بیوگرافی کتایون امیرابراهیمی
بیوگرافی کتایون امیرابراهیمی را در مقاله زیر بخوانید. وی بازیگر سینما و تلویزیون می باشد و متولد سنندج است. پدرش ایرانی و مادرش روسی بود. کتایون امیر ابراهیمی در سال ۱۳۳۵ وقتی ۱۷ ساله بود ازدواج کرد. مدرک تحصیلی وی دیپلم است. در ادامه با ما همراه باشید.
بیوگرافی کنایون امیرابراهیمی
نام اصلی : کتایون امیرابراهیمی
زمینه فعالیت : سینما و تلویزیون
ملیت : ایرانی
تولد : ۱۳۲۵ هـ.شتهران
پیشه : بازیگر
سالهای فعالیت : ۱۳۴۲ تاکنون
مدرک تحصیلی : دیپلم
بیوگرافی کامل کنایون امیرابراهیمی
عدهایی او را با شهپر امیرابراهیمی خواننده قدیمی رادیو
که با نام هنری کتایون می خواند اشتباه می گیرند.پدرش کارمند وزارت خارجه بود و وقتی به باکو رفته بود
با مادرش آشنا شد و ازدواج کرد.
مادر کتایوناهل باکو بود و تحصیلاتش را در شوروی گذرانده بود.
کتایون امیرابراهیمی در مورد نحوه ازدواج پدر و مادرش در مصاحبه ای که با روزنامه جام جم داشته این چنین می
گوید : در سفری که پدرم به باکو رفته بود با مادرم آشنا شد و در آنجا از مادرم خواستگاری
کرد.
مادر کتایون امیرابراهیمی در شوروی تحصیل کرده بود و چون مدرک دانشگاه باکو در آن زمان معتبرتر از مدرک تحصیلی دانشگاههای ایران
بود پس از این که مادرم به ایران آمد به عنوان دبیر ورزش مشغول به کار شد.
کتایون فرزند اول خانواده بود.
دو خواهر و سه برادر دارد. کودکی اش را در رشت گذراند.
نوجوان بود که به تهران آمد.
در دبیرستانی در خیابان شاه آباد تحصیل کرد، مادرش هم در همان مدرسه تدریس می کرد.
کتایون امیرابراهیمی در ۱۷ سالگی به عقد یکی از اقوام نزدیکش درآمد و صاحب دو دختر به نام های نازی و نیلوفر شد.
از کودکی عاشق بازیگری بود و در خانوادهای زندگی می کرد که با هنر بیگانه نبودند.
شوهر عمه کتایون امیرابراهیمی، کارگردان تئاتر بود و البته نسبت دوری هم با شهلا ریاحی و بهمن فرمانآرا دارد.
در مورد چگونگی ورودش به دنیای هنر می گوید: یادم است نزدیک دبیرستان ما سالن تئاتری بود که اکثر هنرپیشههای
آن زمان در این سالن، نمایش اجرا می کردند.
کتایون امیرابراهیمی هم به واسطه شوهرعمهام که در تئاتر بود زیاد به آنجا می رفتم و از همانجا با صحنه تئاتر
واقعی آشنا شدم.
فیلم های کنایون امیرابراهیمی
ورود آقایان ممنوع(۱۳۹۰) ارتباط خانوادگی (۱۳۸۸) تهران در جستجوی زیبایی(اپیزود اول، طهران، تهران) (۱۳۸۷) بازنده (۱۳۸۳) نبرد عقاب ها (۱۳۵۳)
بوسه بر لبهای خونین (۱۳۵۲) جعفر جنی و محبوبه اش (۱۳۵۲) معشوقه (۱۳۵۲) صلاح الدین ایوبی (۱۳۵۱) عطش (۱۳۵۱) یک
جو غیرت (۱۳۵۱) بده در راه خدا (۱۳۵۰) درختان ایستاده می میرند (۱۳۵۰) رسوای عشق (۱۳۵۰) شیادان (۱۳۵۰) آدم و
حوا (۱۳۴۹) تاکسی عشق (۱۳۴۹) حسن کچل (۱۳۴۹) شهر گناه (۱۳۴۹) آخرین مبارزه (۱۳۴۸) عشق آفرین (۱۳۴۸) قصر زرین (۱۳۴۸)
کاسبهای محل (۱۳۴۸) گربه را دم حجله می کشند (۱۳۴۸) آواره های تهران (۱۳۴۷) ازدواج ایرانی (۱۳۴۷) تحفه هند (۱۳۴۷)
دزد سیاهپوش (۱۳۴۷) شاهراه زندگی (۱۳۴۷) شب فرشتگان (۱۳۴۷) عشق قارون (۱۳۴۷) قدرت عشق (۱۳۴۷) گردش روزگار (۱۳۴۷) الماس ۳۳
(۱۳۴۶) پسران علاءالدین (۱۳۴۶) زنی به نام شراب (۱۳۴۶) عروس تهران (۱۳۴۶) غم ها
و شادی ها (۱۳۴۶) قربانی سوم (۱۳۴۶) گذشت بزرگ (۱۳۴۶) مرد بی ستاره (۱۳۴۶) مردی از اصفهان (۱۳۴۶) میلیونرهای گرسنه (۱۳۴۶)
نیم وجبی (۱۳۴۶) امروز و فردا (۱۳۴۵) شمسی پهلوان (۱۳۴۵) عذاب مرگ
(۱۳۴۵) مرد و نامرد (۱۳۴۵) هاشم خان (۱۳۴۵) افق روشن (۱۳۴۴) یک پارچه آقا (۱۳۴۴) تار عنکبوت (۱۳۴۲)
کتایون امیرابراهیمی بازیگر زن پیشکسوت
کتایون امیر ابراهیمی بازیگر زن پیشکسوت و محبوب سینما و تلویزیون که مدتی است با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کند این روزها در خانه
و مشغول استراحت است.
کتایون امیرابراهیمی در این باره به گفت: در حال حاضر علاوه بر بیماری ام دچار سرما خوردگی هم شده ام و
فعلا در حال استراحتم.وی ادامه داد: دوست ندارم دیگر بازی کنم چرا که تهیه کنندگان آثار فکر می کنند به
دلیل اینکه من و امثال من سن بیشتری به نسبت دیگر بازیگرها داریم می توانند پول ما را بخورند!
کتایون امیرابراهیمی خطاب به مسئولین گفت: متاسفانه برای هنرپیشه های قدیمی و سابقه دار ارزشی قائل نیستند و کمترین پول را به
آنها می دهند.آنها اصلا به این فکر نمی کنند که ما هم مانند دیگر افراد باید هزینه زندگی، دارو و
دکتر خودمان را بدهیم و جالب است که فکر می کنند همه این مسائل برای خودشان است.
اصالت روس مادر خانم کتایون امیرابراهیمی
پدرم سابقا کارمند وزارت امور خارجه در باکو بود که آنجا با مامانم که اهل قفقاز آذربایجان و اصالتا روس بود آشنا شدند سپس به ایران آمدند و مادرم دبیر ورزش شد
فرزند اول خانواده هستم و دو خواهر و سه برادر بزرگتر از خودم داشتم
ورزش حرفه ای کتایون امیرابراهیمی
زمان دبیرستان که مامانم معلم ورزش مان بود من تو تمام مسابقات پینگ پنگ و والیبال شرکت می کردم و یک مدت هم در تیم فوتبال پسران مدرسه ارامنه بودم
بیوگراف، افکار نیوز