زندگی امیریل ارجمند؛ از ازدواج با یاسمینا باهر تا شهرت و تولد فرزند (۳۰۸)
امیریل ارجمند بازیگر سریال معمای شاه که با این سریال به اوج شهرت رسید و علاوه بر بازیگری در زمینه موسیقی نیز فعالیت دارد همسر یاسمینا باهر بازیگر جوان سریال دیوار به دیوار می باشد که اسفند ماه سال ۹۳ زندگی مشترک خود را آغاز کردند و به تازگی آقای ارجمند با انتشار تصویری خبر از به دنیا آمدن فرزندشان داده است و به همین بهانه مروری داریم بر زندگی امیریل ارجمند با پرشین وی همراه شوید.
زندگی امیریل ارجمند
در مورد زندگی امیریل ارجمند باید گفت امیریل ارجمند متولد سال ۱۳۵۳ در تهران بازیگر، خواننده، آهنگساز و فرزند داریوش ارجمند و دارای مدرک لیسانس مکانیک از دانشگاه ژنو و لیسانس تئاتر میباشد و در چند فیلم سینمایی حضور داشته است. وی پسر داریوش ارجمند از بازیگران مشهور کشورمان می باشد که یه خواهر به نام یلدا و یک برادر دیگر به نام امیر سام دارد. امیریل ارجمند با بازی در سریال معمای شاه در نقش محمود وزیری به شهرت رسید.
زندگی امیریل ارجمند می گوید امیریل ارجمند از کودکی علاقه زیادی به موسیقی داشت و با توحه به حرفه پدرش در عرصه بازیگری، او نیز به این هنر علاقهمند شد و از سال ۱۳۷۸ رسما بانمایش دندون طلا وارد حوزه نمایش شد و اولین فعالیت تصویری وی هم مسافر ری بود که در کنار پدرش داریوش ارجمند به بازیگری پرداخت.
امیریل ارجمند در زمینه موسیقی هم فعالیت دارد و تاکنون آهنگ سازی فیلمهای بدون اجازه و جرم مسعود کیمیایی را در کارنامه اش به ثبت رسانده است.
یاسمینا باهر همسر امیریل ارجمند
یاسمینا باهر بازیگر جوان متولد ۱۶ اسفند ماه ۱۳۶۸ می باشد. وی دانش آموخته رشته سینما در دانشگاه سوره است. فیلم بدون اجازه اولین تجربه سینمایی یاسمینا باهر است.
در مورد زندگی امیریل ارجمند باید گفت امیریل ارجمند در اسفند سال ۹۳ با یاسمینا باهر از بازیگران جوان کشورمان ازدواج کرد و به تازگی فرزندشان به دنیا آمده است.
امیر یل ارجمند و یاسمینا باهر که هر دو از بازیگران سینما و تلویزیون به شمار میروند، اسفند ۹۳ پای سفره عقد نشستند و زندگی مشترک شان را شروع کردند. در طول این دوران تلاش شان بر این بوده که زندگی به دور از حاشیهای داشته باشند و موضوع ازدواجشان را رسانهای نکنند.
پدر شدن امیریل ارجمند
در زندگی امیریل ارجمند آمده که امیریل ارجمند بازیگر و فرزند داریوش ارجمند پس از گذشت ۵ سال از زندگی مشترکش با باسمینا باهر فرزندشان به دنیا آمد است.
امیریل ارجمند پسر داریوش ارجمند با انتشار در صحفه شخصی اش نوشت: مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید…. که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید…
زندگی امیریل ارجمند و صحبت های وی درباره پدرش داریوش ارجمند و مادرش فرشته یغمایی
پدرم نخواست زیر سایهاش باشم
پسر داریوش ارجمند، در رشتههای مختلف هنری فعالیت میکند از موسیقی و خوانندگی گرفته تا بازیگری و ترانه سرایی. او در سریال معمای شاه که از تلویزیون پخش شد در نقش دکتر محمود وزیری بازی کرده است. با این بازیگر درباره دیدگاههایش نسبت به زندگی هم صحبت شدیم.
پدر و مادرتان چه تاثیری در شکلگیری رویاهایتان داشتند؟
معتقدم دوران کودکی تاثیر مهمی در زندگی ما دارد برای همین است که هر چه سن بالاتر میرود این خاطرات در ذهنمان پررنگتر میشود. بیشتر خاطرات و تجربههای کودکی ما را پدر و مادرمان میسازند و با جهتدهی ذهنمان باعث میشوند که آینده خود را انتخاب کنیم.
والدینم تاثیر مستقیم و مثبتی در زندگیام داشتند. وقتی میخواستم رشته هنر را به عنوان حرفه انتخاب کنم، پدرم توصیه کرد که در رشتهای دیگر تحصیل کنم چون با هنر نمیتوان مخارج زندگی را تامین کرد به همین دلیل به دانشگاه رفتم و مهندسی خواندم و بعد از فارغالتحصیل شدن دوباره به دانشگاه رفتم و در رشته هنر تحصیل کردم. این باعث شد تا در راهی که انتخاب کردهام ثبات بیشتری داشته باشم.هیچوقت برای گرفتن نقش و بازی کردن پدرم مرا به کسی معرفی نکرد.
یعنی زیر سایه اسم پدرتان فعالیت نکردید؟
پدرم دوست نداشت و ندارد که این اتفاق بیفتد. من هم سعی کردم توصیههای پدرم را عملی کنم و از راهی که آمدهام پشیمان نیستم. به نظر با سفارش هیچ اتفاق خوبی برای فرد نمیافتد.آدمها باید بنا به لیاقت خودشان برای هر کاری انتخاب شوند. زاویه نگاه پدرم به حرفه هنر و دیگر مسائل زندگی باعث شد، دقیقتر انتخاب کرده و ثبات بیشتری داشته باشم.
از مادرتان هم برایمان بگویید و تاثیرش بر خانوادهای که هنر کسب و کارشان است؟
مادرم نقش ارزشمندی در زندگی پدرم و تربیت ما داشت و دارد. بسیار فداکار بوده و ایثار مرامش است و همیشه از ما حمایت میکند. برای رشد در عرصه سخت هنری و فرهنگی باید مادر و همسرت مدافعان و تکیهگاهت باشند. هنرمندان روحیه حساسی دارند که اگر این احساس نباشد، نمیتوانند به کار خود ادامه دهند.
زنان زندگی یک بازیگر ـ مادر و همسرش ـ کسانی هستند که با حمایت از او میتوانند، احساس و روحیه او را زنده و قوی نگهدارند. این اتفاق خوشبختانه از طرف مادرم و همسرم برایم رخ داده و آنها حامیان خوبی برایم هستند.
همانطور که پدرتان به شما توصیه کرده کار هنر امنیت مالی و شغلی ندارد، چطور شد که مهندسی خواندید اما فعالیت در رشتههای هنری را به عنوان حرفه انتخاب کردید؟
هنر همیشه به من آرامش میدهد. چه زمانی که برای یک فیلم موسیقی میسازم چه آن زمان که ترانهای را مینویسم یا میخوانم یا زمانی که نقشی را بازی میکنم. به نظرم ما باید کارهایی را به عنوان حرفه انتخاب کنیم که آنها را دوست داریم و از انجامشان لذت میبریم. وقتی کارمان را دوست داشته باشیم موفقتر میشویم.
رشته مهندسی مرا در هنر موفقتر کرد؛ افرادی که ریاضی میخوانند، در زمان کار دو نیمکره مغزشان با هم تعامل میکند و نتیجه بهتری عایدشان میشود. این را هم بگویم من ده سال فقط در زمینه تئاتر فعالیت کردم تا اصول و الفبای بازیگری را یاد بگیرم و با فرهنگ تئاتری یا همان تزکیه نفس آشنا شوم .
به دلیل حرفه پدرتان از کودکی زیر سایه شهرت بودهاید، در این فضا زندگی کردن چگونه است؟
از بچگی با خاصیتها و عوارض شهرت آشنا شدم و فهمیدم که آسیبها و خطرات آن بیشتر است. شهرت را دوست ندارم و بیشتر تمایل دارم بین مردم محبوب باشم. ترجیح میدهم در قلب و دل مردم جا داشته باشم نه در چشم و ذهنشان.
میگویند «نام» روی شخصیت افراد تاثیر دارد؛ اسمتان امیریل است؛ این نام متفاوت چه حسی به شما میدهد؟
این که اسمم خاص است و کمتر کسی این نام را دارد حس خوبی دارم. خیلی خوششانسم که اسم و فامیلم در شاهنامه هست: «به روز نبرد آن یل ارجمند…». در دینمان هم امیریل لقب حضرت عباس(ع) است و از این بابت هم خوشحالم.
اما این که اسم روی شخصیت آدمها تاثیر میگذارد را قبول ندارم. به نظرم اسم شناسنامهای چندان تاثیری بر شخصیت آدمها ندارد، آنچیزی که تاثیرگذار است صفات انسانی و خوبی است که هر فردی با تلاش و کوشش آنها را بهدست میآورد. آدمها به «اسم»شان قضاوت نمیشوند بلکه به صفاتشان شناخته و قضاوت میشوند.
نقش شما در فیلم سربازان اعدام به کارگردانی پرویز شیخطادی یکی از نقشهای بهیادماندنی بود، چقدر به این جمله اعتقاد دارید که نقش خوب باید نصیب و قسمت بازیگر شود؟
خیلی اعتقاد دارم! همچنان که پدرم به آن معتقد است. پدرم همیشه میگوید نقشی که قسمت تو هست اگر کل دنیا زیر و رو شود حتما به تو میرسد و اگر قسمتت نباشد اگر همه دنیا دست به دست هم دهند به تو نخواهد رسید! البته این موضوع درباره همه اتفاقات زندگی صدق میکند. امیدوارم خداوند هم نقشهای خوب را قسمتم کند و هم در مسیر زندگیام اتفاقات خوب را قرار دهد.
زندگی امیریل ارجمند و گفتگویی متفاوت با وی و همسرش درباره زندگی مشترکشان
یاسمینا و امیر یل در عین تفاوتهایی که با یکدیگر دارند، به هم شبیه هستند.
بزرگترین شباهتشان هم در این است که میخواهند دور از جنجال و کلیشههای
رایج تنها به زندگی مشترکشان زیر یک سقف فکر کنند.
یک ازدواج عاشقانه در خلوت
امیر یل ارجمند: در مورد این سوال که چرا ازدواج ما در سکوت خبری انجام شد و شامل جار و جنجالهای مرسوم ازدواجهای هنری نشد باید بگویم که من و یاسمینا هر دو بیشتر از هر موضوع دیگری به شروع زندگی مشترکمان در آرامش فکر میکردیم و اینکه مسائل حاشیهای از هر جهت سایهای روی زندگی ما نیندازد.
از طرفی فوت عمویم «انوشیروان ارجمند» هم مزید بر علت شد که ترجیح دهیم روی
این موضوع مانور چندانی نداشته باشیم. این اتفاق ناگوار در شرایطی رخ داد که ما تمام برنامهریزیهای
مربوط به برگزاری مراسم ازدواجمان را انجام داده بودیم به همین خاطر لغو آن سختیهای
خاص خودش را به دنبال داشت، در نهایت تصمیم بزرگان و خواست ما این بود که
این مراسم کمی به تاخیر بیفتد ولی پیش از سال ۹۴ برگزار شود به همین خاطر ما
تمایلی نداشتیم که با رسانهای کردن این موضوع پیرامون ازدواجمان هیاهو ایجاد کنیم.
ماجرای ازدواج ما
یاسمینا باهر: داریوش ارجمند، پدر امیریل در دانشگاه سوره استاد بازیگری من بود. بعد از مدتی رابطه ما از شکل استاد و دانشجویی خارج شد و روابط خانوادگی به خود گرفت و پدرم و استاد ارجمند رابطه نزدیکی با یکدیگر پیدا کردند.
طی این رفت و آمدهای خانوادگی من و امیر یل هم با یکدیگر آشنا شدیم.
هر چند که هر دوی ما هیچ وقت فکر نمیکردیم این آشنایی منجر به ازدواج شود اما آهسته آهسته
به یکدیگر نزدیک شدیم و حس کردیم نکات مشترک زیادی داریم. آشنایی پیش از ازدواج ما
کمی طولانی شد و نزدیک به چهار سال طول کشید اما در این مدت به شناخت خوبی
نسبت به یکدیگر دست پیدا کردیم.
امیریل ارجمند: همانطور که یاسمینا هم اشاره کرد در ابتدا آشناییمان هیچ کدام فکر نمیکردیم این روابط خانوادگی
قرار است روزی به ازدواج ختم شود اما از یک جایی به بعد من حس کردم در یاسمینا
خصوصیاتی وجود دارد که باعث تکمیل شدن من میشود
هر چند که ما به لحاظ اخلاقی شباهت چندانی با یکدیگر نداشتیم اما بهشدت همدیگر را
کامل میکردیم. وقتی حس کردم بخشی از وجود من توسط یاسمینا کامل میشود،
بدون وقفه موضوع خواستگاری را مطرح کردم.
وقتی تفاوتها ما را به هم نزدیکتر میکرد
یاسمینا باهر: وقتی امیریل به خواستگاریم آمد و موضوع ازدواج ما مطرح شد، بعضیها به من گفتند
بین شما تفاوتهای زیادی وجود دارد که بخشی از آن به دلیل فاصله سنی ۱۰ ساله شماست.
بعضیها هم اختلافات ظاهری مثل تفاوت قدی را بهانه قرار میدادند اما واقعیت این است که
من و امیریل با وجود تفاوتهای ظاهری و رفتاری بهشدت با یکدیگر تفاهم داشتیم
و همدیگر را درک میکردیم. این درک باعث میشد به یکدیگر آرامش بدهیم
و حس کنیم از پس حل مشکلات در کنار هم بر خواهیم آمد.
امیریل: موضوعی که به نظرم در مورد ازدواج و دوام آن اهمیت دارد، مساله بخشش است
چون اگر افراد نسبت به هم بخشش نداشته باشند هرقدر هم که به هم نزدیک باشند
بینشان بعد از مدتی فاصله ایجاد میشود.
چرا که زندگی مشترک پر از فراز و فرودهای غیر قابل پیش بینی است که گذشت افراد باعث
میشود آنها از پس گذر از این چالشها برآیند. این موضوع بخشش از ابتدا بین من
و یاسمینا وجود داشت و همین مساله هم با وجود همه تفاوتهایی که همسرم
از آن حرف زد ما را به هم نزدیک میکرد.
زندگی امیریل ارجمند و همسرش زیر یک سقف
امیر یل ارجمند: خوشبختانه وقتی ما زندگی مشترکمان را زیر یک سقف شروع کردیم با چالشهای مرسوم زوجهای جوان در شروع زندگیمان مواجه نبودیم.
من بخش زیادی از این موضوع را به نگرش یاسمینا در زندگی ارتباط میدهم. او به خوبی از
پس مدیریت زندگی برآمد و حواسش را به ریزهکاریها معطوف کرد تا بتوانیم در کنار هم لحظات شیرینی
را سپری کنیم، نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که هر انسانی حتی در دوران تأهلش هم
نیاز به تنهایی دارد و دلش میخواهد لحظاتی را برای ریکاوری خودش در تنهایی سپری کند
و اگر فردی هنرمند باشد ممکن است این لحظات به ساعتهای طولانیتری ختم شود.
خوشبختانه یاسمینا دقت زیادی روی این موضوع دارد و در زمانی که من به غار تنهاییام فرو میروم، او احترام زیادی میگذارد و سعی ندارد به زور من را خارج کند. این موضوع باعث میشود من با انرژی زیادی به رابطه دو طرفهمان برگردم
و از طرفی دیگر در کارم هم بتوانم دست به خلاقیت بزنم.
یاسمینا باهر: پیش از ازدواج، خیلیها به من میگفتند اگر زندگیات را زیر یک سقف شروع کنی،
شاهد تغییرات طرف مقابلت خواهی بود. من هم بعد از شروع زندگی مشترکم شاهد این
تغییرات بودم اما به شکل کاملا بر عکسش؛ یعنی امیریل در زیر یک سقف به مراتب
بهتر از تصورات من بود و در قیاس با رابطه پیش از ازدواج جدیت کمتر و گذشت بیشتری داشت.
امیریل ارجمند: حق با یاسمینا است. پیش از ازدواج، من جدیتر بودم و شاید دلیلش این بود که نیازی نمیدیدم همه مرزها برداشته شود و حسم بر این بود که اگر قبل از ازدواج سختگیری بیشتری نسبت به مسائل داشته باشم، بعد از آنکه
زندگیمان زیر یک سقف شروع شد، راحتتر میتوانم با مسائل کنار بیایم.
در عمل هم این اتفاق رخ داد اما خب برخی افراد هستند که پیش از ازدواج همه چیز را
راحت میگیرند و بعد از آن تازه به یاد سختگیری میافتند که این موضوع به زندگیشان
لطمه زیادی وارد میکند.
وقتی حاشیه در زندگی اصل میشود
امیریل ارجمند: برخی در شروع زندگی مشترک به حدی به مسائل حاشیهای اهمیت میدهند
که اصلی مهم یعنی کنار هم قرار گرفتن را فراموش میکنند. متاسفانه اهمیت دادن به حاشیهها
و نادیده گرفتن اصل ماجرا در جامعه ما نسبت به همه موارد وجود دارد و این موضوع صرفا
در مورد مساله ازدواج نیست.
خب وقتی فردی در شروع زندگی مشترک بیش از آنکه به کنار هم قرار گرفتن اهمیت دهد، درگیر کیفیت برگزاری مراسم عروسی در فلان سالن یا مارک جهیزیهای باشد، نتیجه آن هم این میشود که افراد اگر نتوانند توقعات هم را برآورده کنند،
حرمتها از بین میرود. شکستن حرمت مثل شکستن یک ظرف آب است و برگرداندن آب تقریبا محال است.
امیریل حامی من است
یاسمینا باهر: من و امیریل پیش از آنکه زندگی مشترکمان را شروع کنیم، مفصل در مورد همه چیز
با هم صحبت کردیم و انتظارات و خواستههای خودمان را نسبت به یکدیگر مطرح کردیم
به همین خاطر وقتی ازدواج کردیم درگیر مسائلی از این دست نبودیم امیریل بیشتر از آنکه
مانعی برای پیشرفت من باشد، حامی من در رسیدن به اهدافم بود برخلاف برخی که
تصور میکردند بعد از ازدواج او نمیگذارد که من به حرفه بازیگری ادامه دهم،
از من حمایت کرد. این موضوع حمایتی در مورد همه مسائل زندگی ما وجود دارد و از این جهت من را دلگرم میکند.
برای انتخاب یاسمینا بهترین جواب را از پدرم گرفتم
امیریل ارجمند: برای انتخاب همسر آیندهام نظر خانوادهام به ویژه پدرم برایم اهمیت زیادی داشت به
همین خاطر همیشه یکی از دلواپسیهایم این بود که اگر روزی دختری را برای ازدواج انتخاب
کنم و آن فرد مورد پسند خانوادهام نباشد، چه تصمیمی میگیرم و در نهایت به این نتیجه
میرسیدم که آن فرد را برای ازدواج انتخاب نمیکردم.
وقتی موضوع ازدواج با یاسمینا را در خانه مطرح کردم، بهترین عکسالعمل را از پدر گرفتم. او با خوشحالی از این موضوع استقبال کرد. بعدها وقتی نظر مثبت پدر یاسمینا را هم شنیدم از صمیم قلب خوشحال شدم درست مانند کسی که حس میکند بازی را برده است.
مصائب همکاری
یاسمینا باهر: باهر درباره زندگی امیریل ارجمند می گوید همکار بودن ما با هم لطفهای زیادی دارد اما مصائبی را هم دارد که در راس آنها
این است که نمیتوانیم زمانهایمان را با هم هماهنگ کنیم. خیلی وقتها که من در خانه هستم
امیریل سر کار است یا کاملا بر عکس به همین خاطر فرصت کمی برای دیدار هم داریم
اما از سویی این موضوع یک حسن هم دارد و آن این است که همیشه برای هم تازگی داریم.
ارثیه پدری
امیریل ارجمند: من بهشدت خانهام را دوست دارم و این ارثی است که از پدرم بردهام. یادم است پدرم همیشه وقتی کارش در بیرون از خانه تمام میشد، بلافاصله به خانه میآمد و سعی میکرد اعضای خانواده را کنار هم جمع کند؛ من هم درست مانند پدر بهشدت خانهام را دوست دارم و از هر فرصتی برای کنار خانواده بودن استفاده میکنم، به همین جهت هم هر وقت کارم تمام میشود، بدون معطلی راهی
خانه میشوم چون صرفا در خانهام آرامش پیدا میکنم.
وابستگی به ریشهها
امیریل ارجمند: به نظرم آدمها وابستگی زیادی به ریشههایشان دارند و در نهایت فردی که نسبت
به ریشههایش بیاعتنا باشد با هر وزش نسیمی هویتش به خطر میافتد و احتمال از بین
رفتنش وجود دارد، به همین خاطر وقتی تصمیم به ازدواج گرفتم، خانواده همسرم برایم اهمیت
زیادی داشتند و اینکه به لحاظ فرهنگی در چه سطحی قرار دارند، خوشبختانه پدر یاسمینا
هم درست مانند پدرم نگاه اخلاقگرا و جدی به زندگی داشت و از سوی دیگر هم برای
هنر ارزش زیادی قائل بود به همین خاطر با خیال راحت با همسرم پای سفره عقد نشستم.
زندگی امیریل ارجمند بازیگر سریال معمای شاه
بازی امیریل ارجمند در سریال معمای شاه
معمای شاه عنوان مجموعه تلویزیونی به کارگردانی محمدرضا ورزی است که امیریل ارجمند
در نقش پر حجم محمود وزیری هنرنمایی کرده بود.
بین خودتان و شخصیت محمود وزیری چه مشترکاتی دیدید؟
در بازیگری سه تا «من» داریم. یکی از این منها امیریل ارجمند است، دیگری نقش است و من سوم، منی است که وسط این دو قرار میگیرد و اجازه نمیدهد خصوصیات یکی به دیگری نفوذ کند. من سوم مهمتر است و تعادل بین دو شخصیت را حفظ میکند.
اگر قرار باشد با مشترکات خودمان نقشها را بازی کنیم، ممکن است به آن وفادار نباشیم.
مهمترین چیز از نظر من، این است که بازیگر تابع کارگردان باشد چون اوست که همه
چیز را درباره یک اثر میداند و روند شخصیتها را در ذهن دارد. من بهعنوان بازیگر
موظفم ذهنیت کارگردان را عینی کنم.
شاید کمی قدیمی فکر میکنم چون در مکتبی هنر را آموختهام که ممکن است دیگر برای خیلیها جالب نباشد. برای من کارگردان مهمترین عنصر در تولید یک اثر است. او مسلط بر اوضاع قصه است و من به تنهایی نمیتوانم کاری بکنم.
از همان ابتدای صحبتمان گفتم که نباید نگاه شخصی به حضورم در این سریال داشته باشم
چون وقتی عضوی از یک گروه هستم باید برای رسیدن به هدف تعامل داشته باشم
و از خودخواهی و حرکت تکنفره پرهیز کنم. ما بازیگران مهرههای کارگردان برای
اجرای یک کار بزرگ هستیم و بخشی از گروه تولید.
برداشتم این است که شماجزو بازیگران تکنیکی هستید؟
نه. من همیشه به لحاظ حسی درگیر نقش میشوم. در «سربازان اعدام» نقشی برعهده داشتم که بسیار از خودم دور بود و در پایان فیلم میمیرد. بعد از آنکه مرگش را بازی کردم تا مدتی کسی نزدیکم نمیآمد چون به شدت حالم بد بود و گریه میکردم.
حتما میدانید هنرمندان و بخصوص بازیگران خیلی زود افسرده میشوند و این ناشی از تجربه احساسات شدید
و متعدد است. صرفا با اتکا به تکنیک نمیشود یک نقش را بازی کرد. یک بازیگر همیشه پر
از احساس است و با تمام وجودش بازی میکند. معتقدم بازیگری یعنی این که هم
بر احساسات مسلط باشم و هم آن را به شکل واقعی بروز بدهم.
بازیگری برای شما مهمتر است یا موسیقی؟
من از تئاتر شروع کردم و در این رشته تحصیل هم کردهام. در زمینه موسیقی هم فعالیت
دارم اما بازیگری حرفهای است که جذابیت بیشتری برایم دارد. موسیقی دغدغه دوم من است.
شاید بهتر بود موسیقی را انتخاب میکردید. در بازیگری ممکن است همیشه زیر سایه پدرتان باقی بمانید!
من از اینکه زیرسایه ایشان باشم، لذت میبرم. اگر قرار بود غیر از این باشد، حتما طی این
سالها طور دیگری ظاهر میشدم. من زیر سایه پدرم هستم و لذت میبرم از فرزند این پدر بودن.
تحت تاثیر پدرتان هستید؟
من و برزو ارجمند، پسرعمویم از بچگی در دنیای بازیگری بزرگ شدهایم. به جز اینکه
تحصیلاتمان در این زمینه است، در هوای بازیگری قدکشیدهایم. بنابراین طبیعی است
که تحت تاثیر پدرم و شیوههای کاری او باشم اگر جز این باشد، عجیب است.
با این حساب چه آیندهای را برای خودتان ترسیم میکنید؟
برای من یک نکته خیلی مهم است. اینکه برای کار مفید باشم و اتفاق بهتری را رقم بزنم.
از اینکه سفارش بشوم، لذت نمیبرم و از حضور در کارهای رفاقتی
که بر اساس رابطه است، لذت نمیبرم. برای من تواناییهایم مهم است.
پدرم معرف من نبوده است
هیچ وقت در هیچ کاری پدرم معرف من نبوده است و این چیزی است که از آن لذت میبرم.
تا جایی که مقدور بوده، سعی کردهام با همفکری خودش در اثری که او حضور دارد، من نباشم.
کارم را مستقل شروع کردم و اگر مستقل نبودم شاید ده سال پیش خیلی اتفاقات مهمتر
و بزرگتری در دنیای بازیگری برای من رخ میداد، ولی همیشه از خودم پرسیدهام که این اتفاقات میتوانست
ماندگار باشد و تداوم پیدا کند؟ به نظرم ماندگاری در کار هنری خیلی مهمتر از پرکاری است.
فکر میکنم اگر در دنیای هنر ماندگار شوم هم وظیفهام را در قبال خودم انجام دادهام و هم در قبال فرهنگ کشورم.
آریا پیکس , جام جم , مجله زندگی ایده آل , خبر آنلاین