بیوگرافی کامل سودابه بیضایی (بازیگر ایرانی ) +عکس های جدید ایشان

سودابه بیضایی علاوه بر بازیگری دستی هم در نویسندگی دارد و نویسنده سریال قصه های یاسین این بازیگر ,
جوان می باشد .بیضایی در سال ۸۱ وارد این عرصه شد و بازیگری را در کلاس های بازیگری استاد سمندریان آموخته است .
اولین فیلمی که او بازی کرد گیس بریده بود که در سال ۱۳۸۵ اکران شد .بد نیست بدانید که او در رشته ,
ادبیات تحصیل کرده است و لیسانس ادبیات دارد.
سودابه بیضایی
سودابه بیضایی (متولد ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۰ در شیراز) بازیگر سینما و تلویزیون اهل ایران است.
ز سال ۱۳۸۱ به کلاسهای بازیگری استاد سمندریان رفت و پس از مدتی برای بازی در فیلم گیس بریده انتخاب شد,
و بازیگری را با این فیلم آغاز کرد.
همچنین کلاس های فیلمنامه و داستان نویسی را زیر نظر ناصر تقوایی گذرانده است
آخرین کار او در تلویزیون بازی در سریال نفس می باشد که سال ۹۶ از شبکه پخش گردید.
می گوید روزانه یک ساعت ورزش میکند اما علاقه ای به ورزش کرن در باشگاه و جاهای شلوغ و پر رفت و آمد ندارد
از دوران دبیرستان همیشه در حال رژیم گرفتن و کم خوری است چون استعداد چاقی دارد. حتی یک دوره هم ,
به آب درمانی پرداخت و یک ماه به جز آب چیز دیگری نخورد! ولی حالا می داند که بهترین برنامه تغذیه،
کم خوردن و همه چیز خوردن است.
سودابه بیضایی قبل از این در سریالهای سریال کیمیا (در نقش مرضیه ) و سریال آمین ( در نقش نیروانا ) را ,
ارمغان تاریکی,پروانه,هوش سیاه,بالهای خیس و … و همچنین فیلمهای سینمایی روز روشن,توهم,گیس بریده,
توهم,عروس برفی و … به ایفای نقش پرداخته بود.
او با بهرام بیضایی کارگردان مشهور سینما هیچگونه نسبت فامیلی نداشته و صرفا یک تشابه اسمی وجود دارد.
وی دو خواهر کوچکتر از خودش دارد که یکی گریمور و دیگری مهندس معمار است پدرش کارمند آموزش و پرورش ,
و معلم شیمی است.
مادرش استاد موسسه پوست بوده و بسیار آدم اجتماعی و فعالی است. او در زمینه نقاشی ، موسیقی، شاعری ,
و نویسندگی دستی بر آتش دارد . سریال قصه های یاسین اولین مجموعه تلویزیونی است که به قلم ,
سودابه بیضایی نوشته شد و سعید حران اف آن را کارگردانی کرده است.
فیلم های سودابه بیضایی
فیلمشناسی
سینمایی
کودک و فرشته (۱۳۸۷) مسعود نقاش زاده
محافظ (۱۳۸۶) محمدجواد کاسه ساز
غیرمنتظره (۱۳۸۵) محمد هادی کریمی
گیسبریده (۱۳۸۵) جمشید حیدری
روز روشن (۱۳۹۱) حسین شهابی
پانسیون دختران (۱۳۹۳) مریم ابراهیموند
لرد (۱۳۹۵) محمد رسولاف
تلویزیونی
نفس (۱۳۹۶)
کیمیا (۱۳۹۴)
آسمان من (۱۳۹۲–۱۳۹۴)
هوش سیاه ۲ (۱۳۹۲) مسعود آبپرور
ارمغان تاریکی (۱۳۸۹)
جابربنحیان (۱۳۸۵)
بیشتر بدانید سودابه بیضایی از زندگی شخصی و خواهرانش می گوید
برنامهریزی برای وقتکم
نحوه برنامه ریزی سودابه بیضایی برای زندگی اش
شاید بتوانم بگویم بزرگترین مشکلی که در این روزها پیدا کردهام، سرعت زمان است. به نظرم هرچه دنیا,
در مباحثی چون تکنولوژی، اینترنت و… جلو میرود، وقت آدمها کمتر میشود. تمام تلاش من این است که بتوانم,
با این زمان هماهنگ شوم. من آدمی هستم که با برنامهریزی جلو میروم.
یعنی از همین الان میدانم که قرار است ۱۰ سال بعد کجا باشم، چه میخواهم و قرار است چه کارهایی انجام دهم.
تمام تلاشم این است برنامههایی را که دارم، در محدوده زمانی که دارم انجام دهم.
تضادهای یک شخصیت
کاراکتر «نیروانا» در سریال «آمین» را از همان لحظه که فیلمنامه را خواندم، خیلی دوست داشتم؛ یک نقش منفی ,
با ابعاد احساسی مختلف بود؛ چیزی که همیشه میخواستم. دوست نداشتم فقط منفی صرف باشد.
به نظرم نمونه خوب یک شخصیت منفی «لئون» در فیلم سینمایی «حرفهای» است. او آدمکش است اما همیشه ,
از یک گلدان محافظت میکند، شیر مینوشد و حتی از دختربچه همسایه دفاع میکند. چقدر تضادهای,
جذاب دارد و برای همین پررنگ است.
ما هم سعی کردیم تا جایی که به ریتم داستان آمین آسیب وارد نشود، بعدهای احساسی را به نیروانا وارد کنیم,
که آن وجهه دیگر کاراکتر هم دربیاید. در کل آمین را دوست داشتم و تجربه خیلی خوبی برای من بود.
ورود به دنیای طبگیاهی
یکی از مواردی که به تازگی به دنیای کاری من اضافه شده، یادگیری طب گیاهی است که خیلی از آن لذت میبرم.
تلاش برای رسیدن به آرزوها
من برای ۱۰ سال آیندهام برنامه دارم و به این علت است که واقعا اگر قرار است به جایی برسیم باید با برنامه ,
جلو برویم. بدون هدف و برنامه آدم به جایی نمیرسد و اتفاقی براش نمیافتد. خود من جاهایی در زندگی ,
بدون برنامهریزی بودهام و از نتیجه آن شکل زندگی به این رسیدهام که حتما باید چیزهایی را داشت ,
برنامه ریزی سودابه بیضایی برای آینده اش
و براساس آنها حرکت کرد. من کلا آدم رویاپردازی هستم و از بچگی آرزوهای بسیاری در سر داشتم. ۹ ساله,
بودم که سریال «سارا کورو» را دیدم و همان زمان آرزو کردم که بازیگر شوم.
الان هم همانطور است و رویاهای بزرگی در سر دارم. برای رسیدن به آرزوهایم هیچ چاره و راهی جز تلاش,
و برنامهریزی نیست.
توصیههای خواهر بزرگتر
رابطهام با خواهرهایم فوقالعاده است و تعامل زیادی با هم داریم. بیشترین چیزی هم که به آنها میگویم،
درباره آیندهشان است و اینکه برایش فکر کنند و زحمت بکشند. مثلا به سپیده میگویم تو خیلی جوان هستی,
و کاش من هم الان همسن و سال تو بودم و میفهمیدم برای آیندهام باید چه کارهایی بکنم.
البته نه اینکه از نوجوانیام پشیمان باشم اما شاید کارهای بیشتری انجام میدادم و از زمانهایی که به بطالت,
گذراندهام درستتر استفاده میکردم. برای همین به هر دو نفرشان میگویم از وقت خود بهترین,
استفاده را ببرند. من بچه اول هستم، بعد فرزانه و بعد سپیده که به ترتیب متولد ۶۰، ۶۴ و ۷۴ هستیم.
خواهران عاشق هنر
فاصله سنی من با فرزانه کمتر است و به نوعی رابطه راحتتری با هم داریم. به نظرم هرکسی باید بگردد ,
علاقه درونی خودش را پیدا کند. خواهرهایم همینطور هستند. من تشویقشان کردهام علایق,
واقعی خودشان را دنبال کنند نه اینکه صرفا تشویق کنم به سمت حرفه من بیایند.
برای مثال سپیده قبلا معماری میخواند اما احساس کردم که آنقدر علاقهای به این رشته ندارد.
نظر سودابه بیضایی درباره عشق به کار
همیشه میگویم وقتی صبح از خواب بیدار میشوی،اگر قرار است با زور سر کار یا کلاس دانشگاهت بروی،
اصلا نروی بهتر است. بهتر است آدم اول بگردد و آن چیزی را پیدا کند که به آن عشق دارد.
خودم روزهایی که فیلمبرداری دارم، حتی شب از ذوق خوابم نمیبرد. به نظرم این لذت بزرگی است که آدم ,
با عشق سر کارش برود نه اجبار. البته فرزانه در حرفه من وارد شده و در کنار گریم، بازی هم کرده است.
سپیده هم تغییر مسیر داد و به سمت طراحی لباس رفت. حالا میبینم که چه ذوقی برای این رشته دارد.
ویکی پدیا , تاره نو , مجله زندگی ایده آل