سبک زندگی ، بیوگرافی و نوع پوشش افراد مشهور (۹) / علی ضیا + تمام جزئیات سفر حج او و حضور در فاجعه منا
بیوگرافی علی ضیا
نام: علی
نام خانوادگی: ضیاء
تارخ تولد:۱۳۶۴/۶/۲۶
محل تولد: کاشان
تحصیلات: کارشناسی مکانیک طراحی جامدات
تاهل: مجرد
———————————————————
علی ضیاء متولد ۲۶ شهریور ۱۳۶۴ در کاشان و فارغ التحصیل مکانیک طراحی جامدات از دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان است.
کودکی علی ضیاء
یک خواهر دارد که متاهل است.
علی ضیا سال ۱۳۸۴ یه تهران آمد و از ۱۹ سالگی به طور اتفاقی وارد رادیو شد و کار خود
را در رادیو جوان با برنامه طنز پسری از کاشانه شروع کرد که به عنوان آیتم برتر انتخاب شد و
پس از ۵ سال گویندگی در رادیو، به دعوت علی زاهدی وارد تلویزیون شد و اولین کار خود را در
سیما با برنامه گزینه جوان تجربه کرد.
البته همزمان با این برنامه، برنامه خط و ربط هم در رادیو اجرا می کرد.
علی ضیاء و خواهرش
علی ضیا و مادرش
علی ضیا و پدر و مادرش
نوجوانی
علی ضیا
وی برگزیدهٔ
جشنواره خوارزمی با طرح موتور نیم دوار با قابلیت کارکرد با انواع سوخت بدون کاهش توان و عضو انجمن مخترعین
کشور میباشد(dot)
افتخارات:
۱ـ برگزیده جشنواره خوارزمی با طرح موتور نیم دوار با قابلیت کارکرد با انواع سوخت بدون کاهش توان۲ـ
کسب رتبه اول استانی ورتبه دوم کشوری در جشنواره خوارزمی۳ـ دارای گواهینامه پذیرش علمی اختراع از سوی هئیت علمی ومعاونت
آموزشی دانشگاه آزاد کاشان۴ـ عضو انجمن مخترعین کشور
سمتها:
۱ـ مدیر بازرگانی شرکت مهندسی ـ بازرگانی مبین تهران۲ـ مدیر بازاریابی شرکت
مهنسین مشاور مهرکیان۳ـ گوینده شبکه جوان رادیو از سال ۱۳۸۵ الی ۱۳۸۸۴ـ مجری شبکه سوم سیما جمهوری اسلامی از سال
۱۳۸۸ تا کنون۵ـ مدیر پروژه موسسه خیریه فاطمهالزهرا۶ـ دبیر اجرایی همایش دانشجویی کشوری مکانیک
بازیگری:
– بازیگر مهمان سریال دفترخانه
شماره ۱۳- بازیگری در فیلم چند اپیزودی رابطه
جزئیات سفر حج علی ضیا در اینستاگرام وی
اولین خبر
از اعزام علی ضیا به حج در برنامه “امشب” :
علی ضیا برای اعلام این خبر گفت :
” تا
به حال نگفته بودم اما من هم به زودی عازم حج میشوم.
به زودی مفصل از مردم سرزمینم خداحافظی و طلب حلالیت خواهم کرد.”
علی ضیا در فرودگاه :
“تعریف
من از عشق چیزی عجیبی نیستهرکس دیوانگیش را به نامی تعریف میکندبه سمت دیوانگی میرومبه سمت عشق”
تفأل علی ضیا :
“منم که دیده به دیدار دوست کردم باز”
علی ضیا در بقیع :
“به هفته
های هوای بگو بهانه گرفتمکه هفت مرتبه این تیر را نشانه گرفتماذان بگو که به مستی وضو گرفته شرابمبخوان اقامه
ی می را، بنوش، مست و خرابم”
پست زیبای سید علی ضیا در مورد امام علی (ع):
“ساعت به وقت
تو معنا میگیردچقدر برایم سخت است نماز با اذانی بدون نام علیبلند میانه ی ادم های که نام مولایم را
جرم میدانند فریاد میزنممن شهادت میدهم که مولایم علی استاشهد ان علی ولی الله”
علی ضیا قبل از
محرم شدن :
“تو از من لباس بی دوخت خواستی تا لباس به تنم بدوزی.پی نوشتقبل از محرم شدن”
علی ضیا رو به روی کعبه :
“باید قربانیش کنمچند روز دیگرهر شب با خدا کلنجار میروم اما نمیشودبا خودم
با دست هایم خودم بکشم هر انچه در من من است هر انچه در من تو استهر انچه که تا
به حال ساخته ام که او نیستقربانت برم که قربانی تو بدون زندگی بخش استباید تمامش کنممن خالی از هر
انچه که من را ساخته برمیگردمسراسر او میشومو هیچ منی در من وجود نخواهد داشتزیاد فرصت نمانده برای دلکندن و
دل بریدن از هر انچه دوستش دارمو حالا فکر میکنم چقدر ناتوانم برای دل بریدن از خودم هایممگر انکه او
کمک کند مرا”
سلامتی علی ضیا در فاجعه منا :
“نمیخواستم الان عکس بذارم کلنولی از بس شایعه
شدهمین الان منی هستماوضاع مردم خوب نیست دعا کنیدتا الان پیششون بودم خیلی دعا کنید”
پست علی ضیا
بعد از فاجعه منا :
“اینجا جان ادم ها به اندازه یه بطری نوشابه می ارزد انگارکفش کدام کودک جا
مانده و خودش رفتهاورده بودن او را تا در ابتدای سالهای زندگیشمقام ابراهیم را تجربه کند و ابراهیمی زندگی کندما
نمیتوانیم بی رحم باشیمکفش بچگانه که میبینیم در دلمان روضه به پا میشودبه یاد حاجی شش ماهخودمان را غرق در
اشک میبینم وقتی به اسماعیل حسین فکر میکنیمدارم به قلبم رجوع میکنمزبانم به نفرین نمیچرخددعا میکنم برای اصلاح بانیان حادثهراه
بسته اند و تشنه شده اندچقدر قصه برایم اشناستحالم شبیه مُحرم استمَحرم و مُحرم”
شکایت علی ضیا :
“دلم گرفته بود برای شکایت رفتمهنوز خبری از همکارانم نیستکسانیکه یک ماه کنار هم با خطرات جنگیدیم تا اخبار اینجا
را برسانیمنیستنددلخوشیم حتی به خبرهای بداما…
رفتم حافظ مثل من از بالا بلندان شرمسار بودوگفتز دست کوته خود زیر بارمکه از بالا بلندان شرمسارم.
مگر زنجیر مویی گیردم دستمگر نه سر به شیدایی بر ارم.ز چشم من بپرس اوضاع گردونکه شب تا روز اختر
میشمارم”
سر تراشیده علی ضیا :
“این سر تراشیدن ها شاید قلندرم نکنداما من هزار نکته ی باریک تر
ز مو را در عشقت یافتمو چهره برافروختممیبینیحالا رسم دلبری میدانم و اما بی دل تر از همیشه ام…
”
همکار مفقود شده علی ضیا :
“همه رفتندمن نگران این دخترم که چه کسی ارامش میکند دیگرمدینه که
بودیم برایش عروسک خرید چقدر ذوق داشتند هر دو”
ولیمه ی حج حاج سید علی ضیا :
“جای همتون خالی
همین الان کاشان ولیمه ی خودم و خودش”