بیوگرافی کامل روزبه نعمت اللهی (خواننده و آهنگ ساز)
روزبه نعمت اللهی این روزها طرفداران خاص خود را دارد .ترانه های او برگرفته از شعرهای مولاناست که پدرش,
برایش این کار را انجام می دهد.این خواننده سبک زندگی خاص خود را دارد و در خارج از شهر زندگی می کند .
در گفتگویی که آزاده نامداری با او انجام داده بیشتر با او آشنا می شوید . در ادامه عکس هایی از این,
خواننده جوان را مشاهده می کنید.
روزبه نعمت اللهی
روزبه نعمتاللهی خواننده، آهنگساز، تنظیم کننده و نوازنده ویولن اهل ایران است.
روزبه نعمتاللهی تیر ۱۳۵۸ در تهران به دنیا آمدهاست. مادرش فرشته جواهری خواننده و ردیف خوان موسیقی بوده,
و پدرش مسرور نعمتاللهی محقق و استاد دانشگاه است.
انتخاب ترانههایی که روزبه اجرا نموده اغلب توسط پدرش صورت گرفتهاست. مسرور و روزبه به صورت ذوقی در زمینه,
ترانه هم فعالیت دارند به گونه ای که خیلی از کارهایی که نعمتاللهی انجام میدهد، ترکیبی از اشعار,
مختلف و ابیات اشعار یک شاعر بهخصوص مولانا هستند که پدرش این کار را انجام میدهد.
روزبه نعمتاللهی با نوازندگی سازهای گیتار و پیانو آشناست و ساز تخصصی اش ویولن است. او فارغالتحصیل,
رشته موسیقی از دانشگاه سوره است.
آلبومها
سرزمین مادری (۱۳۸۲)
هفته عاشقی (۱۳۸۷)
عمو زنجیرباف (۱۳۸۸)
داروگ (۱۳۹۲)
حاشیهها
مهناز افشار که از چندین سال قبل تهیهکننده قطعات و کنسرتهای وی بود، در آلبوم داروگ، علاوه بر تهیه کنندگی،
همخوان و دکلمه کننده ترانهها نیز بود. که با مخالفت وزارت ارشاد، صدای افشار از این قطعات حذف شد.
نعمتاللهی که تاکنون تیتراژهای متعددی را برای صدا و سیما تهیه کردهاست و قطعه خاک دلیران وی بارها پخش,
شدهاست در سال ۹۴ از حضور در تلویزیون منع شد.
وی داور بخش خوانندگی مسابقه استعدادیابی سایت آپارات در سال ۹۴ بود.
بیشتر بدانید گفتگوی آزاده نامداری با روزبه نعمت اللهی درباره زندگی شخصی اش!
خاطره کودکی روزبه نعمتاللهی
از کودکی چه خاطرهای دارید؟
در بچگی در مدرسه اگر معلم از من سوال میپرسید چند تا سوال بعدی را هم جواب میدادم تا به او ثابت کنم,
همه درسهایم را بلدم؛ حالا نمیتوانم یک جا بمانم و خیلی بیقرار هستم. این مهمترین دلیل ,
برای همیشه کوچکردناماست.
یعنی شما در کودکی بیشفعال بودید؟
بله؛ پزشکان همیشه این را به من میگویند. در کودکی هم همینطور بودم و پدر و مادرم برای بزرگ کردن من ,
خیلی سختی کشیدهاند. همیشه یا بالای درخت بودم یا در حال شیطنت کردن. در خانهمان یک درخت بزرگ بود ,
که هر وقت کار اشتباهی میکردم، سریع بالای آن درخت میرفتم و دیگر کسی به من دسترسی نداشت.
کسانی که بیش فعال هستند حساسیتهای بیشتری نسبت به افراد عادی دارند، آیا مرور زمان ,
تغییری در شما ایجاد کرده است؟
بله؛ متاسفانه یا خوشبختانه من خیلی به مسائل حساس هستم. هیچ چیزی در مرور زمان نتوانسته احساسات ,
من را تغییر دهد. حتی رنجها و سختیهایی و حتی خوشیهایی که داشتم، نتوانستند من را قانع کنند,
تا احساساتم را تغییر بدهم.
حتی این احساسات در خیلی مواقع به من آسیب رسانده اما باز هم آن را تکرار میکنم به عنوان مثال اعتماد کردن,
به آدمها را دوست دارم با اینکه از این موضوع خیلی ضربه خوردهام. همه را دوست دارم ,
حتی کسانی که شاید دشمنم باشند.
برای خانوادهتان فرزند خوبی بودید؟
نه چندان متاسفانه. در کودکی خیلی آنها را اذیت کردم و وقتی بزرگ شدم به خاطر اینکه تفکرات خیلی ,
عجیبی داشتم آنها را همیشه غافلگیر میکردم. بعضی وقتها همه زندگی را جمع میکردم,
و در بیابان چادر میزدم.
دلیل تفاوت روزبه نعمتاللهی با خانواده اش
چرا تا این حد متفاوت هستید؟ عمدی است یا غیر عمد این اتفاق افتاده است؟
واقعا دست خودم نیست. بارها سر همین مسائل با خانوادهام به بن بست رسیدهایم.
از زندگیتان چه میخواهید؟
من واقعا نمیدانم از زندگی چه میخواهم به این دلیل که هنوز خودم را کامل نشناختهام و با درون خودم درگیرم.
فکر میکنید از چند سالگی در زندگیتان به ثبات رسیدهاید؟
اصلا فکر میکنم هیچوقت ثبات پیدا نکردهام.
این نوع زندگی برایتان سخت نیست؟
نه حالم خوب است برای اینکه همیشه رها زندگی میکنم. اگر الان وسط یک غار زندگی کردن ,
حالم خوب باشد، حتما این کار را انجام میدهم.
الان هم در بیرون شهر زندگی میکنید؟
بله؛ برای اینکه آنجا حالم بهتر است. البته گاهی دلم برای ترافیک شهر تنگ میشود. میآیم و در ترافیک شهر ,
رانندگی میکنم. من برای اینکه خودم را پیدا کنم خیلی کارها کردهام. به عنوان مثال پشت چراغ قرمز,
شیشه ماشینها را تمیز کردهام فقط برای اینکه غرور خودم را از بین ببرم.
این نوع زندگی کردن را از کسی الگو گرفتهاید؛ مثلا از پدرتان؟
خیر؛ خانواده من اصلا کارهای مرا درک نمیکنند و دوست ندارند من با این روش زندگی کنم. مادرم همیشه ,
نگران من است. پدرم هم فکر میکرد روزی از این قالب بیرون میآیم اما این اتفاق هرگز نیفتاد.
خصوصیات اخلاقی روزبه نعمتاللهی
یعنی خیلی فرد قابل کنترلی نیستید؟
نه؛ اصلا نیستم. به همین خاطر هیچوقت نتوانستم یک زندگی بر اساس استانداردهای جامعه داشته باشم.
تعریف شما از استاندارد چیست؟
استاندارد شاید یک کارمند ساده با روزهای معمولی باشد.
فرد مرتبی هستید؟
شاید در برنامه خورد و خوراکم مرتب باشم.
ساعت خوابتان چطور است؟
اصلا مرتب نیست، از به هم ریختگی زندگی همیشه فراری هستم اما تنوع را دوست دارم.
هیچوقت حسرت زندگی یک آدم استاندارد را خوردهاید؟
هیچوقت به حال هیچ آدمی حسرت نخوردهام.
یعنی هرگز نگفتهاید که کاش دغدغههای کمتری داشتم؟
جایگاه خودم را با هیچ کس عوض نمیکنم حتی سختیهایی که در زندگی داشتم. مشکلات من را محکمتر کرد.
با تمام مشکلاتی که داشتم هیچوقت نگفتم کارهایی که انجام دادهام، اشتباه بوده است.
بنابراین فرد مغروری هستید؟
بیشتر لجباز هستم و فکر میکنم کاری که در آن قدم برمیدارم حتما نتیجه مثبتی خواهد داشت.
حتی اگر بارها به زمین بخورم باز راهم را ادامه میدهم.
نظر روزبه نعمتاللهی درباره بخشش
کسی هست که شما آن را نبخشیده باشید؟
من همه را بخشیدهام
تا به حال عمدا لج کسی را در آوردهاید؟
بله و فقط به این خاطر که آنها را از کاری که میکردهاند، خسته کنم.
آدم مهمی در زندگیتان دارید که مانده باشد؟
من مسافرخانه بین راهیام.
روش درویشها را برای زندگیتان پیش گرفتهاید؟
نه اصلا. مثل خودم زندگی میکنم.
الان جایی زندگی میکنید که کسی نیست، گوشهنشین شدهاید؟
گوشهنشین نشدهام. من حق زندگی دارم و طبیعت را برای زندگی کردن انتخاب کردهام. فکر میکنم کسانی,
که در شهر زندگی میکنند برای زندگیشان خیلی ارزش قائل نیستند.
مثل مسافرها زندگی میکنید؟
بله؛ تقریبا
یعنی زندگیتان را میتوانید در یک چمدان جمع کنید و راه بیفتید؟
چمدان من همیشه آماده است.
یعنی اگر الان کسی زنگ بزند و بگوید فردا بروید، میروید؟
بله؛ میروم
یعنی پایتان به چیزی بسته نیست؟
نه؛ اصلا به هیچ چیزی وابسته نیستم. در زندگی حالی دارم که با هیچ چیز عوض نمیکنم.
توانایی روزبه نعمتاللهی برای زندگی در روستا
با اینکه در شهر بزرگ شدهاید از عهده زندگی روستایی برمیآیید؟ اینکه شیر گوسفند بدوشید,
و از این دست کارها انجام بدهید؟
من خیلی در دل طبیعت بودم اما سه سال است که به صورت جدی در آنجا زندگی میکنم. الان وسط جنگل ,
و در دو کلبه خیلی قدیمی زندگی میکنم. این کلبهها از کاهگل و چوب هستند و انرژی عجیبی در آنجا وجود دارد.
کسی که قبل از من در آنجا زندگی میکرده هم همین حال را داشته است. آن را حس میکنم و هنوز ,
عکسهای او در آن خانه وجود دارد و مردم آن روستا فکر میکنند من برادر آن فرد هستم,
با اینکه من هیچوقت او را ندیدهام.
قبل از خریدن آن کلبه با یکی از دوستان بالای یک کوه از دور آن کلبه را دیدم و به دوستی که همراه من بود,
گفتم من یک کلبه شکل آن را وسط مه میخواهم. بعد از چند روز با من تماس گرفت و گفت,
کسی کلبهای را برای فروش گذاشته است و وقتی رفتم دیدم آنجا همان کلبه است.
پدر و مادرم از اینکه من در آنجا زندگی میکنم مخالف هستند برای اینکه من با هرچیزی که داشتم ,
خداحافظی کردم و آنجا را انتخاب کردهام. پول هیچوقت خوشبختی نمیآورد.
هیچوقت از خدا گلهای داشتهاید؟
نه اصلا؛ فکر میکنم هر بلایی که سرم آمده حتما حقم بوده است.
جایی دوست دارید برای سفر بروید که نشده باشد؟
هر جا را که دوست داشتهام، رفتهام.
علت ناراحتی روزبه نعمتاللهی
چه چیزی شما را خیلی ناراحت میکند؟
بیمعرفتی آدمها خیلی اذیتم میکند.
بزرگترین حسرت زندگیت چیست؟
حسرت نیست اما آرزو دارم یک روز بزرگترین موسسه خیریه را تاسیس کنم و این کار را در کمتر از ۵ سال آینده,
انجام میدهم.
دوست دارید فرزندی داشته باشید؟
هیچوقت به آن فکر نکردهام. بچهدار شدن ثبات میخواهد که من ندارم. من حتی فکر نمیکنم بتوانم کنار یک نفر ,
زندگی کنم چه برسد به آنکه بخواهم بچهدار شوم.
شهرت اتفاق خوبی است؟
قبل از آنکه به آن برسی خیلی خوب است.
آرزو دارید زمان به عقب برگردد و کارهایی را انجام ندهید؟
نه اصلا؛ اگر برگردم تمام این کارها را دوباره انجام میدهم حتی اشتباهاتم را دوباره تکرار میکنم برای اینکه ,
از آنها درس گرفتهام. من اصلا به هدفها فکر نمیکنم اما مسیر هدف برایم مهم است و از مسیر,
لذت میبرم. شاید هرگز عمرم به هدف رسیدن نکشد اما مسیری که رفتم را دوست داشتم.
مثلا در سفر همه گاز میدهند تا زود برسند اما ممکن است هیچوقت رسیدنی نباشد پس بهتر است ,
از راهی که میرویم لذت ببریم.
از اینکه آدمها میدانند شما چه کسی هستید، خوشحالید؟
یک جاهایی بله و یک جاهایی خیر.
ویکی پدیا , مجله سیب سبز