سه شنبه, ۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

وقتی ماشین مهراب قاسمخانی باعث شکل گرفتن یه ماجرای بامزه میشه!

اشتراک:
ماشین مهراب قاسمخانی سینمای ایران و جهان
دیروز مهراب قاسمخانی باز هم با تعریف کردن خاطره ای جالب از حضور خود و همسر و دخترش در مراسم رونمایی از یک خودرو لوکس با اجرای احسان علیخانی خنده بر لب مخاطبینش آورد.

دیروز مهراب قاسمخانی با انتشار یک عکس خانوادگی در کنار احسان علیخانی ، یک خاطره جالب از مراسمی که برای رونمایی از یک خودرو لوکس به آن دعوت شده بودند تعریف کرد . در ادامه خاطره ماشین مهراب قاسمخانی را بخوانید.

خاطره خنده دار ماشین مهراب قاسمخانی

مهراب قاسم خانی با انتشار این عکس در صفحه اش نوشت:

این عکس برای ما پر از خاطرات شیرینه. اون شب دعوت شده بودیم
به مراسم رونمایی از یه ماشین. احسان هم مجری برنامه شون بود.
اون موقع خودمون یه مزدا سه مدل قدیمی داشتیم که اصولاً چون ماشین باز نیستم،
همیشه کثیف و درب و داغون بود. اون شب هم که در اوج کثافتش بود،
نه فقط بیرونش، توش هم مثل سطل آشغال بود. به در ورودی محوطه مراسم که رسیدیم،
نگهمون داشتن و بیسیم زدن و یهو دو تا ماشین تشریفات اومدن پشت و جلومون که ما رو تا دم سالن اسکورت کنن.

مدل ماشین مهراب قاسمخانی

نمیدونید تصویر ماشین کثیف ما، وسط اون دو تا ماشین براق تمیز که
خیلی هم از ماشین ما مدل بالا تر بودن، چقدر خجالت آور بود.
مخصوصاً وقتی که رسیدیم دم سالن و دیدیم یه فرش قرمز پهن کردن و یه سری
عکاس هم وایستادن که از ورود با شکوهمون عکس بگیرن. قشنگ معلوم بود
طفلیا با دیدن وضعیت ماشین ما معذب شده بودن.

تا همینجاش شقایق از عصبانیت میخواست منو بکشه، ولی تموم که نشد.
یهو یه جوون خوش تیپ که خیلی هم از من شیک پوش تر بود اومد جلو و سوئیچ رو ازم گرفت
که ماشین رو ببره پارک کنه. این که توی ماشینمون هم مثل سطل آشغال بود به کنار،
از خونه که راه افتاده بودیم، کیسه زباله ها رو گذاشته بودم توی صندوق
که سر راه بندازم توی سطل، تا دم سالن یادم رفت. گفتم برگشتنی میندازم.

ماشین مهراب قاسمخانیسوژه شدن ماشین مهراب قاسمخانی

نمیدونید چه بویی پیچیده بود توی ماشین… هیچی دیگه.
شقایق که تا آخر مراسم با من حرف نمیزد، نیروانا هم دچار خنده های هیستریک شده بود.
بعد از مراسم هم باید قیافه همون جوون که ماشین رو آورد و سوئیچ رو
بهم داد میدیدین. قشنگ معلوم بود داشت تو دلش میگفت خاک تو سرمون
که اینا بچه معروفامون هستن…

پ.ن اول: تازه چند روز قبلش شقایق و نیروانا رفته بودن یه پالتو عین هم خریده بودن. اون شب رفتیم نیروانا رو سر راه از یه جایی ورداشتیم. دیدن هردوتاشون همون پالتو رو پوشیدن. من که این چیزا رو نمیفهمم، ولی خودشون اصلاً خوشحال نبودن
پ.ن دوم: اگه دوست دارید بدونید که از اون شب چه درسی گرفتیم، باید بگم هیچی. ماشینمون تا روز آخری که داشتیمش همیشه کثافت بود
بعد از تحریر: نیروانا الان یه چیزی یادم انداخت. یه بخشی از مراسم ما سه تا رو نشوندن توی اون ماشینه، روش پارچه کشیدن که یهو پارچه رو بزنن بالا، ما پیاده بشیم، مهمونا دچار شور و شعف بشن. کاری ندارم که نیم ساعت داشتیم اون زیر خفه میشدیم. پیاده که شدیم من در ماشین رو باز کردم و خیلی حماسی پیاده شدم، زرتی از روی سکویی که ماشین روش بود پرت شدم پایین… آخی چه شبی بود

مهراب قاسم خانی و پوشش لحظه به لحظه اخبار ورود زنان به ورزشگاه!

مهراب قاسم خانی با انتشار این عکس در صفحه اش نوشت:
دیدم یه سری از عزیزان زیر پست قبل عصبانی بودن که زنان تماشاچی انتخاب شده بودن و این ارزش نداره و به خاطر اجبار کنفدراسیون آسیا بوده و… بله… ولی بازم به نظرم زیبا ترین تصاویر این بازی بودن. من تغییر کردن کند رو به تغییر نکردن ترجیح میدم و آروم جلو رفتن رو بیشتر از اصلاً جلو نرفتن دوست دارم… برای من مهم اینه که این تصاویر کم کم عادی میشه. این تابو ها کم کم شکسته میشه. میدونم جونمون بالا میاد برای بالا رفتن هر کدوم از این پله ها، ولی بالا رفتن از هر کدومشون، هزینه پایین اومدن مجدد رو میبره بالا… پ.ن اول: همونطور که توی خبر میبینید، در نهایت مسئولین به زنان غیر منتخبی که بیرون ورزشگاه بودن هم اجازه ورود دادن… خوب نیست؟

پ.ن دوم: در ضمن دست کنفدراسیون فوتبال آسیا هم درد نکنه. بالاخره برای مشارکت در فعالیت های بین المللی، باید به قوانین بین المللی هم احترام گذاشت. هر چقدر که سخت باشه برای بعضی ها 😁
پ.ن سوم: حیف. نشد که بشه قهرمان بشیم… ولی دمتون گرم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️

ماشین مهراب قاسمخانیمهراب قاسمخانی
گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس