شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

بابک جهانبخش؛ از بازی در بوخوم تا ازدواج دوم!| سبک زندگی افراد مشهور(۳۰۹)

اشتراک:
بابک جهانبخش چهره ها
آیا می دانید بابک جهانبخش در بوخوم متولد شده و حتی مدتی در تیم فوتبال بوخوم بازی می کرد و یکی از بازیکنان خوب هم بوده است. آیا می دانید از همسرش مروارید شهریاری ، که برگزار کننده کنسرت هم بوده است جدا شده و یک سال است با پریا ازدواج کرده است؟ اگر می خواهید درباره زندگی شخصی جالب بابک جهانبخش بیشتر بدانید این مطلب را از دست ندهید.

بابک جهانبخش خواننده ۳۵ ساله و پرانرژی محبوب ایرانی است که اکنون ۳۶ ساله می باشد. در این شماره از سبک زندگی افراد مشهور با زندگی بابک جهانبخش بیشتر آشنا شوید. از علت تولدش در آلمان و بازی فوتبال در تیم بوخوم آلمان تا ازدواج اولش با مروارید شهریاری و جدایی از او و ازدواج دومش با پریا. همچنین یک مصاحبه جذاب درباره زندگی حرفه ای و شخصی و پسرش آرتا را بخوانید.

زندگی بابک جهانبخش خواننده جوان و پر انرژی

بابک جهانبخش در روز ۱ فروردین سال ۱۳۶۲ در شهر بوخوم آلمان به دنیا آمد.
نام اصلی بابک در شناسنامه علی است.

بابک جهانبخش دارای مدرک صداگذاری موسیقی است.

علت تولد بابک جهانبخش در آلمان تحصیل پدرش است.

بابک جهانبخش

بیوگرافی بابک جهانبخش

ازدواج بابک جهانبخش

بابک جهانبخش در مصاحبه ای ماجرای ازدواج همسر اولش را اینگونه تعریف کرده بود:
سال ۱۳۸۸ در لندن کنسرت داشتم که همسرم مروارید یکی از عوامل برگزار کننده آن کنسرت بود،
از آنجا با او آشنا شدم.
بعد با پدر مادرم به خواستگاری رفتم و در نهایت با یکدیگر ازدواج کردیم.

مروارید شهریاری همسر ، متولد تهران و دارای مدرک مدیریت بازرگانی است، او در حال حاضر یک شرکت بازرگانی و یک کتاب ترجمه شده تخصصی در حوزه بازگانی دارد.

بابک جهانبخش

زندگی شخصی بابک جهانبخش

طلاق بابک جهانبخش

این زوج بدون خبر رسانه ها و در سکوت خبری و به دلیل نامعلومی از هم جدا شدند
و طلاق گرفتند و یک پسر به نام آرتا از آنها باقی مانده است .

ازدواج دوم بابک جهانبخش

بابک بعد از جدایی همسر اولش با خانمی به نام پریا ازدواج کرده و برای اولین بار به مناسبت تولد همسرش عکسی از وی منتشر کرده و گفته است که برای هرز نرفتن و زندگی هرز نداشتن دوباره ازدواج کردم.

بابک جهانبخش

بابک جهانبخش و همسرش

شروع خوانندگی بابک جهانبخش

بابک جهانبخش نوازندگی پیانو را از سن ۵ سالگی زیر نظر استاد آلمانی در مدرسه
موسیقی آزاد شهر بوخوم آلمان آغاز نمود و بعد از تحصیلات پدرش و بازگشت به ایران،
علاقه او نسبت به موسیقی بیشتر شد و به صورت جدی تر موسیقی شرقی را دنبال کرد

. اولین شخصی که او را به خوانندگی تشویق کرد مرحوم مجتبی میرزاده آهنگساز قدیمی بود،
او دوره‌های آموزشی جدید را طی کرد و در سال ۷۶ و در سن ۱۴ سالگی،
مجوز رسمی خود را از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که در آن زمان
با تایید محمدعلی معلم همراه بود دریافت کرد.

بابک جهانبخش در برنامه خندوانه

بابک درباره نحوه خواننده شدنش گفت :

ما به دلیل پروسه تحصیل پدرم در آلمان زندگی می‌کردیم،
من از کودکی هیچ علاقه‌ای به موسیقی و خوانندگی نداشتم و در مقابل عاشق فوتبال بودم،
حتی در تیم بوخوم هم بازی می‌کردم، اما پدرم به موسیقی علاقه‌مند بود و به همین
دلیل شرایط آموزش موسیقی را برایم فراهم کرد، اما من به موسیقی کلاسیک
و پیانو اصلا علاقه‌ای نداشتم و هیچ تلاشی برای یادگیری نمی‌کردم.»

جهانبخش ادامه داد: «تا اینکه به ایران آمدیم، در ایران هم من فوتبال را دنبال کردم
و در تیم‌های پایه باشگاه استقلال نیز بازی کردم، ما در محله‌مان با دوستانم
قرار گذاشته بودیم تا هر هفته پس از فوتبال بازی کردن،
در خانه یک نفر دورهمی داشته باشیم، در همین دورهمی‌ها من برای بچه‌ها می‌خواندم
تا اینکه یک روز، دوستم به من گفت که پدرش که در حوزه موسیقی فعال است
صدای من را پسندیده و درخواست کرده که من را ببیند.

بابک جهانبخشبابک جهانبخش در خندوانه

این خواننده پاپ تاکید کرد:
او از من خواست تا دوره‌های یادگیری موسیقی را در نزدش بگذرانم،
سپس به دلیل آنکه در صداوسیما نیز فعالیت داشت،
من را به سازمان برد تا تست دهم و در نهایت در سن ۱۴ سالگی توانستم مجوز بگیرم
و اولین قطعه‌ام را بخوانم.

فوتبال بازی کردن بابک جهانبخش

فوتبال یکی از اجزای مهم زندگی او است فوروارد و هافبک راست، پست تخصصی او بود
و در آلمان هم که بود در تیم بوخوم، بازیکن تیم های مختلف رده سنی پایین اش بود،
حتی در یک دوره حتی کاپیتان یکی از تیم ها بودم لباس تیم مان هم آبی بود.

تیم مورد علاقه بابک جهانبخش

وقتی از بوخوم آلمان برگشت به ایران، از آنجایی که همه خانواده او استقلالی بودند،
وی هم به این تیم علاقه مند شد و بعد در مدرسه فوتبال این باشگاه هم ثبت نام کرد،
فوتبال او خوب بود و خوب هم پیشرفت کرد، ولی چون خلق و خوی او
با بچه هایی که آنجا بودند فرق داشت.

بعضی بی احترامی ها در آن روزها به وی خیلی فشار می آورد،
به خاطر همین قید فوتبال را زد. جالب اینجاست که همه مطلع بودند که او از آلمان آمده است
توقع یک یورگن کلینزمن از وی داشتند و فکر می کردند
که او یک آدم فضایی است هیچکس گلزنی های او را نمیدید و همیشه
از وی توقع داشتند که باید بهترین باشد.

همسر وی پرسپولیسی است

بابک جهانبخش؛ از بازی در بوخوم تا ازدواج دوم!| سبک زندگی افراد مشهور(309)

بابک جهانبخش و پریا

مصاحبه با بابک جهانبخش

اولین باری که آرتا را در آغوش تان گذاشتند به خاطر دارید؟

– بله به وضوح (با خنده). هیچ وقت یادم نمی رود.
وقتی مادر آرتا برای زایمان رفت زمان زیادی طول کشید تا من را صدا کنند
و خبر تولد فرزندم را بدهند در حالی که افرادی که قبل و بعد از ایشان
به اتاق زایمان رفته بودند، نوزادشان به دنیا آمده بود.

این تاخیر باعث شد به اتاق پرستاری بروم و از آنها در مورد چرایی این موضوع بپرسم
که آنها در پاسخ گفتند فرزندتان به دنیا آمده است و ما شما را صدا کردیم
اما ظاهرا در میان همهمه نشنیدید. پسرتان کنار کانتر در بخش نوزادان است.

وقتی به آن بخش رفتم درون سبد چشمم به نوزاد قرمز با دماغی بزرگ افتاد. در آن لحظه با خودم گفتم ای بابک، این همه گفتم دماغ دیگران را مسخره نکن، بیا تحویل بگیر، پسر خودت با این دماغ به دنیا آمده است. فوری دستبندی که دستش بود را چک کردم تا مطمئن شوم رویش جهانبخش نوشته است.

دیدم بله، خودش هست، پسر من. بعد از آن هر کسی از دوستان و اقوام می آمدند و چشم شان به آرتا می افتاد می گفتند وای این چقدر شبیه بابک است. توی دلم می گفتم این کجا شبیه من است (با خنده) اما خب رفته رفته وقتی آرتا بزرگ تر شد، شباهت ما دو نفر بیشتر و بیشتر شد.

بابک جهانبخشبابک جهانبخش و پسرش

همین که چشم تان به آرتا افتاد حس پدر شدن در شما جوانه زد؟

– همان لحظه جوانه زد اما تا زمانی که با تمام وجودم درگیر پدر شدن شوم، مدتی طول کشید. پدر شدن حس عجیبی دارد چون شما حتی ممکن است بلد نباشید فرزندتان را به درستی در آغوش بکشید اما نسبت به آن مکلف و مسئولید و او بخشی از وجودتان است. اولین بار زمانی پدر شدن را با همه جانم حس و احساس کردم که آرتا بابا صدایم کرد و محبت کردن را یاد گرفت اما شیرین ترین لحظه ای که از رابطه پدر و پسری مان به خاطر دارم به دو سال قبل باز می گردد.

آن زمان آرتا تنها دو سال قبل باز می گردد. آن زمان آرتا تنها دو سال داشت. ما تصمیم گرفتیم به شمال برویم. در آن سفر من با یکی از دوستان قدیمی ام به شوخی با هم کشتی گرفتیم. در آن میان آرتا حس کرد که بین من و دوستم دعوا شده و او دارد من را کتک می زند. در آن لحظه آرتا بی هوا به سمت دوستم رفت و با همان دست های کوچکش شروع به مشت زدن به دوستم کرد تا به نوعی ما را سوا کند. او به روش خودش داشت از من مراقبت می کرد. این صحنه هیچ وقت از یادم نمی رود و از جلوی چشمم پاک نمی شود.

گفتگو با بابک جهانبخش

در ماشین تان معمولا چه موزیکی را گوش می دهید؟

– بیشتر موسیقی تلفیقی گوش می دهم یا این که به سراغ موسیقی سنتی و کلاسیک می روم. گوش دادن به صدای داریوش رفیعی، استاد بنان و سالار عقیلی هم حالم را خوب می کند.

چه چیزی را در آرتا ببینید حال تان خوب می شود؟

– عشق و مهربانی را. آرتا با وجود این که سن و سالی ندارد اما مهربانی و محبت را به خوبی می شناسد و آن را بلد است. هر چند که این موضوع به همان نسبت که من را خوشحال می کند، باعث نگرانی ام هم می شود.

بابک جهانبخش؛ از بازی در بوخوم تا ازدواج دوم!| سبک زندگی افراد مشهور(309)بابک جهانبخش و بهنام بانی

چرا نگران تان می کند؟

– چون من هم مثل آرتا مهربانی کردن را خیلی خوب بلد بودم و اتفاقا از همین ناحیه هم آسیب دیدم. به همین دلیل دلم نمی خواهد او هم مثل من از این ناحیه آسیب ببیند. شاید به این خاطر است که سعی می کنم بیشتر مراقبش باشم. هر چند که خب آرتا در قیاس با ما در شرایط و امکانات بهتری تربیت شده و همه آن چیزی که به آن نیاز داشته را به نوعی در اختیار داشته است و علاوه بر درون خانه از بیرون هم محبت زیادی را دریافت می کند.

این محبت های بیرون از خانه که به نظر می رسد زیاد هم هست، نگران تان نمی کند که مبادا این توجهات باعث لوس شدنش شود؟

– به نظرم آرتا همین الان هم کمی لوس شده (با خنده) و خب این موضوع به شدت برای من نگران کننده است.

شاید باور نکنید. مدتی قبل این حجم از توجهات باعث شده بود به سرم بزند برای تربیت بهتر آرتا به خارج از کشور بروم و آنجا زندگی کنم چون می دانستم بیرون از ایران دیگر کسی من را نمی شناسد و او می تواند درست تر تربیت شود چون متاسفانه فرزندان چهره های مطرح معمولا به دلیل توجهات زیادی که به واسطه پدران و مادران شان به آنها می شود، شبیه بچه های عادی بزرگ نمی شوند. چیزی که من به شدت از آن گریزانم و دوست دارم آرتا شبیه بچه های دیگر باشد.

بابک جهانبخشبابک جهانبخش و پسرش

اما شما با وجود این که دوست داشتید آرتا شبیه بچه های عادی تربیت شود اما ناخودآگاه با انتشار تصاویرش در فضای مجازی او را شریک شهرت تان کردید.

– البته من فکر می کنم شهرت آرتا بیشتر از من است و مخاطبانم او را بیش از من دوست دارند. شاید باور کردنش برای تان سخت باشد اما من هیچ عمدی در این کار نداشتم. آرتا به بخشی از من بدل شده و جدا از من نیست. حتی عکس تلگرام من هم عکس مشترکی با آرتا است. او به قدری در من حل شده که ناخودآگاه وقتی می خواهم در صفحه اینستاگرامم فعالیت کنم سهم او با من برابر می شود.

بابک جهانبخشالهام پاوه نژاد و بابک جهانبخش و همسرش

آرتا پز خواننده بودن شما را به دوستانش در مهد هم می دهد؟

– بله، پز می دهد (با خنده). به هر حال هنوز بچه است و اینکه بگوید پدرش خواننده است برایش شیرینی های خودش را دارد اما خب وقتی آرتا را مهد سپردم از مربیانش خواهش کردم با او مثل بقیه بچه ها رفتار کنند و تفاوتی میان او و سایرین قائل نشوند هر چند که می دانم با وجود همه این سفارش ها آرتا برای آنها همچنان ویژه است و باز هم این ویژه بودن من را نگران می کند.

به همین خاطر تصمیم گرفتم او را برای دوران ابتدایی در یک مدرسه دولتی ثبت نام کنم تا به نوعی در میان بچه های عادی بزرگ شود. شاید این ماجرا به تربیت درستش کمک بیشتری کند و به نوعی این وجه تمایز را در او کم کند.

بابک جهانبخشبابک جهانبخش در ایتالیا

فکر می کنید آرتا بعدها که بزرگ شود به چه چیز شما افتخار می کند؟

– فکر می کنم به سلامتم و این که هیچ گاه سعی نکردم از شهرتم سوءاستفاده کنم و همیشه تلاش داشتم به سلامت از کنار بی اخلاقی ها عبور کنم.

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس