مائده طهماسبی ؛ از آشنایی و خواستگاری جالب فرهاد آئیش تا شایعه مرگ| سبک زندگی افراد مشهور(۳۲۶)
مائده طهماسبی بازیگر و کارگردان ایرانی و همسر فرهاد آئیش است که این شب ها با سریال تاریخی از یاد ها رفته مهمان خانه های ما می باشد . به همین بهانه در این شماره از سبک زندگی افراد مشهور با زندگی مائده طهماسبی و زندگی خصوصی جذابش با فرهاد آئیش بیشتر آشنا شوید. با ما همراه باشید.
مائده طهماسبی بازیگر سریال از یادها رفته
مائده طهماسبی در سال ۱۳۳۶ در شهر بابل به دنیا آمد.
پدرش پزشک و رئیس بیمارستان و تحصیلات مادرش سیکل بود.
از پدربزرگ مادری اش به عنوان فردی روشنفکر و باسواد یاد می کند که با جریان روز زمانه حرکت می کرد.
مائده طهماسبی دو برادر و یک خواهر دارد.
مائده طهماسبی کارشناسی ارشد رشته خبرنگاری با گرایش تئاتر و علوم سیاسی از کشور آلمان دارد.
بیوگرافی مائده طهماسبی
خانواده مائده طهماسبی هنگامی که او ۱۴ ساله بود به تهران مهاجرت کردند
و او دیپلمش را در رشته ریاضی فیزیک در تهران گرفت و
در کنکور شرکت کرد اما قبول نشد.
خودش دوست داشت برای ادامه تحصیل به ایتالیا برود و معماری بخواند اما
در نهایت به آلمان نزد دایی اش رفت و تحصیلات دانشگاهی اش را در آلمان ادامه داد.
ازدواج مائده طهماسبی با فرهاد آئیش
فرهاد آئیش در آمریکا تحصیل می کرد و زمانی برای یک اجرای برنامه به آلمان سفر می کند
و در آنجا با مائده طهماسبی آشنا می شود.
ارتباط آن ها سه سال به صورت دورادور طول می کشد تا جایی که یک شب
فرهاد آئیش تصمیم می گیرد با مائده طهماسبی ازدواج کند و ساعت ۵ صبح با
او تماس می گیرد و پیشنهاد ازدواج می دهد!
در ابتدا مائده طهماسبی فقط خندیده و فکر می کند که آئیش با او شوخی می کند
اما در نهایت به او جواب مثبت می دهد و به آمریکا که محل تحصیل فرهاد آئیش بود مهاجرت می کند.
مائده طهماسبی و همسرش فرهاد آئیش
این زوج با خواسته خودشان فرزندی ندارند.
شروع بازیگری مائده طهماسبی
مائده طهماسبی بازیگری و کار هنری را با حمایت همسرش در آمریکا شروع کرد و
در ۴۲ سالگی در فیلم سینمایی دایره (سال ۱۳۷۸) به کارگردانی جعفر پناهی حضور پیدا کرد.
و پس از آن کارهای تئاتر و تلویزیون هم انجام داد.
علت بچه دار نشدن مائده طهماسبی و فرهاد آئیش
تصمیم بچه دار نشدن برای این زوج یک تصمیم دو نفره بوده و این زوج خوش شانس
هستند که در این زمینه با یکدیگر هم عقیده بوده اند
و آن ها تمام آزادی ها
و لذت هایی که در دوران جوانی داشته اند
را با بچه نداشتن در دوران پیری تاخت زده اند.
زندگینامه مائده طهماسبی
بازگشت مائده طهماسبی و فرهاد آئیش به ایران
مائده طهماسبی و همسرش فرهاد آئیش در سال ۱۳۷۶ به ایران بازگشتند.
در آن زمان مائده طهماسبی ۲۰ سال بود که ایران را ترک کرده بود و فرهاد آئیش ۲۷ سال.
سبد غذایی مائده طهماسبی و فرهاد آئیش
مائده طهماسبی و فرهاد آئیش بیش از ۲۰ سال است که گوشت نمی خورند.
بیشتر غذاهای پر از سبزیجات مثل غذا های شرقی می خورند.
مانند غذاهای چینی، تایلندی و ژاپنی.
به گفته خودشان در زمان دانشجویی خیلی غذا های فست فود می خوردند اما به یکباره
تصمیم به اصلاح رژیم غذایی شان کردند و الان بیشتر غذاهای ارگانیک و سالم می خورند و
از این نظر احساس سبکی می کنند.
مصاحبه با مائده طهماسبی و فرهاد آئیش
خانم مائده طهماسبی وقتی بهعقبهتان نگاه میکنید، چه احساسی نسبت به حرفهتان دارید؟
راستش احساس بسیار خوب و لذت بخشی دارم.
من جزو کسانی هستم که نسبت به زندگی خیلی سخت گیر نیستم و از کارم هم خیلی راضی هستم.
تا به امروز تمام نقشهایی که دوست داشتید بازی کنید، به شما پیشنهاد شده یا نه؟
وقتی من به ایران برگشتم و کار تصویر را شروع کردم، چون پایه اولیه کارم تئاتر بود،
فکر نمیکردم بتوانم ارتباط خوبی با تصویر برقرار کنم، اما وقتی وارد دنیای سینما و تلویزیون شدم،
نه تنها حس خوبی داشتم؛ بلکه جزو آدمهای خوشحال و خوشبختی هستم که نسبت
به همه نقشهایم افتخار میکنم و با کارگردانان توانمند کار کردهام.
بهترین کادوی تولدتان تا به امروز چه بوده است؟
فکر میکنم ازدواج با آقای آئیش بهترین کادوی زندگیام است. وجود او بهترین اتفاق زندگی من است. اگر این اتفاق نیفتاده بود و آقای آئیش سر راهم قرار نمیگرفت، ایران نبودم.
آقای آئیش چقدر منتقد کارهایتان هستند؟
اصولاً هر کاری که به من پیشنهاد میشود، اول با او مشورت میکنم. بهترین مشاوره را همسرم به من میدهد. خیلی با هم هماهنگ و در مشکلات و خوشیها با هم سهیم هستیم .
آیا تا به حال پیش آمده بعد از مشورت با همسرتان در اثری بازی کنید، اما نتیجه خلاف آن چیزی شده باشد که شما فکر میکردید؟
نه، هیچوقت این اتفاق نیفتاده است، چون آقای آئیش همیشه همه جوانب کار را در نظر میگیرد و آن را بررسی میکند.
فکر میکنم شما جزو زوجهایی هستید که تمام روزهای زندگیتان را شاد زندگی میکنید؟
بله، همینطور است. راستش من خوشبختی را خیلی عجیب و غریب نمیبینم که رسیدن به آن سخت و دست نیافتنی باشد. خوشبختی در دل آدم است. یک امر درونی است. کافی است بخواهیم. همین که همراه همسرم سر میز شام مینشینم و شام میخورم، یعنی خوشبختم. آدمها باید از درون شاد باشند و از تک تک لحظاتی که کنار نزدیکانشان زندگی میکنند، لذت ببرند.
چرا بچه دار نشدید؟
جرأت ندارم بچه دار شوم اما این آرمان من نیست. خوش شانسم همسری پیدا کردم که در این زمینه با من هم عقیده است. ترسی هست از بچه دار شدن و من و همسرم هم تمام دوره آزادیهایی که در زندگیمان داشته و داریم را با بچه نداشتن در دوران پیری تاخت زده ایم. این آزادیها قیمتی دارد و قیمت آن بچه دار نشدن است. حساب کنید اگر بچه دار شوید دیگر نمی توانید هر مسافرتی که خواستید را بروید و مرتب باید با وضعیت کودک خود را هماهنگ کنید اما به هر حال بچه داشتن هم جذابیتهای خاص خود را دارد.
فرهاد آئیش چگونه به مائده طهماسبی پیشنهاد ازدواج داد
۵ صبح به مائده زنگ زدم و گفتم تو جفت منی!
یادم می آید زمانی که در آمریکا تحصیل می کردم برای اجرای برنامه ای به آلمان رفتم و همان جا با مائده همسرم آشنا شدم. حدودا سه سالی دورادور با هم ارتباط داشتیم تا اینکه یک روز ناگهان به من الهام شد که مائده می تواند جفت من باشد! همان موقع بود که شماره اش را گرفتم و گفتم:«تو جفت من هستی و می خواهم با تو ازدواج کنم.» فکرش را کنید ۵ صبح به وقت آلمان به مائده زنگ زده بودم و او از شدت تعجب فقط می خندید و فکر می کرد دارم باهاش شوخی می کنم.
حال و هوای محله کودکی مائده طهماسبی
کودکیام در یک خانواده بزرگ گذشت و در محله خاصی بزرگ شدم. چون خاله، عمو، دایی، پدربزرگ و مادربزرگم در یک محله بودیم و از همه مهمتر که خودم هنوزم خیلی خوشم میاد اینکه کوچه ما سنگ فرش بود اما ما بچهها در کوچه بازی میکردیم. الان که فکر میکنم دنیای راحتی داشتیم، چرا که زندگی ما محدود به یک اتاق و خونه نبود بلکه زندگی ما در یک محله گذشت.
دوران مدرسه مائده طهماسبی
دوران ابتدایی هیجانانگیز بود، چرا که من از ۶ سالگی مدرسه غیرانتفاعی رفتم، چون مدرسه دولتی قبولم نمیکرد و همچنین برای سوم ابتدایی ۳ ماه را در تهران درس خواندم.
من از بچگی به نقل و انتقال عادت داشتم. به خاطر امکانات ضعیف مدرسهها در شهرستانها پدرم تصمیم گرفت ما به تهران بیاییم. به خاطر همین برادرم زودتر از من اومد تهران. در مدرسه ایتالیاییها درس میخوند که همکلاس آقای آئیش بود.
منم شش ابتدایی را در تهران خواندم، به خاطر سختی زندگی در تهران مادرم قبول نکرد تهران باشیم، آخه پدرم پزشک و رئیس بیمارستان بود و در تهران همراه ما نبود و در شمال میماند. ما به شمال برگشتیم. ۳ سال درسمو شمال خوندم دوباره اومدیم تهران. دیپلم اینجا گرفتم و در تهران ماندیم.
پدرتون پزشک بود ، شما علاقه نداشتید پزشکی بخونید؟
طهماسبی: نه هیچکدام از ما ۴ نفر پزشک نشدیم، آخه پدر و مادرم اصراری برای هیچ رشتهای نداشتند.
برادر بزرگم حسابداری خواند، منم از ایران رفتم. خواهرم بعد از ۷ سال اومد آلمان پیش من تعلیم و تربیت کودک خواند، برادر کوچکم راه و ساختمان خوند و آقای مهندس شد.
علت مهاجرت مائده طهماسبی
دلم میخواست معماری بخونم، ولی معدلم کم بود، به خاطر همین رشته ریاضی به طبیعی (تجربی) تبدیل کردم تا معدلم بهتر شود، در حین این کارها به آلمان سفر کردم. داییم برلین بود، آن موقع راحت میشد بروی. آخه من بدون ویزا رفتم.
مائده طهماسبی و ویشکا آسایش
چه رشتهای برای ادامه تحصیل انتخاب کردید؟
رشته اولم علوم ارتباطات بود، این رشته شامل خبرنگاری، فیلم و ویدئو بود. خیلی رشته هیجانانگیزی بود و در کنار آن باید رشته تکمیلی میخواندم که من تئاتر و علوم سیاسی را انتخاب کردم. بیشترین تمرکزم در تئاتر بود. درآن زمان انقلاب شد و رشته علوم سیاسی هم تحت تاثیر آن قرار گرفت.
همچنین در آلمان خودم کار میکردم و غیرتمند بودم، تقریبا از ۲۰ سالگی پولی از خانواده دریافت نمیکردم. دو تا دوست صمیمی داشتم که همخونه هم بودیم، با هم متن مینوشتیم و باهم اجرا میکردیم، به خاطر اینکه زبان فارسی بلد نبودند، به صورت پانتومیم اجرا میرفتیم.
تجربه های سفر مائده طهماسبی
ما سفرها را بعضی وقتها تنهایی میرویم و بعضی اوقات دونفره سفر میکنیم، اما کم بودن سفرهای دو نفره ما در این مدت به خاطر مادرهایمان بود، نمیِتوانستیم آنها را تنها بگذاریم.
ما سفرهای طولانی میرفتیم، با رابطه خوبی که باهم داشتیم، اگر مشکلاتی در سفر برای ما پیش میومد زیاد ناراحت کننده نبود، به خاطر اینکه هردو سفر را دوست داریم. سفر برای ما خستهکننده نیست و سفرهای ما خیلی لوکس نبوده است.
تفاوت زندگی در ایران و خارج از نظر مائده طهماسبی
دوران ما آرمانگرایی زیاد بود. مستقل بودیم و به دلیل دوری از خانواده تاثیر آنها صفر بود و خودمان سازنده زندگی بودیم.
مائده طهماسبی و فرهاد آئیش
از بازگشت به ایران برایمان بگویید؟
آئیش: بازگشت به ایران تصمیم سختی بود، اما به خاطر مادرهایمان به ایران آمدیم،
همچنین میخواستیم کارمان را در ایران ادامه دهیم. اینجا احساس آرامش دارم،
در کشور و محله خود زندگی میکنم. به سفر کردن علاقه دارم
که ۴ و ۵ ماه در سال به سفر میروم.
طهماسبی: به هرحال من ۱۴ سال در شهرستان بودم، بعد اومدم تهران که تفاوتهایی
با شمال داشت. برلین رفتم و از آنجا به آمریکا سفر کردم.
به ۴۰ سالگی رسیدم، به جایی که آشنایی با فرهاد به یک پختگی نسبی رسیده بودم.
با فرهاد نقشه میکشیدیم که بمونیم آمریکا و کار تئاتر انجام بدیم برای
ایرانیان یا برگردیم ایران و برای مخاطب خودمان کار اجرا کنیم.
زندگی هنری شما چگونه است؟
طهماسبی: من و فرهاد زندگی خصوصیمان از زندگی هنری جدا نیست
و درگیر کارهای همدیگر هستیم.
آئیش: هر نقشی را بخواهم بازی کنم، همچنین در نویسندگی و کارگردانی
نه تنها مائده کمک میکند، بلکه بدون مائده نمیتوانم کار کنم.
هانیه توسلی و مائده طهماسبی
اتفاقاتی که در زندگی شخصی و هنری برایتان افتاده است؟
طهماسبی: مادر فرهاد فوت کرد و به عنوان بازیگر نمیتوانی برای اجرا نروی
و روز سوم به دلیل تعهد کاری سرکار رفت.
آئیش: برای مراسم فوت داییم که مثل پدرم بود نتوانستم بروم. خود کارگردان به خاطر
این موضوع ناراحت بود، ولی نمیتوانست کاری کند.
شایعه مرگ مائده طهماسبی
شایعاتی هست که در خصوص خودتان شنیده باشید؟
طهماسبی: گفتن من مردم.
آئیش: در مسیر کردستان بودم که این خبر را شنیدم، تردید داشتم،
آخه یک ساعت قبل با مائده صحبت کرده بودم و بعد از تماس دوباره این خبر را تکذیب کردیم.
مائده طهماسبی و فاطمه معتمد آریا و الهام کردا
در فضای مجازی حضور دارید؟
طهماسبی: من هستم ولی فرهاد در فضای مجازی نیست. خود منم زیاد فعال نیستم.
چقدر مطالعه میکنید؟
آئیش: مطالعه میکنم، ولی به سفر علاقه بیشتری دارم.
طهماسبی: کتابهایی که دوستان به من معرفی میکنند را میخوانم.
همیشه یکسری کتاب برای خواندن دارم.