بیوگرافی کامل گلاب آدینه + عکس
گلاب آدینه بازیگر ایرانی و متولد سال ۱۳۳۲ در تهران است . بد نیست بدانید که نام اصلی او گلاب مستعان می باشد .پدر او حسینقلی مستعان از داستان نویسان معروف ایرانی بود . او همسر مهدی هاشمی بازیگر معروف و مادر نورا هاشمی بازیگر زن است . از فیلم های او می توان دوباره زندگی , من دیگو مارادونا هستم و سلطان و شبان را نام برد . برای آشنایی بیشتر با او با پرشین وی همراه باشید.
آشنایی با گلاب آدینه یازیگر
گلاب آدینه با نام اصلی گلاب مستعان بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ایران متولد آبان ۱۳۳۲ است.
او فارغالتحصیل رشته اقتصاد سیاسی از دانشگاه ملی است. وی دختر حسینقلی مستعان، همسر مهدی هاشمی
و مادر نورا هاشمی بازیگر است.
زندگی و فعالیتها
او فعالیت هنری را سال ۱۳۵۴ با گروه تئاتر دانشجویی «پیاده» به سرپرستی مهدی هاشمی و داریوش فرهنگ
آغاز کرد و در چندین نمایشنامه مانند «داستانی نه تازه»،«همشهری»،«خاطرات و کابوسهای
یک جامه دار از زندگی و مرگ امیر کبیر»،«دیوار چین»،«دایره گچی قفقازی»،«پوف!!»،«مادام پی پی»
و«در مصر برف نمیبارد» بازی و کارگردانی نمایشهای «سلطان مار»،«مزگ یزدگرد»و«شبی در تهران» را بر عهده داشت.
ازکارهای تلویزیونی وی میتوان به بازی در سریال «افسانه سلطان و شبان» و کارگردانی مجموعه
۵۰ قسمتی بنام «خواستگاران» اشاره کرد.
وی همچنین انتخاب بازیگر و بازیگردان تعدادی از مجموعههای تلویزیونی بوده است. بازی و منشی گری
صحنه فیلم نیمه بلند «رسول پسر ابوالقاسم» به کارگردانی داریوش فرهنگ نخستین تجربه سینمایی اوست.
وی در فاصله سالهای ۷۶-۱۳۶۷ به آموزش بازیگری برای گروههای مختلف سنی در مدارس و مؤسسات آموزشی
مانند مدرسه هنر و ادبیات کودکان و نوجوانان وابسته به صدا وسیما پرداخت و نمایشهایی
مانند «گل دوستی»،«یک روز زیبا»،«خاطره»و «خبر خوش» را اجرا کرد.
فیلم های گلاب آدینه
سینما
(۱۳۸۴) آرامش در میان مردگان (مهرداد فرید) [بازیگر],
(۱۳۸۴) وقتی همه خواب بودند (فریدون حسنپور) [بازیگر],
(۱۳۸۳) یک تکه نان (کمال تبریزی) [بازیگر],
(۱۳۸۳) گل یخ (کیومرث پوراحمد) [بازیگردان],
(۱۳۸۲) مهمان مامان (داریوش مهرجویی) [بازیگر],
(۱۳۸۲) عروس افغان (ابوالقاسم طالبی) [بازیگر-بازیگردان],
(۱۳۸۱) نغمه (ابوالقاسم طالبی) [بازیگردان],
(۱۳۸۱) دوشیزه (محمد درمنش) [بازیگردان-انتخاب کننده بازیگر],
(۱۳۸۰) زندان زنان (منیژه حکمت) [بازیگر-انتخاب کننده بازیگر],
و…
تلویزیون
تله تئاتر «آشتی کنان»,
خواستگاران,
پرواز در حباب,
فرستاده,
و…
بد نیست بدانید در خانه گلاب آدینه چه می گذرد؟!
اگر همسرم نباشد نمیدانم چه کنم؟
مطمئنا هر کسی براساس حرفهای که دارد شرایط خاص خودش را دارد، بنابراین مجبور است قواعد زندگیاش
را برپایه شرایطش برنامهریزی کند، من و آقای مهدی هاشمی هم براساس شرایط کاریمان قواعد زندگیمان را ریختهایم
و از اول زندگی مشترکمان هم طبق همین اصول جلو رفتیم.
کارهای یکدیگر را همیشه دنبال میکنیم اما من هیچوقت این جسارت را نمیکنم بخواهم کار آقای هاشمی
را نقد کنم اما اگر راهنماییهای ایشان نباشد واقعا نمیدانم چه کاری درست است و چه کاری اشتباه.
نقش ایشان در کارهای من خیلی بیشتر از یک مشاور است. دخترم «نورا» نیز چند سالی میشود ازدواج کرده
و از ما جدا شده، ایشان هم در حرفه بازیگری فعالیت میکند. در جواب اینکه نورا از کجا تعالیم
بازیگری را آموخته باید بگویم از روزی که چشم باز کرد و به دنیا آمد با دنیای ما آشنا شد و پدر و مادرش را میدید
که چطور درگیر این وادی هستند، بنابراین خودش خودبهخود آنچه باید میآموخت را آموخت
و طی این سالها حسابی تجربه کسب کرد.
زندگی مشترک گلاب آدینه و مهدی هاشمی
زندگی مشترک ما مشکل ندارد
من و آقای هاشمی همیشه هم از یکدیگر دور نیستیم. قبل از اینکه آقای هاشمی برای بازی در فیلم
«غیرمجاز» مجبور شوند از تهران دور شوند، چند سال هر دویمان کارمان در تهران بود و کنار یکدیگر بودیم؛
الان هم که کارشان تمام شده، مثل همیشه خیلی به هم نزدیک هستیم.
همواره تفکر من و آقای هاشمی از داشتن یک زندگی خوب، داشتن حال خوب بوده، بنابراین تمام تلاشمان این بوده
که هیچگاه سختیها را سخت نبینیم. وقتی آدم در اخبارها میبیند مثلا در آفریقا قحطی آمده و این تنها
عوامل طبیعی نیستند که چنین اتفاقاتی را رقم میزنند و عامل اصلی اکثرشان خود ما مردم هستیم
که با کمک نکردنمان به یکدیگر شرایط را بیشتر و بیشتر بغرنج میکنیم و حتی حاضریم صدها تُن شکر و برنج را
داخل دریا بریزیم تا تعادل اقتصادی جهان بههم نخورد، حالمان خراب میشود. من و آقای هاشمی
وقتی چنین اتفاقاتی یا بیعدالتیها و خشونتها را میبینیم،
دیگر رویمان نمیشود نام «مشکل» را روی مسائل زندگیمان بگذاریم، بنابراین خدا را شکر در زندگیمان چیزی
به نام «مشکل» در زندگیمان نداشتهایم.
اوایل زندگیمان، واقعا بدون هیچ پولی با هم ازدواج کردیم اما این بیپولی هیچگاه ما را در زندگی اذیت نکرد
چون آن زمان به این مسائل فکر نکردیم که خانهمان حتما باید مبل آنچنانی داشته باشد یا اصلا مبل داشته باشد،
حتما باید برای عروسی اقواممان کادوی گرانقیمت ببریم و… ؛
همیشه فکر کردیم همانطور که شرایطمان ایجاب میکند باید زندگی کنیم و همین برایمان لذتبخش است.
من و آقای هاشمی سعی کردهایم فقط برای خودمان زندگی کنیم و زندگیمان را براساس زندگی دیگران پایهریزی نکنیم.
نوع رابطه گلاب آدبنه و مهدی هاشمی
مانع یکدیگر نمیشویم
بعضی وقتها با توجه به اینکه زمان کاری من و آقای هاشمی به هم نمیخورد، نمیتوانیم همه جا کنار یکدیگر باشیم.
یکی از بهترین تفریحهای آقای هاشمی، رانندگی در جاده، آن هم تنهایی است. به خاطر نوع کاری که داریم،
نمیتوانیم همیشه یکدیگر را همراهی کنیم،
اصلا معنای زندگی این نیست که زن و مرد حتما باید به یکدیگر چسبیده باشند! با هم بودن، به معنی
به هم چسبیدن نیست! باید یاد بگیریم با هم باشیم اما مستقل از هم. وقتی زن و مرد از یکدیگر مستقل باشند،
میتوانند بهترین کمک و یاور برای لحظات سخت زندگیشان باشند،
دیگر مانع هم نخواهند بود اما زمانی که به یکدیگر بچسبند، خیلی زود دستوپاگیر میشوند و باعث آزار
هم میشوند. زمانی که آقای هاشمی میخواهد یکی از تفریحات لذتبخش زندگیاش
(تنها رانندگی کردن در جاده) را تجربه کند،
اگر بخواهم مانع از کارش شوم، پس کجا میتواند به آسایش خیال و آرامشی که نیاز دارد برسد؟
دوست داشتن این نیست که زن و مرد حتما باید با هم مسافرت بروند یا حتما باید همه جا با هم باشند.
بهترین مثال را «جبران خلیل جبران» در اینباره آورده است که میگوید:
«هیچگاه ستونهای یک ساختمان عظیم به یکدیگر چسبیده نیستند اما با وجود جداییشان از یکدیگر،
توان نگهداشتن یک ساختمان عظیم را دارند.»
بیوگرافی , برترین ها