بیوگرافی کامل سعید عزت اللهی (فوتبالیست ایرانی)
سعید عزت اللهی فوتبال را زیر نظر پدرش یاد گرفت چرا که پدرش نادر عزت اللهی از پیشکسوتان فوتبال باشگاه,
ملوان انزلی بود . عزت اللهی در سال ۱۳۹۳ بود که به تیم اتلتیکو مادرید سی دعوت شد و قراردادی ۵ ساله,
با این تیم بست . او تا کنون افتخارات متعددی را در دوران فوتبالی خود چه در داخل و چه در خارج از کشور کسب ,
کرده است . در ادامه عکس هایی از این فوتبالیست جوان را مشاهده می کنید .
سعید عزت اللهی
سعید عزتاللهی آفاق (زاده ۱۰ مهر ۱۳۷۵ در بندر انزلی) بازیکن فوتبال اهل ایران است. وی اکنون در باشگاه فوتبال ,
روستوف در لیگ برتر روسیه بازی میکند. او پیشتر در تیم فوتبال اتلتیکو مادرید سی در سگوندا دیویژن بی,
(سومین سطح برتر فوتبال اسپانیا) در پست هافبک دفاعی و میانی بازی میکرد.
وی همچنین در تمرینات تیم بزرگسالان اتلتیکو مادرید شرکت کردهاست و زیر نظر دیگو سیمئونه تمرین کردهاست.
او در اردیبهشت ۱۳۹۴ توسط کارلوس کیروش به تیم ملی فوتبال ایران دعوت شد.
باشگاهها
ملوان
او فوتبال خود را در مدرسه فوتبال قایقران زیر نظر پدرش (نادر عزتاللهی) از پیشکسوتان باشگاه ملوان بندر انزلی,
آغاز کرد، سپس به تیم شهرداری بندر انزلی رفت و ۳سال در آنجا به بازی پرداخت و از آنجا به خدمت نونهالان,
ملوان درآمد و پس از پیوستن به تیم نوجوانان ملوان در سال ۱۳۹۱ زیر نظر محمد احمدزاده به تیم ,
بزرگسالان ملوان منتقل شد.
اتلتیکو مادرید سی
وی در سال ۱۳۹۳ با قراردادی پنج ساله، به باشگاه فوتبال اتلتیکو مادرید سی پیوست.
روستوف
عزتاللهی پس از سقوط اتلتیکو مادرید سی راهی باشگاه رستوف روسیه شد و اولین گل اروپایی این باشگاه را ,
به ثمر رساند. وی در طول عضویت در این باشگاه به صورت قرضی برای باشگاه آنژی و آمکار روسیه نیز بازی کردهاست.
وی در پایان فصل ۲۰۱۷–۲۰۱۸ تیم آمکار را ترک و به باشگاه سابق خود «روستوف» بازگشت. عزتاللهی,
اولین بازی خود را برای روستوف در ماه مه ۲۰۱۶ برابر دینامو مسکو انجام داد.
افتخارات کسب شده توسط سعید عزت اللهی
افتخارات
کسب عنوان جوانترین بازیکن تاریخ لیگ برتر ایران.
کسب عنوان بهترین بازیکن در تورنمنت جام ریاست جمهوری قزاقستان (در این رقابتها، تیم ایران برندهی ,
جایزههی ۱۰ هزار دلاری و یک کاپ شد).
وی در رقابتهای جام جهانی کوچک به میزبانی روسیه، در بازی مقابل فنلاند به عنوان بهترین بازیکن میدان انتخاب شد.
کسب کاپ بازیکن پدیده لیگ برتر سال ۹۱–۹۲
اولین گل اروپایی باشگاه روستوف روسیه
بیشتر بدانید گپ و گفت صمیمی با سعید عزت اللهی
سعید عزت اللهی چه فوبیایی داره؟
– اصلا نمی دونم فوبیا چی هست!
فوبیا یعنی یک ترس مخفی. ترس از ارتفاع، از آب یا هر چیز دیگه ای.
– آره دارم. از ارتفاع می ترسم. مثلا اینکه هواپیما سقوط کند.
اگر به ارتفاع بری یا در هواپیما بنشینی چطور می ترسی؟ مثلا علی پروین در هواپیما پاهاش رو می بره بالا؟
– نه، من اینطوری نیستم اما وقتی هواپیما تکون می خوره، این دنیا نیستم. میرم اونجا و بر می گردم! استایل خاصی,
هم ندارم و فقط سعی می کنم بخوابم اما اگر یک بار تکون خوردنی در کار باشه، دیگه خوابم نمی بره.
چه کارهایی را خوب انجام می دی و چه کارهایی رو بد یا اصلا چه کاری را بلد نیستی انجام بدی؟
– چه کارهایی را خوب انجام می دم؟! ظرف می شورم و خونه رو هم تمیز می کنم! من فقط فوتبال رو خوب ,
انجام می دهم و پلی استیشن هم خوب بازی می کنم.
کارهایی هم که قراره بد انجام بدم، کلا انجام نمی دم. آدم یا کاری نمی کنه یا اگر کرد به بهترین شکل انجام می ده.
من سعی می کنم همه کارهایی که می کنم رو خوب تموم کنم.
صحبت های سعید عزت اللهی درباره زندگی پس از ازدواج
اگر ظرف شستن و خونه تمیز کردن رو بلدی، وقتی هم ازدواج کنی به همسرت کمک می کنی یا مردسالاریه؟
– نه بابا! مردسالاری چیه! سعی می کنم اگر بخواهم با همسر آینده ام ازدواج کنم، با همه چیز کنار بیایم.
اگر واقعا خسته باشم، کاری نمی کنم. ضمن این که کسی رو انتخاب می کنم که همه دیگه رو بتونیم درک کنیم.
خب وقتی اینطور باشه من خسته از تمرین برگردم، همسرم خودش می دونه که نمی تونم کار کنم و خودش ,
همه کارها رو می کنه.
از اونجایی که من بیشتر روزهای هفته تمرین دارم و اکثرا خسته هستم، همسرم کارها رو انجام می ده ,
و منم قول می دم آخر هفته که خونه بودیم، ببرمش رستوران و باز هم من کار نمی کنم.
اصلا چه کاریه که من خونه باشم و غذا درست کنم.
اهل غذاهای عجیب و غریب هستی و غذای عجیب خوردی؟
– کلا اهل خوردن چیزهای عجیب و غریب نیستم. البته در چین چند مدل غذای عجیب و غریب دیدم که سوسک ,
و خرچنگ بود. اَه اَه اَه؛ هشت پا هم دیدم. عجیب ترین غذایی که دیدم هشت پای زنده بود ,
که برای سرو کردن پشت ویترین گذاشته بودن. با چشماش هم به من نگاه می کرد که بیا منو بخور!
کسی هست که بیشتر از همه باعث خنده ات بشه؟
– من خودم سعی می کنم همه رو بخندونم. اکثرا خودم باعث می شم بقیه از خنده زیاد از دست من فرار کنن.
کلمه ای هم تیکه کلامت هست که باعث بشه آن قدر بگی که همه فرار کنن و خسته بشن از دستت؟
تیکه کلام سعید عزت اللهی
– نه؛ اصولا کلمه خاصی به کار نمی برم و کسی هم چیزی بهم نگفته؛ کلا اوکی ام.
اسم خودت رو شده توی گوگل سرچ کنی و بینش یک چیز عجیب و غریب هم ببینی؟
– الان می خوای منو ببری به حاشیه؟! اما تا حالا اسمم رو در گوگل سرچ نکردم که بخوام چیز عجیبی هم پیدا کنم.
معروف ترین کسی که شماره اش رو داخلی گوشیت داری کیه؟
– کلا همه معروف هستن؛ خیلی آدم معروف دارم، خیلی؛ اما شاید میوه فروش سر کوچه مون برای خودم از همه,
معروف تر باشه. چون همیشه زنگ می زنم و میوه هایی مثل آناناس رو که دوست دارم می گم برام نگه داره.
کسی شوخی بدی در جمع باهات داشته که باعث ناراحتیت بشه؟
– نه. اگر کسی خواد شوخی کنه در جمع نیست، چون من در جمع با کسی شوخی بدی نمی کنم. اجازه هم,
نمی دم کسی با من شوخی بدی کند. شاید دو نفری باشیم شوخی کنیم اما در جمع نه!
چه شوخی هایی؟
– حالا بماند! اگر می شد که در جمع شوخی می کردیم، اما سعی می کنم کلا شوخی بد با کسی نکنم.
حالا اگر کسی شوخی کرد ،تکلیفش چیه؟
– یک کاری می کنم پشت دستش رو داغ کنه که دوباره با من شوخی کنه.
اصغر فرهادی دو بار اسکار برده. اگر یک روز سعید عزت اللهی توپ طلا بگیرد یا بهترین بازیکن آسیا بشه،
روی سن که برد چه صحبتی می کنه؟
– اگر توپ طلا ببرم یا بهترین بازیکن آسیا بشم، نمی دونم چی بگم. قاعدتا اینه که خوشحال باشم و من هم ,
حرف نمی زنم و می خندم. یا گریه می کنم یا می خندم و از این دو حالت خارج نیست.
وسیله شانس سعید عزت اللهی
لباس یا وسیله شانسی داری؟
– دارم اما ترجیح می دم نگم چیه!
چرا؟
– مثل مسواکم، شخصیه!
اگر بخوای با سلفی یک جمله بسازی چیه؟
– سلفیِ زندگی خود باش!
یعنی چی؟
– یعنی سرت به کار خودت باشه!
الان به ما تیکه انداختی؟
– نه!
تا حالا شده رودربایستی بمونی؟ بدترین نمونه اش چی بوده؟
– توی رودربایستی زیاد موندم، چون خجالتی هستم. بدترین هم نداشتم یا یادم نیست.
اگر در یک فضای رسمی یا حتی غیررسمی، خانم محترمی با صدای بلند از تو خواستگاری کنه,
و بخواد تو باهاش ازدواج کنی، چه عکس العملی داری؟ ممکنه رودربایستی بمونی و قبول کنی؟
– آدم قحطی شده که کسی از من خواستگاری کنه؟ والا به خدا. کی به قیافه من نگاه می کنه آخه!
قول بده پرو نمیشی، اما همه دنبالت هستن!
– نه بابا؛ آواز دُهل شنیدن از دور خوش است.
درخواست سعید عزت اللهی از فالوئرهایش
اگر دو میلیون فالوئر داشته بشی از هوادارات نمی خوای بغبغو کنن؟
– هیچ وقت دنبال فالوئر نبودم تا بخوام کسی بغبغو یا بوق بوق کنه. که چی، مثلا بیان خیابون بوق بوق کنن؟
چرا باید چنین چیزی بخوام؟
آخه نمونه داشتیم که خواسته!
– نمی دونم اصلا قضیه بغبغو کردن چیه.
شده جایی بری که لهجه عجیب و غریب داشته باشن و خنده ات بگیرد؟
– یک بار با تیم نوجوانان چهار محال و بختیاری رفته بودم و واقعا متوجه لهجه ای که داشتن نشدم اما خنده ام نگرفت.
بزرگ ترین خوش شانسی زندگی چی بوده و اصلا خوش شانس هستی؟
– بزرگ ترین خوش شانسی اینه که خدا همیشه در سختی ها کنارم بوده و در سن کم به خیلی چیزها رسیدم.
نصفش شانس و لطف خدا بوده و بقیه اش تلاش خودم و خانواده ام. خوش شانس بودم که ,
آدم های خوبی کنارم هستن.
بدترین شیطنت بچگی سعید عزت اللهی چی بوده؟
– بدترین شیطنت بچگی هام این بود که یک بار سوار اسب شدم! نمی دونستم یک چشم اسبی که سوارش شدم ,
کور شده. اونم نامردی نکرد، من رو پرت کرد زمین و می خواست لگدم کنه اما بابام از زیر سُم اسب,
من رو بیرون کشید. دیگه بعد از او شیطنت سمت هیچ اسبی نمی رم. اصلا هم از اسب خوشم نمیاد.
پس از سردار آزمون هم باید دوری کنی که اسب زیاد دوست دارد، درسته؟ ازش نپرسیدی تا حالا ,
چرا آنقدر اسب دوست دارد و سردار از تو شاکی نمی شه که اسب رو دوست نداری؟
– خب، طبیعیه که سردار باید اسب دوست داشته باشه. زندگی ترکمن ها با اسبه و معروف به اسب دوست ها,
هستن. سردار اصلا اسب بازه و خودش هم می دونه. من از اسب می ترسم و سمتش نمی رم.
ویکی پدیا , بی قانون