان سبب شد تا با شخصیت ها، داستان ها و افراد مختلفی آشنا شوم که تجربه بسیار قابل توجهی به شمار می رود.
ویکی پدیا , جام جم , مهر