بیوگرافی کامل گوهر خیراندیش
گوهر خیراندیش بازیگر ایرانی و متولد سال ۱۳۳۳ در شیراز می باشد . جمشید اسماعیل خانی هنرمند درگذشته همسر او بود .خیراندیش بازیگری را در دانشگاه هنرهای زیبایی اموخته و مدرک کارشناسی دارد . از فیلم های او می توان لس آنجلس تهران , دیوار به دیوار و هیولا را نام برد . با پرشین وی همراه باشید تا با بیوگرافی گوهر خیراندیش آشنا شوید .
بیوگرافی گوهر خیراندیش بازیگر سینما و تلویزیون
در بیوگرافی گوهر خیراندیش آمده است او در سال ۱۳۳۳ در شیراز متولد شد.وی دارای مدرک کارشناسی بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای زیبا است از سال ۱۳۴۹ و در دوران دبیرستان فعالیت وی با گروه تئاتر در شیراز آغاز شد و در همین سال بود که با جمشید اسماعیلخانی آشنا شد که این آشنایی منجر به ازدواج ایندو گشت که حاصل این ازدواج یک پسر و دو دختر به نامهای امید، آزاده و آناهیتا است. او با همسرش در شیراز به فعالیت تئاتر میپرداختند و همچنین کارمند اداره فرهنگ و هنر شیراز بود.
وی در سال ۱۳۵۷ در دانشگاه تهران قبول شده و به همراه همسر و فرزندانش به تهران میآید. در تهران در کنار درس خواندن به فعالیت تئاتر میپردازد و همچنین کارشناس امور هنری ارشاد استان تهران میشود. خیراندیش سپس بازی را در سینما، تئاتر و تلویزیون ادامه میدهد. او با فیلم روزهای انتظار فعالیتش را در سینما آغاز کرد و با فیلم بانو خوش درخشید. گوهر خیراندیش همیشه در نقشهای متفاوت ظاهر شدهاست. وی همچنین چندین سال در برنامه صدای عبرت شبکه سراسری رادیو به فعالیت مشغول است.
وی یکی از استادان ثابت کانون سینماگران جوان است و همچنین سابقه برگزاری کارگاه آموزشی در چند دانشگاه معتبر آمریکا را دارد.
صحبتهای گوهر خیراندیش درباره همسرش جمشید اسماعیل خانی
مرحوم جمشید اسماعیلخانی هر وقت با من کار میکرد، میگفت از طرف گوهر خیالم راحت است. به دوستان میگفت فکر نکنید چون همسرم است او را تائید میکنم. من همیشه جایگاه خودم را میدانستم و سعی میکردم کارم را به بهترین شکل انجام دهم تا حرف و حدیثی نباشد، ضمن اینکه کارگردانی و بازیگردانی جمشید، واقعا خوب ، دقیق و هوشمندانه بود. او در اصفهان، شیراز و تهران شاگردهای بسیار زیادی تربیت و نمایشهای خیابانی، صحنهای و استودیوی موفقی را با آنها اجرا کرد.
حادثه هنگام فیلمبرداری برای گوهر خبراندیش
بیوگرافی گوهر خیراندیش می گوید که او در ۲۹ مهرماه ۱۳۹۲، در هنگام ایفای نقش در فیلم آذر، شهدخت، پرویز و دیگران، به کارگردانی بهروز افخمی بر اثر سانحه تصادف دچار مصدومیت شد و از ناحیه سر و استخوان ترقوه دچار شکستگی شد. در این حادثه که در سر صحنه فیلمبرداری در رینه در پلور آمل رخ داد، خیراندیش برای فیلمبرداری یکی از صحنهها با ماشین در حال حرکت بود که بهطور اتفاقی با یکی از ماشینهای محلی که ناگهان از فرعی بیرون میآید تصادف میکند. او پس از انتقال به بیمارستان مورد عمل جراحی قرار گرفت.
بیشتر بدانید گفتگو با گوهر خبراندیش
خانم خیراندیش شما اصالتا شیرازی هستید؟
بله ، مادرم خودشان به من گفتند که در کازرون به دنیا آمده و در ۹ سالگی هم به شیراز آمده و دیگر هرگز به کازرون سفر نکردند. پدرم هم در شهر اقلید استان فارس به دنیا آمده است. خود من هم در بیمارستان مرسلی شیراز به دنیا آمدم. البته امید پسرم هم
در این بیمارستان به دنیا آمده چون مادرم در آنزمان مامای همان بیمارستان بود.
مادرتان در قید حیات هستند؟
خیر، ایشان تقریبا ۶ سال پیش فوت شد.
فرزندان دیگرتان چطور؟ آنها هم در شیراز به دنیا آمدند؟
دختر دومم هم در شیراز به دنیا آمده و در بیمارستان نمازی. این بیمارستان
در آن زمان یکی از بهترین بیمارستانهای شیراز بود.
خاطرهای از خونسردی شیرازیها دارید؟
بله؛ یادم میآید یک بار در باغ نشسته بودیم که نیمی از ماشین اسماعیلخانی در حاشیه باغ در زمین فرو رفت. من و پدرم گوشهای نشسته بودیم و پدرم داشت درباره برداشتها از زمین و اینکه بار امسال چطور است صحبت میکرد که یکدفعه صدای فریادهای اسماعیلخانی را شنیدیم که کمک میخواست. پدرم با خونسردی گفت:«اشکال نداره باباجان. بگذار اگر کسی از اینجا رد شد از او کمک میگیریم تا ماشین را دربیاوریم!»
الان که این را گفتم یاد خاطرات کتریهای دودزده و سیبزمینیهای زغالی
و گندمهای خولوار (تنورهای کوچک سر زمین) افتادم.
خانم خیراندیش چرا اینقدر میزان مهاجرت و سفر شیرازیها به خارج از کشور زیاد است؟
این سؤالی است که برای خود من هم به وجود آمده. من در انگلیس، آلمان و آمریکا شیرازیهای زیادی را دیدم. تحلیل من در این باره این است که در شیراز باغهای زیادی وجود دارد که وقتی شهرنشینی و زندگی مدرن آغاز شد، خیلی از شیرازیها یکدفعه
با موقعیت مالی خیلی خوبی مواجه شدند. شاید الان سرمایه زیادی دارند
که باعث میشود سفرهای زیادی هم داشته باشند.
با توجه به همکاری خوبتان با حسن فتحی، چرا در سریال شهرزاد او حضور ندارید؟
اتفاقا در مهمانی جشن حافظ دیداری با آقای فتحی و تهیهکننده کار داشتیم که به صورت ضمنی پیشنهاد بازی در این سریال را به من دادند و زمزمههایی بود که نقش اصلی سریال را که الان مردانه است و حالت نوعی پدرخوانده را دارد، یک زن بازی کند،
اما دوستان چون میدانستند در سفرم، خیلی جدی این پیشنهاد را مطرح نکردند.
در کارنامهتان چند کارگردانی تئاتر هم به چشم میخورد. هیچ وقت دیگر به کارگردانی فکر نکردید؟
همیشه به کارگردانی فکر میکنم، اما مسئولیتی که یک کارگردان در مملکت ما دارد، به حدی خطیر و سخت است و به حدی با خط قرمزها سروکار دارد که آدم فکر میکند، کارگردان عمله کار است. یعنی گاهی شرایط طوری است که خود کارگردان باید آجر جابهجا کند یا بیل بردارد جلوی پای بازیگر را بکند. بنابراین من با این تن علیلم از عهدهاش برنمیآیم و با این مشکلات و دشواریها جرات نمیکنم دست به کارگردانی بزنم.
هنوز هم تدریس میکنید؟
خیلی دلم میخواهد، اما در یک سال گذشته به دلیل مشغله کاری نتوانستم هیچ تدریسی داشته باشم.
یک عکس جالب و سیاه و سفید از کودکیتان در صفحه ویکیپدیای شما وجود دارد
که پیراهنی تیره با یقه سفید پوشیدهاید. لحظه ثبت این عکس را به یاد دارید؟
بله، عکسی است که برای ثبتنام کلاس اول گرفتم
فیلم های گوهر خیراندیش
سامورایی در برلین (۱۳۹۷)
پاستاریونی (۱۳۹۷)
دشمن زن (۱۳۹۶)
ماهور (۱۳۹۶)
لس آنجلس تهران (۱۳۹۶)
فصل نرگس (۱۳۹۵)
خانه دیگری (۱۳۹۴)
من و شارمین (۱۳۹۴)
دیواربهدیوار
معمای شاه
ما فرشته نیستیم
کلاه پهلوی
دختران حوا
و…
ویکی پدیا , مجله زندگی ایده آل , جام جم