بیوگرافی کامل کاوه خداشناس (بازیگر ایرانی) +عکس های جدید ایشان

کاوه خداشناس علاوه بر بازیگری در زمینه موسیقی و دستیاری کارگردان نیز فعالیت کرده است .اولین فیلم او ,
خداحافظ رفیق بود که در سال ۱۳۸۲ اکران شد .از فیلم های این بازیگر می توان برادر , همه خانواده من , دولت مخفی ,
عملیات ۱۲۵ , آسمان همیشه ابری نیست را نام برد.شخصیت این بازیگر آرام است و به نظر خودش ,
نگاهی هدفمند به زندگی دارد .
کاوه خداشناس
کاوه خداشناس (زاده ۵ آبان ۱۳۵۹ در تهران) بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ایرانی است.
زندگی هنری
کاوه در یک خانواده تهرانی که اصالت دماوندی دارند به دنیا آمد. او فرزند سوم از خانوادهای است که پنج پسر دارد.
پدرش اهل ذوق است و برادرانش اهل موسیقی و فرهنگ هستند.
غذای مورد علاقه کاوه خورشت بادمجان است و به دلیل اینکه بطور مجردی زندگی می کند در پختن این غذا ,
تبحر خاصی دارد و خودش در این باره می گوید: من عاشق بادمجان هستم و می توانم غذاهایی را,
با بادمجان درست کنم که از خوردن آن سیر نخواهید شد.
بهترین غذایی که با بادمجان درست می کنم,خورشت بادمجان هستش,البته در خورشت فقط بادمجان نیست ,
مثلا یک هفته به خورشت مرغ هم اضافه می کنم و دفعه بعدی گوشت اضافه می کنم.
با این حساب کاوه خداشناس در کارنامه هنری اش,آشپزی را هم اضافه کرد.
کاوه دیپلم تجربی دارد و دانشآموخته دانشکده هنر و معماری [[دانشگاه آزاد]] تهران مرکز در رشته نمایش است.
از اساتید او هم میتوان حمید سمندریان و فردوس حاجیان را نام برد. او تجربه موسیقی، عکاسی،
نقد هنری و دستیاری کارگردان را در کارنامه خود دارد.
کاوه قبل از دوران دانشجویی فعالیت دراماتیک خود را سال ۱۳۷۸ با بازی در نمایش هدهد به کارگردانی منصور خلج,
آغاز کرد و بعدها با گروههای دانشجویی همکاری نمود. پس از آن در سال ۱۳۸۲ با بازی در فیلم سینمایی,
خداحافظ رفیق به کارگردانی بهزاد بهزادپور به سینما راه یافت.
فیلم های کاوه خداشناس
کارنامه هنری
سینمایی
خداحافظ رفیق (اپیزود اول) (۱۳۸۲ بهزاد بهزادپور)
بابا عزیز (۱۳۸۲ محمدناصر خمیر)
معراجیها (۱۳۹۲)
تلویزیونی
برادر (۱۳۹۵ جواد افشار)
همه خانواده من (۱۳۹۱)
دولت مخفی (۱۳۹۱)
عملیات ۱۲۵ (فصل ۳) (۱۳۹۰)
عملیات ۱۲۵ (فصل ۲) (۱۳۸۸)
عملیات ۱۲۵ (فصل ۱) (۱۳۸۶)
رستگاران (۱۳۸۸ سیروس مقدم)
پول کثیف
بانو
شب مهتاب
آسمان همیشه ابری نیست (۱۳۸۹، سعید عالمزاده)
شاید برای شما هم اتفاق بیافتد
معراجیها
تله
راکب
چشم به راه
این هفت نفر
تئاتر
هدهد (۱۳۷۷ کارگردان منصور خلج)
قمر در عقرب (۱۳۷۸ کارگردان شهره لرستانی)
حسرت، آرزو، رؤیا (۱۳۷۸ کارگردان مهدی هاشمی)
مقام استادی (۱۳۸۲ کارگردان جلال تهرانی)
الاویاتان (۱۳۸۷)
و….
مستند
سکه از ضرب افتاده گویندهٔ نریشن(۱۳۸۳ نویسنده و کارگردان علیرضا حبیبی)
گنجینههای ماندگار گویندهٔ نریشن و دستیار کارگردان(۱۳۸۶ نویسنده و کارگردان علیرضا حبیبی)
جوایز
جایزه دوم بهترین بازیگر مرد از جشنواره تئاتر دانشجویی فجر بابت بازی در نمایش شب آوازهایش,
را میخواند(۱۳۸۱رضا گوران)
بیشتر بدانید صحبت های جالب با کاوه خداشناس
انتخابم تئاتر بود
خانواده هنرمند کاوه خداشناس
بستر ورودم به دنیای هنر را خانواده فراهم کرد. در خانوادهای بزرگ شدم که با هنر غریبه نبودند و همه ,
دستی بر آتش داشتند. داییام تحصیلکرده رشته نمایش از دانشکده هنرهای زیبا هستند ,
و در حوزه پژوهش مشغولند.
من هم مانند هر نوجوان دیگری در ابتدا نمیدانستم چه برنامهای برای آیندهام دارم، اما وقتی به سوم دبیرستان,
رسیدم، احساس کردم دیگر میدانم که چه راهی را دنبال کنم. حس کردم جهانی که میتوانم با آن,
ارتباط برقرار کنم و حالم در آن خوب باشد، دنیای هنر است.
تئاتر، سینما و ادبیات همیشه برایم جذاب بود. وقتی در درون خودم میگشتم، میدیدم این همان چیزی,
است که دوست دارم. در رشته تئاتر تحصیل کردم؛ چون همه علایقم ازجمله بازیگری و ادبیات,
را در این هنر پیدا کردم.
خانواده هنردوست من
ما پنج برادر هستیم و همه برادرهایم به شکل مستقیم یا غیرمستقیم با هنر در ارتباطند. منظورم از غیرمستقیم ,
این است که منبع درآمدشان از طریق کارهای هنری نیست. یکی از برادرهایم نوازنده سهتار است,
و در رشته موسیقی درسخوانده و کارش مانند من هنر است.
پدر و مادرم هم همواره اهل هنر بودهاند. پدرم شاید نزدیک به ۳۰هزار بیت شعر حفظ هستند و ادبیات را,
دوست دارند. مادرم هم در خانوادهای هنردوست بزرگ شدهاند. به همین خاطر وقتی به خانواده,
اعلام کردم که دوست دارم در دانشگاه هنر درس بخوانم، کسی تعجب نکرد و مثلا نگفتند,
باید دکتر یا مهندس شوم.
رفیقباز بودم
از آن بچههایی که از دیوار راست بالا میروند، نبودم، اما در کودکی خیلی رفیقباز بودم و مدام با بچهها ,
در کوچه بازی میکردیم.
کمی که بزرگتر شدم بهخاطر طبیعتگرا بودن پدرم به کرج رفتیم. آن زمان کرج هنوز پر از باغ بود و هوای تمیزی داشت.
در آن منطقه هم کلی دوست و رفیق پیدا کردم و کلی خاطرات خوب از آن زمان دارم.
علاقه کاوه خداشناس به عکاسی
عاشق عکاسی هستم
در دانشکده هنر و معماری درس خواندم که ساختمانش هفتطبقه دارد و همه هنرها در آن تدریس میشوند.
من و رفقایم در دانشکده صرفا تئاتر نخواندیم؛ چون مرتب به کلاسهای دیگر سرک میکشیدیم ,
و دوستانی در رشتههای دیگر داشتیم.
من همیشه عاشق هنرهای تجسمی بودهام و همیشه پای ثابت گالریها و نمایشگاههای عکس، نقاشی و… هستم.
بعد از پایان دانشگاه در مرکزی به نام کارگاه هنر مدیر داخلی شدم و بیشتر از قبل با هنرهای تجسمی,
عجین شدم. آن سالها نقدهای هنری برای مجله تندیس مینوشتم. در کنار اینها فیلم مستند ,
ساختهام و عکاسی کردهام و عکاسی جزو جداییناپذیر زندگیام است و عاشق این هنرم.
ورود به دنیای بازیگری
در زمان دانشجویی من آقای فردوس حاجیان مدیر دانشکده هنرِ و معماری بودند و از آقای مهدی هاشمی,
دعوت کردند که به دانشگاه ما بیایند و از دانشجویان رشته تئاتر تست بگیرند و با نفرات برگزیده,
یک تئاتر را روی صحنه ببرند.
ایشان از ما تست گرفتند و من جزو ۲۰نفر منتخب از بین بیش از حدود ۵۰۰دانشجو شدم و تئاتری را روی ,
صحنه بردیم. این اولین حضور حرفهای من در تئاتر بود و سینماگران زیادی به دیدن تئاتر آمدند.
از من برای بازی در یک سریال دعوت کردند و ماجرا از اینجا شروع شد.
رفقای آتشنشان من
من در هر سه فصل سریال «۱۲۵» بازی کردم و حدود دو سال درگیر فیلمبرداری این سریال بودم؛ یعنی ,
دو سال در بین آتشنشانهای عزیز زندگی کردیم و با آنها دوست شدیم. شناخت بسیاری از این ,
عزیزان پیدا کردم.
منش، مرام و خواستگاه خانوادگیشان را بهخوبی میشناسم و در حال حاضر هم کلی دوست آتشنشان ,
دارم که با آنها در ارتباطم.
تجربه بازیگری کاوه خداشناس
بهترین تجربهام در بازیگری
در بین سریالهایی که بازی کردهام «رستگاران» را بیشتر دوست دارم. کلا وقتی پای آقای سیروس مقدم,
در میان باشد، خیالم راحت است. سریالهای ایشان هم از نظر داستان و فیلمنامه و هم از نظر,
انتخاب بازیگر در حد استاندارد است.
از جو سینما دور هستم
چون از جوهای سینمایی دور هستم، در سالهای اخیر پیشنهاد سینمایی نداشتهام، اما پیشنهاد,
بازی سریال زیاد بوده است. همه سعیام را میکنم که گزیدهکار باشم. نقش و داستان برایم مهم است ,
و دوست ندارم نقشهایی را که بازی کردهام، تکرار کنم و مخاطب دلزده شود. بهخاطر همین,
نقشهای متفاوت را انتخاب میکنم.
در مورد تئاتر هم اوضاع مانند سینماست. چون خیلی با تئاتریها در ارتباط نیستم، ممکن است من به یادشان نباشم،
اما هرازگاهی تئاتر هم بازی میکنم. دوست دارم در سالهای آینده خودم بهعنوان کارگردان،
تئاتر روی صحنه ببرم.
طب سنتی را قبول دارم
اهل ورزش هستم، شنا و فوتبال بازی میکنم. پیادهروی جزو علایقم است و چون زیاد سفر میروم، زیاد ,
هم پیادهروی میکنم و برای رسیدن به مقصدم اگر خیلی دور نباشد، از تاکسی و اتوبوس استفاده نمیکنم.
به تغذیه سالم خیلی معتقدم. از چای ایرانی استفاده میکنم و در غذاهایم مطلقا از روغنهای نباتی,
استفاده نمیکنم. هرگز غذای بیرون و فستفود نمیخورم و اگر هم مجبور شوم بیرون از خانه غذا بخورم،
نان سنگک و پنیر میخورم.
علاقه کاوه خداشناس به طب سنتی
تغذیهام تحت نظر پزشک طب سنتی است و اصلا قرص نمیخورم. اگر هم بیمار شوم، به سراغ دکتر سنتی,
میروم که طبعشناس هستند و در این سالها خیلی به من کمک کردهاند و لطف داشتهاند.
سالی یکی، دو بار زالو میاندازم، حجامت میکنم و از دمنوشها و عرقیجات گیاهی استفاده میکنم.
درونگرا هستم
با خیلی از بازیگران و سینماگران دوست هستم و خاطرات بسیار خوبی با آنها داشتهام، اما خیلی ,
اهل رفتن به مهمانیها و مناسبات سینمایی نیستم. نمیخواهم بگویم این کارها خوب نیستند،
ولی شخصیت من طوری است که بیشتر بهقولمعروف در حال خودم هستم.
وقتی روحیه درونگرا باشد، نمیتوان بهزور برونگرا شد. (میخندد)
بدون موسیقی هرگز
بهخاطر شغلم و البته علایقی که دارم، خیلی فیلم و سریال میبینم و به تماشای تئاتر میروم. به موسیقی,
علاقه دارم و اصلا بدون موسیقی نمیتوانم زندگی کنم و مدام در خانهام نوای موسیقی شنیده میشود.
از ۱۹سالگی مستقل شدم
از ۱۹سالگی یعنی همزمان با ورودم به دانشگاه مستقل شدم. بین تهران تا کرج راه زیادی نیست، اما شغل ما,
طوری است که تایم زمانی خاصی ندارد و بهخاطر همین ترجیح دادم در تهران ساکن شوم. ۱۶سال است,
که تنها زندگی میکنم و مستقلبودن را خیلی دوست دارم.
حتی از دوران نوجوانی هم میدانستم که باید زندگی مستقلی داشته باشم. از این که روی پای خودم بایستم,
و کارهایم را خودم انجام دهم، لذت میبرم.
بهترین دوستان من
بهترین دوستانم مادر، پدر و برادرهایم هستند. در جو خانواده حال خیلی خوبی دارم و مدام به دیدنشان میروم.
دو برادرزاده به نام نوشیکا و یکتا دارم که بسیار شیرین هستند و دوستشان دارم.
ویکی پدیا , دکتر سلام