بیوگرافی کامل فلامک جنیدی

فلامک جنیدی بازیگر ایرانی ئ متولد سال ۱۳۵۱ در مشهد می باشد .او در رشته نمایش نامه خوانی تحصیل کرده است و اولین کاری که در آن ایفای نقش کرد از آثار مهران مدیری بود .او توسط رامین ناصر نصیر به مهران مدیری معرفی شد . از فیلم های این بازیگر می توان یادداشتهای یک زن خانهدار , در حاشیه و ورود آقایان ممنوع را نام برد . با پرشین وی همراه باشید تا با بیوگرافی فلامک جنیدی آشنا شوید .
بیوگرافی فلامک جنیدی بازیگر سینما و تلویزیون
در بیوگرافی فلامک جنیدی آمده است که او متولد سال ۱۳۵۱در مشهد می باشد . او در رشتهٔ نمایشنامهنویسی فارغ التحصیل شده است . او کار خود را با بازی در سریال مهران مدیری به نام جنگ ۷۷ شروع کرد. اولین کتاب وی با عنوان «جایی به نام تاماساکو» توسط نشر چشمه در سال ۹۰ به چاپ رسید و همان سال کاندید بهترین کتاب سال جایزهٔ گلشیری شد. دومین کتاب او را نیز با عنوان «چرک» که یک رمان است، نشر چشمه در سال ۱۳۹۵ منتشر کردهاست.
ازدواج و مهاجرت
جنیدی در سال ۹۴ با آیدین پوری که از نویسندگان سرشناس می باشد ازدواج کرده است و حاصل ازدواجشان دوقلوهایی به نام میلان و حنا می باشد .
این بازیگر به دلیل کار همسرش پس از ازدواج از ایران مهاجرت کرده و هم اکنون ساکن اسکاتلند می باشد .
دلیل ستاره نشدن فلامک جنیدی
جنیدی درباره دلیل ستاره نشدنش اینگونه می گوید ستاره یعنی چی؟ آدم چه طوری ستاره می شود؟ اینکه پرکار باشد؟ من می توانم به جرأت بگویم که هنوز روی همان موجی هستم که زیر پایم آمده. البته نه با پرکاری، یا اینکه روی جلد مجله ها باشم. من این کار را نمیکنم. من نمیخواهم مانکن باشم یا شو بدهم. اینها انتخاب من نیست. میتواند انتخاب فرد دیگر باشد، که قابل احترام هم هست. اما من آن کار را نمیکنم. اگر میخواهند بگویند استار نماندم، بگویند. من نمیخواستم به آن معنی استار باشم.
تا به حال حس کرده اید بازیگری همان کاری است که باید انجام دهید؟
بعد از هر تمرین تئاتر، وقتی می آمدم می نشستم، احساس می کردم پوست انداخته ام و از محدوده خودم به عنوان یک آدم، یک قدم آن طرف تر گذاشته ام.
مناسبات کاری سخت و پیچیده برای بازیگر خانم چه چیزهایی هستند؟
من به عنوان یک زن بازیگر از اینکه این قدر مراقب باشم که اتفاقات عجیب و غریبی نیفتد، اذیت میشوم. از من انرژی میگیرد. دوست ندارم این قدر انرژی هدر دهم. نهایتش چه اتفاقی میافتد؟ آن پروانه شدن یا دگردیسی یا شاه نقش برایم رخ نمیدهد. من این را با خودم حلاجی کرده ام.
به نظر شما بزرگترین سرمایه یک هنرمند چه چیزی است؟
فکر می کنم شخصیت و ذات خود آن شخص. به نظر من چه هنرمند و چه غیر هنرمند، خیلی فرقس ندارد . فقط هنرمند باید یک مقدار خلاق تر باشد وگرنه شخصیت و ذات برای همه، بزرگترین سرمایه است
در مقابل چه چیزهایی سرسختی نشان می دهید؟
در دفاع از باورها و عقایدم.
کلاً آدم سرسختی هستید یا انعطاف پذیر؟
زیاد انعطاف پذیر نیستم. در بعضی مسائل چرا. مثلاً در محیط جمعی کار سعی می کنم خودم را با شرایط سازگار کنم اما در کل آدمی نیستم که انعطاف پذیر باشم.
تا حالا احساس ناتوانی کرده اید؟
آدم وقتی کاری نمی تواند بکند تنها احساس ناتوانی می کند.
کارگردانی که به کارش اعتقاد داشته باشید و بی چون و چرا در فیلم ایشان حاضر به بازی باشید؟
دوستانی هستند که حتی جوان هستند و من حاضر هستم در فیلمشان بازی کنم البته به کارهای آقای بیضایی، آقای مهرجویی، خانم بنی اعتماد و… هم علاقه مندم اما فیلمنامه اولین معیار من برای پذیرش یک نقش است. چرا که یک فیلمنامه خوب به دست هر کارگردانی قابل اجراست و بهترین کارگردان هم نمی تواند از یک فیلمنامه ضعیف، شاهکار بسازد.
آیا از دستمزد خود راضی هستید؟
نه خیلی کم است.
برخی ها در باره دستمزد بازیگران جدید اعتراض دارند. این اعتراض ها چقدر بجاست؟
به هر حال در همه جا اعتراض وجود دارد. اما در خصوص بازیگران، دستمزدی که
باید به آنان داده شود کافی نیست و همه
گله مندند.
گفتگو با فلامک جنیدی درباره داستان هایش
تجربه نخست شما داستان کوتاه بوده است و اخیرا رمانی را منتشر کردهاید، کدام یک از اینها
برای خودتان جذابترند و دوست دارید در ادامه بیشتر به آن بپردازید؟
من داستان کوتاه را خیلی زیاد دوست دارم… خیلی. ولی نمیدانم چرا الان بیشتر در حالوهوای رمانم…
یک مقدار اینکه به شخصیتهایم بپردازم و سپس به آسانی و خیلی
زود تمامشان کنم برای خودم سخت است.
بهنظر میآید مشغله ذهنی شما بیش از زن بودن، زن در جامعه امروز باشد. خودتان تا
چه اندازه به این مسأله واقف هستید و در رابطه با در نظر گرفتن نسبت جامعه
با ادبیات و داستان یا شخصیت سعی میکنید
به مسائل روز زنان بپردازید؟
بله، جامعه و واکنش آدمها نسبت به پیرامون و محیط اطرافشان، همینطور تأثیر جامعه
یا محیط بر تخریب یا بازسازی خاطرات، بیماریها، نیازها، دردها و…
بسیار برای من جذاب و قابلتامل است.
بیشتر کاراکترهای شما در چرخهای از روزمرگی و تکرار و مشاغلی همچون معلمی،کارمندی و امثال اینها گرفتارند و به نوعی این روحی است که در تمام داستانهایتان جریان دارد. فکر میکنید در ادامه هم بخواهید به این مقوله بپردازید؟
در ادامه را نمیدانم ولی دقیقا درست گفتید، یکی از چیزهایی که ذهن من را به شدت مشغول میکند،
روزمرگی و شغلهایی از این دست است. مثل کارمند جایی بودن. شغلهایی
که میتواند هر کسی را دچار روزمرگی کند. بیوگرافی فلامک جنیدی
کمی از کتابها فاصله میگیریم و به خود فلامک جنیدی میرسیم. شما در رشته ادبیات نمایشی تحصیل کرده اید، فعالیت تئاتری مداوم و مکرر نداشتید، وارد حیطه تصویر میشوید و حالا بعد از گذشت زمان زیادی اینبار با داستان
به حوزه ادبیات بازمیگردید… از ابتدا دغدغه و تمایل اصلی خودتان چه چیزی بود؟
راستش من آن دوره که دانشگاه درس میخواندم فکر میکردم در رشته ادبیات نمایشی برایم بازده بیشتری وجود خواهد داشت، هم بازیگری را دوست داشتم و هم نوشتن را. اما انتخاب ادبیات نمایشی صرفا به خاطر خود نمایشنامهنویسی نبود
و فکر میکردم در خواندن ادبیات نمایشی حیطه گستردهتری را میتوانم
یاد بگیرم و بهنظرم برایم کارآمدتر جهت یادگیری بود.
فیلم های فلامک جنیدی
شهر من شیراز
عطسه
شوخی کردم
چمدان
دست به نقد
در حاشیه
ورود آقایان ممنوع
بی وفا
و…
ویکی پدیا , باشگاه خبرنگاران , روزنامه شهروند