بیوگرافی و گفتگو با مهرانه مهین ترابی
او همواره در بهترین آثار تلویزیونی خوش درخشیده و تمامی نقشهایش را مسلط و با تمام وجود به معرض نمایش
گذاشته است.
در کرج به دنیا آمده، لیسانس بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنرهای زیبا دارد.
کارش را با تئاتر آغاز کرد و با فیلم (گلبهار) به کارگردانی تهمینه اردکانی در سال ۱۳۶۵ به سینما آمد،
اما در تلویزیون درخشید.
با مجموعه تلویزیونی (خیرا…
صندوقچه اسرار) در سال ۱۳۷۱ عضوی از خانواده مجموعههای تلویزیونی شد، بهویژه بازی در مجموعه همسران و خانه سبز که
او را به اوج شهرت رساند.
از او چندی پیش مجموعه (نرگس) به مدت چند ماه اکران شد و باز هم ثابت کرد که در تمامی
نقشها به خوبی، بازی درخشانی از خود ارائه میدهد، همانطور که دو ماه بعد در ماه مبارک رمضان از او
مجموعه (صاحبدلان) را دیدیم.
او قرار است به زودی با مجموعهای جدید به خانههای شما بیاید و مهمان شما باشد، میگوید (قرار است به
زودی مهمان محبوب خانه شما شوم) شاید تا زمان انتشار این مجله، همینطور شود…
با (مهرانه مهینترابی) در لوکیشن زیبای جدیدترین کار تلویزیونیاش و در زمان استراحت به گفتگو پرداختیم…
گفتگویی که کمی متفاوت از آب درآمده و ما را به خاطرات مجموعههای خانهسبز و همسران برد.
وی در همسران در مقابل فردوس کاویانی، الهام پاوهنژاد و فرهادجم، ایفاگر نقشی به یاد ماندنی بود که باعث شد،
بیننده روبهروی صفحه جادویی میخکوب شود.
مهینترابی شاید سوپر استار سینما نشد، اما در توانش بود که به این مهم دست یابد، گرچه از او باید
به عنوان سوپر استار مجموعههای تلویزیونی یاد کنیم.
_ در چند جمله کوتاه، مهرانه مهینترابی را معرفی کنید؟ مهینترابی: در شهر کرج چشم به جهان گشودم و فرزند
چهارم خانوادهای هفت نفری هستم.
جالب است بدانید که جز من کسی در خانواده، فعالیت هنری ندارد، من عاشق مطالعه و خبرم.
یکی از بزرگترین لذتهای من در زندگی آشپزی است.
_ چهطور وارد هنر شدید؟ مهینترابی: علاقه به هنر و مخصوصا بازیگری از کودکی در من وجود داشت اما هرگز
جدی نمیگرفتم تا اینکه برای اولینبار در تئاتر تله به کارگردانی خانم دیانا ایفای نقش کردم بعد از آن متوجه
شدم بازیگری کاری است که رضایت واقعی مرا در پی دارد.
البته پیش از آن از طریق کلاسهای آزاد تئاتر واقع در محل سکونتمان (کرج) موفق به دریافت لیسانس کارگردانی و
بازیگری شده بودم.
_ پیش از آن در چه رشتهای تحصیل کردید؟ مهینترابی: ارزیابی گمرک.
_ در ارتباط با آن فعالیتی انجام نمیدهید؟ مهینترابی: پیش از بازیگری، یکسالی را مشغول به کار شدم ولی احساس
کردم در آن حیطه نمیتوانم موفق باشم.
_ هنوز هم ساکن کرج هستید؟ مهینترابی: چند سالی است به تهران آمدم و در محله یوسفآباد ساکن هستم.
_ چند خواهر و برادر دارید؟ مهینترابی: چهار برادر و دو خواهر.
_ روزی فکر میکردید به جایگاه هنری امروز خود برسید؟ آیا کودکی درونتان از قبل گواهی امروز را به شما
میداد؟ مهینترابی: شاید مستقیم به آن فکر نمیکردم.
روزی دفتر خاطرات و عقاید یکی از دوستانم را ورق میزدم که ناگهان دیدم سالها پیش در مقابل سوال (دلتان
میخواهد چه کاره شوید) نوشته بودم، (هنرپیشه!) آنوقت پی به این بردم که دغدغه درونی و همیشگی من، همواره بازیگری
بوده است.
_ جرقه فعالیتتان از چه نقطهای بود؟ از چه سالی فعالیت هنری خود را آغاز کردید و اولین کار شما
چه بود؟ مهینترابی: آغاز راه از سال ۱۳۵۶ بود و جرقه آن از کتابخانه مرکزی کرج زده شد.
اولین کار هنری من یک نمایش بود به نام (تله)، نوشته محسن یلفانی که دوست دارم امروز یادی از ایشان
هم کرده باشم.
_ همراهی و تشویق چه کسانی تا به امروز باعث ادامه فعالیت و خوش درخشیدن شما شده است؟ مهینترابی: میتوانم
به جرات بگویم که مهرانه مهینترابی، یعنی خودم، همواره با عشق و ارادت خالصانهای که به حرفهام داشته و دارم،
مشوق خودم بودهام.
_ نقشهایی که تا به امروز ایفاء کردهاید، همگی به نوعی خاص و متفاوت بودهاند، از سریال همسران گرفته تا
به آخرین نقشآفرینی شما، یعنی مجموعه موفق صاحبدلان و پیش از آن نرگس، آیا معیار خاصی شما را به این
سمت در انتخاب نقش، سوق داده است؟ مهینترابی: شاید حساسیت بیش از حد من برای انتخاب متن و شخصیتی که
قرار است بازی کنم، این تفاوت را به وجود آورده، باید اضافه کنم من حتی پس از انتخاب نقش، در
بیان متنی که برای نقش در نظر گرفته شده، وسواس به خرج میدهم و دوست دارم از هر لحاظ علاوه
بر ایفای بیعیب و نقص نقش، به لحاظ گفتاری، متن صحیحی را حین بازی به زبان جاری کنم.
_ از میان کارگردانهایی که تا به امروز با آنها فعالیت داشتهاید، بهترین تجربهتان کدام است؟ مهینترابی: کار با
بیژن بیرنگ در سریال همسران و خانه سبز.
به خاطر نوع نگاه و خلاقیت خاص بیرنگ، کار کردن با وی همیشه برای من بهترین تجربه بوده است.
_ زمانی که برای نقش اعظم در سریال نرگس انتخاب شدید چه احساسی داشتید؟ آیا نقشآفرینی چنین نقش پیچیدهای برای
شما مشکل نبود؟ چه خاطرهای از این دوران دارید؟ مهینترابی: اتفاقا معیار من برای انتخاب نقش اعظم به خاطر
پیچیدگیهای نقش بود.
به نظر من، یکی از هیجانهای ایفای یک نقش، همین دور از دست بودن آن است، لذا وقتی به آن
دست پیدا میکنی، به اوج لذت خود میرسی.
خاطره کارهای طولانی مثل نرگس برای من دوستیهایی است که از پی آن به وجود میآید.
_ امروز شما را در یک لوکیشن زیبا و در حال نقشآفرینی در یک کار کاملا نو میبینم، فکر میکنم
این کار نیز مثل کارهای قبلی شما خود پایه کارهای جدیدی از این سبک شود.
در مورد کار جدید خود توضیحاتی بدهید؟ مهینترابی: در طول دوران حرفهای کارم همواره دریافت کننده سیل بسیاری از پیشنهادهایی
بودهام که به نوعی سبک و سیاق تجاری یا تبلیغی داشتهاند.
فعالیت تجاری برای یک هنرمند، امروزه، در تمام دنیا مرسوم و حتی در کشور خودمان نیز مدتی است که باب
شده و مفهوم پیدا کرده است ولی این مسئله برای من هنوز اما و اگر بسیار دارد و وسواسم را
تا حد بسیار زیادی برمیانگیزد.
مدت مدیدی بود که دغدغه انجام یک کار جدید را در سر داشتم ولی نه با رنگ و بوی تجاری،
بلکه به نوعی که با انجام آن دستاوردی فرهنگی نیز برای مردم این مرز و بوم داشته باشم.
به عبارتی، مالی و فردی به آن فکر نکنم، بلکه معنوی و جمعی به آن نگاه کنم.
دوست داشتم این ایده نو به لحاظ نزدیکی با مخاطب، حتی ارتباطی فراتر از یک نمایش و سریال با مردم
ایجاد کند، در ذهن ما باقی بماند، آموزنده باشد و در نهایت کل قضیه از مهمترین علایق من نشات بگیرد.
سالها گذشت و بالاخره امسال پس از اتمام تصویربرداری سریال صاحبدلان، جرقه انجام این کار در طی یک ملاقات اتفاقی
با (علیرضا سرابچی) که به نیابت از یک گروه بزرگ تولیدکننده مواد غذایی، طرح خود را با من در میان
گذاشتند، زده شد.
طرح، زیبا بود و همانطوری که من انتظار داشتم ذات تبلیغ و تجاری بودن نداشت.
برای رسیدن به آنچه دو طرف به لحاظ محتوا و ارزش کار در نظر داشتند یک ماهی وقت لازم بود.
به هر وصف پس از طی جلسات مکرر و با توافقی که فیمابین انجام شد در نهایت، طرح برای نهایی
شدن و تصویب به حسین بهاری، تهیهکننده و کارگردان هنری پروژه سپرده شد تا بلافاصله انتخاب عوامل را آغاز کند
و در نهایت شما نتیجه سه ماه تلاش مستمر را امروز با دیدن همه این گروهی که در این جلسه
تمرین حضور دارند، ملاحظه میکنید.
در یک جمله، با انجام این کار من سفری را آغاز میکنم و در این سفر مهمان خانه همه بانوان
ایرانی خواهم بود.
تمایلی به شرح بیشتر پروژه ندارم، فضای کار، آموزشی بوده و زندگی روزانه بانوی ایرانی را به تصویر میکشد.
فقط اینکه پروژه برای یکی از شبکههای پر بیننده سیما در حال تهیه است و پس از ایام سوگواری ماه
محرم پخش خواهد شد یا شاید زمان انتشار شماره جدید خانواده سبز پخش آن آغاز شود.
_ در برنامه (خانه محبوب) چه نقشی را ایفا میکنید؟ مهینترابی: یک برنامه آشپزی است که من به عنوان یک
مجری از سرآشپز و آشپزی که غذا را درست میکند سوال میپرسم تا ابهامات درخصوص پخت غذا برای بینندگان برطرف
شود.
_ پس در این برنامه اجرا را تجربه کردید؟ مهینترابی: دقیقا به عنوان یک مجری حاضر هستم که تجربه خوبی
هم بود.
_ چه زمانی این برنامه پخش میشود؟ مهینترابی: اگر اشتباه نکنم از اول اسفندماه.
_ در اجرا چقدر با بازی فاصله گرفتید؟ مهینترابی: اجرا فضای متفاوتی با بازی دارد.
در اجرا وارد دنیای خاصی میشوید که احساس نزدیکتری با مخاطب پیدا میکنی، در هر حال دوست داشتنی است.
_ اجرا را بعد از این هم ادامه خواهید داد؟ مهینترابی: باید منتظر ماند تا استقبال مخاطب را دید و
بعد از آن تصمیم گرفت.
_ حالا دستپخت خودتان چطور است؟ مهینترابی: نمیدانم، در اینباره دیگران باید نظر دهند، البته از برخوردها، گویا بد نیست.
_ در (مهمانخانه شما) با چه کسانی همکاری میکنید؟ مهینترابی: تهیهکننده و کارگردان هنری حسین بهاری است، کارگردان آن جمشید
کلانتری بر اساس طرحی از علیرضا سرابچی است، نویسنده آن علی کرداوغلی میباشد، ضمن اینکه مدرس طبخ غذا محسن نجفیان،
طراح و اجرای دکور غذا برعهده ملیحه بهاری و ساخت موسیقی آن برعهده مهدی خیرخواهی است.
_ فکر میکنید واکنش بانوان ایرانی و کسانی که شما را صمیمانه دوست دارند به این حضور جذاب شما در
تلویزیون چگونه باشد؟ مهینترابی: از صمیم قلبم امیدوارم که ایده زیبای این کار به محبت متقابل ما منجر شود.
_ آیا شما را در نقش جدید خواهیم دید یا خودتان را نقشآفرینی میکنید.
مهینترابی: در تمام طول فعالیت هنری من، این تنها کاری است که مهرانه مهینترابی واقعی، در حالی که شخصیت خودش
را به نمایش میگذارد، خواهید دید.
_ بجز شما هنرمندان دیگری هم در این پروژه حضور دارند؟ مهینترابی: تا امروز که با شما صحبت میکنم حضور
تعدادی از آنان قطعی شده است و در برنامه حضور خواهند داشت.
_ مشاهده برداشت سکانسی از این برنامه به لحاظ اجرای خوب شما، ما را به شدت تحت تاثیر قرار داد،
فکر نمیکنید صمیمیتی که از طریق این نوع کار خاص و از طریق تصویر با مردم برقرار میکنید، مسئولیت شما
را بیشتر خواهد کرد و مردم همواره از شما انتظار کارهای نو خواهند داشت؟ مهینترابی: وقتی پس از هر برداشت
از مانیتور تصویربرداران به کار نگاه میکنم، برای خود من هم کار جدیدم غیر قابل باور به نظر میآید، چرا
که واقعا مقوله دیگری است.
حق با شماست ولی من هم کماکان سعی میکنم حساسیت خود را در انتخاب کارهایم داشته باشم و مخاطب را
از خودم راضی نگه دارم.
_ با توجه به نزدیک شدن به ایام نوروز، آیا پیامی برای مردم خوبمان دارید؟ مهینترابی: امیدوارم سال ۸۶ سال
صلح، دوستی و سلامتی باشد؛ قدر یکدیگر را بدانیم، سالها میآیند و میروند و خوبیها برای ما باقی میماند، کینه
یکدیگر را نگیریم که جز سیاهی چیزی از خود باقی نمیگذارد.
سال ۸۵ به سرعت باد گذشت، سالی که تنی چند از هنرمندان ایران را به آن دیار برد، از جمله
(پوپک گلدره) که از او خاطرات زیادی در ذهن دارم.
در مجموعه نرگس، با او سکانسهای زیادی بازی کردم، حیف شد که پوپک زود از بین ما رفت…
یکبار دیگر میگویم، با آغاز سال جدید، قدر یکدیگر را بدانیم و سعی کنیم زندگی جدیدی را آغاز نماییم، خوب
باشیم، چون میتوانیم.
گرچه در هر زندگی (مادیات) شاید بخش قابل توجهی باشد، اما به خاطر مادیات، معنویات را کنار نگذاریم…
از خداوند میخواهم که سلامتی را به ما باز هم اهدا کند که هیچ چیزی از سلامتی برای انسان سودمندتر
نیست.
زمانی که یک سرماخوردگی جزیی پیدا میکنید، میبینید که چهطور دنیا بر سرتان میچرخد.
قدر این نعمت را بدانیم و همیشه قدرشناس خداوند باقی بمانیم…
آرزو میکنم تمامی ایرانیان از وجود خانواده سبز بهرهمند باشند و شادی را با تمام وجود احساس کنند خانواده سبز