بیوگرافی کامل فرامرز قریبیان + عکس
فرامرز قریبیان بازیگر ایرانی و متولد سال ۱۳۲۰ در تهران است .بد نیست بدانید سام قریبیان بازیگر و کارگردان ایرانی پسر اوست .قریبیان تا کنون موفق به کسب سیمرغ بلورین شده است . از فیلم های او می توان چهارشنبه خون به پا میشود , گناهکاران , آلزایمر , تکیه بر باد و… را نام برد .برای آشنایی بیشتر با او در ادامه با پرشین وی همراه باشید.
آشنایی با فرامرز قریبیان بازیگر
فرامرز قریبیان در سال ۱۳۲۰ در تهران، خیابان ری، کوچۀ آبشار زاده شد. وی تباری تفرشی دارد.
دارای تحصیلات ناتمام در رشته بازیگری مدرسه ویژوال آرت آمریکا است.
او همسر سابق مینا خیامی و پدر محمدسام قریبیان است.
فرامرز قریبیان بازی در سینما را با فیلم بیگانه بیا ساخته مسعود کیمیایی در سال ۱۳۴۷ آغاز کرد.
سپس به دلیل مسافرت به خارج از کشور چند سالی از سینما دور بود. در سال ۱۳۵۱ بار دیگر در فیلمی از مسعود کیمیایی
به نام خاک بازی کرد و بازی خوب و روانش در فیلم گوزنها در کنار بازی قدرتمندانه بهروز وثوقی، نام او را سر زبانها انداخت.
پس از انقلاب و در دهه شصت در فیلمهای بسیاری بازی کرد. و موفق شد از جشنواره ششم فیلم فجر جایزه
بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای بازی در فیلم ترن دریافت کند. او در ضمن در سال ۱۳۶۵ طعم کارگردانی را
هم با فیلم قابل قبول جدال در تاسوکی چشیده است.
در اوایل دهه هفتاد و در سال ۱۳۷۰ پس از ۱۵ سال بار دیگر در فیلمی از مسعود کیمیایی بازی کرد:
ردپای گرگ. یک بازی ماندگار در فیلمی ماندگار. اما فرامرز قریبیان مزد بازی خوبش در این فیلم را از جشنواره یازدهم فیلم فجر
بخاطر بازی در فیلم بندر مه آلود گرفت.
قریبیان در سال ۱۳۷۴ دومین فیلم خود را کارگردانی کرد. قانون یک فیلم پلیسی معمولی بود که برای قریبیان
امتیازی به حساب نمی آمد. اما قریبیان توانایی هایش در امر کارگردانی را در سال ۱۳۷۸ و با فیلم چشمهایش
به همگان ثابت کرد. فیلمی شسته رفته با فصلهایی ماندگار با نگاه به داستان داش آکل صادق هدایت.
فرامرز قریبیان سومین سیمرغ بلورینش را در جشنواره هجدهم فیلم فجر را برای بازی در ملودرام خوش ساخت مرد بارانی بدست آورد.
فیلم های فرامرز قریبیان
فیلمشناسی
سینمایی
چهارشنبه خون به پا میشود (۱۳۹۳)
گناهکاران (۱۳۹۱)
بهشت اینجاست (۱۳۸۹)
آلزایمر (۱۳۸۹)
باغ قرمز (۱۳۸۸)
فاصله (۱۳۸۸)
کارناوال مرگ (۱۳۸۷)
رئیس (۱۳۸۵)
رؤیای خیس (۱۳۸۴)
گزارش مریم (۱۳۸۴)
شهر زیبا (۱۳۸۲)
رقص در غبار (۱۳۸۱)
و…
تلویزیون
تکیه بر باد (۱۳۹۱)
باغ شیشهای (۱۳۸۹)
روز حسرت (۱۳۸۷)
و…
بیشتر بدانید گپ و گفتی با فرامرز قریبیان
ابتدا از دوران نوجوانی شروع کنید که به والیبال و کشتی روی آوردید .
من علاقه وافری به ورزش داشتم و علاوه بر آنکه عاشق سینما بودم ولی والیبال و کشتی را حتی تا حد قهرمانی
بازی کردم . والیبال معمولا ورزشی است که در مدارس از جایگاه خوبی برخوردار است ،
زیرا هزینه بر نیست و با یک طناب و یک عدد توپ می توان به آن پرداخت .
منهم در نوجوانی همراه با دوستانم والیبال بازی می کردم و کار بجایی رسید که عضو تیم های تهرانجوان
و شهربانی ( پاس ) نیزشدم ولی چون قدم کوتاه بود همیشه در ته صف بودم .
به همین دلیل با دنیای توپ وتور وداع کردم و رفتم سراغ کشتی .
از والیبال به کشتی ، اصلا این دو رشته با هم همخوانی ندارد .
درست می گویید . ولی بخاطر عشق زیادی که به تختی داشتم ، شیفته کشتی شدم و رفتم به سمت تشک .
دو سال کشتی می گرفتم ولی چون دوست نداشتم گوشم شکسته شود و شکل و شمایلم تغییر نکند ،
این رشته را هم بوسیدم و گذاشتم کنار تا بختم را در سینما امتحان کنم .
البته این را هم بگویم اصلا از درس و تحصیل غافل نبودم و نمی خواستم که ورزش صرفا تمام زندگی مرا تشکیل دهد .
شما با مسعود کیمیایی بچه محل بودید و از دوران نوجوانی با هم زندگی کردید ،
آیا ایشان در گرایش شما به سینما نقش نداشت .
چرا ، چون هر دو عاشق سینما و هنر بودیم و مسعود واقعا در این مسیر مرا یاری داد.
برویم سراغ سینما و بحث دوستی نزدیک شما با مسعود کیمیایی و در نهایت حضور جنابعالی در این عرصه .
بنده با کیمیایی از دوران بچگی با هم در یک منطقه بزرگ شدیم و چون هر دو به سینما علاقه زیادی داشتیم ،
به این عرصه وارد شدیم. البته این را هم بگویم که در سن ۱۵ سالگی ، زنده یاد ” ساموئل خاچکیان ”
مرا به این حرفه تشویق کرد و بنوعی وی نقش کلیدی در رفتن من به سینما داشت .
اولین فیلم شما در سال ۱۳۴۷ و با کیمیایی کلید خورد ، از این فیلم و آن دوران بگویید.
من نقش کوتاهی در فیلم ” بیگانه بیا” داشتم و حرفه اصلی من در این فیلم ، دستیاری کیمیایی بود .
نقش اصلی را بهروز وثوقی و فرخ ساجدی برعهده داشتند . این فیلم اصلا موفق نبود
و شکست تجاری خورد و باید بگویم باعث شد تا سرخورده شوم و عطای سینما را به لقایش ببخشم
و برای ادامه تحصیلات به امریکا بروم .
سفر به امریکا هم داستان جالبی داشت.
بله اگر یکی از اهالی فامیل نبود ، قطعا با مشکل مواجه می شدم . ولی کمک مالی ایشان باعث شد
تا براحتی به نیویورک بروم . در آنجا یک ترم درس می خواندم و یک ترم کار می کردم
تا بتوانم شهریه نوبت بعدی را تامین کنم .
بیاد دارید تا بحال چند فیلم بازی کرده اید؟
قبل از انقلاب ۱۰ فیلم و بعداز انقلاب حدود ۷۰ فیلم و چهار سریال تلویزیونی .
شما در یک خانواده مذهبی بزرگ شدید ، آنها چگونه با دیدگاه شما و ورود به سینما موافقت کردند.
خیلی سخت بود . مادرم خیلی ناراحت بود وبا رایزنی با اهالی فامیل سعی می کرد مرا از اینکار باز دارد.
حتی در این راستا یکبار یکی از نزدیکانم مرا به دانشکده افسری برد اما وقتی دیدم آنجا بدردم نمی خورد ، فرار کردم .
اما در نهایت آنقدر صحبت کردم که رضایت آنها را جلب نمودم.
عصر ایران , پایگاه اطلاع رسانی ناصر حجازی