عکس های جدید و مصاحبه با مهراوه شریفی نیا
بیوگرافی مهراوه شریفی نیا
نام : مهراوه
نام خانوادگی : شریفی نیا
تولد : ۲۹ فروردین ۱۳۶۰
والدین
: محمدرضا شریفینیا و آزیتا حاجیان
محل تولد : تهران
سالهای فعالیت : ۱۳۶۸ – تاکنون
تحصیلات: فارغ التحصیل رشته
موسیقی
تاهل: مجرد
آزیتا حاجیان یکی از برترین بازیگران سینما و تئاتر ایران مادر مهراوه و پدر او محمدرضا
شریفی نیا یکی از بازیگران و بازیگردانان بنام ایران است.
مهراوه شریفی نیا از سن ۸ سالگی یعنی از سال ۱۳۶۸ بازی را شروع کرد.در کودکی در دو فیلم بازی
کرد.
در مجموعه امام علی (ع) و در فیلم زیبای دزد عروسکها به کارگردانی محمدرضا هنرمند.این شروع فعالیتهای هنری مهراوه بود….
بعد از فیلم دزد عروسکها در فیلم “دایان باخ” فرهاد پوراعظم در سال ۱۳۷۱ به ایفای نقش پرداخت و
تا ۷سال در هیچ فیلمی حضور پیدا نکرد….در فیلم :”زیر پوست شهر” رخشان بنی اعتماد نقش دوست باران کوثری را
بازی کرد…همان دختر عاصی که به خاطر آزار برادرش از خانه فرار کرد و ….
شاید این اولین حضور جدی مهراوه شریفی نیا به عنوان بازیگر حرفه ای به شمار رود…بعد از این فیلم مهراوه
در دو فیلم سینمایی دیگر به نامهای دختری به نام تندر(۱۳۷۹-حمیدرضا آشتیانی پور) و به من نگاه کن(۱۳۸۱-شهرام اسدی) بازی
کرد…اما بدون شک اوج بازی مهراوه در سریال زیبای ساعت شنی است.بازی کاملا احساسی و به دور از کلیشه هایی
که در بیشتر مواقع در سریالها و فیلمهای سینمایی شاهد آن هستیم…
مهراوه شریفی نیا به جز کارهای سینمایی در
سریالهای و مجموعه های بسیار ی هم بازی کرده.مهمترین آنها سریال به یاد ماندنی امام علی(ع) (۷۴/۱۳۷۰) هست.
در مجموعه امام علی (ع) هم در نقش کودکی های قطام ظاهر شد.
دیگر سریالهایی که مهراوه در آنها به ایفای نقش پرداخته :این قافله عمر(۱۳۷۱)،شبحی در تاریکی(۱۳۷۵) و قصه های رودخانه سیاه(مجموعه،۱۳۷۸)از
این به بعد باید منتظر روزهای اوج مهراوه باشیم.بازی بدون نقص و زیبای او در سریال جنجالی ساعت شنی میتواند
سکوی پرتابی برای رسیدن به قله هنر ایران باشد.
زندگی شخصی:
مهراوه شریفی نیا در ٢٩ فروردین ماه سال ۱۳۶۰ در تهران متولد شد.
پدرش (محمدرضا شریفىنیا) و مادرش (آزیتا حاجیان) هنگام تولد او ۲۶ و ۲۴ سال سن داشتند.
نام مهراوه را پدرش براى او انتخاب کرد.مهراوه فرزند اول خانواده شریفی نیاست پنج ساله بود که خواهرش ملیکا (۲۱
آبان ۶۵) به دنیا آمد.
خواهرش ملیکا ۵ سال از او کوچکتر است و اوایل سال ١٣٨۶ ازدواج کرد و این در حالی است که
مهراوه هنوز مجرد است.
بازی و چهره ی او شباهتهای بسیاری به مادرش دارد.
در دوران کودکى بسیار خوشاخلاق و خندان بود.از دوازده سالگى پیانو زد.
توسط پدرش به داود میرباقرى معرفى شد و در سریال «امام على (ع)» هم بازى کرد.
رشته ریاضى فیزیک را براى دبیرستان انتخاب کرد یک ترم در رشته کارگردانى سینما درس خواند اما پس از مشورت
با پدرش، از ادامه تحصیل در این رشته انصراف داد.
در دوران دانشگاه، کار تدریس پیانو را هم انجام مىداد.
علاقه شدید به فوتبال و تیم پرسپولیس دارد و بارها و بارها براى تشویق تیم پرسپولیس به ورزشگاه آزادى رفته
و آرشیو قطورى از نشریات ورزشى جمعآورى کرده است.
ساکن خیابان پاسداران تهران است.
در نمایش «یک زن، یک مرد» که توسط مادرش کارگردانى و توسط پدرش تهیه شد، با خواهرش همبازى بود.
شهریور ۸۶ فارغالتحصیل شد.
در حال حاضر یکى از بهترین نوازندههاى خانم پیانو به حساب مىآید.
اتاق مهراوه شریفی نیا
او در پروژه «شاخه گلی برای دبورا» دستیار کارگردان ضیاءالدین دری بود.
پدر مهراوه شریفی نیا
محمدرضا شریفینیا در ۲۵ خرداد ماه ۱۳۳۴ در خاتونآباد از روستاهای نزدیک خوراسگان در اصفهان
زاده شد.
شریفینیا برای اولین بار با بازی در نقش بسیار کوتاهی (استاد دانشگاه) در فیلم پری (داریوش مهرجویی، ۱۳۷۳) دیده شد.
اما قبل از آن و در سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۲ مشغول بازی در نقش ولید در مجموعه تلویزیونی امام علی
(داود میرباقری) بود که با پخش این مجموعه در سال ۱۳۷۵ مطرح و شناخته شد.
پس از پری آدم برفی (داود میرباقری، ۱۳۷۳) را بازی کرد که این فیلم به مدت سه سال توقیف شد.
محمد رضا شریفینیا علاوه بر بازی در فیلمهای سینمایی و مجموعههای تلویزیونی، سمتهای دستیار کارگردان، برنامهریز، عکاس را هم بر
عهده داشت.
مادر مهراوه شریفی نیا
آزیتا حاجیان (زاده ۲۱ دی ۱۳۳۶، تفرش) بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ایرانی است.
حاجیان لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای دراماتیکِ دانشگاه هنر است.
آغاز فعالیت هنری او از ۱۳۵۴ با نمایش «خورشید خانم آفتاب کن» بود.
از دیگر نمایشهای او میتوان به «بهرام چوبینه»، «ژاندارک»، «نسل آواره»، «نمایش بی کلام»، «دایره گچی قفقازی» و …
اشاره کرد.
حاجیان فعالیت در سینما را از سال ۱۳۶۸ با فیلم «دزد عروسکها» ساخته محمدرضا هنرمند آغاز کرد.
وی در سال ۱۳۷۷ در هفدهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر برای بازی در فیلم روبان قرمز برنده سیمرغ بلورین
بهترین بازیگر نقش اول زن در بخش بینالملل شد.
زندگی شخصی آزیتا حاجیان
آزیتا حاجیان پس از جدایی از محمدرضا شریفی نیا با محمد کریمی هراتی ازدواج کرد.
همسر وی در سال ۱۳۵۶ هم دانشگاهی او در دانشکده هنرهای دراماتیک بوده، ایشان طراح صحنه تئاتر هستند و در
یکی از نمایش ها که حاجیان نقش ژاندارک را بر عهده داشت به عنوان طراح صحنه در کنار گروه حضور
داشتند.
آقای هراتی رشته طراحی داخلی را در کانادا خوانده اند(dot)
خواهر مهراوه شریفی نیا
ملیکا شریفی نیا (زاده ۲۱
آبان ۱۳۶۵ در تهران) بازیگر ایرانی است.
وی فرزند «آزیتا حاجیان» و «محمدرضا شریفینیا» بازیگران سینما و تلویزیون و خواهر «مهراوه شریفینیا» میباشد.
وی علاوه بر بازیگری، هنرآموختهٔ رشتهٔ گرافیک بوده و در زمینههای گرافیک، عکاسی، تصویرسازی کتاب و ساخت آثار حجمی بطور
جدی فعالیت میکند.
او بازی در سینما را از سال ۱۳۷۰ با فیلمی به نام «اوینار» به کارگردانی «شهرام اسدی» شروع کرد.
ملیکا شریفی نیا اوایل سال ١٣٨۶ با امیررضا طلاچیان ازدواج کرده است.
قسمتی از مصاحبه های مهراوه شریفی نیا
مهراوه شریفی نیا در نقش لیلای «دزد عروسکها» نماینده دهه شصتیها
و رویاهای آنان در کاری فانتزی و عروسکی است.
آیا آن مهراوه را به خاطر دارید؟
دزد عروسکها هنوز در ذهن مردم زنده است.
دختری که عروسکهایش حرف میزنند، همچنان حرف دهان کودکانی است که رویاهایی دارند.
نگاه مردم به برنامههای آن دوره مانند شهر موشها، خونه مادربزرگه و …
نوستالوژیک است.
دزدعروسکها برای من تجربه ی بسیار لذت بخشی بود .
هنوز هم وقتی کسی درباره ی دزدعروسکها از من چیزی می پرسد پر از شعف می شوم .
آزیتا حاجیان در آن فیلم نیز دو نقش؛ مادر و جادوگر را با هم بازی میکرد. چگونه با جادوگر «دزد عروسکها» مواجه شدی؟
یکدفعه و ناگهانی مواجه نشدم.
من شاهد تکتک مراحل گریم بودم.
مثلا بینی را میگذاشتیم روی صورت مادرم و میخندیدیم و من آرام آرام شاهد به وجود آمدن چهره جادوگر بودم.
خیلی هیجانانگیز بود.
وقتی موزیسین هستید و در این رشته تحصیل کردهاید چه دلیلی برای حضور در عرصه بازیگری دارید؟
اول رشته کارگردانی سینما قبول شدم و شروع به تحصیل کردم، سه ماه پس از آن جواب کنکور مرحله دوم
یا عملی موسیقی آمد و مشخص شد در دانشگاه هنر قبول شدهام.
همیشه دوست داشتم به دانشگاه سراسری بروم.
به همینخاطر هم از کارگردانی انصراف داده و دانشجوی رشته موسیقی شدم.
من از هشتسالگی بازیگری را تجربه کرده بودم.
در هر سال یا دو سالی یک فیلم یا سریال بازی میکردم ، به نوازندگی پیانو هم ادامه میدادم.
اما شرایط ثابتی در زندگی نداشتم.
مثلا چهارم دبستان را به خاطر شرایط کاری خانوادهام و بازی همه ی آنها در فیلم سینمایی اوینار در ارومیه
درس خواندم.
من در کودکی هیچگاه سینما را انتخاب نکردم ، این شرایط برای من پیش می آمد .
به هرحال یک دختر هشت ساله دورنمایی از بازیگر شدن ندارد ولی در مقطع دبیرستان برای نخستینبار تصمیم گرفتم در
تست بازیگری رخشان بنیاعتماد برای بازی در «زیر پوست شهر» شرکت کنم .
شاید این اولین تجربه ی جدی و خواستِ شخصی من درباره ی بازیگری بود .
توسط ابراهیم شیبانی آگاه شدم که خانم بنی اعتماد برای فیلمشان تست می گیرند و رفتم تست دادم .
خوشبختانه چند وقت بعد با من تماس گرفتند و گفتند قبول شدهام.
به نظر میرسد نسبت به خیلی از بازیگران کمتر دچار حاشیه میشوید. برای اینکه درگیر حواشی نشوید از پدر و مادرتان کمک میگیرید؟
در این که من از مشاورهای خوبی بهرهمند هستم شکی وجود ندارد؛ چه مستقیم و غیرمستقیم دچار این مشاوره هستم.
از کودکی کنار بزرگان سینما بزرگ شدم و در پشت صحنه کارهای مختلف حضور داشتهام.
من شنیدهام درباره بازیگری که رفتار شایستهای ندارد چه میگویند.
یاد گرفتهام خوب ببینم و خوب دریافت کنم و از تجربیات دیگران استفاده کنم .
درگیر حاشیه شدن یعنی فراموش کردنِ اصلِ هنرِ بازیگری .
من عاشق جان دادن به شخصیت ها هستم و اگر درگیر حواشی باشم نمی توانم از کارم لذت ببرم .
دختر مهناز افشار در آغوش مهراوه شریفی نیا
شما هم زمانی که میبینید ممکن است پدرتان درگیر حواشی شود
به او مشاوره میدهید؟
مشاوره میدهم، اما کمتر پیش میآید گوش دهد و بپذیرد.
ما در خانواده بزرگترین منتقدان هم هستیم.از تعریف الکی هم خوشمان نمی آید .
نظراتمان را به هم میگوییم، اما تحمیل نمیکنیم.
مثلا اگر ازش بخواهم سر کاری نرود و او بخواهد برود، میرود و کاری نمیشود کرد.
در عین حال معتقدم او جهانبینی وسیعتری دارد و بهتر میداند چه کار انجام دهد.
آدم با سوادی است .
هیچوقت به خودم اجازه نمیدهم به او نظرم را تحمیل کنم چون میدانم حتما برای کارش دلیل دارد.
من باور دارم که او هیچ کاری را بدون در نظر گرفتن همه ی شرایط قبول نمی کند .
گاهی برخی اتفاقات قربانی برخی مسائل دیگر می شوند .
چه کتابها و از چه نویسندگانی میخوانید؟
من هاروکی موراکامی را دوست دارم چون تخیلات آدم را پرورش میدهد.
«کافکا در کرانه» را که تمام کردم دوست داشتم بروم و همانجا زندگی کنم.
«سرزمین عجایب بی رحم و ته دنیا » نیز همینطور.
کتابهاب ماریو بارگارس یوسا را هم بسیار دوست دارم .
چون باید فکر کنی و باهوش باشی .
تو را به جدال دعوت می کند , تا اواسط کتاب نمیفهمید چه کسی، چه چیزی میگوید.
همه چیز را باید کشف کنی .
آخرین کتابی که خواندم « شب نشینی باشکوه » غلامحسین ساعدی بود که دیشب تمام شد .
قصه های کوتاه و رمان ایرانی را دوست دارم .
اصولا شهر کتاب زیاد میروم و اغلب کتاب کادو میدهم.
کتاب خلاقیت آدم را پرورش میدهد.
همه نوع کتابی میخوانم؛ از بهرنگی گرفته تا هدایت و دانشور و احمد محمود و دولت آبادی و …
حتی کتابهای عاشقانه آبکی.
جنایی و پلیسی هم میخوانم.
چندین سال پیش , شاید دوران راهنمایی , کتاب خواندنم ملغمهای بود از عناوین در هم؛ همان وقت که «سووشون
» میخواندم این طرف پنجره فهیمه رحیمی باز بود.
اما کتاب همیشه در زندگیام بوده و هست.
اولین کتابی که به شما هدیه شد از طرف چه کسی بود؟
پدر و مادرم
محبوب ترین شخصیت داستانهایی
که در کودکی خواندهاید؟
جودی ابوت
فیلم چطور؟
کلا فیلمبین زیاد خوبی نیستم.
سریال میبینم و الان Bang Theory The Big میبینم.
آخرین فیلم هم Amour را دیدم ولی باید همیشه به خودم یادآوری کنم که باید فیلم ببینی.
آزیتا حاجیان مادرتان خیلی در عرصه بازیگری کم کار میکنند.
چرا؟
پروژه «لاله» را به تازگی تمام کرده است.
به سفر خارج از ایران رفته بود و تازه بازگشته است.
پیش از آن نیز مجموعه تلویزیونی «تا ثریا» سیروس مقدم را بازی کرد که خیلی وقت گیر بود.
سریالی نیز با راما قویدل کار کرد.
مامان همیشه با شرایط خوب کار میکند و گزیده کار و سختگیر است.
در سریال «امام علی» در نقش کودکی قطام ظاهر شدید.
چیزی از آن بازی به خاطر میآورید؟
خیلی نه.
کودکی قطام چند سکانس بیشتر نبود.
ما با آقای میرباقری رفتو آمد خانوادگی داشتیم.
برای مجموعه «امام علی» دختری به سن من میخواستند که قرار شد تست گریم شوم.
شروع کردیم به تمرین کردن و فیلمبرداری آغاز شد.
گریمم هم خیلی عجیب بود، چون چشمم را مشکی میکردند و ابروهایم را میکشیدند و مویم را بافته بودند و
….
باید خیلی مغرورانه راه میرفتی.
تجربه ی جالبی بود .