زندگی عاشقانه نیما فلاح و سحر ولدبیگی / زوج خوشبخت هنری از زندگی مشترکشان می گویند ! +تصاویر
گفتگو با نیما فلاح و سحر ولدبیگی
در میان زوجهای هنری که در زمینه بازیگری فعالیت میکنند، نیما فلاح و سحر ولدبیگی یکی از بیحاشیهترینها و در
عین حال مناسبترینها هستند.
آنها به قدری در روحیه اکتیو و نگاهشان به زندگی شبیه هم هستند که احساس میکنید ضربالمثل جور شدن در
و تخته را با نگاهی به زندگی آنها ساختهاند.
فعالیتهای اخیر آنها به همکاری متوالی با مهران مدیری در کارهای «شوخی کردم»، «عطسه» و «در حاشیه» معطوف شده است
که اتفاقا با شکل و ساختار بازی آنها نیز همخوانی دارد.
آنها که بارها حضور در آیتمهای طنز را تجربه کردهاند، در مجموعه «عطسه» نقشهای متفاوتی را بازی کردند و حالا
نیما فلاح در سریال «در حاشیه» یک نقش کاملا متفاوت از کارهای گذشتهاش را ارائه داده که بسیار موفق و
جذاب بوده است.
گفتوگوی ما را با این زوج شاد و موفق درباره عشق، ازدواج، کار و زندگی را بخوانید.
از همکاریهای اخیرتان با مهران مدیری بگویید؟
نیما: البته ما پیش از اینها هم بارها با آقای مدیری همکاری داشتهایم.
همکاری با ایشان همیشه لذتبخش بوده چراکه ایشان هم جنس این کار را بلد هستند و هم میدانند که مخاطب
چه چیزی را دوست دارد.
سحر: این روزها خنداندن مردم به یک کار سخت تبدیل شده است؛ چراکه مردم غرق در مشکلات شخصی خود هستند
و خنداندن آنها به مراتب سختتر از قبل شده است ولی با این حال آقای مدیری به دلیل سالها تجربهای
که در این عرصه دارند، کارشان را بلد هستند و یکی از خوشحالیهای من این است که ایشان بالاخره به
تلویزیون بازگشتند.
و البته کارهای آیتمی مثل «شوخی کردم» و «عطسه» را هم داشتهاند که هر دونفرتان در آن کارها هم حضور
داشتید.
نیما: ببینید یکجورهایی ساخت کارهای آیتمی با آدمهایی مثل آقای مدیری شکل گرفت و قطعا ایشان به بهترین شکل ممکن
با این نوع کار آشنا هستند؛ ضمن اینکه کارهای آیتمی مخاطب را خیلی زود به نتیجه میرساند و اگر مخاطب
از یک آیتم خوشش نیاید، مجبور نیست که یک سریال کامل را تماشا کند و تکلیفش با آن یک آیتم
روشن است و سریع میرود سراغ آیتم بعدی.
سحر: کارهای آیتمی این فرصت را هم به ما بازیگران میدهد که بتوانیم خودمان را در نقشهای مختلف و متنوع
محک بزنیم و این جذابیت زیادی دارد؛ مثلا ما در همین کارهای «عطسه» و «شوخی کردم» در نقشهای مختلف با
گریمهای متنوع بازی کردیم.
از بازی در کنار هم چه حسی دارید؟
نیما: اینکه برای من و سحر همکاری مشترک شکل بگیرد، صرفا به نظر سازندگان آن اثر بستگی دارد که بخواهند
از ما به صورت مشترک استفاده کنند یا خیر؟ ولی ما هر موقع که کنار هم حضور داشتهایم، سعی کردهایم
که به بهترین شکل کار کنیم.
سحر: ولی هرگز حضور همدیگر را در کاری به سازنده آن کار پیشنهاد ندادهایم.
شما هر دو تجربه کارهای روتین را دارید. این کارها را چطور میبینید؟
سحر: در کارهای هر شبی به دلیل سرعت بالای کار هیچ جایی برای به کارگیری تکنیک باقی نمیماند.
پیش از این در آیتمهای روزانه از دو دوربین استفاده میشد اما امروز به بهانه تداوم بخشیدن به حس بازیگر
ولی در اصل برای سرعت بیشتر در کار از سه دوربین یا بیشتر هم استفاده میشود.
وقتی سرعت همهچیز را توجیه میکند هیچ جایی برای عنصر تکنیک باقی نمیماند.
یعنی سرعت دلیل خوبی برای تکراری بازی کردن است؟
نیما: هر بازیگری و به طور کلی هر هنرمندی متد و تکنیکهای خاص خودش را دارد.
این به مفهوم تکراری بودن روشها نیست بلکه شناسنامه شخصیتی، روحی و فیزیکی یک بازیگر به او این امکان را
میدهد موقعیتی را خلق کندکه صرفاً به او متعلق است و کس دیگری نمیتواند آن را انجام دهد.
بازیگر میتواند شخصیت را در یک موقعیت به بهترین شکل ممکن ارائه دهد اما با این شرایط که امکان اتود
زدن این تکنیکها در کار وجود داشته باشد.
بعد از این همه سال که از ازدواجتان و همینطور از حضورتان در این عرصه میگذرد، چقدر در کار هم
نظر میدهید؟
نیما: رابطه من و سحر بسیار نزدیک است و برای همین در جریان همه کارهای هم هستیم.
سحر: مشورت در زندگی ما یک اصل فراموشنشدنی است و چون همکار هستم معمولا در مورد کارمان به هم کمک
دیدگاهی میدهیم؛ مثلا اگر فیلمنامهای به من پیشنهاد شده باشد، حتماً کلیاتش را و اگر لازم باشد جزئیاتش را به
نیما توضیح خواهم داد.
نیما آدم بسیار بادقتی است و نظرات خوبی میدهد.
همدیگر را نقد هم میکنید؟
سحر: اگر موضوعی به نظرم برسد حتما آن را میگویم؛ نیما هم همینطور.
نیما: مهم این است که نقد به صورت درست و صحیح آن انجام شود.
نقدپذیر هم هستید؟
نیما: با هم کنار میآییم.
قرار نیست که همدیگر را بکوبیم.
ما خارج از هر مسئلهای بهترین دوست هم هستیم.
سحر: بله و همدیگر را قضاوت نمیکنیم.
نقدمان منصفانه است چون شرایط کارمان را میدانیم و میفهمیم چه چیزهایی بر نوع کار ما اثر میگذارد.
هرکدام هم سلیقه خودمان را داریم؛ پس اختلاف نظر وجود دارد.
با این حساب همیشه همدیگر را تایید نمیکنید؟
سحر: اینکه دیگر نقد نیست.
گاهی پیش میآید که چیزی اصلاً با سلیقه من همخوانی ندارد و من هم مخالفت خودم را اعلام میکنم ولی
تایید کورکورانه اصلا کار خوبی نیست.
نیما: نقد باید بامنطق باشد نه ایراد گرفتن.
همکار بودن باعث شده نگاه منصفانهای به کار هم داشته باشید؟
سحر: خوبی ما این است که جنس کارمان یکی
است برای همین خوب متوجه زیر و بم کار هم و مشکلات آن میشویم.
گاهی نیاز دارید که کسی بدون قضاوت کردن فقط شما را بشنود و نیما این کار را خوب بلد است.
نیما: قرار است در این صحبتها همدیگر را رشد بدهیم.
ما زیاد با هم حرف میزنیم؛ درباره همچیز صحبت میکنیم.
اینکه میگویند زندگی با آدمهای هنرمند سخت است، در مورد شما دو نفر هم صدق میکند؟
نیما: این را باید
از زوجهایی پرسید که فقط یک نفرشان فعالیت هنری حرفهای دارد.
ما همدیگر را خوب میفهمیم چون هر دو یک جنس کار داریم.
سحر: اما این به نظرم واقعیت است که هنرمندان آدمهای نرمالی نیستند.
(باخنده)
نیما: اگر میخواستید به این برسید که یکجورهایی غیرعادی هستیم، بله، همینطور است.
اصلا به نظر میرسد بخش اصلی هنر از همین مسئله سرچشمه میگیرد.
سالگرد ازدواج نیما فلاح و سحر ولدبیگی
بعد از ازدواج باهم همکار شدید؟
سحر: بیش از ۱۵سال از آشنایی
ما میگذرد ولی ما چند سال نامزد بودیم و در آن مدت هم هر دو کار میکردیم و در کارهای
مختلفی کنار هم بازی کردیم.
در این مدت همدیگر را خوب شناختهاید؟
سحر: شناخت به زمان نیاز دارد و گاهی سالها طول میکشد؛ مثلا اوایل
من از نوع کارهای نیما جامیخوردم، کلافهام میکرد و مدام میپرسیدم: «نیما طوری شده، آیا من حرفی زدهام، از دست
من ناراحت شدی، کسی چیزی گفته و…
» و نیما میگفت: «نه، چیزی نیست.» اما من واقعا نمیتوانستم باور کنم و آنقدر سوال میکردم که…
نیما: واقعا یک چیزی میشد.
سحر: بله…
!
نیما: بعد یک لیوان با یک بشقاب میشکست.
خیلیها میپرسند چرا من یک دفعه اخم کردهام و بعد دوباره خندیدهام و باز هم اخم کردهام؟ راستش باید بگویم
واقعا چیزی نیست.
شاید چون به جاییکه خیره شدهام نور بوده اخم کردم ولی واقعا اگر درون من را بشناسی میدانی که هیچچیز
ناراحتکنندهای وجود ندارد.
چطور از حاشیههای کارتان دور ماندهاید؟
سحر: درست است که بخشی از آنچه در زندگی اتفاق میافتد دست خود ما
نیست اما باید پذیرفت بخش اعظمی از این اتفاقها را میتوان مدیریت کرد.
ما، یعنی من و نیما خودمان نخواستیم در گود حاشیه باشیم.
ما آرامش و خلوت خودمان را دوست داریم چون زندگیمان را دوست داریم.
نیما: البته این بدان معنا نیست که ما خودمان را از دیگران دور کردهایم چون اتفاقا اهل معاشرت هستیم و
از آن لذت میبریم اما معتقدیم بهترین حاشیه امن برای هر کسی، خانواده است.
ما به در کنار خانواده بودن اهمیت میدهیم.
در این خلوت، چه تفریحات مشترکی دارید؟
سحر: ما یک ویژگی خاص داریم و آن هم صحبت کردن در هر
موقعیتی است که بزرگترین سرگرمی ماست.
میتوانیم در مورد موضوعات مختلف با هم صحبت کنیم اما در کنارش کارهای بسیاری هست که انجام میدهیم؛ مثلا سریال
میبینیم، سفر میرویم، به گلها و گیاههایمان میرسیم، گیم بازی میکنیم، آشپزی مشترک انجام میدهیم و….
نیما: ما از هر بخش زندگیمان لذت میبریم و سعی میکنیم اوقات خوشی برای هم بسازیم.
عکس آتلیه ای نیما فلاح و سحر ولدبیگی
کتاب هم میخوانید؟
سحر: نیما خیلیخیلی زیاد مطالعه میکند.
نیما: درواقع شب ما بدون مطالعه روز نمیشود.
سحر: هرکدام علایق خودمان را داریم؛ مثلاً نیما بهشدت از داستان کوتاه خوشش میآید ولی من نه!
به پول چقدر
اهمیت میدهید؟
نیما: مگر میشود به پول فکر نکرد یا به آن اهمیت نداد؟! البته برای پول درآوردن، حرص نمیزنیم
ولی بخشی از زندگی هم کسب درآمد است.
سحر: زندگی هزینههایی دارد و بخشی از رفاه همه ما هم نیاز به صرف هزینه است اما ما اصولا آدمهای
بلندپروازی نیستیم که خودخواهانه و برای چیزهای بیاهمیت پول خرج کنیم.
به رفتهرفته جلو رفتن هم معتقد هستیم.
قرار نیست همهچیز را یکدفعه و یکشبه داشته باشیم.
همهچیز به مرور جمع میشود.
به شناخت قبل از ازدواج هم معتقدید؟
نیما: سحر به نکته درستی در مورد شناخت آدمها اشاره کرد.
برای همین است که روی دوران نامزدی به عنوان فرصتی برای شناخت تاکید شده تا دو طرف تا آنجا که
میشود همدیگر را محک بزنند و بشناسند.
اینکه بدانید قرار است با چه آدمی زیر یک سقف بروید و او را بشناسید، مهم است.
یعنی این شناخت کافی است؟
نیما: کافی نیست اما لازم است.
به هر حال شما چیزهایی از طرف دستگیرتان میشود که روی تصمیمگیری شما تاثیرگذار است.
سحر: بعضیها از دوران نامزدی درست استفاده نمیکنند؛ در حالیکه زمان خوبی برای فهمیدن حداقلهاست؛ درست مثل مرور یک کتاب
قبل از مطالعه عمیق است.
ازدواج فقط پیوند دو نفر با هم نیست، بلکه پیوند دو خانواده است.
این شناختها باعث میشود که فردای ازدواج از چیزهای پیشپا افتاده شوکه نشوید.
زندگی مشترک نیما فلاح و سحر ولدبیگی
بعد از این همه مدت، از اینکه همدیگر را برای زندگی انتخاب
کردهاید، راضی هستید؟
نیما: گاهی از خودم میپرسم نیما اگر با سحر ازدواج نمیکردی فکر میکنی چه موقعیتی نسبت به
حال حاضر داشتی؟ بهتر بودی یا بدتر؟ و راستش جواب را نمیدانم اما مطمئن هستم وقتی با سحر آشنا شدم،
متوجه این نکته شدم که اگر با او ازدواج نکنم جبرانناپذیرترین اشتباه زندگیام را مرتکب شدهام.
سحر: این را بارها در مصاحبههایم گفتهام که به نظرم نیما بهترین انتخاب زندگیام بوده است.
ماجرای ازدواج سحر ولد بیگی و نیما فلاح
نیما فلاح متولد ۱۳۵۱ تهران یک بازیگر ایرانی تلویزیون و سینما است
و دارای مدرک کارشناسی گرافیک مطبوعاتی است.
او بازی در تلویزیون را با نقش دستیار درک در مجموعه طنز ساعت خوش به کارگردانی مهران مدیری آغاز کرد.
سحر ولدبیگی متولد ۱۳۵۶، تهران بازیگر ایرانی تلویزیون و دارای مدرک دیپلم اداری بازرگانی از هنرستان شهید مدرس است.
سحر ولدبیگی با سریال دختران شناخته شد.
ازدواج نیما فلاح و سحر ولدبیگی
سحر ولدبیگی و نیما فلاح دو بازیگر سینما و تلویزیون، ۱۰ سالی است
که زندگی مشترک خود را آغاز کرده اند(dot) در ادامه شما را به خواندن گفتگوی این زوج هنرمند درباره ماجرای
ازدواجشان دعوت می کنیم.
در آن سریال می گفتند ازدواج کنید
این موضوع به زمانی بازمی گردد که ما در مجموعه رستوران خانوادگی با
هم کار می کردیم.
به مرور زمان نوع نگاه ما به یکدیگر تغییر کرد و بیشتر همدیگر را زیر نظر گرفتیم.
در آن کار نقش مقابل هم بودیم که در سریال همه خانواده تلاش می کردند تا با هم ازدواج کنیم
ولی ما نمی پذیرفتیم.جالب اینجاست که بعد از آن سریال این اتفاق به صورت واقعی افتاد و در ۱/۴/۸۲ یعنی
درست در روز تولدم با هم ازدواج کردیم.
البته من و نیما اصراری نداشتیم که حتما جشن عروسی برگزار کنیم شاید در دوران بازیگری این اتفاق به صورت
نمایشی بارها برای ما افتاده بود و این موضوع دیگر برای ما جذابیتی نداشت.به نظرم در مراسم عروسی به تنها
کسی که خوش نمی گذرد خود عروس و داماد است.
برای همین خانواده ما نیز با این خواسته ما کنار آمدند و با یک مهمانی بسیار ساده خانوادگی زندگی مشترکمان
را آغاز کردیم.
عکس های نیما فلاح و سحر ولدبیگی
مراسم ازدواج نگرفتیم
هر دوی ما اصلا اصراری برای گرفتن جشن ازدواج
نداشتیم.
با اینکه خانواده هایمان تلاش می کردند تا ما را برای گرفتن عروسی متقاعد کنند ولی اصلا دلمان نمی خواست
برای خودمان دغدغه درست کنیم.
شما هر چقدر هم که برای مراسم خود برنامه ریزی کنید، باز هم استرس و اضطراب مراسم را دارید که
همه چیز درست برگزار شود به کسی بد نگذرد و مهمانان خاطره خوبی داشته باشند.
در واقع مراسم عروسی به همه خوش می گذرد به جز عروس و داماد.
ما اصلا این استرس را دوست نداشتیم و دنبال آرامش بودیم.
هر دوی ما به اندازه کافی در فیلم ها و سریال های لباس عروس و دامادی پوشیده بودیم و دیگر
برایمان جذابیتی نداشت.
برای همین تصمیم گرفتیم بی سروصدا برویم سر زندگی مان! بعد از مراسم عقدمان یک شام ساده با خانواده هایمان
خوردیم و بعد هم رفتیم به خانه مان! به همین راحتی …
نیما فلاح و همسرش در حال آشپزی ، بازیگران در کنار همسرانشان ، ماجرای ازدواج سحر ولد بیگی و نیما
فلاح
بزرگترین نقطه مشترک ما
فکر می کنم صداقت بزرگترین نقطه مشترک ماست.
هر دوی ما با یکدیگر صادق هستیم، چیزی را از هم پنهان نمی کنیم و به هم دروغ نمی گوییم.
البته به جز صداقت، درک متقابل هم هست، ما همدیگر را به خوبی می فهمیم.
به نظر من بعد از این نکته ها، محبت هم نکته ای اساسی است.
اگر در زندگی مشترک صداقت و درک متقابل باشد، اما محبت وجود نداشته باشد، پایه های زندگی سست می شود،
چون محبت به زندگی رنگ و بو می دهد.
نیمه گمشده من
ولدبیگی می گوید: به نظر من مهمترین اتفاق در ازدواج ما تفاهم بوده و هست.
چون هر دو در یک حرفه فعالیت می کنیم به راحتی مشکلات کاری یکدیگر را درک می کنیم، در صورتی
که اگر یکی از ما در این حرفه فعالیت نداشت شاید قدری این درک کردن سخت تر می شد؛ اما
در حال حاضر هر دوی ما با این روند کار آشنایی کامل داریم و فکر می کنم در زندگی مشترک
امر بسیار مهمی است، چرا که شاید به خاطر این کار شب ها دیر به منزل برویم و یا در
شهرستان ها بازی داشته باشیم و از این قبیل مسائل …
هیچ وقت ندیده ام که نیما خیلی زود عصبانی شود.
من دیر عصبانی می شوم اما اگر بشوم خیلی بد عصبانی می شوم.
تا به حال با یکدیگر دعوا نکرده ایم.
عکس دو نفره نیما فلاح و سحر ولدبیگی
نیما در نگاه سحر و سحر در نگاه نیما
سحر: نیما
بسیار بسیار صبور است و به هیچ عنوان نمی تواند بی اهمیت بودن به زندگی را تحمل کند.
نیما دست فرمان بسیار خوبی دارد و در ضمن آشپز قهاری هم هست.نیما: سحر شخصیت بسیار شادابی دارد و بسیار
هم احساسی است.
گاهی اوقات احساس او بر منطقش غلبه می کند و من در این مورد به او انتقاد می کنم.
سحر آشپزی ماهر است و در آشپزی جادو می کند.
سلفی نیما فلاح و سحر ولدبیگی در خودرو
مجله زندگی ایده آل – کامپک – نمناک
گرداوری و تنظیم :
پرشین وی