سامیه لک از معروف شدن تا مهاجرت و شبکه جم!| سبک زندگی افراد مشهور (۲۱۹)
سامیه لک با سریال خوب فریدون جیرانی به نام ” مرگ تدریجی یک رویا ” چهره شد اما پس از آن کمتر کار کرد تا به این روز ها که بار دیگر با یک سریال پر بیننده به تلویزیون بازگشته است. در این بخش بیشتر با سامیه لک آشنا می شویم.
سامیه لک
سامیه لک متولد خرداد ۱۳۵۹ در تهران، بازیگر است
فارغ التحصیل رشته معماری در مقطع لیسانس از امارات است، یک خواهر کوچک تر از خود دارد
که با او دوران تحصیل اش را در دبی گذراند، می گوید آدم ها را دوست دارم و
تا به حال بد کسی را نخواستم و دلم نمی خواهد دل کسی را بشکنم
شروع بازیگری
شروع فعالیت اش در بازیگر از سریال مرگ تدریجی یک رویا با نقش مارال عظیمی در سال ۱۳۸۵
با کارگردانی فریدون جیرانی شروع شد، وی در مورد نحوی انتخاب اش برای این سریال می گوید :
آقای جیرانی پس از مدتی به این نتیجه رسیده بودند که برای نقش مارال باید از یک چهره ناشناخته
و نابازیگر استفاده کنند که یکی از دوستانم به من خبر داد و من برای بازی در نقش مارال عظیمی انتخاب شدم
الگو و بازیگران مورد علاقه
بیشتر سعی می کنم به بازی بازیگران مختلف نگاه کنم و نکات مثبت هر یک را بیاموزم و از آن ها
استفاده کنم و درکل از بازگر خاصی الگو برداری نمی کنم، از بین خانم ها بازی
گلشیفته فراهانی را دوست دارم و از آقایان هم بهرام رادان را می پسندم
مهاجرت از ایران و شبکه جم !
مادرش در مصاحبه ای اعلام کرد دختر من به دلیل فضای باند بازی و دستهبندی در سینما ترجیح داد
بازیگر نماند و به اروپا رفت، سامیه قصد دارد به آمریکا سفر کند تا زندگی ش را در آنجا ادامه دهد
تکذیب حرف های مادر
وی در شبکه اجتماعی اش با انتشار متنی خبر مهاجرت خود را تکذیب کرد او نوشت :
عزیزانم امروز خبرى دیدم مبنى بر اینکه من ضمن مهاجرت از ایران تصمیم گرفتم به دلایلى از دنیاى
بازیگرى خداحافظى کنم اما من (سامیه لک) ضمن تکذیب این خبر اعلام میکنم
که همیشه ایرانم را دوست دارم و به کشورم، حرفه ام و شما مهربانان وفادار خواهم ماند
سامیه لک: دلیل فاصلهام از بازیگری، زندگی در خارج از کشور بود
سامیه لک بازیگر سینما و تلویزیون درباره دوری خود از عرصه بازیگری گفت: من به دلیل مَشغله کاری چند سالی در ایران نبودم و پس از اتمام کار به ایران بازگشته ام که این موضوع دلیل غیبت و دوری ام از بازیگری بوده است.
وی درباره حضور مجددش در بازیگری افزود: خوشحالم که با سریال آنام مجددا به بازیگری، تلویزیون و میان مردم بازگشته ام و این موضوع برایم بسیار اهمیت دارد.
بازیگر “مرگ تدریجی یک رویا” درباره بازی در سریال “آنام” اظهار کرد: بازی در سریال جواد افشار یک تجربه بسیار خوب در کنار همه عوامل بود و امیدوارم همکاری دوباره با این عوامل در اثری جدید میسر شود. آنام با حضور همه عوامل در نهایت به پایان رسید و اثری که مخاطب دوست داشته باشد و با آن ارتباط برقرار کند با حضور همه اعضای گروه رقم خورد.
لک به فعالیت های دیگرش و این که پیشنهادی از سینما و تلویزیون برای بازی دارد یا خیر پرداخت و افزود: چند پیشنهاد دارم که در حال بررسی آن ها هستم تا یکی از آنها را برای بازی انتخاب کنم. من بچه تلویزیون هستم، دوستش دارم و هوای این رسانه را دارم. این به این معنی نیست که سینما را دوست نداشته باشم، به شخصه سینما را در کنار تلویزیون دوست دارم و تمایلم این است که در سینما نیز بازی کنم اما در حال حاضر به بررسی آثار پیشنهادی می پردازم تا ببینم چه پیش خواهد آمد.
وی در خصوص اینکه قصد دارد برای همیشه در ایران بماند یا باز هم برای انجام کار به خارج از کشور می رود خاطرنشان کرد: من آمده ام که برای همیشه در ایران بمانم و به فعالیت هنری ادامه دهم.
سامیه لک
مصاحبه با سامیه لک
موقعی که متوجه شدید قرار است در سریال مرگ تدریجی یک رویا در نقش اصلی سریال که محور اتفاقات درام است بازی کنید چه حسی پیدا کردید؟
همه اتفاقات و حضور و بازیام در سریال مرگ تدریجی یک رویا خیلی سریع رخ داد
(از مرحله انتخاب تا تست گریم و تصویربرداری) و من هیجان، شوق و انگیزه زیادی داشتم.
ولی این هیجان همراه با دلهره یا ترس نبود چون اصولا آدمی ریسکپذیر و عاشق تجربه کردن عرصههای مختلف هستم.
(البته برای ریسک کردن هم یک چارچوب منطقی دارم و هیچگاه بدون منطق و تفکر این
کار را انجام نمیدهم) شاید بهتر باشد بگویم دائما در حال محک زدن خودم و تواناییهایم هستم.
در کل در ایفای نقش مارال بهعنوان نقش محوری چیزی برای از دست دادن نداشتم جز تجربه کردن یک دنیای دیگر و آموختن مسائل مختلف و جدید.
چگونه برای بازی در سریال انتخاب شدید؟
فریدون جیرانی برای نقش مارال دنبال یک چهره نو، تازه و دیده نشده بودند، چهرهای که دیدنش
برای مخاطب تجربه نشده و توام با جذابیت باشد و علاقهای نداشتند برای ایفای این نقش
از یک بازیگر شناخته شده استفاده کنند. دوستی من را به ایشان معرفی کرد و به دفترشان رفتم
و در ابتدا سوالاتی از من پرسیدند و درباره مسائل مختلف نقش مارال صحبت کردیم و جیرانی
با نگاه حرفهای از من پرسید، میتوانی از پس ایفای نقش محوری این سریال بربیایی و آیا اعتماد به نفس چنین کاری را دارید؟
در جواب ایشان گفتم «نمیتوانم» در دایره لغات من جایی ندارد و تا به حال هر کاری را که
در زندگی انجام دادهام از عهدهاش برآمدهام. فریدون جیرانی با شنیدن حرفهای
من خیالش راحت شد و بعد از انجام مراحل مختلف تمرینات دورخوانی نقش و آشناییام با
کاراکتر مارال به من اعتماد کرد و نقش مارال را به من سپرد و جا دارد از این اعتماد ایشان تشکر کنم.
آیا با سبک و شیوه کاری فریدون جیرانی آشنایی داشتید؟
بله، اغلب فیلمها و سریالهای فریدون جیرانی از قبیل قرمز را دیده بودم و با سبک کاریشان
آشنایی کامل داشتم. در دوران نوجوانی که به مطالعه مجلات تخصصی سینما علاقه داشتم،
نوشتهها، گفتوگوها و نقدهای ایشان را در مجلات تخصصی مثل هفتهنامه سینما میخواندم
و نگاه تحلیلی که به سینما و تلویزیون داشتند برایم خیلی حائز اهمیت بود و از جمله نویسندگانی بودند که در فیلمسازی هم موفق بودند.
گفتگو با سامیه لک
همبازی شدن با هنرمندانی چون ناصر طهماسب، دانیال حکیمی، هوشنگ توکلی، پولاد کیمیایی و بخصوص با ستاره اسکندری که در اغلب سکانسها با او همبازی بودید و سایرین چه دستاوردها و ویژگیای داشت؟
همبازی شدن با هنرمندانی که نام بردید و هرکدامشان جزو بهترینهای سینما و تلویزیون هستند،
قطعا یکی از بهترین اتفاقات زندگیام بود، دانیال حکیمی با بزرگواری و شکیبایی با
من همراهی کرد و در اغلب سکانسهای دو نفره مثل یک پارتنر حرفهای و دلسوز به من
کمکهای زیادی کرد و دیگر بازیگران هم هر کمکی که از دستشان برمیآمد، دریغ نمیکردند که جا دارد از همهشان به خاطر این همراهی تشکر کنم، در مورد ستاره اسکندری موضوع فرق میکند.
ستاره اسکندری بازیگر ارزنده تلویزیون که همه خاطرات خوبی از نقشآفرینیهایش
در مجموعههایی مثل نرگس در یاد دارند. در تمام مدت فیلمبرداری مثل یک رفیق، همراه خوب
و دلسوز در کنارم بود و به نظرم مثل یک معلم و استاد به من کمک کرد تا بتوانم از پس
ایفای چنین نقش بزرگی بربیایم و درست مثل نقشهایمان در سریال که خواهر بودیم، مثل یک خواهر بزرگتر پشتیبانم بود.
من از ستاره اسکندری یاد گرفتم ستاره اسکندری بعد از گذشت سالهای زیاد
از ساخت سریال هنوز بهترین دوست و همراهم است و اوقات زیادی را با هم سپری میکنیم و در خیلی از سفرهایش همراهش هستم.
با توجه به وضعیت متزلزل مادر مارال، چقدر رابطه مارال و ساناز رابطه مادر فرزندی میتواند تلقی بشود یا همان رابطه میان دو خواهر قابل تعریف است؟
رابطه ساناز و مارال رابطه مادر و فرزندی نیست، رابطه بین دو خواهر است،
البته یک رابطه مریض، از بنیاد مریض، دلسوزی و اعتماد بیش از حد و اشتباه مارال به ساناز
که خودش(ساناز) دچار مشکلات اساسی در نگاه به زندگی است واین اعتماد کردن برای ساناز فاجعه تراژیکی را رقم میزند.
تصمیم ازدواج مارال بامردی که با او فاصله فرهنگی دارد چقدر درست بود. با توجه به اینکه مارال دختر تحصیلکرده و روشنفکری بوده است؟
نمیشود گفت تصمیم ازدواجش درست بوده یا قابل نقد کردن است.
وقتی پای یک علاقه مشترک در حد عشق در میان است، عشق هر دوی آنها (حامدومارال)
به نوشتن، ادبیات و حتی نویسندههای مشترک، ضمنا علاقهمندی آنها به هم بیتاثیر نبوده و میگویند
عشق چشم عقل را کور میکند. ضمن اینکه حامد مخالف روشنفکری نیست و
تفکراتش منطقی و مبتنی بر دموکراسی و احترام به نظر طرف مقابل است.
برای نزدیک شدن به ویژگیهای شخصیتی مارال در پیش تولید چه کارهایی انجام دادید؟
در طول دوران تصویربرداری فریدون جیرانی با صبر و حوصله از ویژگیهای شخصیتی مارال با
من حرف میزدند و خواستههایشان را مطرح میکردند. مارال به لحاظ شخصیتی اصلا
به سامیه لک شبیه نیست تنها یک نقطه تشابه وجود دارد، مارال معتاد به نوشتن و کارش بود
یعنی کارش از هر چیزی برایش مهمتر بود (حتی از شیر دادن به بچهاش) که این ویژگی در دیالوگ مارال در سکانس دعوای حامد و مارال در خانه قابل بازخوانی است.
من هم معتاد به کارم هستم در واقع کارم برایم در اولویت قرار دارد و همیشه
سایر مسائل زندگیام را تحت تاثیر قرار میدهد.
بهعنوان یک زن چقدر به مارال به خاطر کارهایش حق میدهید و چه جاهایی کارش قابل نقد کردن است؟
آدم مناسبی برای پاسخ دادن به این سوال نیستم چون همانطور که گفتم کار برایم در اولویت است.
اما مارال ضعف در مدیریت خواستههایش و همینطور ضعف در تصمیمگیریهایش
باعث میشود دچار مشکلات زیادی بشود.
این رابطه مثلثی داریوش، مارال و شوهرش چقدر در جذابیت درام داستان نقش داشت؟
قطعا این مثلث بیتاثیر نبوده، اما غیر از این، داستان از جذابیتهای دیگر و بیشتری برخوردار بود.
مارال چقدر تحت تاثیر داریوش (با بازی ایرج طهماسب) قرار دارد و آیا این تاثیرپذیری بهخاطر تجربیات زیاد داریوش و کمتجربگی مارال است؟
مارال بیشتر تحت تاثیر ساناز است تا داریوش آریان و این ساناز است که تحت تاثیر
داریوش آریان و تجربیاتش و این زنجیره باعث میشد مارال از طریق ساناز تحت تاثیر آریان قرار بگیرد.
آیا مارال متوجه نمیشود برخی ازرفتارهای ساناز بهدلیل حسادت به اوست؟
هیچ فردی براحتی نمیتواند قبول کند که خواهر یا برادرش به او تا این حد حسادت میکنند.
بعد از پخش موفق سریال با واکنشهای مردم در اجتماع چگونه برخورد میکردید؟
واکنش مردم نسبت به من با عشق و علاقه بود و با عشق به آنها پاسخ میدادم، البته بیشترین سوال این بود شوهر به این خوبی را چرا اینقدر اذیت میکنی.
آیا خاطرهای از بازی در این سریال دارید؟
تمام ۱۲ ماه و ۱۶ روز کار خاطره است که هیچوقت فراموش نمیکنم.
در حال حاضر مشغول به چه کارهایی هستید؟
در حال حاضر مشغول کارهای تخصصی خودم در حوزه طراحی و ساخت و ساز ساختمان و منتظر پیشنهادهای خوب بازیگری هستم.
در طول سالهای اخیر بیش ازهشت بار پیشنهاد حضور در شبکه جم را داشتم
که هیچکدامشان را قبول نکردم. معتقدم به عنوان یک بازیگر ایرانی باید در سینما
و تلویزیون کشورم فعالیت کنم و اگر کار فرهنگی انجام میدهم باید در داخل کشورم باشد.
ماهیت اصلی این نوع شبکهها که صداقت درکارشان ندارند مشخص نیست و برنامههایشان به سلامت فرهنگی خانوادههای ایرانی لطمه میزند.